ارسال به دیگران پرینت

خشونتی پنهان علیه سالمندان

در کشور ما، همواره سالمندان از احترام و کرامت ویژه ای برخوردار بوده اند اما این روند، امروزه و با رشد شهرنشینی و نیز شرایط خاص اقتصادی که زن و مرد را ملزم به کار بیرون از خانه کرده، بسیار کم رنگ شده است.

خشونتی پنهان علیه سالمندان

۵۵آنلاین :

سید محمد حسین کاظمی

دانشجوی علوم‌ سیاسی

سالخوردگی، مرحله پایانی زندگی هر فردی محسوب می‌شود و افرادی که در این دوره به‌سر می‌برند، بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرامش، درمان، رفاه و امنیت دارند. البته نباید نیازهای این قشر از جامعه را تنها به بخش درمان و توامندسازی محدود کرد، چرا که سالمندان بنا به حساسیت روحی ویژه ی این دوران، نیازمند رسیدگی های عاطفی، مالی، فراغت و... هستند.

در کشور ما، همواره سالمندان از احترام و کرامت ویژه ای برخوردار بوده اند اما این روند، امروزه و با رشد شهرنشینی و نیز شرایط خاص اقتصادی که زن و مرد را ملزم به کار بیرون از خانه کرده، بسیار کم رنگ شده است.

در واقع، تغییر در سبک زندگی افراد، در کنار برخی تحولات فرهنگی، امکان مراقبت از سالمندان در خانواده ها را کاهش داده و همین روند نارضایتی والدین را به همراه داشته است.این دوره از زندگی که معمولا با بالا رفتن سن برای افراد مطرح می شود، در بسیاری موارد مسائلی چون ضعف قوای جسمانی، تنهایی، از کار افتادگی، معلولیت، بیماری و احتمالا بی سرپرستی و فقر و تنگدستی را همراه خود دارد.

بروز اینگونه مسائل برای سالمندان بسته به اینکه فرد کهنسال در چه جامعه ای و با چه فرهنگی زندگی می کند، از نظر کیفی و کمی با تفاوت های بسیاری همراه است و همچنین چگونگی جواب گویی به این مسائل و نوع راه حل های ارائه شده نیز به امکانات موجود در جامعه بستگی پیدا می کند، به طوری که در کشورهای صنعتی غرب، معمولا سالخوردگان را در سراهای سالمندان و جدای از خانواده مشاهده می کنیم و در شرق و بخصوص در مناطق روستایی جامعه ما سالمندان را اکثرا همراه با اعضای خانواده و آمیخته با آن ها تا لحظات آخر زندگی می توان مشاهده کرد.

بدیهیست با تغییرات حاصل از تحول اجتماعی و تغییر نهادهای اجتماعی مثل نهاد خانواده، از شکل سنتی به مدرن که بسیاری از کارکردهای سنتی خود را از دست داده است، در جوامعی مثل کشور ما هم باید انتظار داشت که در آینده شاهد مشکلات خاص این گونه تحولات از جمله مشکلات مربوط به سالمندان باشیم. به همین دلیل ضرورت دارد که متفکران علوم انسانی و اجتماعی و دست اندرکاران رفاه اجتماعی، بخشی از مطالعات خود را به زمینه مشکل سالمندان اختصاص بدهند.

امروزه بخش عمده‌ای از جمعیت جهان را سالمندان تشکیل می دهند. سالمندان به افراد بالای 60 سال گفته می‌شود که بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده، 960 میلیون نفر از جمعیت کل جهان، یعنی 13 درصد سالمند گزارش شده است.افراد سالمند ایران در سال 1397 معادل 7 میلیون نفر اعلام شده و طبق پیش‌بینی جامعه شناسان در آینده ای نزدیک، سالخوردگی جمعیت ایران اجتناب ناپذیر است و در چنین شرایطی باید تمهیداتی برای این موضوع اندیشیده شود.

بر اساس روند جاری، سال 1405 سهم سالمندان به 7/8 درصد از کل جمعیت خواهد رسید. اگر بخواهیم پیش‌بینی برای سال های بعد را پیگیری کنیم، درسال 2050 یعنی کمتر از 40 سال دیگر، بیش از 30 درصد از جمعیت کشور بیشتر از 65 سال خواهند داشت و هرم سنی در سال 2050، کاملا سال خورده و استوانه ای شکل خواهد بود.اما پس از معضل سالخوردگی جمعیت باید به پدیده سالمندآزاری که در جامعه مدرن امروزی با آن مواجه هستیم، اشاره کرد که در ایران میزان شیوع آن به 56/4 درصد رسیده است.

خشونت علیه سالمندان در دهه80 میلادی مطرح شد. در آن زمان هنوز تحقیقاتی در این زمینه صورت نگرفته بود.در این دهه بود که دانشمندان پی بردند در بعضی خانواده‌ها، سالمندان مورد خشونت فرزندان خود قرار می گیرند.

خشونت علیه سالمندان شامل مواردی از قبیل بدرفتاری های جنسی، بدرفتاری های‌ جسمی، بی توجهی به احتیاجات عاطفی، بی توجهی به تغذیه، بهداشت و از بین بردن وسایل مورد علاقه و مورد نیاز آنان است.هنوز مشخص نیست که در ایران با سالمندان با خشونت رفتارمی شود یا نه! شاید پاسخ این گونه باشد که مسائل خانوادگی در ایران خصوصی و پنهان است.

در خانه های سالمندان نیز بی توجهی و خشونت در مورد نیازهای جسمی و عاطفی سالمندان دیده می شود.در بسیاری از موارد سالمندان به خاطر دارایی مورد ضرب و جرح و حتی بعضا قتل قرار می گیرند. این افراد در خانه سالمندان از محل سکونت مورد علاقه، فرزندان و نوه های خود دور می مانند. امروزه هنگامی که بحث خشونت در خانواده مطرح می شود اکثر اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی، زنان و کودکان را قربانیان اصلی خشونت در خانواده تلقی کرده و از سالمندان کمتر یاد می کنند

.در واقع می توان گفت که این مورد نیز همانند سایر مسائل سالمندی مورد غفلت قرار گرفته و در مواردی خصوصا در کشورهای در حال توسعه که در معرض تغییرات و تحولات فراوانی هستند به فراموشی سپرده شده است. از آنجا که ساختار سنی جمعیت در حال حاضر متفاوت از گذشته است و تعداد افراد سالمند نسبت به کل جمعیت به طور مداوم در تمام کشورها رو به افزایش است لذا این شرایط ایجاب می کند که توجه به سالمند و مسائل سالمندی بیش از پیش مورد توجه مسئولین جامعه قرار گیرد.

در دهه 80 میلادی، محققان با پدیده ای جدید یعنی اعمال خشونت نسبت به سالمندانی که با خانواده زندگی می کردند روبه رو شدند و معلوم شد که درصدی از افراد سالمند در خانواده مورد بدرفتاری های جسمانی، روانی یا بی توجهی قرار دارند.در حال حاضر نیز انجمن پزشکی آمریکا تخمین می زند که در ایالات متحده از بین افراد مسن 8/1 میلیون نفر مورد بدرفتاری قرار می گیرند.

با این وجود و پس از گذشت سال ها از مبحث خشونت و مشخص شدن صورت های گوناگون آن، هنوز این پدیده کاملا شناخته نشده است.اگر چه امکان دارد سالمندان به نوعی قربانی همه خشونت های فوق شوند اما به‌نظر می رسد بیشترین مشکلی که در مورد سالمندان عمومیت دارد خشونت روانی است.خشونت روانی شامل بی‌احترامی لفظی مداوم، اذیت و آزار، تهدید‌های متداول مانند دوست نداشتن سالمند، موردپسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر سالمند در جمع، ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران، بی توجهی نسبت به نیازهای جسمانی، اجتماعی و روانی سالمند، همه خشونت های روانی ای هستند که سلامت روانی سالمند را به مخاطره می اندازند و موجب بروز احساساتی چون بی میلی به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و نگرش مثبت، احساس یأس و ناامیدی و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، احساس عدم شایستگی و خود ارزشمندی و نهایتا کناره گیری سالمند می شوند.در مواردی نیز که خشونت بین اعضای دیگر خانواده رخ می دهد، احساس فضای رعب و وحشت را در خانه حاکم کرده و شاهد بودن همین خشونت در خانه توسط سالمندان و کودکان می تواند خود تجربه ای از خشونت در خانه تلقی شود.

متاسفانه بعضی از سالمندان برای رهایی از خشونت ، خودکشی را به‌عنوان آخرین راه دانسته و اقدام به‌خودکشی می‌کنند.از طرف دیگر چون تن و روان آدمی وابسته به هم بوده و سلامت یکی در گرو سلامت و شادابی دیگری است، لذا در بیشتر موارد نیز این ناراحتی های روانی منجر به بروز بیماری های جسمانی در سالمندان شده و سلامت آنان را به مخاطره می اندازد.

در قانون اساسی، همگان اعم از زن و مرد، بزرگ و کوچک دارای حقوق مساوی هستند و در این میان برای سالمندان و کودکان شرایط ویژه ای برای رسیدگی به مسائل شان درنظر گرفته شده است.متاسفانه افراد سالمند به علت حفظ حرمت خانواده هیچ گاه حاضر نیستند عنوان کنند که توسط فرزندان خود مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و شکایت در این موارد را خدشه دار شدن حیثیت خانواده می دانند.از نظر حقوقی خشونت علیه سالمندان جرم محسوب نمی‌شود و مورد قانونی ندارد و طبق قوانین جرایم دیگر مورد رسیدگی قرار می‌گیرد،از طرفی سهل انگاری در نگهداری از سالمندان زمانی می تواند باعث مسئولیت کیفری شود که نشان دهنده قصد فرد مبنی بر عمل مجرمانه باشد و درصورتی‌ که از روی سهو و اشتباه اتفاق افتاده باشد نمی تواند به عنوان جرم مورد بررسی قرار گیرد.

همچنین در اکثر جوامع مترقی افراد سالمند پس از سنین بازنشستگی تحت پوشش خدمات درمانی رایگان و نیز بیمه های مختلف قرار می گیرند و خدماتی مانند استفاده از اتوبوس برایشان رایگان است.حتی خانه سالمندان در این کشورها رایگان و بدون دریافت وجه است. مثلا در خانه ای که جوان در آن زندگی می کند اگر پیرمرد و پیرزن احساس آرامش نداشته باشند با میل خود می توانند به خانه سالمندان رفته و در آنجا زندگی ‌کنند. اما نه تنها چنین شرایطی در کشور ما وجود ندارد بلکه هزینه های این مراکز سرسام آور هستند و در برخی موارد از حقوق بازنشستگی نیز بیشتر می شود.

بنابراین سالمندان به ناچار مجبور به زندگی در خانواده می شوند اگر چه در آن خانواده خشونت وجود داشته باشد.پایبندی به ارزش های اخلاقی از سوی مراقبت کنندگان سالمندان می تواند نقش تعیین کننده ای در زمینه پیشگیری از سالمند آزاری داشته باشد اما نباید فراموش کرد که ارائه خدمات اجتماعی مناسب و حمایت های قانونی از سالمندان از جمله ضرورت های جامعه امروز است.در کشور ما هیچ حمایت قانونی در زمینه آزار وجود ندارد و لازم است که سیاست گذاران و برنامه ریزان اجتماعی در جهت پر کردن خلاء های قانونی قدم های اساسی بردارند.

آگاهی به خانواده ها در خصوص انواع سالمند آزاری، تقبیح سالمند آزاری و احیای هویت فرهنگی، استفاده از تجربیات سالمندان در زمینه های مختلف و توانایی بخشیدن به سالمندان با تکیه بر برنامه های فرهنگی و توانمند سازی می تواند در خودباوری سالمندان و افزایش اعتماد به نفس آن ها تاثیر بسزایی داشته باشد. همچنین آگاه سازی سالمندان از خدمات اجتماعی موجود در جامعه برای اعلام سالمندآزاری توسط سالمندان از دیگر راهکارهای مفیدی است که می تواند مانع از گسترش و شدت آزارها بر سالمندان شود.ضرورت دارد در نحوه رفتار با سالمندان، جهت برطرف سازی نیازهای آن ها، نحوه پر کردن اوقات فراغت و آشنایی با انواع سالمندآزاری در بسته های آموزشی مراقبان قرار گیرد، چرا که در صورت ناآگاهی ممکن است که خود مراقبان مرتکب سالمندآزاری شوند.

همچنین نحوه تامین نیازهای اجتماعی و روان شناختی سالمندان باید در بسته‌های آموزشی مورد تاکید قرار گیرد.مجموعا باید رویکردی با محوریت چرخه زندگی و سرمایه گذاری بر روی جوانان و جمعیت فعلی برای یافتن پاسخ های موثر به پیامدهای سالمندی جمعیت صورت گیرد. این برنامه ریزی در آینده نزدیک و درازمدت به کاهش خطرات و همچنین پاسخگویی به نیازهای افراد مسن کمک خواهد کرد.

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه