۵۵آنلاین : صدرا محقق
درست پشت صندلی کارش و بین دیگر تابلوهای اتاق، یک نقاشی با مداد سیاه از تصویر خودش با تیشرت گذاشته است. گویی نقاش این اثر چندان حرفهای نبوده و قیافه او را -دستکم از نظر من- خیلی شبیه به خودش از کار درنیاورده است. اما بههرحال، این اثر حالا اینجا و در این اتاق بزرگ گذاشته شده و لابد برای خودش خیلی مهم بوده که چنین جایی را به آن اختصاص داده است. این نقاشی و بقیه تابلوها پای پنجرهای در طبقه هشتم ساختمان وزارتخانه گذاشته شدهاند که رو به شمال باز میشود و از نمای آنجا میشود پل سیدخندان و در دوردستتر، کوههای البرز را هم دید. اینجا دفتر کار محمدجواد آذریجهرمی، وزیر 38 ساله ارتباطات است که در یکی از روزهای ابتدایی اسفند برای انجام این مصاحبه میزبان من و عکاس روزنامه «شرق» بود؛ مصاحبهای که مشروحش در ادامه آمده است.
افراد زیادی درباره شما ميگويند که خيلي از رفتارهايتان نمايشي است و ربطي به وظايفتان ندارد، اينها را شنيدهايد؟ آيا پاسخي براي اين انتقادها داريد؟ این وضعيت مثل حکايت ملانصرالدين و پسرش و سواريگرفتنشان شده است؛ عدهاي ميگويند دولت، ارتباط خوبي با مردم ندارد و گزارش نميدهد. وزيري ميآيد و گزارش ميدهد، ميگويند چرا اينقدر گزارش ميدهد. عدهای ميگويند مسئولان بين مردم نميآيند. يک نفر ميرود بين مردم و باز هم ميگويند چرا او بين مردم آمده است. گروهی نیز ميگويند مسئولان تشريفات دارند، با این حال، درباره وزيري که بدون تشريفات ارتباط ميگيرد، خودش است و عادي زندگي ميکند، ميگويند او قصدي دارد. پشت ديوار قايمشدن كه هنر نيست. اين گمانه انتخاباتي عملکردن را خودتان هم زياد شنيدهايد، ما هم شنيدهايم. يکبار پاسخ صريح بدهيد که واقعا براي آينده چنين قصدي داريد يا خير؟ من چند بار صريح پاسخ دادم. ولي واقعيتش اين است که هر بار پاسخ دادم، بيشتر دامن زدند. بالاخره تلاش گروهي بر اين است که بگويند اين اتفاق ميخواهد بيفتد؛ بنابراین هر حوزهاي از فعاليت ما را تحتالشعاع آن مسئله قرار میدهند. هر چه هم توضيح دهيم، اين مسئله را پررنگ ميکنند. نان بعضيها در اين است که امروز بگويند فلاني ميخواهد چنين کاري کند. تأييد يا تکذيب آن هم همين مصداق را خواهد داشت. برخي كه خودشان برنامه دارند از آمدن ما واهمه دارند، خيالشان راحت باشد. درباره خبر دو ماهواره اخير که گويا پرتاب هر دو بينتيجه بود، يکي را صراحتا اعلام کرديد، اما خبر دومي رسما اعلام نشد. توضيح دهيد که براساس چه سياست رسانهاي خبر اولي منتشر شد و دومي نه؟ همينطور درباره اينکه آقاي ظريف از احتمال خرابکاري آمريکا در پرتاب ماهوارههاي ايراني صحبت کرد؛ چقدر اين مسئله صحت دارد؟ صحبت ديپلماتيک است يا واقعا مسئلهاي وجود دارد؟ درباره همين نکته آقاي ظريف بايد بگويم وزارت ارتباطات در حوزه ماهوارهبر اظهارنظر نميکند. طبيعتا اين سؤال را بايد وزارت دفاع پاسخ دهد. چون ماهوارهبر را آن دوستان پيگيري ميکنند. اطلاعرساني ماهواره پيام 1 را بر عهده ما گذاشتند و گفتند شما اطلاعرساني کنيد؛ پروژه هم انجام شد. ماهواره هم خيلي خوب عمل کرد. ماهوارهاي که ساخته شده بود، عرصه توانمندي بود. اما به هر صورت ماهوارهبر در 30 ثانيه آخر، نتوانست سرعت لازم را بگيرد و اين هم طبيعي است. ما به مردم گفتيم، همه هم پذيرفتند. پيشنهاد ما از ابتدا به مجموعه سياستگذار فرايند رسانهاي اين بود که ما حتي برنامه ارسال ماهواره به فضا را به صورت زنده از تلويزيون پخش کنيم. طبيعتا جهان هم مسير رشد ما را ميبيند. اين چيزي نيست که با روالهاي محرمانهاي با آن برخورد کنيم يا اينها را به گونهاي لحاظ نکنيم. ضمن اينکه ما تنها کشوري نيستيم که دانش ماهواره داريم؛ دانش ماهواره را با دقتهاي بسيار بالايي، کشورهاي مختلفي پايش ميکنند. از چند هفته پيش، خود آنها اعلام کردند که ايران برنامه پرتاب در دستور کار دارد. از کجا؟ از تغييراتي که در سايت بهوجود ميآيد. آنها اطلاع دارند. اين چيزي نيست که بتوان مخفي کرد. اين برنامه آشکار و صلحآميز است. شکستش هم به اين معني نیست که توان نداشتيم يا در اين کار توانمند نبوديم. اما رويکرد رسانهاي را به ما سپردند، ما براي پيام 1، پيادهسازي کرديم و حتي خبر موفقنشدنش را هم اعلام کرديم. درخصوص ماهواره دولتي هم سياستگذاران وظيفه اطلاعرساني را برعهده ما نگذاشتند. مقايسه انتشار و انعكاس اخبار در ماهواره هم خود گوياي واقعيت است. وقتي خبر ماهواره پيام 1 را منتشر کرديد و شکستش را هم خبري کرديد، بازخورد از سمت دولت يا کساني که با پروژه مرتبط بودند، نسبت به کار شما چه بود؟ واکنش آنها مثبت بود يا منفي؟ تقريبا 99 درصد کساني که با ما در ارتباط بودند، چه از مردم چه از دولت، همه اين شيوه را ميپسنديدند و ميگفتند که کار اصولي اين است. همين که گفتيد شکست خورد؟ کسي نبود که شاکي شود؟ بله. حتي خود دوستان وزارت دفاع، خيلي خوشحال بودند؛ هم وزير محترم دفاع، هم معاونان که در اين حوزه بودند، همه از اين شيوه اطلاعرساني، ابراز رضايت ميکردند. اما مشخصا يک دستگاه خيلي برنميتافت و خيلي از اين موضوع شاکي بود؛ آن هم سازمان صداوسيما بود. معترض بودند که اين شيوه اطلاعرساني که انجام داديد، شيوه خوبي نبود. دلايل خود را نگفتند؟ آنها هم بالاخره ايدههاي خود را دارند. آيا مؤلفههاي رسانهاي در نظرشان بود يا مؤلفههاي امنيتي؟ صداوسيما که مسئول امنيت نيست. طبيعتا حوزه رسانه در نظرشان بوده است. تجربه صداوسيما، تجربه کمي نيست. بالاخره در اين حوزه تجربه زيادي دارد. ديدگاه آنها اين بود که شايد اگر چنين رويهاي را در پيش نميگرفتيم، بهتر بود. بعد از آن به ما اعلام کردند که در فرايند پرتاب، اطلاعرساني نکنيد. به ما ابلاغ کردند که فرايند پرتاب ماهواره دوم با شما نيست. پس زور آن يک درصد به آن 99 درصد چربيد؟ آن 99 درصد در تصميمگيري اثرگذار نيستند. نظرات خود را ميدهند. در هر صورت، صداوسيما از بعد رسانهاي در اين کشور اثرگذار است. آنها پيگيري داشتند، جمعبندي آنها در جلساتي که در شوراي عالي امنيت ملي داشتند، اين بود که به ما اعلام کردند مسئوليت اطلاعرساني درباره پرتابها، با وزارت ارتباطات نباشد. خيلي محترمانه اعلام کردند. طبيعتا وقتي سياستگذاريها اينگونه ميشود، ما هم به همين شيوه عمل ميکنيم به همين دلیل خبر دومي منتشر نشد؟ در هر صورت من ديگر در اين زمینه اظهار نظر نکردم و نخواهم کرد. مگر مجدد اين مسئوليت را بر عهده ما بگذارند. شما براساس ميانگين سني اعضاي کابينه، جوانايد و در هيئت دولت از همه کمسنوسالتر هستيد. برخورد بقيه وزرا در مجموع، از روز نخست تاکنون، با شما چطور بوده است؟ شما را جدي ميگرفتند؟ البته تاکنون حتما نگاهها عوض شده است، ولي برخوردها در ابتداي راه چطور بود؟ جديگرفتنها يا نگرفتنها. مثلا موردي بوده که شما حرفي بزنيد و کسي از اعضاي کابينه خيلي جدي نگيرد و بگويد فلاني جوان و خام است حالا يک چيزي گفته است؟ طبيعتا در ابتداي ورود ما به دولت، پذيرش کلي مقداري کمتر بود. دوستاني که در مجموعه دولت بودند، نه اينکه تعارض يا عدم همکاري داشته باشند، ولي بالاخره پذيرششان کم بود. خيلي مسئله پيچيدهاي نيست. اما خود اين خصلت باعث شده بود که هر جا کمک ميخواستيم، به ما کمک ميکردند؛ هيچگاه در جلسات دولت با رويکرد منفي مواجه نبوديم. در کابينه آقاي روحاني، وزرا به ژنرالها معروفاند و آدمهاي باسابقهاي هم هستند، من با بعضي از آنها مصاحبه کردهام، به صراحت بگويم، بعضي از آنها واقعا آدمهاي مغروري هستند. مشتاقم بدانم برخورد آنها با يک همکار جوان چطور بوده است؟ طبيعتا شما هم وقتی به روزنامه ميرويد، با همه همکارانتان گرم نميگيريد؛ با يک نفر بيشتر رفيق هستيد، با يکي کمتر ارتباط داريد. بنابراین در دولت، آنجا که همه دور يک ميز مينشينند، هيئت دولت هم مجزا از این رفتار نيست؛ شما با عدهای بيشتر دوست هستيد و ارتباطتان با چهار نفر کمتر است. آن چيزي که رابطه دوستي شما را ميسازد، رفتارهاي متقابل است. ممکن است کسي متکبر باشد، غرور داشته باشد يا برخوردش به نوعي ديگر باشد، طبيعتا شما با او رفاقت نميکنيد. دولت هم مجزا از جامعه عادي ما نيست. اين رفتارها ممکن است در همهجا باشد. مثل همهجا وقتي فرد جواني در زمینه دانشهاي روز کاربلد است، قديميها و بزرگترها از او سؤالهايي ميپرسند و درخواست کمک ميکنند. خيلي از وزرا هم به دليل سنوسالشان طبيعتا از اينترنت و گوشيهاي هوشمند، زیاد سر در نميآورند، در اين زمينه از شما کمک ميگيرند؟ بله، سؤال ميکنند، اما وضعيت به اين شكل نبود كه سر درنياورند. منظورم سؤال شخصي است؛ مثلا اينکه بگويند آقاي آذري ممکن است اين اپ را براي من نصب کنيد؟ بله، در حوزه هوشمند. بيشتر دنبال فيلترشکن هستند (خنده)؛ البته شوخي کردم. ولي اگر سؤال داشته باشند، ميپرسند. با آمدن شما به وزارت ارتباطات ميانگين سني مديران و معاونان وزارتخانه هم جوان شده است و بیشتر کساني که منصوب کردهايد، بين 30 تا 40 سال هستند، استقبال بدنه وزارتخانه و مديران سابق از اين تغيير و جوانشدن وزارتخانه چطور بود؟ تا امروز، در همين يک سال و خردهاي، حدود 300 مدير جوان در سمتهاي پايه، مياني و ارشد گذاشتهايم. درباره واکنش بدنه دو رويکرد وجود دارد؛ يکي فرهنگ سازماني است که در سازمانهای دولتي، معمولا کساني که ميخواهند بازنشسته شوند، دم بازنشستگي علاقه دارند مدير باشند و با موقعيت شغلي مديريتي بازنشست شوند تا حقوقشان مناسب باشد و اين فرهنگ جا افتاده است، طبيعتا وقتي مديران جوان ميگذاريم، اين گروه اعتراض میکنند و ميگويند ما ميخواهيم بازنشسته شويم، شما حق و حقوق زن و بچه ما را ميگيريد. انگار مديريت، حق و حقوق است؛ بنابراین يک دسته اينها هستند. بخش ديگر هم به اين شکل است که بههرحال فناوري، عرصه جوانترهاست و به لحاظ سنوسال، بايد آدمهايي در این حوزه فعال باشند که سن آنها جوانتر باشد، کساني که با سابقه 20 تا 25 سال در مجموعه بودند و ميبينند افراد جوانتر از آنها مسئوليت ميگيرند، آنها هم به نوعي اعتراضات درونمجموعهاي میکنند که گهگاه با آن مواجه هستيم. اما واقعيت اين است که براي اين فرايندها، روال گذاشتيم. الان دورههاي آموزشي ويژه گذاشتهايم و مديرانمان را آموزش ميدهيم. تا کنون چندين دوره در حوزههاي مختلف برگزار شده است تا بتوانيم مديراني را که حدودا 20 تا 25 سال سابقه دارند، به چرخه مديريت برگردانيم. برويم سراغ بحث فيلترينگ. براي ما که از بيرون نگاه ميکنيم، انگار اين موضوع به مسئلهای حلنشدنی تبديل شده است. در این شرایط، رئيسجمهوری مدام از مسئله فيلترينگ انتقاد ميکند، درصورتيکه افکار عمومي انتظار دارد اين مسئله را دولت و آقاي روحاني حل کند، وگرنه انتقاد را که همه بلدند. مشکل کار کجاست؟ زورتان، يعني زور دولت نميرسد يا واقعا نشدني است؟ توضيح ميدهيد که چرا مسئله فيلترينگ به چنین گره کوری تبديل شده است؟ مسئولان گلادياتور نيستند که وسط ميدان بايستند و با هم بجنگند، عدهاي هم خوششان بيايد و کف بزنند. اما گاهي خود آقاي روحاني دقيقا اين کار را ميکند! اگر به قانون برگرديم، مسائل حل ميشود. قانون درباره فيلترينگ، کارگروه تعيين مصاديق را گذاشته که از سه قوه تشکيل شده است. بالاخره استقلال قوا در کشور ما به رسميت شناخته شده، وظايف دولت و قوه قضائيه و مجلس هم مشخص است. قانون ميگويد کارگروه تعيين مصاديق وجود دارد و مسئوليت بر عهده آن است. شش عضو از دولت دارد، دو عضو از مجلس و چهار عضو از دستگاههاي ديگر، يعني صداوسيما، سازمان تبليغات، دادستاني و نيروي انتظامي. اين مجموعه دو سال میشود که تشکيل نشده است. گير کار کجاست که تشکيل نميشود؟ گير اين است که آراي دولت و مجلس، مشخص است كه چيست. يعني طرف مقابل تشکيل نميدهد؟ طبق قانون جرائم رايانهاي، دبيرخانه در دادستاني تشکيل ميشود. بهتر است اين مسئله را از خودشان بپرسيد. ولي برای اطلاع شما قريب به يك سال است كه درخواست شش وزير و دو نماينده ارسال شده است. تشکيل جلسه، باوجود اينکه در قانون تصريح شده است که هر 15 روز يکبار بايد باشد، اما برگزار نشده است. درخواستهایمان را هم دادهايم. نگاه دولت اين است که فضا را با عقلانيت باز کنيم تا بتوانيم با مواجهههاي مثبت از اين فضا استفاده کنيم. اما واقعيت اين است که سالهاي سال، شيوه صرفا محدودسازي را تست کرديم و جواب هم نگرفتيم. اين نگاه شماست يا ديدگاه مجموعه دولت است؟ نه، رأي مجموعه دولت که واحد است. دولت چنين ديدگاهي دارد. اين وضعيتي است که ما در اين شرايط داريم. وقتي در روال قانوني، مسئله حل نميشود و کار به رسانه کشيده ميشود، طبيعتا طرف مقابل نميتواند ساکت باشد؛ مثلا وقتی هر روز آقايي مصاحبه کند و بگويد من ميخواهم فلانجا را ببندم، طبيعي است که دولت هم پاسخ دهد که ما مخالف بستن هستيم. اين نه به سود مردم است و نه به سود کشور. چون مردم ميگويند شما دعوايي ميکنيد که براي ما هیچ ارزشی ندارد و افکار ما را به هم ميريزد. واقعا طرح اين دعواها در فضاي رسانهاي کشور، هيچ سودي ندارد. ما بايد به قانون برگرديم. حالا آقايان مرتب ميگويند که دولت قانون را اجرا نکرده است. در رابطه با بندهاي قانون صحبت کنيم. کدام بند قانون است که رعايت نشده است؟ چرا دو سال اين کارگروه تشکيل نميشود؟ اگر تصميمگير اصلي شما بوديد، تلگرام را فيلتر ميکرديد؟ نظر کارشناسي ما درباره تلگرام روشن بود. نه تنها اينکه بيانش کرديم، بلکه پيگيري هم کرديم. مخاطراتي که دربارهاش مطرح ميشد، طوری بود که بايد به آنها توجه ميشد. نميتوان حجم کلاهبرداريهايي را که در اين فضا انجام ميشد و شما قادر به پيگيري حقوقي نبوديد، نادیده گرفت. يا موارد مرتبط با خروج دادههاي کلان کشور را نمیتوان منکر شد. اما وقتي به فضاي دوقطبي برويم، مخالفت یا موافقت صرف ميشود. بحث بر سر اين بود که براي حل اين مسائل، راهکار داشته باشيم. اتفاقهايي که در ديماه 96 افتاد و اثری که براي از همپاشيدهشدن امنيت جامعه داشت، همه دستگاههاي امنيتي متوفقالقول گزارش دادند که به دليل بيسروساماني اين فضاست و وضعيت را از يک فضاي منطقي خارج کرده است. شرايط حال حاضر فضاي مجازي کشور هم همين است. ولي من هميشه گفتم که نميشود نياز مردم را متوقف نگه داشت. اگر ما نياز را برآورده نکنيم، ديگران برآورده ميکنند. در اين ميان، عدهاي ميگويند دولت بايد اينها را تأمين کند. ولي مگر اسنپ و تپسي را دولت درست کرده است که امروز خدمات ميدهند؟ مگر ديجيکالا را دولت درست کرده است؟ شما يک پروژه دولتي در فضاي مجازي از مجموعه پروژهها نام ببريد که درست باشد و سالم کار کند. اصلا ساختار دولت متناسب با اين موضوع نيست. دولت بايد زيرساخت تهيه کند که زيرساخت تهيه شده و اينها بر اين بستر کارشان را ميکنند و موفق هم هستند. وظيفه دولت اين است، نه اينکه خودش دست به ساختن بزند. اما فرضي بهوجود آمده است که دائم ميگويند همه اينها را بايد وزارت ارتباطات انجام دهد. مگر بانکداري الکترونيکي بر بستر موبايل شکل نگرفته است؟ ولي مگر رئيس بانک مرکزي هم وزير ارتباطات است؟ بانک مرکزي، کار خودش را انجام ميدهد. مگر امروز اسنپ و تپسي و صد اپليکيشن حملونقل ديگر نيستند؟ وزير ارتباطات آيا وظايف وزارت راه را برعهده ميگيرد؟ خودش کار خودش را ميکند. سلامت الکترونيک، امروزه روي موبايل آمده است، مگر من وزير بهداشت ميشوم؟ چگونه است اگر خلاف و جرم در اين فضا رخ بدهد ميگوييم وزارت ارتباطات مسئول است. متناسب با رشد اين فضا، دستگاه برخوردکننده با اين تخلفات هم بايد توان خود را رشد دهد. نميشود که او معطل بماند، بگويد من توان ندارم و آن را متوقف کند و تنها راهکار هم اين باشد که بگوييم همه بايد بومي باشند که زور او برسد. البته خيليها الان به پليس مراجعه ميکنند و من جلسه دارم و ميشنوم که از آنها در فضاي مجازي کلاهبرداري ميکنند. پليس ميگويد که من فضا ندارم اين موضوع را پيگيري کنم. در اين زمينه دو رويکرد وجود دارد؛ يا اينکه آن را ببنديم، چون پليس ابزارش را ندارد، يا واقعا به پليس کمک کنيم که توانش را زياد کند. منظورتان از کلاهبرداری در فضاي مجازي مانند ماجرای سايت ديوار است؟ اتفاقا سايت ديوار مثال خوبي برای این موضوع است که بوميسازي لزوما تخلف را برطرف نميکند؛ يعني باید به فکر سازوکار و راهکارهاي ديگري بود. گزارشهايي منتشر ميشود با اين گمانهزني که حجم تراکنش مالي فروش فيلترشکنها بالغ بر صدها ميليارد تومان است. آيا اين را تأييد ميکنيد؟ شما آماري در اين زمینه داريد؟ آماري ندارم که بگويم دقيقا اين حجم تبادل مالي چقدر است. ولي تعداد زيادي از مردم از فیلترشکنها استفاده ميکنند. بخشي از آنها از فيلترشکنهاي رايگان استفاده ميکنند که خود اينها آسيبهاي امنيتي براي کاربران درپي دارد. براي شبکه ما آفات و دردسر دارد. برخي هم از ابزارهاي پولي استفاده ميکنند، مثل همين فيلترشکنها و پراکسيهاي پولي. اما درباره اينکه ظرفيت آنها چقدر است، واقعا آمار دقيقي ندارم. برخي ميگويند این حجم تبادلات مالي بزرگ پشت فروش فيلترشکنها، از دلايل فيلترينگ است. به نظرتان ميشود اين ادعا را به عنوان بخشي از ماجرا لحاظ کرد يا نه؟ نميتوان به اين شکل گفت؛ مثل اين ميماند که درباره گمرک گفته شود آن کسي که گمرک ميگذارد، دستش با قاچاقچي در يک کاسه است و گمرکي را بالا ميبرد که قاچاق کند. نميشود به اين دلیل بگوييد گمرک بیفایده است و بايد جمعش کرد و دور انداخت يا بگویید اصلا کل گمرک بر اين مبنا تشکيل شده که چنين کاري کند. ولي اينکه سودجويي در اين عرصه وجود دارد، حرف درستي است. فيلترشکنفروشي در کشور کسبوکار عدهاي است که بعضا از شمارهکارتهاي شفاف استفاده ميکنند. براي مردم سؤال است که چطور مابقي افراد به راحتي پيدا ميشوند و با آنها برخورد ميشود، اما عدهاي فيلترشکن را آزادانه ميفروشند و کسي با آنها کاري ندارد. اين سؤال مهم است و سؤال ما هم هست. اگر فيلترشکن بد است و بايد برخورد شود، چرا به اين راحتي در کشور معامله ميشود؟ چرا؟ چه کسي بايد برخورد کند؟ طبيعتا مسئول برخورد با اين موضوع، مشخص است. دولت که بُعد تخلفات يا جرائمي موضوع را بررسي نميکند؛ ضابطان قوه قضائيه بايد به اين موضوع وارد شوند، کار کنند و گزارش دهند. البته تکنولوژي آن واقعا در بحث دورزدن فيلترينگ، روزبهروز در حال پيچيدهترشدن است. اصلا اقدام مقابله با دورزدنهاي فيلترينگ، اقدامی منفعلانه است. چون ابتدا توليد ميشود، بعد شما بايد دنبال آن برويد. هزار تيم توليد ميکنند، سراغ چند تيم ميتوان رفت؟ چرا؟ چون نياز بازار، بزرگ است. وقتی حوزه فيلترينگ، طوري تنظيم شده است که براي دانشآموز و استاد دانشگاه با يک سطح لحاظ ميشود، طبيعتا خيلي از درخواستهاي مردم براي دسترسي به ابزارهاي دورزدن، درخواستهاي مشروعي است، چون سياستگذاري که شده است، درست نيست. وقتي شما همه را از دم، مورد عنايت قرار ميدهيد، نتيجهاش هم اين ميشود که آنها سراغ چنين ابزاري ميروند. اين فرايند، انتها هم ندارد. به نظر ميرسد در اين حوزه نيازمند تجديدنظر جدي هستيم. البته فصلالخطاب ما بايد قانون باشد. منِ وزير نبايد با دستگاه قضائي بجنگم. دستگاه قضائي نبايد عليه وزارتخانه و دولت، هر روز مصاحبه کند. اين فرايند مشخص است. قانون، جايگاه گذاشته است. جلسه بگذاريد و صحبت کنيد، هماهنگي کنيد، همدلي کنيد، ولي طبق فرمايش مقام معظم رهبري فضاي مجازي فرصت بسيار بزرگي است، تهديد هم دارد. همه بايد اين را بپذيريم. الان مسافران خارجي که به ايران ميآيند و ميخواهند به سايتي دسترسي داشته باشند، وقتي به آنها ميگوييد بايد از فيلترشکن استفاده کنيد، انگار حرف بدي به آنها ميزنيد. اما در ايران، پدر براي فرزند، فيلترشکن نصب ميکند. اين بحثی جامعهشناختي است که بايد به صورت جدي به آن توجه شود. بايد ببينيم چه تقاضايي را ناديده گرفتيم که در کنارش، راهکار جايگزين نگذاشتيم. اين اتفاقها هم ميافتد. يک رويکرد هم اين است که بگوييم چون اگر برخورد کنيم، همه اينها ترويج ميشود، پس برخورد نکنيم. نميشود که جامعه را به حال خودش رها کرد. در هر صورت، ترکيبي از اقدامات نياز است. فيلترينگ بايد آخرين راهحل ممکن باشد.
منبع : شرق
دیدگاه تان را بنویسید