ارسال به دیگران پرینت

پرسپولیس- کاشیما و پرسش های بعد از شکست

به عنوان کسی که در بیست و دو سالگی به یکباره از فوتبال کندم و حرارت دنبال کردن جزییاتش در من فروکش کرده است،شاید اگر قرار باشد در سن چهل سالگی حرف از جزییات و حوادث روزمره فوتبال به میان بیاید، میدان را به دیگران ببازم اما دست کم در کلیات می توانم کمی بیش از یک هودار عادی در این باره حرف بزنم. در اینجا قصد ندارم از خود فوتبال حرف بزنم یا وارد یک بحث با ماهیت جامعه شناسی شوم و صرفا قصد زدن یک تلنگر فکری را دارم.

پرسپولیس- کاشیما و پرسش های بعد از شکست

۵۵آنلاین :

به عنوان کسی که در بیست و دو سالگی به یکباره از فوتبال کندم و حرارت دنبال کردن جزییاتش در من فروکش کرده است،شاید اگر قرار باشد در سن چهل سالگی حرف از جزییات و حوادث روزمره فوتبال به میان بیاید، میدان را به دیگران ببازم اما دست کم در کلیات می توانم کمی بیش از یک هودار عادی در این باره حرف بزنم. در اینجا قصد ندارم از خود فوتبال حرف بزنم یا وارد یک بحث با ماهیت جامعه شناسی شوم و صرفا قصد زدن یک تلنگر فکری را دارم.

نیچه می گوید، یونانیان وقتی به شدت شاد بودند، فلسفه ورزی میکردند. بر این اساس گفته شده است که ملت هایی هم هستند که موقع تلخی ها و شکست ها دست به اندیشیدن می زنند. اینکه گفته می شود حقیقت تلخ است در واقع اشاره به فلسفه ورزیدن و پیدا کردن چرایی در هنگام شکست است و به همین دلیل است که معمولا کسی تمایلی به اندیشیدن ندارد زیرا وقتی به هنگام شکست به صرافت اندیشه می افتید ناگزیر به تلخی می رسید و چون تحمل این تلخی، صبوری و گذر از آن همت می خواهد، پس طبیعی است که اگر ملتی این تحمل و صبوری را نداشته باشد، هیچ وقت به سراغ اندیشیدن حتا پس از شکست نمی رود.

دیروز پرسپولیس از تیم کاشیمای ژاپن شکست خورد و جام قهرمانی را از دست داد. من هواداری نه چندان پرحرارت واستقلالی هستم اما دیروزبازی را پا به پای پرسپولیسی ها و با آرزوی پیروزی این تیم دنبال کردم . حالا بیایید فرض کنیم- فرض محال که محال نیست!- که ما ایرانیان در خود آنقدر صبوری و تحمل می بینیم که بعد از شکست دیروز ، می خواهیم به اندیشه روی بیاوریم و از خود بپرسیم چرا شکست خوردیم؟ اندیشیدن با پرسش شروع می شود و چون درک روشنی از حوصله ایرانی در فضای مجازی دارم در این یادداشت فقط این چراها را با مقدمات شان می آورم:

1- برخی اشکال را متوجه اشخاص میکنند مثلا طارمی، یا کیروش(چون لژیونر شدن را مقدمه عضویت در تیم ملی و کاتالیزوری برا یترک لیگ داخلی کرد)، یا فلان مسئول تیم پرسپولیس یا فلان بازیکن که فلان فرصت را از دست داد. پرسشی که مطرح می شود آن است که مگر این همه آسیب و آفت و ضعف مدیریتی امکان وقوع برای تیم رقیب را نداشت؟ پس چه عاملی باعث می شود که رقیب خودش را از همه این آفت ها مصون کند؟ نقاط محوری مدیریتی که راه را بر بحران می بندد چیست؟ چه چیزی مانع از تکرار اشتباهات می شود؟ چه عامل یا هرم فشاری در یک تیم پرطرفدار مانع تصمیمات اشتباه شخصی می شود؟کدام حلقه مفقوده عامل اساسی آینده نگری را در مدیریت تیمی تضعیف میکند؟

2- برخی عامل مالی را عنصر اساسی شکست می دانند . الدهیل از نظر مالی قدرتمند است یا پرسپولیس یا کاشیما؟ مدیریت درست منابع انسانی و غیرآن تا چه میزان قادر به جبران کاستی های مالی است و عامل مالی تا چه میزان جبران کننده ضعف مدیریتی؟

3- در بازی رفت، آقای خیابانی گزارشگر بازی به دفعات از روز باشکوه ایرانیان غیرتمند و برد پرگل در بازی برگشت گفت. منشآء سخنان پیشگویانه و حتمی دانستن عاقبت، از کجاست؟ غیرت یک مفهوم انتزاعی و ذهنی است یا با هماهنگی با واقعیت های مادی عینیت و تجسم می یابد؟ زمینه های ذهنی و فرهنگی اغراق و خبر قطعی از آینده چیست و استمرار این حالت در یک جامعه خبر از چه وضعیتی می دهد؟

4- به تازگی چند سرویس بهداشتی (گفته شده متعلق به قبل ازانقلاب) در استادیوم آزادی کشف شده است. مشعل استادیوم بعد از چهل سال دیروز روشن شد. به دلیل غیراستاندارد بودن و فرسودگی یا غیرقابل استفاده بودن بخش های مختلف استادیوم، ظرف بیست روز و با اجبار و بودجه کمکی فیفا، استادیوم آزادی به حد نسبتا قابل قبول برای برگزاری مسابقه رسید. ریشه بی اعتنایی به زیرساخت ها کجاست؟ دلیل بی توجهی به حفظ استانداردها، مطالبات و استحقاق مردم، جایگاه و وجهه یک کشور در عرصه بین المللی چیست؟ چه چیزی تغییر را به جای آنکه به امری خودانگیخته تبدیل کند به امری توام با کراه و منوط به فشار خارجی مبدل می سازد؟ چه عاملی باعث بی برنامه گی یا تغیر نابسامان اولویت بندی ها یا تمرکز بر برنامه های کوتاه مدت می شود؟

5- دهه هاست که یک تیم ایرانی فوتبال موفق به کسب جام قهرمانی آسیا نشده است.در میان توییت ها خواندم که یک هوادار تیم استقلال نوشته بود چیزی که برای پرسپولیسی ها رویاست برای ما خاطره است. تیم استقلال به مربیگری مرحوم ناصر حجازی در سال هفتاد و هشت با واگذاری نتیجه به تیم ژاپنی جوبیلیو ایواتا، جام قهرمانی آسیا را ازدست داده بود. این بازی با سوء مدیریت ها و بی برنامه گی ها و همراه با حواشی اعتراض محافل مذهبی به زمان برگزاری(ایام محرم)بالاخص در بازی نیمه نهایی با دالیان چین، برگزار شده بود. حجازی آن زمان گفته بود: با این شرایط تا بیست سال دیگر هم هیچ تیم ایرانی قهرمان جام های آسیایی نخواهد شد. حالا باید پرسید دلیل ماندن در افتخارات گذشته و نادیده گرفتن واقعیت اکنون چیست؟ چه عاملی غلبه و نفوذ مذهب را تا سیاست و ورزش پیش می برد و چه نحوه ای از اندیشه تصور تقابل یا ضد هم بودن آن را تقویت می کند؟ با وجود دو ماه ایام عزاداری در محرم و صفر چگونه برگزاری یک بازی به عنوان جلوه ای مخالف مذهب قلمداد می شود؟ دلیل بی اهمیت بودن اندیشه چرایی استمرار شکست و بی توجهی به نقطه نظرات یا هشدار متخصصان چیست؟ چه عاملی باعث می شود با علم به عدم اعتنای به این چرا یی ها و عدم اهتمام به رفع مشکل همچنان جمعیتی را دچار سودا یا توهم پیروزی قطعی کنیم؟

6- موضوع حضور زنان در ورزشگاه ها سیاه سنگین خود را بر بازی فینال انداخته بود. نزدیک به 850نفرزن به شکل گزینشی اجازه ورود یافتند. دویست تن هم بعدا خارج از مراحل گزینشی اجازه ورود یافتند. علی عالی ورزشی نویس در توییتر نوشت:" علی عالی:همین الان اینفانتینو از تاج پرسید: خانم‌ها کجان دراستادیوم؟سه‌بار هم تاکید کرد که من نمی‌بینم. تاج اون گوشه رو نشون داد و‌به عکاس هم گفت نشون بده.جمعیت یک‌صدا داد زد: دروغه دروغه". طرف ژاپنی چنین حواشی و دغدغه هایی نداشت. چرا مساله ای چون حضور زنان در ایران به راحتی شکل امنیتی، سیاسی و مذهبی می گیرند؟ چرا مشارکت و آزادی های زنان شاخصی از توسعه است؟ چه ارتباطی بین موفقیت های ورزشی و توسعه و آزادی وجود دارد و چرا کشورهای مدال آور رقابت های ورزشی کشورهای توسعه یافته اند؟ تلاش مهندسی شده برای القای امر غیرواقع چه نسبتی با مدیریت ناکارآمد دارد؟

7-تماشاگران و بازیکنان ژاپنی در واکنش ها و رفتارهای خود در مواقع بحرانی رویکردی متفاوت از تماشاگران و بازیکنان ما داشتند. تیم ژاپنی حالتی خونسرد و مدیریت روانی معقولانه تری از خود نشان داد . چه اموزه ها و شرایط وعواملی به رفتار افراد و ملت ها نظم می بخشد و آنها را در وضعیت های توام با هیجان و بحران، کمک میکند؟نظم، هماهنگی، خویشتنداری، صبوری، شادابی و شادی نیازمند چه الگوها، چه مقدمات و تمرین هایی است؟ مطمئن باشید این سوال ها یا دست کم بخش عمده ای از این سوال ها پس از شکست بسیاری از ملت ها مطرح شده است. برخی ملت ها یا اصولا این پرسش ها را مطرح نکرده اند یا در پاسخ آن گرفتار فلسفه ناشاد، مایوسانه یا پاسخ های اشتباهی شده اند اما این امر مسلم است که تکرار شکست دلیل یا دلایلی دارد و تجربه پیروزی نیازمند طرح پرسش هایی است که به شکل اصولی به دنبال پاسخ و همراه با اراده ای برای رفع آن باشند. تااین پروسه و ملزوماتی چون انتقاد پذیری، صبوری و حزم و اراده همراه نشوند، جز شکست در انتظار هیچ کس نیست و هیچ نجات دهنده ای از آسمان وزمین قادر به تغییر این وضعیت معطوف به اراده و اندیشه آدمیان نیست.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه