ارسال به دیگران پرینت

غلامحسین امیرخانی: تعصبی نداریم اما خوشنویسی باید در یونسکو به نام ایران ثبت شود

غلامحسین امیرخانی در مورد ارسال پرونده «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» به یونسکو هم‌زمان با ترکیه و ۱۶ کشور عربیِ دیگر می‌گوید از هر زاویه‌ای به این موضوع نگاه کنیم طبیعی است که باید به‌عنوان شناسنامه ایران شناخته شود. او تاکید می‌کند: «ما از این بابت تعصبی نداریم ولی بالاخره هر چیز شناسنامه‌ای می‌خواهد تا بهتر معرفی شود.»

غلامحسین امیرخانی: تعصبی نداریم اما خوشنویسی باید در یونسکو به نام ایران ثبت شود

نرگس کیانی: پرونده «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» به شانزدهمین جلسه کمیته بینُ‌الدُوَل محافظت از میراث فرهنگی ناملموس ارسال شده است. این جلسه از ۱۳ تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۲ تا ۲۷ آذر ۱۴۰۰) در مقر سازمان یونسکو در پاریس برگزار می‌شود.

هم‌زمان با ایران، ترکیه نیز پرونده‌ای تحت عنوان «حُسن خط، هنر باستانی خوشنویسی اسلامی» و ۱۶ کشور عربی پرونده‌ای مشترک با عنوانِ «خوشنویسی عربی، دانش، مهارت و شیوه‌ها» به این جلسه ارسال کرده‌اند و منتظر پاسخند.

از جمله حاضران در نشست معرفی اقدامات انجام‌شده درمورد «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» که پیش از ارسال پرونده به یونسکو برگزار شد، غلامحسین امیرخانی بود؛ خوشنویسی که در سال ۱۳۹۸ نامش به‌عنوان گنجینه زنده بشری در خط نستعلیق در فهرست ملی نادره‌کاران میراث‌فرهنگی ناملموس به ثبت رسید و گنجینه زنده‌ بشری به شمار می‌آید.

غلامحسین امیرخانی: تعصبی نداریم اما خوشنویسی باید در یونسکو به نام ایران ثبت شود

خط در استان کرمان ۱۰۰ سال زودتر از میان‌رودان پیدا شد

امیرخانی با اشاره به ویژگی‌های یک اثر فرهنگی و هنری برای ثبت‌شدن به‌عنوان میراث فرهنگی ناملموس به خبرآنلاین چنین می‌گوید: «در مورد آثار فرهنگی و هنری، آن‌چه ریشه‌ها و در عین حال خاستگاه را معرفی می‌کند، می‌تواند به عنوان یک سند و دلیل به حساب بیاید. دوام و ادامه این آثار در تاریخ یک فاکتور و اصل دیگر است و همین‌طور کیفیت و زیبایی و کمال‌یابی آن می‌تواند معیار دیگری باشد و سابقه و ریشه تاریخی از لحاظ قدمت معیاری دیگر است.»  

او که در سال ۱۳۹۵ از دولت فرانسه نشان شوالیه گرفت با معرفی ریشه‌ها و خاستگاه خط و خوشنویسی در ایران ادامه می‌دهد: «من مناطقی مانند چین و مصر را در این سخن مورد نظر ندارم اما خط به عنوان وسیله‌ای برای ثبت تجربه‌ها در منطقه جغرافیایی ما به عنوان خاورمیانه، در استان کرمان ۱۰۰ سال زودتر از میان‌رودان پیدا شد و دیرینه‌شناسان ما این را گواهی می‌دهند.»

مولف کتاب‌های «رسم‌الخط امیرخانی»، «آداب‌الخط امیرخانی» و «مشق‌الخط امیرخانی» با بیان این که «نکته بعدی این است که این خط در طول زمان و با تجربه و ذوق انسان کم‌کم شکل و فرم هنری پیدا می‌کند»، ادامه می‌دهد: «این شکل و فرم هنری در آثار مانی موجود است. به عنوان مثال، امروزه ما خط ثلث و خط نسخ را به‌عنوان دو هنر مستقل از هم می‌شناسیم اما اگر شکل و فرم این دو را از لحاظ هندسی با یکدیگر ترکیب کنیم خطی از دست مانی در ارژنگ به وجود می‌آید، خط کوفی هم همین‌طور و خطی دایره‌گون که بسیار به خط لاتین شبیه است. البته که لاتین انواع مختلف دارد و آن نوعی مدنظر است که از لحاظ هندسی دایره‌گون است و چیدمانش به شکلی دقیق در سطری افقی منظم‌تر از همه است و در شهر تورفان چین در شمال غربی این کشور موجود است؛ هنگامی که ایرانیان ساکن آن منطقه در جریان هجوم اعراب گریختند و این آثار را به جا گذاشتند. در دوره اسلامی که خط در انواع مختلف گسترش پیدا کرد باز هم به دست هنرمندی به نام ابن‌مقله بیضاوی حالت قانونمند و زیباتری یافت و در طول تاریخ بعد از اسلام به انواع مختلف گسترش پیدا کرد و تنوع آن بیشتر شد. کمال‌جویی و زیبایی و ذوق سلیم در طول تاریخ این خط را مرتب صیقل داد و طراحی آن را زیبا و زیباتر کرد.»

او با بیان این که «همان‌طور که در ادبیات چنین جایگاهی داریم»، ادامه می‌دهد: «مثلا اگر بخواهیم اولین زمان‌بندی را در نظر بگیریم در زمان یعقوب لیث فرصتی پیدا شد تا ادبیات فارسی به صورت شعر، آن‌طور که در تاریخ ضبط است، به او عرضه شود و ایشان بگوید من این زبان را تشخیص نمی‌دهم و باید فارسی بگویید و بعد از آن پدر شعر فارسی؛ رودکی و بعد شهید بلخی و بعد دیگران و دیگران این کمال و این جمال و این ذوق و این اندیشه ایرانی را در خط، در زبان، در ادبیات، در آثار هنری بسیار زیادی که در همه اجزای زندگی‌مان به گونه‌ای تفکیک‌پذیر پیداست و حتی در بشقاب، چنگال، قاشق، فرش، آینه‌کاری و حدود دویست و پنجاه نوع هنر ملی ایرانی که کاربردی و در زندگی‌مان مورد مصرف بود نمودار کردند. مثلا در کتاب و کتاب‌آرایی‌مان، جلدسازی‌مان، سرلوح‌سازی‌مان، مقدمه کتاب، تذهیب، تشعیر، مینیاتور و... همین‌طور بخواهیم حساب کنیم بسیار زیاد است و خط هم یکی از این نمونه‌ها بوده است.»

ما تشکیلاتی هستیم و ترکیه‌ای‌ها نه

خوشنویس آثاری چون «گلستان سعدی»، «رباعیات خیام»، «دیوان خواجوی کرمانی»، «دیوان حافظ» و... با بیان این که «امروز ما بیشتر از ۳۴۵ شعبه انجمن خوشنویسان ایران در جای جای کشورمان و ۱۷ شعبه در آمریکا، انگلستان و اروپا داریم» ادامه می‌دهد: «کشورهای دیگری هستند که زبان‌شان فارسی نیست و مثلا مثل ترکیه خط‌شان هم لاتین است و به صورت حرفه‌ای و هنری خیلی هم عالی هستند اما مانند ما تشکیلاتی نیستند و به بیان دیگر استادانی هستند که به صورت فردی کارهای بسیار عالی انجام می‌دهند. این مشترکات خط این منطقه است که مثلا در سه، چهار شیوه شهرت و وسعت دارد. مانند خط ثلث که برای کتیبه‌ها مصرف می‌شود، خط نسخ که بیشتر برای کتاب‌های مذهبی مورد استفاده بوده است، خط نستعلیق که با ادبیات و زبان ما سازگاری بیشتری داشته است و تمام نوشته‌های دیوان بزرگان ما مثل سعدی، حافظ، مولانا و... به آن خط نوشته می‌شده است. خط شکسته که به عنوان پدیده‌ای در فرم و زیبایی و گردش طبیعی حروف، نشان‌دهنده نوع تفکر ما ایرانی‌ها است که نرمش و دُور و دوری از خشونت در همه ابعاد زندگی و اندیشه ما را نشان می‌دهد؛ آن نرمش و به اصطلاح محبت که در افکار و اندیشه بزرگان ما جاری بوده و فرهنگ و اخلاق ما را ساخته است و در بقیه آثار هنری‌مان، مثلا در موسیقی‌مان هم پیداست. آن یگانگی و جایگاه عزیزی که انسانیت و انسان، محور آن است بدون این که تعصب داشته باشد، پیشنهاد و نگاه خودش را به بهترین و زیباترین شکل و فرم به جامعه جهانی و انسان‌ها عرضه می‌کند.»  

ما تعصبی نداریم اما هرچیز شناسنامه‌ای لازم دارد

امیرخانی با بیان این که «حالا خط نستعلیق باید از نظر یونسکو به عنوان یک اثر هنری ایرانی مطرح شود هرچند بین برخی کشورها مشترک است» به «ایران فرهنگی» اشاره می‌کند و می‌گوید: «در آن زمان، در قرون گذشته، نفوذ و حضور ایران فرهنگی در شرق، در شبه‌قاره هند به وضوح قابل مشاهده بود و نمونه‌اش اثر بی‌نظیر تاج‌محل به عنوان نمونه عالی معماری ایرانی و خط نستعلیقی که در پیشانی آن عمارت بسیار زیبا قرار دارد، است یا در غرب، در ترکیه، در استانبول که خود شهر را تقریبا می‌توان موزه نامید، در بناهای دولتی، در موزه‌ها، در سقاخانه‌ها خط نستعلیق به عنوان شناسنامه ساختمان و مکان دیده می‌شود.»

او صحبت‌هایش را این‌طور جمع‌بندی می‌کند: «این جریانی است که از هر زاویه‌ای به آن نگاه کنید طبیعی است که باید به‌عنوان شناسنامه ایران شناخته شود. ما از این بابت تعصبی نداریم ولی بالاخره هر چیزی یک شناسنامه‌ای لازم دارد تا بتواند بهتر معرفی شود و این مطالب نیز از این جهت مطرح شده است. ضمن این که ما از یونسکو ممنونیم که برای این برنامه وقت گذاشته است با این هدف که شاید ملت‌های دنیا از طریق هنر، نزدیکی و برادری خود را درک کنند و هنر کمک کند تا به نوعی این خشونت‌ها و این گرفتاری‌ها و این رفتاری که اصلا شایسته انسان نیست و متاسفانه برآمده از قدرت و ثروت و سیاست است و بر رفتار مردم دنیا غلبه کرده است خاتمه یابد. این بدبختی در کل تاریخ بوده است و امروز هم هست و هنر تنها جایی است که آشتی و محبت را به همه مردم دنیا تقدیم می‌کند. ما به دنبال این گوش شنوا و چشم بینا هستیم و هنر این قدرت و قابلیت را دارد که هر جور آدمی را در مقابل خود به فروتنی و تواضع و ستایش وادار کند.»  

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه