ارسال به دیگران پرینت

پایانی تلخ...

براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی اقدام به خودکشی عملی است که در آن شخص آگاهانه و بدون مداخله دیگران به خود آسیب می زند.

پایانی تلخ...

۵۵آنلاین :

علی گیلوری،پژوهشگر

خودکشی را می‌توان هم‌سابقه با تولد انسان دانست به طوری که در برخی جوامع اولیه بشری به‌عنوان پدیده‌ای مذموم و شایسته مجازات شناخته می شد، اما بررسی خودکشی به منزله یک پدیده اجتماعی جدی از دو،سه قرن پیش توسط پژوهشگران اروپایی آغاز شده است. در این کشورها عبور از زندگی سنتی و ورود به زندگی صنعتی بر آمارهای مربوط به خودکشی افزود تا جامعه شناسان و روان شناسان غربی در جستجوی عوامل خودکشی برآیند.

براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی اقدام به خودکشی عملی است که در آن شخص آگاهانه و بدون مداخله دیگران به خود آسیب می زند. هدف اقدام کننده به خودکشی،تحقق تغییرات مورد انتظار خود است. خودکشی و اقدام به آن در اجلاس سازمان بهداشت جهانی در سال 1996 به عنوان یک چالش مهم بهداشت عمومی و رفتاری ضداجتماعی اعلام گردید. اقدام به خودکشی با هدف آسیب رساندن به خود به طور آگاهانه و بیشتر در افراد منزوی، مضطرب، پرخاشگر و ناتوان در برقراری ارتباطات اجتماعی صورت می گیرد.

با توجه به پیچیده تر شدن تعاملات و ارتباطات در جوامع بشری، میزان اقدام به خودکشی رو به افزایش است.هر ساله بيش از يك ميليون انسان خودكشی می كنند. سازمان بهداشت جهانی تخمين می زند كه خودكشی سيزدهمين عامل مرگ و مير در جهان است و طبق پیش بینی این سازمان در سال 2020 میلادی تقریبا 1.530.000 نفر در اثر خودکشی درجهان می میرند.بسياری از مردم در دوره هایی از زندگی خود به مرگ فكر كرده اند، ولی تعداد بسيار كمی از آن ها واقعا دست به خودكشی می زنند.

برای بيرون آمدن از بحران خودكشی ، تعيين عوامل ايجاد كننده بحران ، فهم احساسات شخص خودكشی كننده و مواجهه با افكار منجر به خودکشی، مسائل بسيار مهم و اساسی هستند.

خودكشی مسئله ای است كه بيشتر توسط افراد نا اميد از زندگی انجام می شود.كسانی كه خود را در جامعه یک عنصر نامطلوب می پندارند و و بيشتر اين افراد به دليل تنهایی بيش از حد دچار بيماری های روانی شده و اقدام به خودكشی می نمايند و مرگ را برای خود بهتر از زندگی با عذاب می دانند. يک بحران خودكشی معمولا توسط یک تجربه آسيب زا و يا مجموعه هایی از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پايمال می كنند، ايجاد می شود. اين تجارب شامل یک فقدان اساسی ، ناكامی در نيل به اهداف شخصی و يا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند. زمانی كه نظام مقابله های شخص قادر به رويارویی با تجارب منفی زندگی نباشد، افسردگی و یاس ناشی از آن می تواند شخص را به افكار خودكشی ، آسيب پذير نمايد.

عموما شخص در معرض خودكشی ، به دليل احساس بيگانگي از تعاملات اجتماعی كناره گيری می كند. او در پس انبوه جمعيت احساس انزوا و تنهایی می نمايد. نيروی لازم برای عملكردهای روزانه كاهش می يابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ايجاد می شوند.شخص ممكن است به دليل سخت و غير قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری كند، در خواب مشكل داشته باشد، كلاس درس يا كار خود را فراموش كند و از آرايش ظاهری خود غفلت نمايد.اما خودکشی در کشورها و فرهنگ‌های مختلف متفاوت است و فرهنگ‌ها، طبقات اجتماعی، ادیان، جنسیت و ملت‌ها در آمار خودکشی تاثیر مستقیم دارند.

آمار نشان می‌دهد که برخی از کشورها بیشترین آمار خودکشی در جهان را دارند و باید بگوییم که این آمار در سال های مختلف متفاوت است. بر اساس آمار به‌دست آمده 5 کشور برتر خودکشی در جهان کشورهای لیتوانی،روسیه، گویان ، کره جنوبی و بلاروس هستند.آمار خودکشی به این صورت است که به ازای هر 100 هزار نفر محاسبه می‌شود، برای مثال کشور لیتوانی از هر 100 هزار نفر، 31.9 نفر خودکشی دارد و در روسیه از هر 100 هزار نفر 31 نفر، گویان از هر 100 هزار نفر 29.2 نفر، کره جنوبی از هر 100 هزار نفر 26.9 نفر و بلاروس از هر 100 هزار نفر 26.2 نفر خودکشی دارد.سالانه این آمار در حال تغییر و در مواردی افزایش است. اما در این میان آمار خودکشی برخی کشورها عجیب است. برای مثال در کشور بلژیک شاهد آمار خودکشی بالایی هستیم و باید بگوییم که بلژیک تنها کشور اروپای غربی با آمار خودکشی بالا است که از هر 100 هزار نفر 20.7 نفر خودکشی می‌کنند و این کشور را در جایگاه 11ام خودکشی جهان قرار داده است.

