۵۵آنلاین :
سفر ارزان موضوعی است که اگرچه این روزها از سوی برخی فعالان حوزه گردشگری با انتقادهای بسیاری روبهرو شده است؛ اما در میان کاربران شبکههای اجتماعی طرفداران بسیاری دارد. اینفلوئنسرهای سفر یا بلاگرهای سفر با تبلیغ و سفرنامهنویسی سعی میکنند این نوع سفر را در کشور گسترش دهند. برخی سازمانهای مردمنهاد هم به تازگی در این حوزه فعالیت میکنند. یکی از این سمنها «خانه نجات ایران» است. این سازمان مردمنهاد کوشش کرده به حلقه واسط میان گردشگر و گردشگرپذیر بدل شود. ترویج سفرهای داخلی و طبیعتگردی و زندگی درشرایط سخت و بقا در طبیعت از اهداف طرح گردشگری این سمن است. احمد بختیاری مسئول خانه نجات ایران در دفاع از موضوع سفر ارزان میگوید: «ما در این طرح سفر ارزانقیمت را پیشنهاد دادهایم؛ یعنی به مسافران توصیه میکنیم که کمتر هزینه و بیشتر سفر کنند. مثلا برای سفر ارزان موضوع کار در سفر پیشنهاد میشود، مزرعه کارگر میخواهد، مسافر اقامتگاه، صاحب مزرعه با تأمین اقامتگاهِ مسافر از مشارکت مسافر در فرآیند کار خود بهره میگیرد. همین کار را میتوان در زمینه فعالیتهای داوطلبانه و کارهای نوعدوستانه انجام داد. این فرض همان کاری است که خانه نجات ایرانیان میخواهد دنبال کند.» در مقابل دیدگاه کسانی که کوشش میکنند شیوههای جدیدی را برای سفر ارزان طراحی و اجرا کنند؛ کسانی هم هستند که به برخی از شیوههای سفر ارزان نقد دارند. آرش نورآقایی یکی از فعالان حوزه گردشگری در شمار این منتقدان است. او از تأثیر منفی گردشگران آموزشندیده در سفر به طبیعت انتقاد میکند: «سفر ارزان یکی از واژههایی است که در سالهای اخیر مکرر میشنویم، اما باید پیش از پرداختن به این مسأله به مسائلی همچون مرام سفر یا تعریف سفر در قالب اساسنامههای سازمانهای بینالمللی گردشگری توجه کرد.» آیا هر سفر ارزانی اخلاقی است؟ آرش نورآقایی، مدیرمسئول فصلنامه گردشگری گیلگمش با ذکر این پرسش به انتقاد از عملکرد برخی از بلاگرها سفر میپردازد و میگوید: «در سفر تنها نباید به میزان هزینهکرد مسافر نگاه کرد. سفر سالم پارامترهای بیشتری دارد؛ مثلا مرام اخلاقی مسافر، نوع تعامل مسافر با میزبان و مسائل محیطزیستی.» نورآقایی با بیان اینکه من منتقد عملکرد فعالان و مبلغان رویکرد سفرارزان نیستم، ادامه میدهد: «باید به این مسأله پرداخت که چگونه و از چه ترفندهایی سفر ارزان را پیگیری کرد، مثلا شخصی از موزهای در فصلی بازدید میکند که هزینه آن نیمبهاست یا بهرهگیری از هتلهای کمقیمتتر، یا استفاده از اپلیکیشن سفر و دریافت تخفیفهای ویژه، این موارد نمونههایی از مصادیق بهرهگیری از سفر ارزان است که من هم آن را تأیید میکنم.» سفر به طبیعت یا هجوم به طبیعت نورآقایی برخی از مصادیق سفر ارزان را مخرب طبیعت و ساختار اجتماعی و شهرمیزبان میداند و میگوید: «اسکان در محیطهای تعریفنشده همچون برخی از پارکها و بوستانها، تعاملنداشتن صحیح با میزبان و انتقال هزینه خود به میزبان و همچنین بهرهگیری از امکانات محلی ازجمله مواردی است که شاید سفری ارزان را به دنبال داشته باشد اما یک سفر اخلاقی را در پی ندارد. پرسش من است که آیا این موارد مطابق با مرامنامه سازمانهای گردشگری است؟ آیا حقوق مسافر یا حقوق میزبان در این شکل سفر رعایت شده است؟» صحبتهای نورآقایی را گزارشهای بینالمللی تکمیل میکند. رفتارهای مخرب محیطزیست هنگام هجوم گردشگران به مناطق طبیعی در جهان نیز به جایی رسیده است که سازمان ملل متحد نیز در گزارشهای خود به آسیبهای واردشده به اکوسیستم به دلیل توسعه نامتوازن در گردشگری توجه نشان داده است. ورود گردشگر با خودرو و وسایل نقلیه به طبیعت بهویژه بیابانها، بههمریختگی فرهنگی در آداب و رسوم مردم محلی و تغییر در پوشش بومی و گاه دستکاری آیینهای جامعه میزبان از دیگر مواردی است که سازمان ملل بر آنها بهعنوان هجوم تخریبکننده گردشگران و طبیعتگردها به مناطق طبیعی و روستایی تأکید دارد. مانیفستی برای سفر نداریم بر اساس آخرین گزارشهای مرکز آمار ایران هر خانوار ایرانی بهطور متوسط برای هر سفر ٧٧٥هزار تومان هزینه میکند. متوسط هزینه هر سفر داخلی برای یکنفر بیش از ١٠٠هزار تومان بوده است. سفرهای داخلی با اقامت شبانه برای یکنفر حدود ١٧٠هزار تومان و سفرهای داخلی بدون اقامت شبانه برای یکنفر حدود ٥٠هزار تومان است. قدرت خرید یکی از شاخصهای موثر بر چگونگی سفر است. این موضوع یکی از مهمترین عوامل رشد سفر ارزان درکشور محسوب میشود. درشرایطی که خانوارها بر اثر تورم قدرت خریدشان محدودیت پیدا میکند، آنها سعی میکنند به دنبال مقاصد ارزانقيمت باشند. به همین منظور دولت سعی کرده است با ارایه طرحهایی در زمینه سفر ارزان، به مسأله سفر خانوارهای کمدرآمد کمک کند، مثلا طرحهای اقامتی در مدارس و مکانهای عمومی در ایام تعطیلات نوروز یکی از تصمیمهای دولت است که همهساله به اجرا گذاشته میشود، اما مدیر فصلنامه گردشگری گیلگمش این تمهیدات را اثربخش نمیداند. نورآقایی با انتقاد از برخی طرحهای دولتی به اهمیت نقش آموزش در حوزه سفر نیز اشاره میکند: «بیشتر فعالیتهای دولت در حوزه سفر واکنشمحور است نه کنشمحور. مردم در زمینه سفر باید آموزش ببینند. دولت بیشتر اوقات کارهای اصولی انجام میدهد؛ همچون برنامهریزیهایی که در پلیس راه و جمعیت هلالاحمر انجام میشود، وظیفه ذاتی دولت است، اما کمتر به مواردی همچون آموزش در حین سفر توجه میشود. ما مانیفستی از سفر در کشور نداریم. این موضوع در روز ١٣ فروردینماه نمود پیدا میکند.» مسیرهای گردشگری، مکانهای مجاز برای برپایی کمپ و حتی کمپینگهای ساختهشده برای گردشگران در نقشههای چاپشده به منظور گردشگری تفریحی یا طبیعتگردی حرفهای در کشورهای دارای این شکل از سفر به راحتی در اختیار گردشگران قرار داده میشود تا آنها را از آسیبرساندن به طبیعت حین سفر منع کنند. نورآقایی میگوید: «متأسفانه در ایران چنین موضوعی وجود ندارد. پوششهای گیاهی در مسیرها زیرلاستیک خودروهای گردشگران تفریحی له میشوند و در برخی موارد با ایجاد آتش در جنگل بهترین گونههای گیاهی مورد تهدید قرار میگیرند.» ماجراجویی در سفر سفرهای ماجراجویانه، سفرهایی با کولهپشتی سبک و سفرهای بدون هزینه و... زمان بسیاری است که در بین جوانان رایج شده است و راههای متفاوتی برای انجام این نوع سفرها وجود دارد؛ یکی از این راهها ارزان سفرکردن است. این نوع سفرها معمولا بدون برنامهریزی انجام میشود و گردشگران سعی میکنند که تمام مسیر را «هیچهایک» کنند؛ یعنی هزینه حملونقل ندهند و از هر وسیله بین راهی که مسیرش با آنها یکی است، استفاده کنند یا در مکانهایی اقامت کنند که نامش هاستل است؛ چیزی شبیه به مسافرخانههای عمومی. اگر چه این شیوه از سفر این روزها طرفداران بسیاری در شبکههای اجتماعی دارد، اما برخی از فعالان محیط زیست نسبت به رویه شکلگرفته گلایههایی دارند؛ استقرار در محیط تعریفنشده، تحمیل هزینه به میزبان، بهرهگیری ناسالم از طبیعت، تخریب محیط زیست مانند آتشزدن جنگلها ازجمله انتقادات فعالان محیط زیست به این شیوه از سفر در کشور است. «به همراه تعدادی از دوستان اهل سفر تصمیم گرفتیم طی چند روز آینده سفری به سیستانوبلوچستان داشته باشیم و قصد داریم کمکهای نقدی و غیرنقدی شما همدلان عزیز را (مداد، خودکار، دفتر، مدادرنگی، اسباببازی، کتاب، سررسید، جوراب، مسواک، خمیردندان و...) به دست کودکانی برسانیم که اکثرا به دلیل نبود امکانات تحصیلی و بهداشتی از حق طبیعی و انسانیشان محرومند.» این پیامی بود که در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد تا در آخر در ایستگاه پارک لاله یک جمع برای این حرکت داوطلبانه اعلام آمادگی کنند. در این پیام علاوه بر دعوت برای مشارکت مالی در این حرکت اجتماعی از افرادی که به سیستانوبلوچستان سفر کرده بودند هم درخواست شده در این طرح همفکری کرده و تجربیاتشان را به گروه منتقل کنند. کمکها به پویشهای اجتماعی سفر برای خدمت به صورت نقدی و غیرنقدی صورت میگیرد و به همین منظور چند روزی هم قبل از هر سفر به آمادهسازی و بستهبندی کمکهای غیرنقدی میپردازند. حالا حتما برایتان این سوال پیش آمده است که این پیام از طریق چه گروهی ارسال شده است؟ در جواب باید بگوییم:«هیچهایکرها، بکپکرها». هیچهایک و بکپک به سفری گفته میشود که در آن یک یا چند نفر تنها با یک کولهپشتی و بدون وسیله نقلیه به سفر میروند. آنها مقصدی برای خود تعیین میکنند و برای رسیدن به آن از وسایل نقلیهای که با آنها هممسیر است، بهطور رایگان استفاده میکنند. این وسایل نقلیه شامل خودرو، قایق و حتی قطار هم میشود! اینگونه سفرها در اروپا بیشتر از همه رایج است و افراد برای اینکه خودروهای گذری را از مقصد خود مطلع کنند، روی یک تکه مقوا مقصد خود را مینویسند و با بالابردن شست به راننده علامت میدهند. جالب است بدانید، این اتفاق چند وقتی است که در ایران هم رایج شده و در شهرهای توریستی میتوانید ببینید که امتحانکردن این کار چقدر راحت است. سفر بدون تخریب پیام کولهگردها پوریا صفری یکی از فعالان همین حوزه است؛ او معتقد است: «هیچهایک را نباید تنها با رایگانگردی معنا کرد؛ تعریف کاملتر هیچهایک سفر به دور از تخریب است؛ سفر با حفظ محیط زیست.» از نگاه پوریا احترام به فرهنگ میزبان و سفر سالم از مواردی است که هیچهایکها بر آن تأکید دارند. او میگوید: «آنها سفر را جور دیگری معنا میکنند، سفر همراه با خدمت، سفر همراه با نوعدوستی، سفر همراه با فرهنگ بشردوستی.» پوریا صفری معتقد است: «هیچهایکها یا بکپکرها به دنبال راهکاری برای کمکردن هزینه در سفر هستند، این تعریف گاهی درست در جامعه استفاده نمیشود. منظور این تعریف کاهش هزینه تنها برای مسافر نیست، ما باید در یک فرآیند سفری کمهزینه داشته باشیم؛ هم برای مسافر، هم میزبان و هم محیط زیست.» پوریا با اشاره به اینکه دو سال است که دیگر رغبتی برای سفر به سبک هیچهایک ندارد، ادامه میدهد: «هیچهایک باید با راننده تعامل برقرار کند و با نظر و جهانبینی او آشنا شود، تا در این تعامل تجربههای میزبان و میهمان بیشتر شود. ما رایگان سفر میکنیم، اما منظور این است که توان سفر پرهزینه را نداریم. گاهی فرد میهمان هزینه خود را به میزبان تحمیل میکند این موضوع متفاوت با رویکرد کولهگردی است. یک کولهگرد بایستی به فرهنگ میزبان احترام بگذارد، بهطور مثال ما در سال ٩١ به جزیره هرمز سفر میکردیم و تعدادمان ٥٠ نفر بود، فضای شهری هرمز همراه با ما گردشگران بود، اما امروز میبینیم مسأله متفاوت شده است نزدیک به ٥هزار مسافر به این شهر سفر میکنند که برخی از آنها پایبند باورهای مذهبی و فرهنگی مردمان این شهر نیستند. خب موضوع هزینهبر است برای شهر میزبان. پوشش ما باید متفاوت با مردم بومی شهر میزبان نباشد. چرا در برخی شهر به بکپکرها شیطانپرست میگویند؟ چون با رفتارهای متفاوت از نگاه بافت فرهنگی آن شهر باعث تغییر بافت فرهنگی شهر شدهاند.» پوریا صفری درباره مصادیق صحیح کولهگردی میگوید: «در برخی از مجموعهها فعالیتخیرخواهانه دنبال میشود؛ مثلا با تشکیل کمپینی در زلزله کرمانشاه به مدت سه ماه به ارایه خدمات به مردم زلزلهزده پرداختیم یا در مورد دیگر موضوع کتابگردی را در کشور دنبال و در این طرح سعی کردیم با دریافت و اهدای کتاب به اهمیت کتابخوانی بپردازیم.» حرف آخر پوریا صفری این بود: «ما هم میخواهیم تأثیر مثبتی در دنیای خود داشته باشیم. هیچهایک و بکپک نمایش نیست. ما میخواهیم یک حرکت اجتماعی را با رشد ادامه دهیم، میخواهیم تأثیرگذار باشیم. سفر بدون تخریب، پیام کولهگردهاست.
منبع : روزنامه شهروند
دیدگاه تان را بنویسید