ارسال به دیگران پرینت

پلت‌فرم‌های اینترنتی

آیا پلت‌فرم‌های اینترنتی به تنهایی می‌توانند فقرزدایی کنند؟ | امکانی در زندگی فرودستان

بسیاری از مردم در سراسر جهان زیر خط فقر ملی زندگی می‌کنند. به طوری که نمی‌توانند استانداردهای اولیه زندگی را که عموماً در جامعه خود پذیرفته شده است، برآورده کنند

آیا پلت‌فرم‌های اینترنتی به تنهایی می‌توانند فقرزدایی کنند؟ | امکانی در زندگی فرودستان
بسیاری از مردم در سراسر جهان زیر خط فقر ملی زندگی می‌کنند. به طوری که نمی‌توانند استانداردهای اولیه زندگی را که عموماً در جامعه خود پذیرفته شده است، برآورده کنند. از سویی کاهش فقر یک فرآیند ساده نیست که بتوان با اتکا به یک روش و در مدت زمان اندک بر آن فائق آمد. اما تحقیقات نشان می‌دهد می‌توان فقر را با افزایش «سهم دیجیتال» کاهش داد. استفاده از اینترنت می‌تواند به نتایج مثبت منجر شود و موقعیت فرد را در جامعه ارتقا بخشد. از طرفی دسترسی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و پلت‌فرم‌های خرید و فروش آنلاین لزوماً به‌طور پیوسته و یکسان در اختیار همه گروه‌ها و طبقات اجتماعی نیست. این خود مسئله‌ای قابل تامل است. پژوهش‌های جهانی نشان می‌دهند، «خطر طرد دیجیتال» برای افرادی که با فقر روبه‌رو هستند، سه تا پنج برابر بیشتر از افرادی است که در شرایط مالی بهتری قرار دارند. علاوه بر این، این واقعیت که برخی افراد می‌توانند از فرصت‌هایی که اینترنت ارائه می‌دهد، سود بیشتری ببرند، می‌تواند شکاف‌های موجود در جامعه را تشدید کند. از این‌رو، شناسایی عواملی که مانع تخصیص اینترنت برای همه افراد جامعه و به‌خصوص کسانی که در فقر زندگی می‌کنند، مهم است. اما آنچه در همه مطالعات اجتماعی در ایران و جهان حائز اهمیت است، هم‌داستانی امکان مقابله با فقر از طریق گسترش فضای ایننرنت و دسترسی‌های آسان‌تر به پلت‌فرم‌های خرید‌وفروش آنلاین است که می‌تواند به رفع فقر و کاهش نابرابری‌های اجتماعی کمک کند. اگرچه نمی‌تواند به تنهایی همه مشکلات را رفع کند. در نهایت در حالی که فقر را می‌توان به عنوان یک موضوع با علل و ابعاد مختلف در نظر گرفت، تحقیقات نشان می‌دهد که افزایش دسترسی به فضای مجازی از جمله کیفی‌سازی پلت‌فرم‌های اجتماعی ممکن است به کاهش فقر کمک کند. این مسئله در ایران البته با یک ابهام و مشکل بزرگ‌تر نیز درگیر است؛ کیفیت و گستردگی اینترنت. اینترنت در ایران به دلیل ملاحظات عمدتاً سیاسی محدود است و دستگاه صیانت نیز ممکن است حتی مانع افزایش کیفیت، سرعت و فراگیری اینترنت و در نتیجه مانع افزایش سهم دیجیتال همه طبقات اجتماعی شود.