از سوی دیگر شاهد کشور بوتان هستیم که یکی از کشورهای خوشبخت و در رفاه محسوب می‌شود و وضعیت شادی در این کشور خوب است اما آمار خودکشی آن از 100 هزار نفر به 11.4 نفر می‌رسد که این آمار نیز برای بوتان بالا است.نکته عجیب دیگر این است که بر اساس آمار،کشورهای پر استرس و مضطرب جهان از آمار خودکشی پایینی برخوردار هستند. برای مثال افغانستان دارای نرخ 4.7 نفر از هر 100 هزار نفر است یا در عراق آمار خودکشی 3 نفر و در سوریه 1.9 نفر به ازای هر 100 هزار نفر است. البته ایران هم ظاهرا در این لیست وضعیت بدی ندارد و در جایگاه 142 قرار گرفته است.

به طور کلی نرخ خودکشی در ایران نسبت به میانگین جهانی کمتر است،به طوری که بر اساس آمار سال 2019، در ایران به ازای هر 100 هزار نفر، 4.1 نفر خودکشی می کنند، این در حالیست که این نرخ جهانی 11 تا 12 نفر است. البته در زمینه ثبت آمار خودکشی ایرانیان، نظام ثبتی دقیقی نداریم،آمارهایی که در خصوص خودکشی مطرح می‌شوند تنها آمار مراجعه کنندگان به مراکز درمانی پزشکی قانونی، اورژانس اجتماعی، ناجا و ... هستند اما به علت آنکه این آمارها تجمیع نمی‌شوند و هر نهاد آمار خاص خود را منتشر می‌کند و نظام ثبتی دقیقی در این حوزه نداریم، آمار مشخصی را در خصوص میزان خودکشی در کشور نمی‌توان ارائه داد.

علاوه بر آن تعداد زیادی از خانواده‌های ایرانی خودکشی افراد خانواده را کتمان می‌کنند و آن را ننگ می‌شمرند.اما در مجموع خودکشی در ایران در قیاس با کشورهای صنعتی کمتر بوده است.در برخی از کشورهای دنیا اقدام به خودکشی و خودکشی کامل دربزرگسالان بیش از سایر افراد صورت می‌گیرد. این در حالیست که در ایران میانگین سنی افرادی که اقدام به خودکشی و یا خودکشی کامل می‌کنند کمتر از 30 سال است و خودکشی در جامعه شهری بیش از جامعه روستایی است. رایج‌ترین روش خودکشی در ایران که منجر به خودکشی کامل و مرگ فرد می‌شود «حلق آویز کردن» است و پس از آن استفاده از سموم همچون قرص برنج و ... در رتبه دوم قرار می‌گیرند و این در حالیست که رایج‌ترین روش اقدام به خودکشی که معمولا منجر به فوت افراد نمی‌شود نیز «مصرف قرص و دارو» است.بر اساس تحقیقاتی که تاکنون از سوی پژوهشگران انجام گرفته است، علل خودکشی در ایران را می‌توان چنین برشمرد:

1- اختلافات زناشویی و نامناسب بودن شرایط زندگی

2- آسیب‌های روانی شکست در عشق و اختلالات

3- فقر، بیکاری، اعتیاد و شرایط نامساعد اقتصادی

4- شرایط خاص زندگی شهری به خصوص در شهرهای بزرگ و صنعتی

در مقابل برای جلوگیری از خودکشی می تواند کار های زیر صورت بگیرد؛

1- افزایش هشیاری در میان تمام کسانی که امکان دارد نقش نجات دهنده را به عهده بگیرند در مورد تشخیص کسانی که استعداد خودکشی را دارند.باید گفت کلید کاهش خودکشی در تشخیص و درک علائم و اشارات قبل از خودکشی قرار دارد.

2- تسهیلاتی فراهم شود که توسط آن ها هر شهروندی بتواند در جستجوی کمک برآید.

3- تهیه منابعی برای اداره بحران های خودکشی‌زا

4- پخش و انتشار حقایقی درباره خودکشی.

گرایش به دین داری در ایرانیان باعث شده آنان در مقابل دشوار‌ی های زندگی صبور باشند و کمتر به خودکشی اقدام کنند.مکتب اسلام، خودکشی را محکوم ‌می‌کند. در نظر این مکتب زندگی این جهان فرصتی است برای کار و فعالیت و تکامل بخشیدن به خصایص انسانی و معنوی و آماده شدن برای اوج گرفتن به دنیایی عالی‌تر و برتر و در واقع کسی که خودکشی ‌می‌کند این فرصت‌ها را از دست داده و از کار و فعالیت و گام برداشتن در راه تکامل معنوی سرباز زده است و با تسلیم شدن در برابر زندگی،سرانجامی تلخ را برای خود رقم می زند.

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه