سونامی مدرک‌گرایی منجر به بی‌سوادی شد

گفتنی است امروزه در حالی آمار افراد فارغ التحصیل در جامعه افزایش یافته که متاسفانه بسیاری از آنها از علم چندانی برخوردار نیستند که این خود جای بسی تأمل دارد.

مدرک گرایی عاملی برای بی سوادی

همان گونه که می‌دانیم که امروزه تب بالای مدرک گرایی در جامعه شیوع پیدا کرده است به گونه‌ای که با سونامی فارغ التحصیلان مواجه هستیم که این خود می‌تواند به افزایش بی سوادان در جامعه دامن بزند از این رو شاید بتوان انتظار داشت که با ایجاد تغییر در نگرش و باور مردم بتوان تا حد زیادی مانع از افزایش بی رویه فارغ التحصیلان شد.

خرید مدرک به صورت زیرزمینی عاملی برای افزایش بی سوادی

متاسفانه امروزه برخی از افراد به صورت زیرزمینی اقدام به خرید مدرک می‌کنند که این خود نقش تعیین کننده‌ای در افزایش آمار افراد بی سواد در کشور دارد، چرا که باید به خاطر داشت خرید مدرک بدون هیچ گونه یادگیری و آموزش خود می‌تواند تبعات منفی بسیاری را به جامعه تحمیل کند، چرا که متاسفانه امروزه در کوچه پس کوچه‌های اطراف دانشگاه‌های کشور به راحتی سفارش انواع مدارک تحصیلی را قبول می‌کنند و فرد تنها با پرداخت مبلغی و بعد از گذشت چند روز می‌تواند مدرک خود را با مهر رسمی و اعتبار تائید دریافت کند و به راحتی برای استخدام و یا موارد دیگر آن را ارائه دهد که این خود می‌تواند نشان از تب بالای مدرک گرایی در جامعه باشد، چرا که باید به خاطر داشت افزایش افراد فارغ التحصیل خود می‌تواند تبعات منفی را به جامعه تحمیل کند.از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که امروزه در حالی افراد از دانشگاه‌ها فارغ التحصیل می‌شوند که از سواد علمی چندانی برخوردار نیستند و با این اوصاف انتظار دارند که به راحتی جذب بازار کار شوند به عنوان فارغ التحصیلان رشته‌های مهندسی به دلیل عدم انجام کار اجرایی مناسب به هیچ عنوان نمی‌تواند به سرعت جذب بازار کار شوند، چرا که این اقدام خود می‌تواند در ساخت و ساز مشکلات عدیده‌ای را ایجاد کند که تنها یکی از این مشکلات ایجاد شده می‌تواند کاهش کیفیت ساخت و ساز و در نهایت کاهش عمر مفید ساختمان باشد.

افزایش بی رویه دانشجویان

آنچه مسلم است امروزه در حالی شاهد افزایش آمار دانشجویان هستیم که متاسفانه توجه چندانی به علم و دانش آموختگی آنها نمی‌شود و بسیاری از این دانشجویان تنها در روزهای پایانی ترم اقدام به خرید کتاب و یا جزوه می‌کنند و پس از صرف چند روز برای مطالعه آنها به راحتی آن درس را پاس می‌کنند که این خود می‌تواند در بی سوادی فارغ‌التحصیلان تاثیر گذار باشد، چراکه یادگیری تنها به خاطر امتحان و یا به امید پاس کردن واحد نمی‌تواند علم چندانی برای فرد به همراه داشته باشد. باید در نظر داشت افزایش چشمگیر دانشجویان بعد از انقلاب اسلامی نیز خود می‌تواند یکی دیگر از دلایل افزایش بی سوادی فارغ التحصیلان باشد، چرا که امروزه در حالی شاهد افزایش قابل تأمل دانشجویان هستیم که تعداد اساتید به نسبت دانشجویان هم خوانی چندانی ندارد به عنوان مثال امروزه برخی از کلاس‌های در حالی برگزار می‌شود که بیش از 20 نفر دانشجو در آن حضور دارند که البته بخشی از آنها نیز غایب هستند و استاد نیز باید در طول روز چند کلاس را اداره کند بنابراین دیگر توان چندانی برای سخت گیری از دانشجویان ندارد که این خود عاملی برای عدم یادگیری کامل برخی از دانشجویان باشد.

افزایش درآمدزایی در سایه فارغ التحصیلان بی سواد

متاسفانه طی سال‌های اخیر شاهد احداث دانشگاه‌هایی بودیم که در عمل بسیاری از نهادها و سازمان‌ها مدرک این دانشگاه‌ها را نیز چندان قبول ندارند اما برخی از افراد تنها به صرف داشتن مدرک در این دانشگاه‌ها ثبت نام می‌کنند که البته در بسیاری از موارد سخت گیری در این دانشگاه‌ها به مراتب بسیار بیشتر از دانشگاه‌های دیگر می‌باشد، اما این در حالی است که بنا به دلایل مختلف رتبه علمی این دانشگاه‌ها چندان مورد قبول مجامع علمی نیز نمی‌باشد که این خود می‌تواند مهر تائیدی بر رواج بی‌رویه پدیده مدرک گرایی در کشور باشد.

افزایش حفظیات در دانشگاه‌ها

با نگاهی گذرا بر وضعیت تحصیلی دانشگاه‌ها می‌توان به این مهم دست یافت که متاسفانه بسیاری از واحدهای درسی حفظ شدنی است و در مقابل توجه چندانی به یادگیری عملی در دانشگاه‌ها وجود ندارد که این خود می‌تواند منجر به کاهش سطح علمی فارغ‌التحصیلان شود.لازم به ذکر است نقطه آغاز بحران بی سوادی دانشجویان از همان دوران مدرسه است. وقتی دانش آموزی برای اولین بار پا به مدرسه می‌گذارد اما اصول و پایه‌های کسب علم را هم یاد نمی‌گیرد. این دانش آموز تکالیفش را هم به سختی انجام می‌دهد و به مرور مقاطع تحصیلی را طی می‌کند. به راحتی بدون کنکور، دانشجو شده و حالا با انبوهی از اطلاعات مواجه می‌شود که توان فهمیدن و یادگرفتنش را ندارد. در خاتمه باید خاطرنشان کرد در کشوری تعداد زیادی دانشگاه وجود دارد، به طور طبیعی نمی‌توان نام برخی مراکز آموزشی را دانشگاه گذاشت، چراکه سطح استاندارد مناسبی برخوردار نیست. در گذشته دانشگاه و مدرسه عالی داشتیم. یک ساختمان پنج طبقه دو هزار متر مربعی را برای مرکز آموزشی تعیین می‌کنند و دو هزار دانشجو را هم در این محل جمع کرده و سپس نام دانشگاه برای آن انتخاب می‌شود. دانشگاه و تعاریف آن را اشتباه گرفته‌ایم.