البته پژوهش‌ها هرگز یک الگو و روش ثابت برای اثربخشی توسعه شبکه‌های اجتماعی آنلاین برای رفع فقر و کاهش نابرابری ارائه نمی‌دهند، چرا که رفتار دولت‌ها لزوماً یکسان نیست و کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی مردم نیز عموماً تابع یک فرمول ثابت و همگانی نیست. اگرچه یک اجماع کلی در مورد این وجود دارد که در صورت افزایش دسترسی به خدمات اینترنتی از طریق پلت‌فرم‌های آنلاین می‌توان به کاهش فقر امیدوار بود. اما تاثیر فناوری‌های اینترنتی بر کاهش فقر، به ویژه در اقتصادهای کمتر پیشرفته با تصمیمات و سیاست‌گذاری‌های غیرقابل پیش‌بینی، لزوماً نامشخص است. در واقع دولت‌هایی که در زمینه توسعه زیرساخت‌های اینترنت و استارت‌آپ‌های وب‌محور سرمایه‌گذاری می‌کنند، اثرات متمایز این مسیر را در نظر می‌گیرند. آنها به این واقعیت ایمان دارند که پذیرش کسب‌وکار بر پایه اینترنت، می‌تواند نقش مهمی در فراهم کردن سرمایه اجتماعی ایفا کند. از سویی آنها می‌دانند که چطور این سیاست‌گذاری درست فرآیندهای استمرار فقر بین‌نسلی را متوقف می‌کند. بنابراین توسعه زیرساخت‌ها برای تقویت شبکه‌های اجتماعی و پلت‌فرم‌های خریدوفروش آنلاین می‌توانند در نهایت به تقویت پیوندهای اجتماعی، کاهش نابرابری، کنترل نسبی فقر و... کمک کنند. اگرچه این واقعیت را نباید فراموش کرد که از بین بردن کامل فقر و از بین بردن نابرابری رخداد ساده‌ای نیست که بتوان با توسعه زیرساخت‌ها از جمله پلت‌فرم‌های آنلاین به‌طور کامل به آن دست یافت. اگرچه به استناد تحلیل جامعه‌شناسان این پلت‌فرم‌ها عاملیت فرد در مبادلات اقتصادی سطح خرد را تقویت می‌کنند و افراد با استفاده از آنها می‌توانند تبلیغ کالا و خدمتشان را به تنهایی انجام دهند و به صورت انفرادی بر بخشی از مشکلات معیشتی و اجتماعی-اقتصادی غلبه کنند.

گسترش اینترنت و شکل‌گیری تعاملات اجتماعی

سیمین کاظمی، جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی، در یادداشتی تحلیلی درباره اینکه پلت‌فرم‌های اجتماعی خریدوفروش آنلاین چگونه جامعه را تقویت می‌کنند و به کاهش فاصله اجتماعی منجر می‌شوند و همچنین نقش نظام‌های حکمرانی در بهبود کیفیت این فضا و رفتاری خلاف آن توضیح داده است.

استفاده از پلت‌فرم‌های اجتماعی بر سازمان‌یابی نوین جامعه در حوزه تعاملات و کنش‌های متقابل اجتماعی دلالت دارد. در واقع گسترش اینترنت زمینه را برای شکل‌گیری تعاملات و تبادلات اقتصادی بین کنشگران هموار کرده است. یعنی اینکه فرد به جای آنکه به سیاق جامعه پیشامدرن منتظر رهگذران و خریداران اتفاقی و تصادفی باشد که کالا یا خدمتش را به آنها عرضه کند از امکان پلت‌فرم‌های اجتماعی که اکنون دسترسی به آن بیشتر شده و به نوعی عمومیت یافته، استفاده می‌کند. اگر پیشتر مجبور بود با صبر و انتظار و بر حسب شانس و تصادف و توسل به حلقه کوچکی از بستگان و آشنایان برای کالا یا خدمتش مشتری پیدا کند، اکنون از فضای مجازی که ارتباط همه با همه را ممکن کرده استفاده می‌کند. این پلت‌فرم‌ها عاملیت فرد را در مبادلات اقتصادی سطح خرد تقویت کرده و افراد با استفاده از آن می‌توانند تبلیغ کالا /خدمتشان را به تنهایی انجام دهند. این پلت‌فرم‌ها متناسب با وضعیت انسان در جهان اجتماعی جدید است که ارتباطات سنتی و محدود در حال فروپاشی است و نوع دیگری از ارتباطات و تعاملات در حال شکل‌گیری است.

 کاهش فقر و توانمندسازی جامعه

شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده طبقات مختلف اجتماعی هستند اما نوع کنشگری و استفاده آنها ممکن است متفاوت باشد، از جمله در مورد فقرا و فرودستان اقتصادی. در وضعیت پرمخاطره اقتصادی فرودستان گروهی هستند که بیش از پیش در معرض سقوط به ورطه ادبار و فقر مطلق قرار دارند. آنها در این شرایط، کمترین منابع و امکانات و حمایت را برای نجات خود دارند و برای حل مشکلی که ساختار اقتصادی و سیاسی ایجاد کرده ناچارند به راه‌حل‌های فردی روی بیاورند. سرمایه ناچیز، کالاها و خدمات بی‌ارج‌شده‌ای که آنها می‌توانند ارائه کنند، امکان دیده شدن و تبلیغ ندارد و فضاهای عرضه برای آنها محدود است. آنها مجبورند برای زنده ماندن و تامین ضروریات زندگی و اجتناب از سقوط به روش‌های کم‌هزینه روی بیاورند که یکی از آنها کنش ارتباطی در این پلت‌فرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی است. بنابراین نمی‌توان به صراحت و اطمینان گفت شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی لزوماً به کاهش معنادار فقر و توانمندسازی کمک می‌کنند بلکه در زندگی فرودستان صرفاً امکانی هستند که برای بقا مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ممکن است این پرسش برای ناظران، کنشگران اجتماعی و رسانه‌ها پیش بیاید که آیا این نوع پلت‌فرم‌ها می‌توانند شکاف میان طبقات و نابرابری‌ها را کاهش دهند تا آنها با حضور در بازار اجتماعی و اقتصادی فاصله خود را با دهک‌های دیگر به نحوی جبران کنند؟ باید توضیح داد که برخورداری از فضاهای کنش ارتباطی و اجتماعی حق همگانی است اما به نظرم نباید برای اثبات ضرورت وجود پلت‌فرم‌های اجتماعی در نقش آنها در کاهش مسئله‌ای مثل فقر یا نابرابری، بزرگ‌نمایی و اغراق کرد. نابرابری طبقاتی یک امر ساختاری است که علل و عوامل به‌وجود‌آورنده‌اش عمیق‌تر و قوی‌تر از آن است که با روش‌هایی مثل استفاده از پلت‌فرم اجتماعی بتوان با آن مقابله کرد یا کاهششان داد. پیشتر توضیح داده شد که توسل به این پلت‌فرم‌ها در واقع راه‌حل فردی برای مقابله با این نابرابری‌های اجتماعی است که الزاماً جبران‌کننده نیست و نتیجه‌ای در معادلات سطح کلان نخواهد داشت. بعضی از خدمات یا موضوعات مطرح‌شده (مثل تکدی‌گری و روسپی‌گری) در شبکه‌های اجتماعی حکایت از عمق نابرابری‌ها و شیوع آسیب‌های اجتماعی دارد. یعنی در واقع فقر، نابرابری اجتماعی و آسیب‌های اجتماعی تا آنجا در جامعه گسترده شده که تجلیات آن را در همه فضاهای ارتباطی می‌توان دید. اما برخی به جای ریشه‌یابی و چاره‌اندیشی برای این مسائل اولین راه‌حلشان مسدود کردن فضاهای ارتباطی است.

47

 وظیفه نهاد حکمرانی در مقابل این پلت‌فرم‌های در خدمت جامعه

اگر ارتباط را به عنوان یکی از حقوق بشر بدانیم، پلت‌فرم‌های اجتماعی تا وقتی که رایگان هستند، زمینه دسترسی به این حق را فراهم می‌کنند و از طریق آنها ارتباط همه با همه میسر می‌شود. در واقع خود دسترسی به ارتباط به معنی احقاق یکی از حقوق بشر است. در همین راستا نهاد حکمرانی هم یکی از وظایفش ایجاد شرایط دسترسی برابر به فضاهایی مناسب کنش ارتباطی برای همگان است. در واقع وقتی صحبت از عدالت اجتماعی می‌شود یکی از مولفه‌های آن در عصر دیجیتال عدالت ارتباطی است، که تامین آن به عهده حکومت‌هاست. حال وقتی با توجه به شرایط اقتصادی و نابرابری طبقاتی و شیوع فقر و بیکاری استفاده اقتصادی کنشگران از پلت‌فرم‌های اجتماعی بیشتر می‌شود، نهاد حکمرانی هم باید به این کارکرد واقف باشد و دسترسی و استفاده از آن را تسهیل کند.

اثرات اجتماعی نگرش منفی نهادها

 اثرات اجتماعی نگرش منفی نهادهای حکومتی و دولتی که به جای نگرش حمایتی، نوعی نگاه تهدیدآمیز دارند، برای جامعه اثرات مثبتی ندارد. به گفته هابرماس، جامعه‌شناس و فیلسوف معاصر، جامعه‌ای که در آن ارتباط تحریف می‌شود، جامعه‌ای است که از عقلانیت به دور است و جامعه‌ای عقلانی محسوب می‌شود که در آن کمترین موانع بر سر راه ارتباط وجود دارد. از این‌رو محدود کردن کنش ارتباطی شهروندان به معنای دور کردن جامعه از مسیر عقلانیت است. در جهان معاصر دستیابی به ارتباط آزاد و رها از سلطه یک آرمان مهم است و در این مورد توافق وجود دارد که افراد بتوانند از فضاهای ممکن که یکی از آنها شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی مجازی است بهره‌مند شوند. حال اگر دولت کنش ارتباطی را به عنوان تهدید تلقی کند و درصدد مقابله با آن برآید، در واقع با این ارزش جدید جهانی در تضاد است و این امر موجب گسترش و تعمیق شکاف با جامعه می‌شود. از طرفی محدود کردن فضاهای ارتباطی، موجب سلب امکانات حداقلی از گروه‌های کمتر برخوردار در جامعه شده و نه‌تنها وضعیت معیشت آنها را بیش از پیش به مخاطره می‌اندازد، بلکه موجب احساس محرومیت بیشتر و نارضایتی در میان شهروندان می‌شود که خود زمینه‌ساز اعتراضات اجتماعی است.

مقابله با تهاجم به منابع و آسیب به محیط ‌زیست

طرح این پرسش که پلت‌فرم جدید اجتماعی مانند «دیوار»، چگونه در بازچرخانی دوباره و چندباره مواد و کالاهای مصرفی، مانع هدررفت منابع طبیعی و حیاتی می‌شود و اینکه آیا در نهایت به محیط ‌زیست کمک می‌کند؟، پرسشی قابل تامل است. یکی از تبعات شیوه تولید سرمایه‌داری در جوامع معاصر مصرف‌گرایی است که با هدف افزایش سود رایج می‌شود و طی آن تهاجم به منابع و آسیب به محیط زیست شدت می‌گیرد. در واقع مصرف برای تامین نیازهای واقعی و ضروری نیست، بلکه برای پاسخ به نیازهایی است که جامعه مصرفی با خلق ارزش‌ها و هنجارهای جدید به افراد تحمیل می‌کند. فرد کالایی را خریداری می‌کند و در حالی که آن کالا به لحاظ مادی قابل استفاده است اما از نظر فرهنگی و اجتماعی غیرقابل استفاده تلقی می‌شود، بنابراین فرد احساس اجبار می‌کند که آن را دور بیندازد. پلت‌فرم‌های اجتماعی جدید از یک طرف این امکان را برای طبقه متوسط فراهم می‌کند که برای تداوم مصرف‌گرایی و همنوایی با الزامات جامعه مصرفی، بخشی از کالاهایی را که می‌داند هنوز قابل استفاده هستند در چرخه تبادل وارد کند و با پولی که در ازای آن به دست می‌آورد همچنان توان مصرف را برای خود حفظ کند. در واقع مصرف مادی کالا را در ازای پول برون‌سپاری می‌کند. این روش از آنجا که مدت مصرف کالاها را طولانی‌تر می‌کند و باعث می‌شود بخش دیگری از جامعه به علت نابرخورداری و محرومیت مالی و تامین نیازهایشان ادامه مصرف آن را به عهده بگیرند، به تعدیل مصرف‌گرایی کمک می‌کند و با کاهش هدر رفتن منابع و کند کردن روند تولید زباله یک رفتار محیط زیستی محسوب می‌شود. خرید و فروش کالاهای مصرفی قبلاً هم در بازارهای محلی انجام می‌شده است ولی در دوره کنونی که برپایی و دسترسی به این بازارها کمتر شده، پلت‌فرم‌های جدید نقشی جبرانی پیدا کرده‌اند. 

 

 

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه