نتانیاهو ماند ترامپ چه میکند؟
همه رؤسایجمهور آمریکا از آغاز تشکیل رژیم اسرائیل تاکنون ضامن بقای آن بودهاند، اما رابطه برادرانه نتانیاهو با ترامپ از نوع دیگری است

۵۵آنلاین : فریدون مجلسی . تحلیلگر روابط بینالملل
همه رؤسایجمهور آمریکا از آغاز تشکیل رژیم اسرائیل تاکنون ضامن بقای آن بودهاند، اما رابطه برادرانه نتانیاهو با ترامپ از نوع دیگری است؛ در واقع آنها موجوداتی از گونه و رده مشابه و حتی واحد هستند؛ هر دو مبتلا بهنوعی تکبر نژادپرستانه و بیگانهستیزانه عوامانه و گستاخانه و هر دو دچار فسادهای اخلاقی و مالی مشابهاند. محدودیت فرهنگی و سواد میدانی مشابه و دروغگویی بدون احساس مسئولیت اخلاقی نیز در آنان مشترک است. اینان میتوانند با پوپولیسم و بههیجانآوردن احساسات برتریجویانه طبقات عوام، به کسب رأی و حتی محبوبیت بپردازند. وضع سیاسی نتانیاهو با مطرحشدن جدی پروندههای مالی و ارتشای او در دادگاه متزلزل شده بود. رهبران سیاسی و نظامی کشورش، بهویژه حزب متمایل به چپ کارگر که تا نیمی از تاریخ آن کشور، کابینه را در اختیار داشت و در میان آنان اینگونه مفاسد دیده نمیشد، نخستوزیر باحیثیتتری را ترجیح میدادند. آلودگیهای مالی و مالیاتی و جنسی و گافهای عوامانه همزاد آمریکاییاش، ترامپ، نیز مشابه او فقط در ابعاد بزرگتر بود. در چنین شرایطی زمان انتخابات جدید اسرائیل فرا ميرسید. نتانیاهو با سفرهایی به روسیه و اروپا و آمریکا کوشید روابط نزدیک خود با رهبران قدرتهای بزرگ جهان و بهرهمندی از حمایتهای آنان را به رخ رأیدهندگان بکشد و با پناهبردن به گزافهگوییها و ارائه تابلوهای جدید با شاخصهای رنگی و با تشدید احساسات ایرانهراسانه و ادعای اینکه این اوست که میتواند با همدستی ترامپ، اسرائیل را از خطر نابودی از عرصه روزگار نجات دهد، برای خود کسب اعتبار کند. به موازات او همزادش، ترامپ، نیز که به سال مبارزات انتخاباتی دور جدید نزدیک میشود، پس از پشتسرگذاشتن انواع اتهامها و بیآبروییها و تبدیلکردن کاخ سفید به مقر دادوستدهای خانوادگی و اخراجهای مکرر همکاران ردهبالا، اعتباری برایش باقی نمانده بود، به طرح نمایشهای تازه و شوکآوری نیاز داشت که با کمک لابی تبلیغاتی اسرائیل در چند پرده به صحنه آورد؛ پرده نخست ایجاد روابط ویژه با محمدبنسلمان، نایبالسلطنه عربستان بود که با منت و کسب موافقتنامههای چندصد میلیارد دلاری آن موفقیت را به رخ ملتش کشید. از این طریق توانست عربستان را از خصم اسرائیل به متحد اسرائیل تبدیل کند، هرچند اتهام پروژه قتل خاشقچی عجالتا آن شاهزاده را تا حدی منزوی کرده است، اما اتحاد سهجانبه به قوت خود باقی است.پرده دوم انتقال پایتخت اسرائیل از تلآویو به بیتالمقدس بود که اعتراض ملایم عربهای مدعی را بهصورت «بابا این چه کاری بود»، برانگیخت. وقتی اتفاق خاصی هم رخ نداد، در آستانه انسجام قدرت و حاکمیت مجدد بشار اسد در سوریه، اعلام کرد انضمام سرزمین دروزینشین جولان سوریه را که در جنگ 1967 اشغال شده است، به سرزمینهای اشغالی به رسمیت میشناسد! این اقدام نیز با گلایهای ملایم و بیصدا از سوی عربها مواجه شد. دستاورد عربها در مقابل این تجاوزها و اهانتها این بود که با توجه به حمایت
چندینساله جمهوری اسلامی از دعاوی آنان در فلسطین و جولان، دعوای تاریخی عرب-اسرائیل را به دعوای ایران- اسرائیل تبدیل کنند و ایران را سپر بلای خود کنند و در سایه آن کنج عافیت جویند. اینها هدایای ترامپ به نتانیاهو بود که تجدید انتخاب او را در جایگاه فاتحی بیبدیل تضمین میکرد. اما گویی این هدایا کافی نبود...
از چند روز مانده به انتخابات اسرائیل، با تبلیغات بسیار و بهدنبال موج ایرانهراسی با زمینهچینی سهروزه و تبلیغات بسیار اعلام کرد که سپاه پاسداران را سازمانی تروریستی میداند! در این روزها دراینباره بسیار نوشتهاند، اما اثر بزرگ آن در انتخابات روز بعد اسرائیل آشکار شد؛ نتانیاهو برنده شد. اما این یک روی سکه بود، ترامپ این پیروزی را به عنوان ذخیرهای برای پیروزی انتخاباتی خودش در جیب دارد. او که از پیش از انتخابشدنش مواضع تندی علیه ایران و توافق هستهای اتخاذ کرده بود، اکنون میخواهد نشان دهد به عهد خود وفادار است. اکنون یکسالونیم به مبارزات انتخاباتی آینده آمریکا مانده است. در این مدت ترامپ نیاز دارد یا بتواند با جمهوری اسلامی کنار بیاید که مستلزم کسب اطمینان درباره عدم نابودسازی نظامی اسرائیل ازسوی ایران است یا به آثاری منجر شود که برای هردو طرف و منطقه بسیار نگرانکننده و ویرانگر خواهد بود. ترامپ نیز از آن گونههای بیمسئولیتی است که برای بقای در قدرت خودش پایبندی حقوقی و اخلاقی ندارد.
منبع : شرق
دیدگاه تان را بنویسید