ارسال به دیگران پرینت

یک دقیقه مطالعه | برشی از یک کتاب

تنها یک بار کسی درکم کرد

انگار خوب می فهمید که همین درد ساده و پیش پا افتاده، چقدر دارد آزارم می دهد.

تنها یک بار کسی درکم کرد

فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد

تازه با ربه‌کا به‌هم زده بودم و حالم خیلی بد بود

توی کافه نشسته بودم که دختر پیشخدمت از من پرسید چرا این‌قدر به‌هم ریخته‌ام؟

ماجرای دعوای با ربه‌کا و جدا شدنمان را برایش تعریف کردم

و او در جواب به من نگفت همه درد دارند

نگفت باید شرمنده باشم که چنین چیزی اذیتم می‌کند

نگفت جنبه‌ی مثبت زندگی را ببین

نگفت که تقصیر خودم است

بحث مارکوس، نقاش فلج سر کوچه‌ی آگوستین را پیش نکشید

فقط چهره‌اش را در هم کشید و گفت «ای وای...»

همین

انگار خوب می‌فهمید که همین درد ساده و پیش پا افتاده، چقدر دارد آزارم می‌دهد 

تنها باری که حس کردم کسی درکم کرد، همان یک بار بود...

همان یک بار

 

شب بخیر آقای رئیس جمهور | ژاک پریم 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۱ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه