ارسال به دیگران پرینت

درياچه اروميه؛ اشک‌ها و لبخندها

هشت سال پيش بود که معترضان اهل اروميه در سوگ خشک‌شدنش شعار مي‌دادند «گلين گئدک آغلاياق/ اورمو گولو دولدوراق»؛ يعني «بياييد برويم گريه کنيم - درياچه اروميه را با اشک‌هايمان پر کنيم».

درياچه اروميه؛ اشک‌ها و لبخندها

۵۵آنلاین :

آن روزها حال و روز درياچه هر روز بدتر از ديروز بود و سرعت عقب‌نشيني سواحل و خشک‌شدن آبش از امروز تا فردا هم به چشم مي‌آمد. از آن حجم فيروزه‌اي آبي که چشم گربه ايران خوانده مي‌شود، کويري از نمک سفيد به جا مانده بود و نه فقط اهالی مناطق دور درياچه که همه ايران دل‌نگران بزرگ‌ترين درياچه آب شور کشور بودند. آن روزها ابتداي دهه 90 بود و حالا نيمه دوم و پاياني اين دهه است، در همين مرداد داغ تابستاني امسال (1398) اگر گذرتان به پل ميان‌گذر درياچه يا ديگر سواحل چهار سوي اين پهنه آبي بيفتد، چيزي که ديده مي‌شود حتي به نسبت تابستان سال قبل هم متفاوت است. حجم آب بيشتر است و دسته‌دسته مردمي را مي‌توان ديد که مثل روزگاران دورِ پيش از خشک‌شدن درياچه، جمع شده‌اند تا تني به آب شور درياچه بزنند و پوستشان را به دست لجن‌هاي شفابخش کناره‌هايش بسپارند. اگر هوس قايق‌سواري روي آب هم وجود داشته باشد، مي‌توان از موج‌هاي بلندي که خلق می‌شوند، عمق زیاد آب را در قسمت‌هاي مختلف درياچه حس کرد. محيط‌بانان منطقه حفاظت‌شده درياچه با همين قايق‌ها به اين سو و آن سوي آب مي‌روند و حيات‌وحش منحصربه‌فردش را مي‌پايند. حيات‌وحشي که در جزيره‌هاي درياچه ساکن‌اند و در سال‌هاي خشکي گذشته، به‌دليل عقب‌نشيني آب به خشکي وصل شدند، اما امسال دوباره دورتادورشان محصور آب شد و مثل همه قرون گذشته‎شان جزيره شدند. آرتميا، تنها آبزي آب به‌شدت شور درياچه هم دوباره برگشته و برگشت حيات را به عمق درياچه نويد داده است. فلامينگوها هم که در اين سال‌ها برايشان صرفي نمي‌کرد حين کوچ و مهاجرتشان در اين گوشه کويرمانند توقف کنند، امسال بازآمده‌اند و از عکس‌هايشان کلي گزارش تصويري و پست اينستاگرامي درآمده است! پرسش اين است که قصه چيست؟ شواهد و ظواهر حکايت از حال خوش درياچه دارد، اما اين وضعيت چقدر پايدار است و ريشه در چه کارهايي دارد؟ ابر و باد و مه و خورشيد و فلک و سيل دست به دست هم داده‌اند تا وضعيت اين‌طور شود يا پاي عوامل و اقدامات ديگري هم در ميان است؟ نگاهي به آمار بارش‌هاي اطراف درياچه حکايت از بهبود نسبي بارش‌ها دارد؛ مثلا ميزان بارندگي استان آذربايجان غربي در سال بارشي جاري ۵۱۹ ميلي‌متر بود، در‌حالي‌که اين عدد در بازه زماني مشابه براي سال بارشي گذشته ۴۱۲ ميلي‌متر ثبت شد که حکايت از حدود ۲۵ درصد افزايش بارندگي نسبت به سال قبل دارد؛ اما آيا 25 درصد بارش بيشتر مي‌تواند تا اين حد تأثير ملموس بر حال و روز درياچه‌اي به وسعت اروميه بگذارد؟ آمار اين روزهاي وضعيت درياچه که به گفته مسئولان اداره کل محيط زيست آذربايجان غربي نتيجه مشترک اقدامات ستاد احيای درياچه اروميه و بارش‌هاي ابتداي سال است، به اين شرح بود که در ابتداي امسال سطح درياچه اروميه از ۱۲۷۱.۹۶ بالاتر رفت و اين يعني ثبت بالاترين تراز در هشت سال گذشته. سطح تراز درياچه اروميه در ماه اول تابستان ۲۳ سانتي‌متر کم شد که به‌دليل کاهش ورودي آب و کاهش بارندگي بود. اين وقت سال به غير از اين، موسم تبخير آب هم هست، اما پيش‌بيني‌ها و اميدواري‌ها اين‌گونه است که تا پايان تابستان کاهش تراز بيشتر از ۵۰ سانتي‌متر رخ ندهد و تراز درياچه به پايين‌تر از ۱۲۷۱.۳۰ نرسد. حجم آب درياچه تا چند روز پيش چهارميلياردو ۷۱ مترمکعب ثبت شد. براي رديابي علت و ريشه‌های ماجرا بايد کمي از کناره‌هاي درياچه دور شد و اطرافش را پاييد. از چشم عکس‌هاي ماهواره‌اي اگر به اين گوشه ايران نظر کنيم، هزاران هزار هکتار باغ و مزرعه هميشه سرسبز را مي‌توان ديد که سيب، انگور، آلو، هلو و چغندرقندشان معروف است و هرساله ميليون‌ها تن از هرکدام به بار مي‌نشيند، آن‌قدر که گاهي حتي بازار هم توان و ميل خريدشان را ندارد. از قديم رسم بر اين بود که براي هر باغ و مزرعه هم بسته به وسعتش، يک يا چند چاه آب حفر شده بود که با مجوز يا بي‌مجوز از دل خاک هرچقدر دلشان مي‌خواست آب را مي‌کشيدند و صرف کشاورزي مي‌کردند. فقط هم چاه نبود، خيلي‌ها نيز سر لوله‌هاي کلفت پمپ را فرومي‌کردند در آب رودخانه‌هايي که از اين سو و آن سوي حوضه آبريز راهي درياچه مي‌شدند و هرچه در توان داشتند، آب را با‌لا مي‌کشيدند تا چرخ زمينشان بچرخد. تاوان همه اين کارها را هم در اين‌ سال‌ها خود درياچه داد، چون بخش زيادي از اين آب سهم و حق درياچه بود، اما داده نمي‌شد. همين روزها که وضع آبي درياچه خوب است، گشتي در همين مزارع نشان مي‌دهد آنها هم پربار هستند و به نظر نه فقط دچار مشکل و کم‌آبي نشده‌اند که شکل و شمايل و سبک آبياري و آب‌بري‌شان هم گويا بهتر شده است. براي يافتن پاسخ این پرسش که چه شده است به سراغ مسئولان ملي و منطقه‌اي ستادي رفته‌ايم که از سال 92 کارشان را با عنوان و هدف احياي درياچه شروع کرده‌اند. آنچه در ادامه آمده است، جزئياتي از اقدامات انجام‌شده در همين راستاست. نصب سردهنه بر ورودي رودخانه‌ها يکي از اقدامات ستاد احياي درياچه اروميه است. هدف از اين کار مديريت آب براساس زمان‌بندي براي رفتن به سمت مزارع و برداشت آن و پاسداري از سهم درياچه است. آن‌طور که مسئولان ستاد مي‌گويند، در تمام رودخانه‌هاي اصلي حوضه آبريز درياچه اروميه قبل از سال ۹۳ هيچ‌گونه سازه‌اي به‌عنوان سازه سر‌دهنه وجود نداشت تا بتواند آب تنظيمي را کنترل کند. در‌اين‌باره ‌فرهاد سرخوش، مدير دفتر استان آذربايجان غربي ستاد احياي درياچه اروميه، مي‌گويد: پيش‌از‌اين سر‌دهنه‌ رودخانه‌ها کلا خاکي بود. در مواقع زراعت ممکن بود کشاورز سردهنه را بيشتر باز و بيشتر از نيازش آب برداشت کند؛ بنابراين آب به پايين‌دست نمي‌رسيد. ما براي کنترل آبياري کشاورزي و هم در زمان غير فصول کشاورزي در همه رودخانه‌هاي اصلي حوضه آبريز درياچه اروميه اين سر‌دهنه‌ها و آب‌بندها را احداث کرديم تا آب تنظيمي در اختيار کشاورز قرار دهيم. در زمان غير از برداشت کشاورزي تمام اين سردهنه‌ها بسته مي‌شوند و با کمترين پِرت، آب وارد پيکره درياچه اروميه مي‌شود. سرخوش احداث سردهنه را مکمل لايروبي رودخانه‌ها مي‌داند و مي‌گويد: ۱۱۴ کيلومتر رودخانه را لايروبي کرديم. اگر لايروبي را انجام دهيم، سردهنه احداث نکنيم، موقع سيلاب و دبي بالاي آب نمي‌توانيم آب را کنترل کنيم و دوباره پِرت ‌آب خواهيم داشت. براي جلوگيري از اين وضعيت سازه‌هاي بنايي را روي رودخانه‌ها احداث کرديم و آب‌بندها را احداث کرديم تا آب تنظيمي به کشاورز بدهيم و بتوانيم حقابه زيست‌محيطي را به‌راحتي کنترل کنيم. او اضافه مي‌کند: ۹ سردهنه اصلي روي رودخانه باران‌دوز کار و تقريبا ۱۱ ميليارد تومان هزينه کرديم. امسال بعد از ۱۰ سال اولين سالي است که در اين موقع سال ورودي آب به درياچه اروميه داريم. قبلا از ارديبهشت به بعد پايين‌دست هيچ آبي نبود؛ چون آب در بالا‌دست برداشت مي‌شد؛ بنابراين آب به پايين‌دست نمي‌رسيد. از آن سو آبي هم که راهي مزارع مي‌شود، به شکل آبياري تحت فشار برداشت مي‌شود و با اين روش در هر هکتار چهار‌هزارو 400 مترمکعب ذخيره آب ثبت مي‌شود که به‌عنوان حقابه زيست‌محيطي است. قرار ما هم بر اين است که هر سال هشت درصد ميزان تخصيص آب را کاهش دهيم. در سدهاي حوضه درياچه اروميه اين هشت درصدها را تا‌جايي‌که زير‌ساخت‌ها آماده شده، کم مي‌کنيم و پشت سد نگه مي‌داريم و موقع رهاسازي به سمت پيکره درياچه مي‌فرستيم. سرخوش اضافه مي‌کند: آب جاري تقريبا پنج ماه در اختيار کشاورز است. شرکت آب منطقه‌اي حجم آن را کنترل و دبي مورد نياز براي ۴۰۰ هکتار را رها مي‌کند. بعد از پنج ماه سردهنه را مي‌بنديم و گشت بازرسي برقرار مي‌کنيم تا کسي سردهنه‌ها را باز نکند و صددرصد آب را به پيکره درياچه اروميه منتقل مي‌کنيم. يکي ديگر از برنامه‌هاي در دست اجرا براي رساندن آبي که پيش‌از‌اين راهي به درياچه نداشت و هدر مي‌رفت، احداث تصفيه‌خانه فاضلاب براي شهرهاي بزرگ اين سو و آن سوي درياچه است. براي پرسيدن درباره چند‌و‌چون اين بخش کار علي حاجي‌مرادي، مدير برنامه‌ريزي ستاد احياي درياچه اروميه، مي‌گويد: «۱۹ تصفيه‌خانه در حوضه آبريز درياچه اروميه در دست احداث داريم که يکي از آنها سال گذشته در نقده به بهره‌برداري رسيد. به علت محدوديت در منابع اعتباري فعلا همه هم‌ّو‌غم خود را براي تکميل تصفيه‌خانه اروميه و تبريز گذاشته‌ايم. اين دو شهر به‌تنهايي ۷۵ درصد از کل فاضلاب حوضه درياچه اروميه را به خود اختصاص مي‌دهند. در مجموع در زمينه شبکه جمع‌آوري فاضلاب، خط انتقال فاضلاب و تصفيه‌خانه فاضلاب و خط انتقال پساب آن به درياچه اروميه ۳۶۵ ميليارد تومان در مدت چهار سال از منابع اعتباري درياچه اروميه هزينه شده است. به گفته حاجي‌مرادي بزرگ‌ترين تصفيه‌خانه شمال غرب کشور که تا‌به‌حال احداث شده است، تصفيه‌خانه تبريز است که به‌تنهايي ۱۲۵ ميليون متر‌مکعب آب به درياچه اروميه منتقل مي‌کند و سهم تصفيه‌خانه اروميه نيز ۵۳ ميليون مترمکعب است و کل هدف‌گذاري ما از محل اين ۱۹ تصفيه‌خانه حدود ۳۰۰ ميليون مترمکعب آب براي درياچه است که اين دو تصفيه‌خانه بيش از ۱۷۰ ميليون مترمکعب را تأمين مي‌کنند. او به صورت مشخص درباره تصفيه‌خانه فاضلاب اروميه و اثراتش نيز اين‌طور ادامه مي‌دهد: با اين کار سه هدف محقق مي‌شود؛ جمع‌آوري کل فاضلاب شهر اروميه محقق مي‌شود و فاضلاب وارد آبخوان‌ها نخواهد شد. دوم اينکه بخش عمده‌اي از سبزيجات شهر اروميه مثل کرفس و کاهو مستقيم با فاضلاب خام آبياري مي‌شود که اين مورد منتفي مي‌شود. آخرين اثر اين پروژه ورود مستقيم ۵۳ ميليون مترمکعب آب به‌ طور مستقيم به درياچه اروميه است. خط انتقال پساب به درياچه اروميه ۱۱ کيلومتر است که هفت کيلومتر آن تاکنون به اتمام رسيده است. تا آذرماه هم‌زمان با پايان پروژه تصفيه‌خانه اين خط انتقال هم تمام مي‌شود تا پساب تصفيه‌شده را به درياچه اروميه تحويل دهيم. او اضافه مي‌کند: يکي از مزاياي پروژه‌هاي تصفيه فاضلاب اين است که آب آن کاملا غيروابسته به ميزان بارش است و هميشه وجود دارد. همه روزهاي سال آب شرب مصرف و ۷۰ درصد آن به فاضلاب تبديل مي‌شود و با تصفيه تبديل به پساب يعني فاضلاب تصفيه‌شده مي‌شود. امسال به‌تنهايي با وجود افزايش بسيار زياد قيمت لوله صد ميليارد تومان به اين دو تصفيه‌خانه اختصاص مي‌دهيم تا يک تصفيه‌خانه در آذر سال جاري و ديگري ارديبهشت سال آينده به بهره‌برداري برسد. يکي ديگر از کارهايي که در اين سال‌ها پيرامون درياچه اروميه و بهبود حال و روزش انجام شده لايروبي بستر رودخانه‌هايي است که آب درياچه را تأمين مي‌کنند. در اين زمینه عيسي‌پور، مدير دفتر رودخانه‌هاي آذربايجان غربي اين‌طور مي‌گويد: «لايروبي رودخانه‌ها ازجمله پروژه‌هاي در دست انجام براي تسهيل ورود رواناب‌هاي سطحي حوضه به درياچه است. کل برنامه براي لايروني رودخانه گدار ۱۳۲ کيلومتر شامل رودخانه‌هاي زرينه‌رود، سيمينه‌رود، مهاباد، گدارچاي، شهرچاي، باراندوز، زولا، دريگ و نازلو است. تا الان چيزي حدود ۱۱۴ کيلومتر از رودخانه‌هاي مرتبط با احياي درياچه اروميه در استان لايروبي شده و ۱۸ کيلومتر آن باقي مانده است. ۱۶ کيلومتر از لايروبي رودخانه گدار انجام شده و ۱۰ و نيم کيلومتر در دست اجراست؛ طول اين رودخانه ۲۶ کيلومتر است که نياز به لايروبي دارد. اولين هدف ما از لايروبي رودخانه گدار جلوگيري از سيلاب و دومين هدف ما جلوگيري از پخش‌شدن آب و کاهش سطح تبخير آب و سومين هدف انتقال آب از حوزه رودخانه زاب به درياچه اروميه است که با عملياتي‌شدن اين طرح سالانه ۶۰۰ تا ۱ ميليارد مترمکعب از حوزه زاب به درياچه منتقل خواهد شد. لايروبي‌ها از سال ۹۲ شروع شده و برنامه ۱۳۲ کيلومتر است که تا الان ۱۱۴ کيلومتر اجرائي شده است. لایروبی اين مسیر براي احياي درياچه و انتقال آب به آن است. اگر امسال عمليات انتقال آب از تونل زاب به درياچه نهايي شود، انتقال آب از اين رودخانه‌ها به درياچه اجرائي خواهد شد». آمار حکايت از آن دارد که چهار ميليارد و ۱۷۸ ميليون مترمکعب آب از رودخانه‌های استان آذربايجان غربي به درياچه وارد مي‌شود که اين ميزان را ۹ رودخانه به اين شرح تأمين مي‌کنند: شهر چاي ۶۴ ميليون مترمکعب، زرينه‌رود يک ميليارد ۹۸۱ ميليون مترمکعب، سيمينه‌رود ۷۰۶ ميليون مترمکعب، گدارچاي ۳۶۸ ميليون مترمکعب، مهاباد ۳۴۱ ميليون مترمکعب، باراندوز ۲۷۳ ميليون مترمکعب، روضه‌چاي ۶۴ ميليون متر، نازلو ۳۳۳ ميليون مترمکعب، زولا ۶۸ ميليون مترمکعب. حاجي‌مرادي، مسئول واحد برنامه‌ريزي ستاد احياي درياچه اروميه نيز درباره ميزان ورودي آب به درياچه از رودخانه‌هاي اطراف چنين آماری را ارائه مي‌دهد: ۶۰۰ تا يک ميليارد مترمکعب از رودخانه کاني سيب، صد ميليون مترمکعب از حوزه سد سيلوه و يك‌ونيم تا دو ميليارد از رودخانه گدارچاي وارد درياچه خواهد شد و روزي خواهد رسيد که رودخانه گدارچاي درياچه اروميه را نجات خواهد داد. خلاصه آنکه فعلا حال درياچه به نسبت خوب است اما تا زماني که همه پروژه‌ها و اقدامات به‌درستي انجام نشوند و فرهنگ کشاورزي و آبياري و حفاظت از درياچه به‌عنوان يک پهنه آبي که حق و حقوقي زيست‌محيطي دارد، به‌صورت هميشگي و تمام و کمال نهادينه نشود، امکان برگشت به وضعيت ترسناک خشک‌شدن درياچه وجود دارد.

منبع : شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه