ارسال به دیگران پرینت

مدیون حقیقت

در سال های اخیر بحث دروغ به عنوان یکی از دغدغه های اندیشمندان و اغلب مردم ایران مطرح است و این که چرا بسیاری از ایرانیان عادت کرده اند به راحتی دروغ بگویند، بی آن که دچار عذاب وجدان شوند، موضوع جالبی می تواند باشد؟!

مدیون حقیقت

۵۵آنلاین :

سید محمد حسین کاظمی

پژوهشگر

در سال های اخیر بحث دروغ به عنوان یکی از دغدغه های اندیشمندان و اغلب مردم ایران مطرح است و این که چرا بسیاری از ایرانیان عادت کرده اند به راحتی دروغ بگویند، بی آن که دچار عذاب وجدان شوند، موضوع جالبی می تواند باشد؟!

این در حالی است که راستگویی به عنوان یک ارزش اخلاقی هم در باورهای دینی و هم در آموزه های ملی و تاریخی کشور ما مورد تأکید است.

"‌دروغگو دشمن خداست"‌ ضرب المثل آشنای دوران کودکی همه ماست ولی بعدها که بزرگ می شویم،‌ خیلی هایمان تبدیل به همان دشمن خدا می شویم.

اولین رکن پابرجایی هر حکومت و جامعه ای، اعتماد مردم و دولت مردان به یکدیگر، اعتماد مردم به همدیگر و سیاستمدار به سیاستمدار است و این اعتماد زمانی به وجود می آید که عوامل بی اعتمادی که از مهم ترین آنها دروغ و دروغگویی است، در جامعه وجود نداشته باشد. وقتی امر زشتی تکرار شود و با آن برخورد نشود، قبح و زشتی آن در نزد افراد از بین می رود. وقتی دروغ در جامعه رواج پیدا کند و مردم در برابر آن سکوت کنند، زشتی دروغ در نزد مردم از بین می رود و به عنوان جزئی لاینفک از زندگی مردم در می آید که بدون آن اموراتشان نمی گذرد. هنگامی که این دروغ به عرصه قدرت و سیاست وارد شود تبعات جبران نا پذیری خواهد داشت و اولین اثر آن کشمکش های درونی و افزایش بی اعتمادی عمومی است.

بنابراین هزینه دروغ گویی و بازی با روح و روان مردم در کشور باید توسط رسانه ها و مطالبه افکار عمومی آنقدر بالا برود که مسئولی جرات نکند، دروغ بگوید و اگر سخن خلاف واقع یا همان دروغی بر زبان راند، توسط رسانه ها و افکار عمومی محاکمه شود.

همانطور که در کشورهای غربی که در شیوه های حکومتی آن ها دین از سیاست جدا می باشد نیز، دروغگویی یکی از بزرگترین گناهان محسوب می شود تا آنجا که کنگره ی آمریکا "بیل کلینتون" رئیس جمهور اسبق آمریکا را به جرم دروغگویی محاکمه‌ و مجبور به عذرخواهی از مردم آمریکا کرد.

دروغگویی از این منظر حائز اهمیّت است که فرد دروغگو با این رفتار زمینه ی فساد و تباهی در زیر مجموعه و جامعه ی خود را فراهم می کند و با رواج دروغگویی و کتمان حقیقت از اصلاح امور جلوگیری می کند.

اگر کسی در زندگی شخصی و در امور مربوط به خود دروغ بگوید نتیجه ی رفتار ناپسندش ممکن است فقط گریبانگیر خودش و اطرافیانش شود ولی اگر مدیران و مسئولان دروغ بگویند و جلوی اصلاح امور مربوط به زیر مجموعه ی خود را بگیرند ضرر و زیان حاصله به جامعه و شهروندان تسری پیدا می کند.

اما به تازگی یک حقیقت را برخی از مسئولین دیر به مردم گفتند و این منجر به یک خشم عمومی از این دروغ یا پنهان کاری شده است.

سه روز پس از سقوط تلخ و دلخراش هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ بین المللی اوکراین و جانباختن تمامی سرنشینان این هواپیما، ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد که این هواپیما با شلیک پدافند هوایی کشور ساقط شده است. براساس اعلام ستاد کل این اقدام غیر عمدی بوده است. حسن روحانی رییس جمهور نیز صبح شنبه با انتشار بیانیه ای از حادثه رخ داده به شدت ابراز تاسف کرد. رییس جمهور تاکید کرد که با مسببان حادثه برخورد می شود.

این در حالی است که دولت کانادا و چند دولت غربی دیگر بر احتمال سقوط هواپیما به دلیل شلیک پدافند تاکید کرده بودند. اما ایران قویا آن را رد کرد. سازمان هواپیمایی کشور با قاطعیت اعلام کرد چنین چیزی غیرممکن است. علی ربیعی، سخنگوی دولت با انتشار بیانیه ای تند کاملا سقوط بر اثر شلیک پدافند را تکذیب کرد. حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهور هم برای خبرنگارانی که ماجرا را پیگیری می کردند خط و نشان کشید.

حالا مشخص شده که همه این واکنش ها از سوی مسئولین اشتباه بوده و حق با طرف مقابل بوده است، اما آنچه این داغ را غیر قابل تحمل و ابدی می کند پنهان کاری و بلکه دروغ گویی غیر مسئولانه مسولین امر می باشد.

اگر در ابتدا و از اول این موضوع مطرح می شد فقط یک اشتباه صورت می گرفت. وقتی چند روز این موضوع کتمان شد، اشتباه بزرگ تری رخ داد و مردم نسبت به مسئولین بی اعتماد شدند.

موضوع بر سر جان مردم است. اشتباه انسانی جان مردم را نشانه گرفته است. وقتی اشتباه به این بزرگی اتفاق می افتد باید در وهله اول حقیقت به مردم اعلام می شد و سپس کسی که این کار را کرده است، فورا مجازاتش را دریافت می کرد.

مسئولین باید به جد این موضوع را پیگیری کنند و مقصران هر دو اتفاق یعنی هم خطای صورت گرفته در سقوط هواپیمای مسافربری و هم مقصران در تاخیر اعلام این موضوع را معرفی کنند.

در نهایت متاسفانه نهادینه شدن دروغ و سبک شمردن آن نزد مدیران و مسئولین کشور روز به روز باعث فرسایش بیشتر سرمایه اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی جامعه می شود. سرمایه اجتماعی در نظم، پویایی، سامان اجتماعی و دست یابی به پیشرفت و توسعه کشور تاثیر بی مانند دارد و براساس آن و میزان امنیت، مشاركت افراد جامعه و صداقت مسئولین و مردم می توان رشد یافتگی یک جامعه را سنجید.

اگر سرمایه اجتماعی در جامعه از وضعیت مناسبی برخوردار باشد، مردم به یكدیگر و به سازمان‌ها و نهادها اعتماد می كنند و از این طریق زندگی افراد و در بعدی گسترده حیات اجتماعی با كارآیی بیشتری پیش می رود و در صورتی كه اعتماد و انسجام بین مردم و دستگاه‌ ها و نهادها كمرنگ باشد، در روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه اختلال به وجود می آید و متاسفانه امروز به شکل ناباورانه ای با این اختلال سازمانی در کشور مواجهیم. شکاف مشهود افکار عمومی با سازمان رسمی رسانه ای کشور، عدم اعتماد مردم به مدیران، عدم صداقت واضح مسئولان در غالب زمینه ها، گسترش و تعمیق غیر قابل تصور دروغ در بیشتر ارکان، وضعیت ناهنجاری را پیش روی مردم قرار داده است.

مسئولین باید این سخن امام حسن عسکری را فراموش نکنند که فرمودند: "تمام پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است."

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه