ارسال به دیگران پرینت

عملکرد اقتصادی سال ۱۳۹۹ دولت روحانی در گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با مهدی پازوکی

سناریوهای احتمالی اقتصاد ایران در سال 1400 شمسی| سیاست خارجی ما باید در خدمت اقتصاد باشد | هدفگذاری بانک مرکزی برای تورم 22 درصدی، شعاری بود

پازوکی: من با سیاست دستوری در اقتصاد مخالفم چه سال 1392 باشد و چه سال 1398 باشد و چه دولت احمدی نژاد باشد و چه دولت روحانی

سناریوهای احتمالی اقتصاد ایران در سال 1400 شمسی| سیاست خارجی ما باید در خدمت اقتصاد باشد | هدفگذاری بانک مرکزی برای تورم 22 درصدی، شعاری بود

55 آنلاین- سال 1399 با تلخی ها و دشواری های فراوان پایان گرفت و کمتر از 5 ماه به پایان دولت دوم حسن روحانی، باقی مانده است. روحانی به عنوان رئیس جمهور و رئیس دولت در حالی سال 1398 را پشت سر گذاشت که نرخ دلار به عنوان یک شاخص کلیدی اقتصادی در اقتصاد نفتی ایران به 15 هزار تومان  رسیده بود و در مهر ماه سال 1399 نرخ دلار حتی به 32 هزار تومان هم رسید. 

این در حالی بود که حسن روحانی گفته بود سال 1399 بهتر از سال 1398 می شود. او در روزهای گذشته و قبل از شروع سال نو، گفت که سال 1400 قطعاً بهتر از سال 1399 خواهد بود.

در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر مهدی پازوکی - اقتصاددان- اوضاع اقتصادی ایران و عملکرد دولت حسن روحانی در سال 1399 و همچنین سناریوهای احتمالی برای سال 1400 شمسی، مورد کند و کاو قرار گرفته است.

*****

*سال 1399 سال پُر نوسانی بود و کارشناسان انتقادات زیادی نسبت به وضعیت مدیریت اقتصادی کشور دارند. از طرفی، در فروردین 1399 صندوق بین المللی پول، رشد اقتصادی ایران را در سال 2020 میلادی، منفی 6 درصد پیش بینی کرد و آقای روحانی رئیس جمهور بلافاصله نسبت به پیش بینی این صندوق موضع گیری کرد و گفت رشد اقتصادی و تورم ما در سال 1399 بهتر از سال قبل می شود و رشد ما مثبت خواهد شد.

بعد از آخرین جلسه هیأت دولت در سال 1399، آقای روحانی گفت کشور به خوبی اداره شده. به نظر شما و به عنوان مقدمه بحث، آیا در سال 1399 ما نسبت به سال 1398 وضعیت بهتری داشتیم و کشور به خوبی اداره شد یا نه؟

-در سال های 1392 تا 1396 همین شیخ حسن روحانی، رئیس جمهور بود ولی در دوره اول ریاست جمهوری او، نرخ تورم کاهنده و در حال کاهش بود و نرخ رشد اقتصادی دو رقمی شد. در آن دوره، نرخ تورم یک رقمی شد و نرخ سرمایه گذاری، فزاینده شد.

علت آن موفقیت ها، این بود که ما با دنیا تعامل کردیم. صحبت من به این مفهوم نیست که مدیریت اقتصادی کشور مشکل ندارد چرا که قطعاً مشکل دارد ولی در ایران قدرت در دست تفکر دیگری است. اگر ما قدرت اقتصادی را 100 فرض کنیم فقط 20 درصد آن، در اختیار دولت است. تحریم ها، ناجوانمردانه بوده و اثر منفی گذاشته است ولی وقتی با دنیا تعارض ایجاد می شود، باید تبعات آن را بپذیریم.

*مجلس در بودجه سال 1392 و در زمانی که دولت آقای احمدی نژاد بر سر کار بود، تصویب کرد که قیمت حامل های انرژی از جمله بنزین 38 درصد افزایش پیدا کند. بعد از تشکیل دولت آقای روحانی، این دولت لایحه اصلاحیه ای را به مجلس تقدیم کرد و افزایش قیمت این اقلام منتفی شد. 

در سال 1393 اعلام شد که نرخ تورم سال 1392 در حد 34.7 درصد بوده است. اگر دولت آقای روحانی این لایحه را به مجلس نمی داد و افزایش 38 درصدی قیمت ها اتفاق می افتاد، آیا تورم در سطح 34 درصد باقی می ماند یا احتمالاً بیش تر می شد؟

-دولت آقای احمدی نژاد ساقط شد ولی تفکر او از بین نرفت. اساساً اقتصاد ایران در گرو سیاست  است و خصوصاً سیاست خارجی. اگر همین فردا اعلام شود که ما می خواهیم در چارچوب منافع ایران با جهان غرب تعامل داشته باشیم و مذاکره کنیم، نرخ دلار نصف خواهد شد.

البته من به شدت با این که قیمت انرژی و قیمت هر کالایی را به طور مصنوعی ثابت نگه داریم مخالف هستم.

*به هر حال آقای روحانی قیمت حامل های انرژی از قبیل بنزین را ثابت نگه داشت.

-من با سیاست دستوری در اقتصاد مخالفم چه سال 1392 باشد و چه سال 1398 باشد و چه دولت احمدی نژاد باشد و چه دولت روحانی.

*آقای احمدی نژاد در چند ماه آخر دولت خودش، افزایش قیمت حامل های انرژی مصوب قانون بودجه سال 1392 را اجرا نکرد و آقای روحانی هم اجرا نکرد.

-دولت باید قانون را اجرا می کرد و من طرفدار این هستم که قیمت ها باید واقعی شود. من از قیمت دستوری دفاع نمی کنم. قیمت با دستور، بالا و پایین نمی رود. همین الان قیمت یک بطری نیم لیتری آب 1500 تومان است. در حالی که قیمت یک لیتر بنزین 1500 تومان است.

الان قیمت آب، دو برابر قیمت بنزین است. در حالی که باید نفت به پالایشگاه برود و تصفیه شود. بعد هم بنزین باید حمل شود و مامور پمپ بنزین هم حقوق می گیرد. یکی از ایرادات ما این است که ما نه از تجربه جهانی استفاده می کنیم و نه از علم اقتصاد استفاده می کنیم. 

ما با صحبت و شعار، نمی توانیم اقتصاد را اداره کنیم. چرا که تبعات آن، همین می شود که زندگی مردم دچار مشکل شده. ما به عنوان جوانان سابق، انقلاب کردیم به خاطر این که رفاه مردم بالا برود، فقر از بین برود، تبعیض و بی عدالتی از بین برود و نه این که عکس آن اتفاق بیفتد.

*اگر در سال 1392 به اندازه 38 درصد قیمت حامل های انرژی افزایش پیدا می کرد، نرخ تورم بیش از آن 34 درصد می شد یا نه؟

-اگر ما 30 درصد تورم داریم، قیمت بنزین هم باید متناسب با تورم افزایش پیدا کند. وقتی که قیمت بنزین ثابت بماند، اثرات آن، این طور می شود که بعدا باید قیمت بنزین را با شدت بیش تری افزایش بدهیم و یک مرتبه شوک وارد می شود.

من با این که یک شبه قیمت بنزین را دو برابر کنیم، موافق نیستم ولی همان طور که سالیانه میزان دستمزدها را بالا می بریم، باید قیمت بنزین را به طور متناسب بالا ببریم.

*نرخ تورم در سال 1395 و در دولت آقای روحانی به زیر 10 درصد آمد و تک رقمی شد. البته برخی اعتقاد دارند که این تورم تک رقمی به قیمت رکود اقتصادی تحقق پیدا کرد. آیا جنابعالی چنین تعبیری را قبول دارید؟

-به نظر من، آن تک رقمی شدن تورم، جزو اثرات برجام (توافق هسته ای) بود. وقتی برجام اجرایی شد، شاخص های کلان اقتصادی، شروع به بهبود کردند از جمله نرخ تورم کاهش پیدا کرد و نرخ رشد اقتصادی و نرخ رشد سرمایه گذاری، صعودی شد. همین طور نرخ بیکاری، شروع به کاهش کرد.

از سال 1397 که ترامپ، از برجام خارج شد شاخص ها، برعکس شدند. به همین دلیل است که من اعتقاد دارم اقتصاد ایران در گرو سیاست است. البته اول در گرو سیاست خارجی و دوم سیاست داخلی است. الان قدرت در دست دولت نیست و دولت به اصطلاح نمی تواند شلوار خودش را بالا بکشد.

*به هر حال آقای روحانی در زمان انتخابات گفت اینقدر رونق اقتصادی ایجاد می کند که مردم به یارانه 45 هزار تومانی نیاز نداشته باشند. این چیزی بود که شخص آقای روحانی گفت.

-این حرف ها، شعار است و اقتصاد با حرف اداره نمی شود. ما نباید فکر کنیم که اقتصاد با حرف، درست می شود.

*بالاخره مردم بر اساس همین صحبت ها به آقای روحانی رای دادند.

-من از این حرف آقای روحانی دفاع نمی کنم. این حرف، یک حرف غیر منطقی است. چرا که با حرف، نمی شود اقتصاد را درست کرد. البته آقای روحانی، چند ماه دیگر کنار می رود و قطعاً یک فرد رادیکال در ایران به قدرت می رسد.

این تحلیل من است و بر اساس تحلیلی که تا الان دارم معتقدم یکی از افراد اصول گرا به قدرت می رسد. اگر آنها در مقابل غرب، دست پایین را بگیرند و به دنبال تعامل با جامعه جهانی باشند، وضع ما بهتر می شود و اگر راه تنش زایی را در پیش بگیرند، قطعاً وضع ایران در سال 1400 بدتر از سال 1399 خواهد شد.

*ایران پایبندی خودش را به برجام نشان داد و آژانس بین المللی اتمی، به طور مرتب پایبندی ایران را به مفاد این توافق تایید می کرد. این آمریکا بود که توافق را زیر پا گذاشت و از آن خارج شد.

-بله ولی تندروهای ایرانی از ترامپ دفاع می کردند. من مخالف ترامپ هستم و می گویم امروز باید با دولت بایدن مذاکره کرد. امروز از موضع قدرت، باید بنشینیم و با بایدن مذاکره کنیم. اگر ما مذاکره کنیم مشکلات، حل می شود.

در دنیا این طور نیست که بگوییم حرف مرد، یک کلام است. بالاخره آمریکا کار احمقانه ای کرد که از برجام خارج شد و من از کار آمریکا دفاع نمی کنم ولی اعتقاد دارم که ما باید به دنبال منافع ملی خودمان باشیم.

*در قالب برجام، طرف های مقابل ایران باید برای عادی سازی روابط اقتصادی ایران با کشورهای دیگر تلاش می کردند ولی در عمل عادی سازی اتفاق نیفتاد و آمریکا از این توافق خارج شد.  

خُب الان آمریکا به برجام برگردد و عادی سازی محقق بشود و اگر تمایل وجود داشت در مورد حوزه های دیگر هم مذاکره شود.

-من نظرم این است که ما باید مشکل خودمان را با آمریکا حل کنیم. الان کشورهای منطقه، از این وضعیت سوء استفاده می کنند. کشورهای ترکیه، قطر، امارات و عربستان، از تضاد بین ایران و آمریکا نفع می برند. نکته جالب این است که اسرائیل هم، آرزو می کند هر روز تنش بین ایران و آمریکا بالا برود.

*بعضی افراد می گویند این آمریکا بود که از توافق خارج شد ولی چون پُر زور است دیگر نمی شود کاری کرد. آیا باید این نوع استدلال را قبول کرد؟

-من اعتقاد دارم که هر موقع کرده ایم، برنده شده ایم. در دوره شاه، قوام السلطنه آذربایجان را با مذاکره از دل شوروی (سابق) در آورد. در آن زمان، آذربایجان از ایران جدا شده ولی با درایت، آذربایجان به ایران برگشت.

همچنین در ارتباط با قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد که در سال 1366 برای پایان دادن به جنگ عراق و ایران صادر شد، باید بگویم که اگر ما جنگ را ادامه می دادیم و مذاکره نمی کردیم، قطعاً ضرر بیش تری نصیب جامعه ایران می شد.

*در سال 1395 نرخ تورم تک رقمی شد و 9 درصد شد ولی در سال 1396 نرخ تورم افزایش پیدا کرد و به 9.6 درصد رسید. چرا در سال 1396 نرخ تورم افزایش پیدا کرد و به چه علت وزیر اقتصاد دولت اول آقای روحانی (طیب نیا) که اسم او به عنوان مهار کننده تورم بود، عملاً برکنار شد و در دولت دوم حضور ندارد؟

-در این زمینه آقای روحانی باید جواب بدهد. من در مصاحبه ای گفتم که طیب نیا یکی از بهترین وزرای اقتصاد، در دوره بعد از انقلاب بود. اگر در این زمینه انتقادی وجود دارد باید به آقای روحانی انتقاد داشت و آن هم یک بحث سیاسی است. من آقای طیب نیا را جزو وزرای موفق می دانم.

*در انتخابات سال 1392 آقای طیب نیا جزو تیم انتخاباتی آقای محمدرضا عارف بود. آیا از این زاویه می شود، موضوع کنار گذاشتن آقای طیب نیا را از دولت دوم آقای روحانی بررسی کرد؟

-من به جنبه سیاسی این بحث وارد نیستم.

*در انتخابات سال 1392 و در یک مناظره تلویزیونی، آقای طیب نیا به عنوان نماینده آقای عارف در مقابل آقای نوبخت قرار گرفت که نماینده آقای روحانی بود. آیا به نوعی چالش های سیاسی باعث شد که طیب نیا با آن تجربه تک رقمی کردن نرخ تورم، کنار گذاشته شود؟

-به نظر من، یکی از اشتباهات آقای روحانی این است که آقای طیب نیا را کنار گذاشت. من این نکته را قبول دارم. طیب نیا از وزیر بعدی اقتصاد یعنی آقای کرباسیان، قوی تر بود. به هر جهت طیب نیا، هم یک آدم اقتصاد خوانده بود و هم اصفهانی باهوشی بود.

*در دوره آقای طیب نیا، سیاست انبساطی در پیش گرفته نشد. آیا کنترل تورم و تک رقمی شدن تورم در دوره وزارت آقای طیب نیا به قیمت رکود اقتصادی تحقق پیدا کرد یا نه؟

-تورم خود به خود یک رقمی نشده بود. وزارت اقتصاد، سعی کرد از طریق سیستم بانکی، یک انضباط پولی را بر اقتصاد حاکم کند.

*در سال 13296 رشد اقتصادی ایران 12.5 درصد شد و در سال های بعد کاهش پیدا کرد و حتی منفی شد. نرخ رشد اقتصادی سال 1398 هم منفی 6.5 درصد شد. چرا اقتصاد ما وابسته به نفت است که وقتی تحریم شدیم رشد اقتصادی ما منفی شد؟

-دولت روحانی مثل بقیه تمام دولت ها، تغییر چندانی نکردند و فقط چند نفر از اعضای دولت اول تغییر کردند. منفی شدن رشد اقتصادی نشان می دهد که اقتصاد ایران، به شدت از متغیرهای خارجی، تاثیر پذیر است. چرا که هم درآمد نفت کاهش پیدا کرد و هم این که سیستم بانکی ما قفل شد.

الان تقریباً ارتباط ما با دنیا قطع است یعنی ما الان پول های قبلی خودمان را به دلیل مقررات کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) و تحریم ها، نمی توانیم جا به جا کنیم. تحریم ها، خیلی اثر منفی داشته اند. اصلاً این تحریم های فعلی با تحریم های دوران آقای احمدی نژاد، قابل قیاس نیست.

*آقای همتی رئیس بانک مرکزی در اواخر اسفند سال 1399 اعلام کرد که 10 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی اختصاص پیدا کرد و 24 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات غیر نفتی  برای واردات در نظر گرفته شد.

اگر ارتباط نداریم پس این مقدار 34 میلیارد دلار واردات چگونه اتفاق افتاده است؟

-من نمی دانم چطور این واردات انجام شده و در زمینه واردات، اطلاعات دقیقی ندارم. اصلاً این آماری هم که اعلام کردید اولین باری است که من شنیده ام.

*بالاخره چگونه ممکن است این واردات اتفاق افتاده باشد؟

-ما صادرات غیر نفتی هم داریم یعنی با استفاده از همان ارز با نرخ نیمایی، واردات انجام می شود.

*در 9 ماهه اول سال 1399 ایران 25 میلیارد دلار صادرات داشته است. به خاطر کرونا یک مقدار صادرات ایران کاهش پیدا کرده ولی در همان 9 ماه اول، ایران ماهیانه حدود 2 میلیارد دلار کالا صادر کرده. در کل سال 1398 ایران 41 میلیارد دلار کالای غیر نفتی صادر کرد که متوسط ماهیانه 3.4 میلیارد دلار می رود.

آیا امکان افزایش صادرات ما بیش از این مقدار نیست که وابستگی کشور به درآمد نفت کاهش پیدا کند؟

-امکان این که وضع ما بهتر از وضع فعلی شود، قطعاً وجود دارد منوط به این سیاست خارجی در خدمت تولید ملی و در خدمت اقتصاد ملی باشد و با جهان تعامل داشته باشیم. البته برخی افراد که کاسبان تحریم هستند، این طور نمی خواهند ولی خانه های آنها مثلاً در منطقه فرمانیه تهران است.

*رشد اقتصادی ما در سال 1398 به منفی 6.5 درصد کاهش پیدا کرده بود. کشور ما 80 میلیون نفر جمعیت دارد و اقتصاد ما در همه سال های گذشته به طور متوسط فقط 400 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد. ترکیه با همین جمعیت 700 میلیارد دلار تولید ناخالص دارد. از طرفی کشور توسعه یافته ای مثل آلمان با جمعیتی در همین حدود، دارای تولید ناخالصی داخلی 4 هزار میلیارد دلاری است.

در عین حال آقای روحانی با استناد به آمار بانک مرکزی و نه مرکز آمار ایران، می گوید رشد اقتصادی مثبت شده ولی رشد آلمان منفی شده. به نظر شما، آیا جای افتخار دارد که رشد اقتصادی ما با این مقدار تولید ناخالص داخلی در سال 1399 مثبت شود؟

-منابع ترکیه از ایران کمتر است ولی زیاد بودن تولید ناخالص ترکیه ، به دلیل امنیت و ثباتی است که به وجود آورده است. بر این اساس است که در سال گذشته ایرانی ها بین همه خارجی ها، بیش ترین سرمایه گذاری را در خرید مسکن در ترکیه انجام داده اند یعنی ایرانی ها، بیش از اتباع کشورهای دیگر در ترکیه خانه خریده اند.

خرید مسکن در ترکیه توسط ایرانی ها، نشان می دهد که ارز و دلار از کشور ما خارج شده. در حالی که ما باید این ارز را در داخل ایران نگه داریم و مملکت ساخته شود. بنابراین، برای موفقیت در این زمینه، باید فضای مناسب را فراهم کنیم و در جامعه، نشاط ایجاد شود.

ما باید نشاط را به جامعه برگردانیم و جامعه به سمت نشاط برود تا این که به سمت غم، ناراحتی و نا امیدی برود. این نوع اقدامات بر اقتصاد تاثیر می گذارد.

از طرف دیگر، ما باید با دنیا تعامل داشته باشیم. الان نفوذ ترکیه در کشورهای اسلامی، بیش از ایران است. شما بررسی کنید که ترک ها در قاره آفریقا چه کار می کنند یا در کشورهای آسیای میانه مثل تاجیکستان حضور فعال دارند.

در حالی که تاجیکستان از نظر زبانی، به ایران نزدیک است ولی ترکیه بیش ترین سرمایه گذاری را در ترکمنستان و تاجیکستان انجام داده است. بنابراین، ما باید سعی کنیم روابط با دنیا را ایدئولوژیثک نکنیم چرا که در این حالت، این ما هستیم که ضرر می کنیم. روابط باید بر اساس منافع ملی باشد.

*بحث ونزوئلایی شدن یا نشدن ایران در سال 1399 مطرح بود. قبل از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، آیا واقعاً این امکان وجود داشت که وضعیت اقتصادی ایران شبیه ونزوئلا شود و بحران جدی پیدا کند؟

-فرق اقتصاد ایران با ونزوئلا این است که ظرفیت اقتصاد ما خیلی بالاتر از ظرفیت اقتصاد ونزوئلا است. به خاطر همین موضوع، ایران ونزوئلایی نشد ولی اگر سیاست های نابخردانه ادامه پیدا کند و تندروها در ایران به قدرت برسند، آنها به دنبال منطق اقتصادی نباشند، به دنبال رفتار کارشناسی نباشند و غیر منطقی برخورد کنند، بعید نیست ما به سمت ونزوئلایی شدن حرکت کنیم.

*آقای روحانی اعلام کرد که برخی اقتصاددانان مطرح اعلام کردند که اقتصاد ایران، ونزوئلایی می شود. آیا در ماه های گذشته اقتصاددان معروف و مطرحی اعلام کرد که ایران ونزوئلایی می شود؟

-من اطلاع ندارم و خودم هم، چنین اعتقادی ندارم. چون ظرفیت ایران بالاتر است و ما زیربناهای زیادی داریم. ما انرژی ارزان و نیروی کار تحصیلکرده داریم. همچنین موقعیت آب و هوایی بسیار خوب بوده و امکانات طبیعی بسیار خوبی داریم. سرمایه گذاری های زیربنایی زیادی در صنعت نفت و صنعت نیروگاهی ما انجام شده.

*ونزوئلا هم نفت دارد...

-درست است ولی زیربناهای ونزوئلا مثل ایران نیست و ظرفیت اقتصادی ما خیلی بالاتر است. اگر این طور بود که باید نرخ تورم ایران مثل نرخ تورم ونزوئلا می شد.

*این که قیمت کالاها در سال 1399 چند برابر افزایش پیدا کرد افزایش کمی بوده است؟

-مرکز آمار ایران نرخ تورم سال 1399 را 36.4 درصد اعلام کرد که به هر حال زیر 40 درصد است. 

*نرخ دلار و ارز را که چند برابر شد چگونه تحلیل می کنید؟

-افزایش نرخ ارز به خاطر سیاست خارجی است. من یک سوال دارم که چرا در آبان ماه وقتی آقای بایدن انتخاب شد نرخ دلار از 32 هزار تومان به 22 هزار تومان کاهش پیدا کرد. در مدت ده روز نرخ دلار 10 هزار تومان کاهش پیدا کرد.

در مجموع ارز یک کالای سیاسی و تحت تاثیر فعل و انفعالات سیاسی قرار می گیرد. به نظر من، سیاست خارجی ما باید در اختیار اقتصاد باشد. الان سیاست خارجی، در اختیار دولت نیست و به همین دلیل، ما نباید دولت را مقصر بدانیم. 

*آقای همتی رئیس بانک مرکزی در اوایل سال 1399 هدفنگذاری کرد که نرخ تورم در کُل سال 1399 به 22 درصد برسد. البته بانک مرکزی قول داد که هر ماه نرخ تورم را اعلام می کند ولی در عمل اعلام نکرد و مرکز آمار نرخ تورم سال 1399 را 36 درصد اعلام کرده است. البته بانک مرکزی تا آذر و دی ماه 1399 پیگیر تحقق آن هدف بود.

-هدف با شعار تحقق پیدا نمی کند. وقتی نرخ دستمزدها به اندازه 25 درصد و 38 درصد افزایش پیدا می کند، معنی آن، این است که نرخ تورم افزایش پیدا می کند. 

*پس نرخ تورم 8 درصدی قانون برنامه ششم توسعه به هیچ وجه محقق نمی شود؟

-آنها شعار است و هیچ موقع تحقق پیدا نکرد.

*اشاره کردید به این که دولت آقای روحانی هم اِشکالاتی داشته است. این اِشکالات چه بود که اگر اتفاق نمی افتاد ما وضع بهتری پیدا می کردیم؟

-همان آقای طیب نیا را مثال می زنم. وقتی یک وزیر، خوب کار کرده و نرخ تورم را با انضباط اقتصادی کنترل کرده، چرا کنار گذاشته شد. وقتی آقای طیب نیا را باید تغییر می دادند که آدم بعدی، قوی تر باشد ولی در عمل، وزیر بعدی یعنی آقای کرباسیان، به مراتب ضعیف تر از آقای طیب نیا بود. بخشی هم به مجلس و حکومت برمی گردد.

*اگر درباره همان محدوده دولت صحبت کنیم، به غیر از بحث کنار گذاشتن آقای طیب نیا از وزارت اقتصاد، دولت آقای روحانی چه کارهایی انجام می داد یا احیاناً چه کارهایی را انجام نمی داد، وضعیت بهتری رقم می خورد؟

-دولت باید سعی کند انضباط پولی و مالی را فراهم کند و هماهنگی بین سیاست های پولی و مالی وجود داشته باشد. اگر بانک مرکزی جلوی بدهی های معوق را گرفته و سعی می کند بدهی بخش خصوصی به سیستم بانکی را کاهش بدهد یا بدهی بانک ها به بانک مرکزی را کاهش بدهد، از آن طرف باید مخارج دولت هم کاهش پیدا کند.

در خیلی از زمینه ها، مخارج دولت به شدت بالا رفته است. دولت باید با شفافیت تمام، اقدام کند و نه این که هر روز یک اداره جدید تاسیس کند. همه اینها نشان می دهد که مدیریت دولت، ایراد دارد.

*این نوع مشکلات دیگر ربطی به تحریم ندارد.

-بله. این نوع مشکلات ما ربطی به تحریم ندارد.

*آقای روحانی در اوایل سال 1399 گفت که سال 1399 بهتر از سال 1398 می شود. در اواخر سال 1399 هم گفت سال 1400 قطعاً بهتر از سال 1399 خواهد شد. جنابعالی فکر می کنید سال 1400 چطور خواهد شد؟

-در سال 1399 ما شیوع ویروس کرونا را هم داشتیم. مشکلات ناشی از کرونا، مختص دولت روحانی نیست. الان شیوع کرونا، باعث رشد منفی اقتصاد دنیا شده و رشد اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا منفی شده.

*اگر رشد اقتصادی آلمان 10 درصد به خاطر شیوع کرونا کوچک شود 10 درصد از 4 هزار میلیارد تومان کم می شود ولی ما اگر رشد هم داشته باشیم تولید ناخالص ما حدود 400 میلیارد دلار است.

-علاوه بر شیوع ویروس کرونا و تبعات آن، ما تحریم های آمریکا را هم داشتیم. در سال 1400 اگر سیاست خارجی ایران، در خدمت منافع ملی، خدمت تولید ملی و خدمت اقتصاد ملی باشد، قطعاً سال خوبی خواهد شد و اگر هم سیاست خارجی، در خدمت توسعه ملی نباشد و تعامل با جامعه جهانی انجام نگیرد، قطعاً وضع ما بدتر خواهد شد.

*آقای روحانی تلاش می کند که برجام احیا شود. در مجموع تصور می کنید 4.5 ماه آخر دولت آقای روحانی چگونه پایان می گیرد؟

-به نظر می رسد آقای روحانی، هنوز هم تلاش می کند تحریم ها را بردارد.

*آیا فکر می کنید آمریکا احتمالاً تحریم ها را بردارد که آقای روحانی هم به هدفش برسد؟

-بستگی به مذاکره دارد و من اعتقاد دارم که ما نباید مذاکره را تابو کنیم. در ضمن ما باید سعی کنیم قوی شویم و نگذاریم اجنبی در امور ما دخالت کند. 

*اگر بایدن تحریم ها علیه ایران را لغو کند، آیا تحولی در سرنوشت آقای روحانی و دولت او به وجود می آید؟

-برداشتن تحریم ها به نفع دولت بعدی خواهد بود ولی من الان مطمئن هستم اگر دولت بعدی در ایران تشکیل شود، مجمع تشخیص، قانون مربوط به کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) را تایید می کند. حدس من این است که دولت بعدی، با امریکا مذاکره می کند ولی چون افراد رادیکال بلد نیستند مذاکره کنند و شعاری برخورد می کنند، امتیاز بیش تری به طرف خارجی خواهند داشت. 

رشد اقتصادی 98

 

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه