۵۵آنلاین :
علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس
چند نکته درباره موضوع مهاجرت وجود دارد. نکته اول این است که آمار مهاجرت در بین بچههای دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ متاسفانه رو به تزاید است. بهرغم مسئله افزایش قیمت ارز میبینیم که میزان تمایل و گرایش و نه الزاما توان رو به فزونی گذاشته. ممکن است فرد الزاما توان مهاجرت نداشته باشد اما میزان تمایل به مهاجرت در کشور ما بین جوانها به شدت افزایش پیدا کرده است. حتی چیزی که من درحالحاضر میبینم این است که میانسالهای ما هم چنین وضعی را پیدا کردهاند و تمایل به مهاجرت دارند. حالا بعضی از اینها میتوانند و میروند اما برخی نمیتوانند هر چند تمایل به رفتن در آنها وجود دارد.
نکته دوم این است که بر اساس قاعده اجتماع به همان نسبتی که نیروهای فعال میانسال به سمت کهنسالی میروند و کهنسالان از دایره خارج میشوند، جوانها باید بیایند و جای آنها را پر کنند تا این چرخها بچرخد و کودکان و نوجوانان باید بیایند و در قالب جوانها قرار بگیرند.
حالا وقتی مهاجرت یا جنگ صورت میگیرد و این ساختار جمعیتی به این دلایل که مطرح کردم به هم میریزد یقینا کشور دچار یک شکاف و مشکل میشود؛ یعنی همان اتفاقی که در زمان جنگ هشتساله برای ما افتاد. در آن دوران ما تعداد زیادی شهید دادیم، تعداد زیادی مجروح و مفقود داشتیم و البته تعدادی از افرادی که به جنگ وابسته نبودند و به همین دلیل مهاجرت کردند.
این مسئله به یکباره حفرهای را در ساختار جمعیتی ایران ایجاد کرد که ما هنوز هم اثرات آن را میبینیم. درحال حاضر هم همین وضعیت وجود دارد.
وقتی که جوانهای دهه ۷۰ و ۸۰ ما به این شکل دارند به خروج از کشور تمایل پیدا میکنند، همین وضعیت پیش میآید. آن عده از این جوانها که میتوانند، از کشور خارج میشوند اما آن عدهای هم که نمیتوانند -چون به هر حال آن تمایل به مهاجرت به هر دلیلی باقیست- یقینا در اولین فرصت ممکن چنین کاری را انجام میدهند. خب همین ها هستند که باید بیایند و کشور را بسازند و بچرخانند. بنابراین وقتی که این فاصله شکل میگیرد حتما کشور دچار بحران میشود.
نکته دیگری که اینجا اهمیت دارد این است که افرادی که مهاجرت کرده اند، تصمیم گرفته و رفته اند اما آنهایی که مهاجرت نکرده اند درحالیکه قصد مهاجرت دارند اما نتوانسته اند بروند، تعلق اجتماعی و هویت ملی معمولا ضعیفی دارند. خب این افراد طبیعتا مشکل ایجاد میکنند چون شما وقتی احساس تعلق به جایی نداری خیلی هم برای آن دل نمیسوزانی و انرژی صرف نمیکنی و اینجاست که یک شکاف جدید ایجاد میشود. یعنی آن بحث اختلاف میاننسلی پیش میآید که تبدیل میشود به شکاف میاننسلی و شکاف میاننسلی نیز به گسست میاننسلی تبدیل میشود. یعنی آنچه به عنوان یک میراث فرهنگی چندصدساله داریم یقینا با رفتن اینها همه قیچی میشود. این یک خطر است که درحال حاضر ما را تهدید میکند.
منبع : سازندگی
دیدگاه تان را بنویسید