|
کد‌خبر: 257800

معرفی کتاب | تاریخ امیدبخش نوع بشر

معرفی کتاب «تاریخ امید بخش نوعِ بشر» شاهکاری از روتخر برخمان

برخمان را می‌توان نویسنده و تاریخ دانی همتراز با یووال نوح هراری، نویسنده آثاری، چون «انسان خردمند» و «انسان خداگونه» دانست، با همان میزان از خلاقیت، ابتکار و علم. برخمان در کتاب جدیدش با نام «تاریخ امیدبخش نوع بشر» باز هم همه را غافلگیر کرده است.

بسیاری در ایران، روتخر برخمان را پیش از « کتاب تاریخ امیدبخش نوع بشر» با کتاب «آرمانشهری» برای واقع گرایان می‌شناسند. کتاب کم حجمی که ایده‌های نابی برای مدیریت جهان، ساعات کاری مفید و نیز درباره مدیریت ثروت و فقر جهانی ارائه کرده بود. برخمان در آن کتاب که یکی دو سال قبل از شیوع پاندمیک کرونا در جهان، به چاپ رسانده بود، ایده‌ی ۱۵ ساعت کار در هفته و نیز انجام بسیاری کار‌ها از راه دور را ارائه کرده بود و به تشریح مزایای آن پرداخته بود. شاید آن زمان خیلی‌ها فکر می‌کردند این نویسنده‌ی جوان دیوانه است، اما در دوران کرونا خودمان با چشم‌های خودمان دیدیم که عملاً اینگونه شده. ساعت‌های کاری حتی در برخی موارد به کمتر از ۱۵ ساعت در هفته رسید و بسیاری از کار‌ها از راه دور انجام شد.

روتخر برخمان هلندی است و در دانشگاه اوترخت این کشور و یوسی ال‌ای امریکا تاریخ خوانده است. مطالعاتش بیشتر بر شهر‌ها و حکومت‌ها و مباحث شهروندی متمرکز است. او تا کنون چند کتاب پرفروش به چاپ رسانده و مقالاتش در نشریات معتبر منتشر شده است. روزنامهٔ انگلیسی گاردین او را «نابغهٔ جوان هلندی با عقاید بدیع» خوانده است.

برخمان را نویسنده و تاریخ دانی همتراز با یووال نوح هراری، نویسنده آثاری، چون «انسان خردمند» و «انسان خداگونه» دانست، با همان میزان از خلاقیت، ابتکار و علم. برخمان در کتاب جدیدش با نام «تاریخ امیدبخش نوع بشر» باز هم همه را غافلگیر کرده است.

آدمی، فرشته یا شیطان؟

برخمان را نویسنده و تاریخ دانی همتراز با یووال نوح هراری، نویسنده آثاری، چون «انسان خردمند» و «انسان خداگونه» دانست، با همان میزان از خلاقیت، ابتکار و علم. برخمان در کتاب جدیدش با نام «تاریخ امیدبخش نوع بشر» باز هم همه را غافلگیر کرده است.

از بمباران‌های جنگ جهانی گرفته تا جهانی واقعی که شاید تنها در رمان خداوندگار مگس‌ها بتوان نمونه‌اش را یافت، از مزرعهٔ پرورش روباه در سیبری گرفته تا جنایتی ننگین در نیویورک، از دستگاه شوک در دانشگاه ییل گرفته تا آزمایش زندان در دانشگاه استنفورد و...

روتخر برخمان به ما نشان می‌دهد که باور انسان به مهر و نیک خواهی قادر است تفکر نوینی را بیافریند و مبنایی باشد برای تغییرات راستین در جامعه. زمان آن فرارسیده است تا نگاهی نو به سرشت بشر بیفکنیم....

این کتاب درباره ایده رادیکال است؛ مفهومی که می‌دانیم مدتهاست حکام را ناآرام می‌کند، مفهومی که ادیان و ایدئولوژی‌ها نفی می‌کنند، رسانه‌های خبری به آن نمی‌پردازند و از روایات تاریخ جهان زدوده شده است. در عین حال مفهومی است که تقریباً تمامی شاخه‌های علوم تاییدش می‌کنند. مفهومی که تکامل شاهدی بر آن است و زندگی روزمره تاییدش می‌کند. مفهومی که آن‌قدر در سرشت بشر نهادینه است که متوجه نمی‌شویم و از آن غفلت می‌کنیم. کاش شجاعت جدی‌تر گرفتنش را داشتیم.

مفهومی است که ممکن است آغازگر یک انقلاب باشد. جامعه را زیر و رو کند. چون وقتی واقعاً معنای آن را درک کنید در کمترین حالت خود دارویی است که تفکر را تغییر می‌دهد و تضمین می‌کند که جهان را از دیدی دیگر نگاه کنید. خوب این ایده رادیکال چیست؟

اینکه اغلب افراد در باطن نسبتاً نیک هستند. بنا بر افسانه‌ای دیرپا انسان به واسطه سرشتش خودخواه و تهاجمی و زود ترس است. این همانی است که زیست شناس هلندی فرنس د وال دوست دارد نظریه لفافه بنامد. این نظر که تمدن فقط لفافه نازکی است که با کوچکترین تلنگر فرو می‌پاشد. در واقعیت برعکسش حقیقت دارد وقتی بحران رخ می‌دهد، وقتی بمب‌ها فرو می‌بارند یا سیلاب بالا می‌آید، ما انسان‌ها به بهترین نسخه خود تبدیل می‌شویم.

مولف در بخشی از کتاب می‌نویسد: «اگر باور داشته باشیم که نمی‌شود به اغلب افراد اعتماد کرد، با یکدیگر با همین تفکر رفتار خواهیم کرد و همه فکر می‌کنند کمتر باوری بیشتر از دیدگاه ما نسبت به دیگران در شکل گیری جهان قدرت دارد، چون در نهایت همان چیزی گیر شما می‌آید که انتظارش را داشتید، اگر بخواهید با بزرگترین چالش‌های این دوران برخورد کنید از تغییرات اقلیمی گرفته تا بی اعتمادی فزاینده ما به دیگران، به نظر من باید از دیدگاه خود درباره سرشت آدمی شروع کنیم....

برخمان برخی از برجسته‌ترین وقایع و پژوهش‌های جهان را با دیدی کاملا بدیع می‌شکافد و پرتوی نو بر تاریخ بشر در ۲۰۰,۰۰۰ سال اخیر می‌افکند.

روتخر برخمان با استقلال کامل فکری و با بهره‌مندی از علم تاریخ، فرصتی در اختیار ما قرار می‌دهد تا آیندۀ بسیار روشن تری از آنچه تاکنون تصور کرده ایم بسازیم...

این کتاب موعظه‌ای درباره نیکی ذاتی مردم نیست مشخص است که ما فرشته نیستیم، موجوداتی پیچیده‌ای با وجهه‌ای نیک و وجهه‌ای نه چندان نیک. مسئله این است که به سراغ کدام وجهه می‌رویم؟ بیان ساده استدلال من این است ما طبق سرشت خود به عنوان کودک در جزیره‌ای نامسکون، هنگام آغاز جنگ، هنگام وقوع فاجعه، تمایل شدیدی به سویه نیک خود داریم. شواهد علمی زیادی ارائه خواهم کرد که نشان می‌دهند دیدگاه مثبت‌تر به سرشت انسان تا چه حد واقع‌بینانه است. در عین حال متقاعد شده‌ام که اگر شروع به باورش بکنیم می‌تواند بیشتر واقعی بشود.»

نویسنده کتاب قبل از آنکه گزارش جستجویش را در پی دیدگاهی نوین نسبت به بشر ارائه کند، سه اخطار درباره این رویکرد خود می‌دهد و می‌نویسد: «اول اینکه دفاع از نیک بودن انسان مثل مواجه شدن با یک هیدراست؛ همان هیولای هفت سر اسطوره‌ای که هر سرش را که هرکول قطع می‌کرد به جایش دو سر رشد می‌کرد. کارکرد بدبینی خیلی به این شبیه است. برای هر استدلال مردم گریزانه که نابود کنید، دوتای دیگر به جایش ظاهر می‌شود. نظریه لفافه مثل یک زامبی است که مدام باز می‌گردد.

دوم اینکه دفاع از نیک بودن انسان یعنی موضع‌گیری در تقابل با قدرت‌های موجود. از نظر قدرتمندان دیدگاهی امیدوارانه به سرشت بشر به صراحت تهدید کننده است. یاغی‌گری. آشوبگری. تداعی می‌کند که ما جانورانی خودخواه نیستیم که باید مهارشان کرد. مهار و میزان‌شان کرد.

سوم اینکه دفاع از نیک بودن انسان یعنی مواجه شدن با طوفانی از تمسخر. تو را ساده خواهند نامید. کند. کند ذهن. هر ضعفی در استدلال شما بی رحمانه برملا خواهد شد. اساساً بدبین بودن راحت‌تر است!

دلایل امیدواری همیشه مشروط‌اند. هیچ چیزی خراب نشده. تاکنون. سرت کلاه نرفته. تاکنون. یک آرمانگرا ممکن است در سراسر عمر خود محق باشد و باز هم او را فردی ساده دل ندانند و به هیچ نگیرند. هدف این کتاب تغییر دادن چنین وضعی است، چون چیزی که امروز ممکن است غیر منطقی و غیر واقع بینانه و ناممکن به نظر برسد شاید فردا چیزی گریز ناپذیر از آب درآید. هنگام واقع‌بینی نوینی رسیده است، هنگام دیدگاهی نوین است درباره نوع بشر.»

بخش‌هایی از کتاب.

«آیا انسان به‌واقع موجودی خودخواه است و جز به خود و منفعت خود به هیچ چیز دیگری نمی‌اندیشد؟ تصور عمومی این است که اگر فی‌المثل مضیقه‌ای پیش بیاید انسان‌ها به جان هم می‌افتند و جز برای نفع شخصی نمی‌کوشند. از ماکیاوللی تا هابز و فروید و داکینز به ما آموخته‌اند که آدمی موجودی بدسرشت است. اما روتخر برخمان در کتاب آدمی موضعی یکسره متفاوت را مطرح می‌کند: انسان موجودی نیک‌سرشت است و در ذات او غریزۀ همکاری بر غریزۀ رقابت و حس اعتماد بر حس بی‌اعتمادی می‌چربد و این چربش یکی از پایه‌های تکاملی «انسان خردمند» است.

اما در عوض چه داریم؟ ــ اگر همۀ صفات آدمی را در صندوقچه‌ای مجموع کنیم، ما عمدتاً میل داریم که از آن صندوق صفات بد را بیرون کشیم و برجسته کنیم. چگونه می‌توان در برابر این حجم سنگین تبلیغات علیه سرشت نیک بشر اثبات کرد که داستان کاملاً عکسِ این است و آدمی دست‌کم این اندازه که ما می‌اندیشیم بدسرشت و خودخواه نیست؟

برخمان برای اثبات این فرضیه‌اش داستان‌های واقعی را می‌کاود و نشان می‌دهد که اگر در عالم داستان‌های ادبی، در عالمِ سالار مگس‌ها، انسان‌های درمضیقه‌افتاده به جان هم می‌افتند و گرگ هم می‌شوند، در عالم واقع، داستانی با همان مضمونی که در رمان ویلیام گولدینگ می‌خوانیم، اتفاق می‌افتد و آن‌ها که درگیر همان قسم نکبت‌ها شده‌اند هیچ هم به جان هم نمی‌افتند و گرگ هم نمی‌شوند و در عوض میل همکاری‌شان است که عمل می‌کند.

نویسنده گزارش‌های آزمایش‌های روان‌شناسی را از پستو درمی‌آورد و نشان می‌دهد که چگونه متصدیان آزمایش‌ها گزارش‌های نهایی خود را بر اساس باور صلب به «دیوسیرتی ذاتی آدمی» تنظیم می‌کنند، حال آنکه آنچه به‌واقع در جریان آزمایش‌ها بر آزمایش‌شوندگان رفته است و آنچه آن‌ها در مواجهه با آزمایش‌ها از خود نشان داده‌اند، هرگز با گزارش‌هایی که در رسانه‌ها و کتاب‌ها منتشر شده است، تطابق ندارد.

گزارش شده است که اگر شهر‌های آلمان (در جنگ جهانی دوم) بمباران شوند، روحیه‌ها در هم می‌شکند و آلمانی‌ها می‌افتند به جان هم و در نهایت خودشان شکست خودشان را رقم می‌زنند. شهر‌ها بمباران می‌شود و آلمانی‌های گرفتار در ادبار ویرانی و بی‌خانمانی و گرسنگی به هم نزدیک‌تر و با هم متحدتر می‌شوند، همچنان که وقتی آلمانی‌ها لندن را بمباران کردند، لندنی‌ها برای یک قالب کره به جان هم نیفتادند و ازقضا حس طنزشان هم گل کرد و روحیه‌شان هم در هم نشکست».

درباره نویسنده.

روتخر برخمان یا روتگر برگمن (Rutger Bregman) متولد سال ۱۹۸۸ میلادی، تاریخ‌نگار و نویسنده‌ی هلندی است، که چهار کتاب را با موضوعات تاریخ، فلسفه و اقتصاد را به‌رشته‌ی تحریر درآورده‌است. یکی از این کتاب‌ها «آرمان‌شهر برای واقع‌گرایان: چگونه می‌توانیم جهانی ایدئال بسازیم» به بیست زبان ترجمه شده‌است، و نسخه‌ی هلندی آن پرفروش‌ترین کتاب این کشور شد. این کتاب جنبشی را برای تثبیت حداقل درآمد پدید آورد که به‌زودی به سرخط اخبار بین‌المللی رسید. کار او در واشنگتن پست، گاردین و بی‌بی‌سی مورد معرفی قرار گرفته‌است. گاردین او را «پسر شگفت‌انگیز هلندی ایده‌های نو» معرفی می‌کند، و تد او را «یکی از مهم‌ترین اندیش‌مندان جوان اروپایی» می‌داند. سخنرانی او در تِد، با عنوان فقر فقدان شخصیت نیست، فقدان پول نقد است، به‌عنوان یکی از ده سخن‌رانی برتر سال ۲۰۱۷ انتخاب شده‌است.

source: فرادید