ارسال به دیگران پرینت

تجاوز | تجاوز به دختر ۱۲ ساله

روزی سی بار تجاوز به دختر ۱۲ ساله!

دخترک وقتی 11 ساله بود تصور نمی کرد در پی محبتهای بی دریغ پسر 22 ساله ای که به او می گفت عاشقش است ، چه نقشه ای نهفته باشد.

روزی سی بار تجاوز به دختر ۱۲ ساله!

روزی سی بار تجاوز به دختر ۱۲ ساله

کارلا خاسینتو در باغی ساکت و آرام نشسته است. او به گل و گیاه باغ می‌نگرد و صدای همهمه‌ی مردم را از پشت پرچین باغ می‌شنود. کارلا به چشم‌های من خیره می شود و با صدایی لرزان می‌‎گوید: 43200 بار.

رقم 43200 بار همان رقم تخمینی او در مورد دفعاتی است که توسط قاچاقچیان انسان مورد تجاوز قرار گرفته است. او می‌گوید که روزی 30 بار، در هفت روز هفته و به مدت چهار سال.

داستان او روایتگر وقایع تلخ قاچاق انسان در ایالات متحده و کشور کشور مکزیک است؛ اتفاقی تلخ که زندگی هزاران دختر مکزیکی مانند کارلا را تحت شعاع خود قرار داده است.

کارلا+خاسینتو

بدرفتاری از پنج سالگی

کارلا میگوید که از همان سن پنج سالگی مورد سو استفاده قرار می‌گرفته و مادرش هم زیاد اهمیتی به او نمی‌داده است. او میگوید: «نابهنجاری رفتاری در خانواده ما وجود داشت. من از سن پنج سالگی توسط یکی از اقوام مورد سو استفاده و بدرفتاری قرار می‌گرفتم.»

او در سن 12 سالگی هدف یک باند قاچاقچیان انسان قرار گرفت؛ مردی که با مهربانی با او صحبت میکرد و ماشین زیبایی داشت.کارلا میگوید که روزی در ایستگاه متروی مکزیکوسیتی منتظر دوستانم بودم که پسربچه‌ی شیرینی فروشی پیش من آمد و گفت شخصی برای من یک بسته شکلات به عنوان هدیه فرستاده است. کارلا می‌‎گوید که پنج دقیقه بعد مردی پیش من آمد و گفت که فروشنده‌ی خودروهای کارکرده است.

آن مرد از دوران کودکی خود حرف زد و گفت که او هم مورد سو استفاده قرار گرفته است. همین حرف‌ها بود که یخ ملاقات نسبتا عجیب ما را آب کرد.

او مردی مودب و مهربان به نظر رسید. آن‌ها شماره تلفن همدیگر را گرفتند و یک هفته آن مرد با کارلا تماس گرفت. کارلا سر از پا نمی‌شناخت. او به کارلا پیشنهاد داد که با خودروی قرمز و سرعتی‌اش به نزدیکی شهر «پوئبلا» سفر کنند.کارلا میگوید: «وقتی اتومبیل وی را دیدم، اصلا باور نمی‌کردم. من از دیدن همچنین ماشینی شگفت زده شده بود. برایم جالب بود. او به من گفت که سوار ماشینش شوم و دوری بزنیم.»

منبع : زنهار
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      ریدم به این داستان کشورتون کسکشای توهمی خاک بر سرای نفهم

      • ناشناس ارسالی در

        مطمئن باش کشور خودمون بدتره افسوس و هزاران افسوس، .....

    • ناشناس ارسالی در

      واقعاخاک برسان باامینت کشور

    • ناشناس ارسالی در

      لعنت برشما بااین امنیت کشور

    • ناشناس ارسالی در

      واقعا آدمیت کجا گم شده

      • ناشناس ارسالی در

        کاش بتوانیم مردم را در همان نگاه اول به دو دسته تقسیم کنیم . اهالی بهشت برین و اهالی جهنم سوزان . متاسفانه از داستان های بهشت مطلع نمی‌شویم ولی داستان های جهنمی این مردم جهنمی بسیار بسیار است. همیشه لعنت بفرستید به زندگان جهنمی ، حس تشخیص که داریم ....

    • ناشناس ارسالی در

      واقعان باعث تأسف هست چی بگم والا

    • ناشناس ارسالی در

      سلام
      آقاجان برفرض که تمام این قصه راست باشه آخه درج این قبیل حوادث تومملکتی مث مملکت سنتی خودمون به چه دردکسی میخوره؟!بزرگواران شما چنین مطالبی راچه راست وچه دروغ ننویسید وروحیه ی مردمی به خوبی ملت خودمونوجریه دارنکنین،ممنون

    • ناشناس ارسالی در

      بقیه خبر کجاست عزیز

    • ناهید ارسالی در

      خاک برسرتون برای بالا بردن بازدید داستان فک وفامیلتون رو میزارید

      • ناشناس ارسالی در

        در هر حال دخترا مواظب گرگها باشید مخصوصا روباه

    • ناشناس ارسالی در

      بقیه خبرهم منتشرکنیدممنون میشم خاک برسرتان بااین مملکتتان

    • ناشناس ارسالی در

      تقصیر بزرگتر ها هستن وقتی گیره به من میدم بله

    • حبیب ارسالی در

      این داستان فقط خیالیه، اصلا حقیقت باشه آخه که چی؟ آدمای این داستان توی کشورما هم کم نیستن

    • ناشناس ارسالی در

      تو غرب چیز عجیبی نیست اونجا در حق جونهاوبچه های کوچیک خیلی اجحاف می شه..خانواده ندارن که نگران بچه هاشون باشن

    • ابراهیم ارسالی در

      فقط حرامزادگان چنین کارهای میتونن بکنند به دخترخود. عجب بیهوده. تکراریست. دنیا

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه