ارسال به دیگران پرینت

گفت و گوی «۵۵ آنلاین» با ابراهیم رزاقی؛ اقتصاددان

بررسی سهم مشکلات اقتصادی در وقوع انقلاب سال 1357 | اصلاحات ارضی شاه، نارضایتی را افزایش داد | ریشه یابی تورم 25 درصدی سال 1356

رزاقی: در دوره قبل از انقلاب، هرکس با شاه مخالفت می کرد سرکوب می شد. کسانی که اطلاع داشتند، ایران را با کشورهای دیگر مقایسه می کردند و می خواستند در ایران، تغییراتی به وجود بیاید و همچنین می خواستند مشروطیت معنی بدهد

بررسی سهم مشکلات اقتصادی در وقوع انقلاب سال 1357 | اصلاحات ارضی شاه، نارضایتی را افزایش داد | ریشه یابی تورم 25 درصدی سال 1356

55 آنلاین- انقلابی که در سال 1357 اتفاق افتاد، دومین انقلاب کشور ما در تاریخ معاصر است. در اولین انقلاب که در سال 1285 شمسی رخ داد حکومت پادشاهی مطلقه با پادشاهی مشروطه تبدیل شد و مردم نمایندگان خود را به مجلس فرستادند و تفکیک قوا اتفاق افتاد. با این حال، در آن انقلاب، حکومت سرنگون نشد و  همچنان نظام سیاسی پادشاهی ادامه پیدا کرد. در سال 1357 اما حکومت و نظام پادشاهی، سرنگون شد و نظام جمهوری اسلامی، جایگزین آن شد.

در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر ابراهیم رزاقی، تحولات و مسائل اقتصادی سال های قبل از سرنگونی نظام پادشاهی و پبروزی دومین  انقلاب ایران، مورد کند و کاو قرار گرفت.

رزاقی، دکترای توسعه اقتصادی از دانشگاه سوربن فرانسه دارد و در سال 1355 و بعد از بازگشت به کشور به عنوان استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، مشغول به تدریس شد. از جمله کتاب های تالیفی رزاقی می توان به «آشنایی با اقتصاد ایران» و «اقتصاد ایران زمین» اشاره کرد.

*****

 

*در خصوص علت وقوع انقلاب در ایران، نظرهای مختلفی مطرح شده. برخی اقتصاددانان ایرانی اعتقاد دارند که انقلاب در زمانی اتفاق افتاد که وضع اقتصادی مردم نسبت به سال های قبل از آن بهتر شده بود.

جنابعالی به عنوان اقتصاددان، در مورد وقوع انقلاب در سال 1357 چه دیدگاهی دارید و آیا واقعاً وضع اقتصادی مردم بهتر شده بود و انقلاب اتفاق افتاد یا چنین باوری ندارید؟

 

-اگر وضع مردم بهتر شده بود، دلیلی نداشته که به انقلاب بپیوندند. چون یکی از دلایلی که مردم به انقلاب می پیوندند و در تمام انقلاب ها این طور بوده، فقر شدید و دوگانگی طبقاتی است. ما در حال حاضر هم، نگرانی داریم که الان دارد این طور می شود.

وقتی که گفته می شود 60 میلیون نفر از جمعیت کشورمان زریر خط فقر هستند این وضع، نگران کننده است. بر اساس یک آمار، الان هزینه ماهیانه یک خانوار 4 نفره در حد 10 میلیون تومان است. در حالی که حداقل حقوق کارگران حدود 2 میلیون است. اگر کارگران، مشغول کار باشند و کار کنند، چیزی حدود یک پنجم هزینه زندگی دریافت می کنند. کارگران و افرادی که درآمد ماهیانه پائینی دارند، مشکلات زیادی دارند ولی چون به نظام اعتماد دارند، به مخالفان نپیوسته اند یا مثل آنها رفتار نمی کنند.

کسانی که درباره انقلاب صحبت می کنند از یک نکته مهم غافل هستند و آن، این که از سال 1342 طبق آن چیزی که آمریکایی ها به شاه گفتند، اصلاحات ارضی انجام شد. قبل از اصلاحات ارضی، ارباب ها صاحب روستاها بودند و فرد پاکار (وردست) یا مدیر گماشته شده از طرف ارباب، روستا را اداره می کرد. من در اینجا نمی خواهم از نکات منفی ارباب و نظام ارباب ـ رعیتی صحبت کنم چون معلوم است که در نظام ارباب ـ رعیتی، مردم حقوق انسانی نداشتند ولی ارباب، به خاطر این که برای کشاورزان مشکل پیش نیاید و مقاومت نکنند، از نرخ کالاهای تولیدی در بازار دفاع می کرد.

در دوره های گذشته ارباب، چنین نقشی در تعیین قیمت محصولات کشاورزی داشت و انجام این کار برای او امکانپذیر بود. ارباب برای محصولات کشاورزی یک روستا، بازاریابی می کرده و می توانسته این کار را انجام بدهد ولی ارباب، به دلایل مختلف با نظام شاهی، کاملاً تضاد داشته است.

وقتی اصلاحات ارضی انجام شد که این عامل سیاسی (نظام ارباب ـ رعیتی) برداشته شود، زمین های کشاورزی تقسیم شد. در چارچوب اصلاحات ارضی، به غیر از سهم ارباب به کشاورزان مختلف زمین تعلق گرفت. هر چند که بعد از اصلاحات ارضی، کشارزان نمی توانستند تولیدات خودشان را به خاطر هزینه های زیاد به شهر بیاورند. از آنجا واسطه گری شروع شد و تعداد این واسطه ها به تدریج افزایش پیدا کرد.

در چارچوب اصلاحات ارضی، زمین کشاورزی به همه افراد داده نشد و فقط به افرادی زمین داده شد که صاحب نَسَق یا ریشه بودند یعنی در زمان ارباب ـ رعیتی، زمین مشخص وجود داشت و قبلاً برای ارباب کار می کردند. یک عده هم خوش نشین (نه مالک زمین و نه اجاره کننده زمین) بودند و زمین به آنها تعلق نگرفت.

بعد از اصلاحات ارضی، خوش نشین ها به شهرها آمدند و بخشی از کشاورزان هم که زمین های کوچکی داشتند به شهرها آمدند. این افراد به شهرها آمده و در شهرها نیز مردم از ساواک ترس و وحشت داشتند.

در آن سال ها، کشور به این صورت اداره می شد که نفت خام می فروختند و واردات انجام می شد. در سال های قبل از انقلاب، ایران روزانه حتی 6 میلیون بشکه نفت صادر می کرد و همه نوع کالا وارد می شد. در آن دوره، تضاد طبقاتی زیاد بود و افراد خاص و اطرافیان شاه، سودهای بالا کسب می کردند و مالیات هم نمی دادند.

مردم، ناراضی بودند و روستایی هایی که از روستا به شهر آمدند، نسبت به شهر نشینان، ترس کمتری داشتند. در روستاها، دین و اخلاق دینی، بیش تر رواج داشت و روحانیون در روستاها و شهرها زندگی می کردند. این نوع روحانیون، نظرات امام خمینی را به روستایی ها و روستایی هایی که به شهرها آمدند، منتقل می کردند. به این صورت، این نظرات، در شهرها زمینه پیدا کرد.

البته ساواک، تمام مخالفان را شکنجه می داد یا به آنها تذکر می داد و آنها را می ترساند. امام خمینی در اوایل دهه 1340 که جنبش خود را شروع کرد، به تغییرات ایجاد شده آگاه بود و می دانست که مردم قربانی شده اند و کسی هم از مردم در روستاها و بخشی از آنها که به شهرها آمده اند، دفاع نمی کند.

در چنین وضعی، یک نهضت به وجود می آید که افراد، حرف روحانیون از جمله حرف امام خمینی را می پذیرند. وقتی که آن افراد از روستاها به شهرها آمدند، در مقابل فشارها و قتل ها ایستادند و به هم پیوستند. این وضع، باعث ایجاد یک نهضت انقلابی شد که امام خمینی، رهبری آن را به عهداه داشت. به این صورت شیعیان، وارد این مبارزه شدند و سنی ها نیز حمایت کردند.

 

*ملّاکان و مالکان بزرگ که زمین های زیاد و بزرگی را در اختیار داشتند، با اجرای اصلاحات ارضی، واقعاً به مخالف حکومت تبدیل شدند و بین این اقشار، نارضایتی پیدا شد؟

 

-بله. در همان ساختار ارباب ـ رعیتی، برای مثال این افراد، نماینده مجلس می شدند و در برابر حکومت کودتا مقاومت می کردند. البته این مقاومت، به خاطر مردم ایران نبود بلکه به خاطر منافع خودشان بود.

برخی زمین ها، در اختیار این افراد باقی می ماند و بعضی هم در سهام کارخانجات سهیم شدند ولی این وضع جدید که همراه با سرسپردگی و کنترل بود، با آن اقتدار گذشته و مخصوصاً در بخش عشایری، هماهنگی نداشت. در دوره بعد از انقلاب مشروطه، همین افراد بودند که نماینده شده و مجلس را اداره می کردند.

در آن دوره، این افراد برای خودشان یلی بودند و دولت هم، حال آنها را رعایت می کرد. این افراد، رشد کرده بودند و بخشی از اشرافیتی بودند که در حکومت دخالت کرده و ثروتمند هم بودند. گروهی از آنها، با شاه همراه بودند ولی اکثریت آنها با اصلاحات ارضی، خلع ید شدند.

وقتی که خلع ید شدند، دیگر آن اقتدار سابق را نداشتند. نارضایتی های قبلی، با نارضایتی ناشی از اصلاحات ارضی جمع شد. در این دوره جدید، مخصوصاً در شهرها شرایط برای انقلاب فراهم شد. در این دوره، جمعیت شهرها یک دفعه افزایش پیدا کرد و هسته های انقلاب به وجود آمد.

در زمان پدر شاه، او به راحتی افراد مخالف را زندانی می کرد یا می کُشت. در دوره شاه، ساواک فعال بود و اسرائیلی ها در تاسیس ساواک نقش داشتند. تعداد 50 هزار نفر آمریکایی هم در ایران حضور داشتند و شاه نیز، نظر دولت آمریکا را در اصلاحات ارضی رعایت و اجرا کرد تا از نظر خودشان، یکی از مشکلات اجتماعی بزرگ برطرف شود.

 

*از زمین داران بزرگ، زمین های زیادی گرفته شد ولی آنها در مقابل، پول دریافت کردند. آیا این پول صرف صنعت و خرید و فروش اراضی شهری و ساخت و ساز شد؟

 

-یک بحث این بوده که چرا نباید کشورهای غیر صنعتی، صنعتی شوند. انقلاب صنعتی در دنیا حدود 250 سال پیش شروع شد و انگلستان، صنعتی و ماشینی شد. در تاریخ ما، روستاها خودکفا بودند و نیازی به شهرها نداشتند.

بحث این بود که این خوداتکایی باید از بین برود. وقتی که صنعت ماشینی به وجود می آید، به صورت انبوه کالا تولید می کنند که قابل مقایسه با صنایع موجود نیست. این تولید انبوه، یک انقلاب ایجاد می کند. در این حالت، این سوال مطرح می شود که چه کسی این تولیدات را بخرد.

به هر حال، کشورهایی که خوداتکا هستند با تولیدات صنایع دستی و اولیه خودشان، نیاز خود را جبران می کنند ولی بعدها در کشورهای مختلف، تغییراتی ایجاد شده و ساختار صنایع دستی تغییر می کند. با این تغییرات، تغییر فرهنگ به وجود می آید و آدم هایی باید باشند که این کالاهای جدید را بخرند.

برنامه ریزی کشورهای استعماری مثل انگلستان این بود که در مستعمرات، دخالت کنند تا صنایع دستی و سنتی آنها به ورشکستگی کشیده شود. اصلاحات ارضی نیز، همان کار را انجام می داد و خودکفایی را از بین می ُبرد. چون تا قبل از آن، ارباب به خاطر منافع خودش، از روستا و هویت روستا، دفاع می کرده و اکثریت هم در اختیار آنها بود.

وقتی اصلاحات ارضی انجام شد، کسی نبود که از روستا دفاع کند و در نتیجه خودکفایی، از بین رفت. کشاورزانی که صاحب زمین های کوچک شده بودند، تولید زیادی نداشتند و نمی توانستند تولیدات خودشان را به شهرها برسانند.

به همین دلیل، پای واسطه ها به میان می آید. به تدریج واسطه ها، تغییراتی را به وجود می آورند و الان هم این طور است که واسطه ها حرف اول و آخر را در بازار می زنند.

 

*ایران در زمان جنگ سرد، جزو کشورهای بلوک کمونیستی و سوسیالیستی نبود. در چارچوب اصلاحات ارضی، زمین ها از زمین داران گرفته شد و به کشارزان داده شد. این کار، به نوعی یک سیاست کمونیستی و سوسیالیستی است. چرا حکومت شاهنشاهی ایران که از نظر بلوک بندی سیاسی، جزو بلوک کشورهای غربی و سرمایه داری بود، سیاست اصلاحات ارضی را در پیش گرفت؟

 

-من قبول ندارم که اصلاحات ارضی، یک سیاست سوسیالیستی است. سوسیالیستی، زمین ها را بین کشاورزان تقسیم نمی کند بلکه همه زمین ها را به مالکیت دولت در می آورد.

 

*منظور این است که در زمان اجرای اصلاحات ارضی، زمین داران بزرگ با رضایت خودشان زمین ها را نفروختند یا به افراد دیگر واگذار نکردند.

 

-آنها هم از نظر خودشان، مورد ظلم قرار گرفتند چون زمین ها از آنها گرفته شد. با اجرای اصلاحات ارضی، نقش اجتماعی آنها کاهش پیدا کرد. البته کشاورزانی که زمین دریافت کردند، در ابتدای کار احساس رضایت می کردند.

بعد که کشاورزان می خواستند محصولات خودشان را بفروشند ولی عوامل بازار و واسطه ها، رشد کرده بودند از نظر کالا رسانی به شهرها، مشکل پیدا کردند و ورشکستگی آنها پیش آمد. وقتی که ورشکستگی پیش آمد، آنها مجبور به مهاجرت به شهرها شدند.

 

*می شود گفت که در مورد سلب مالکیت از ارباب ها و مالکان بزرگ که زمین ها را باید واگذار می کردند اصلاحات ارضی به نوعی یک سیاست سوسیالیستی بود؟

 

-ولی در جهت خصوصی کردن و نه در جهت دولتی کردن زمین ها. یکی از علل اجرای اصلاحات ارضی، عامل سیاسی بوده است. البته اصلاحات ارضی می توانست به صورت دیگری و بهتر انجام شود.

بعضی کشورها، به این شکل عمل کرده اند یعنی اصلاحات ارضی به گونه ای انجام شود که زمین ها را به صورت قطعه قطعه شده و در حد یک هکتار و دو هکتار به کشاورزان ندهند بلکه تعاونی تشکیل شود. اگر تعاونی با این کار، یک روستا در اختیار یک تعاونی بود و به جای ارباب، مدیران تعاونی قرار می گرفتند و کشاورزان، عضو تعاونی می شدند.

 

*در دهه 40 نرخ تورم ایران در محدوده پایینی بوده و مثلاً نرخ تورم در سال 1344 در حد سه دهم درصد بوده و در سال  1349 هم نرخ تورم 1.5 درصد بوده ولی در سال 1350 نرخ تورم 5.5 درصد شده و در سال 1352 نرخ تورم 11 درصد شد. به نظر شما چرا در دهه 50 نرخ تورم در ایران افزایش پیدا کرد

 

-در مورد این که چرا در سال 1349 نرخ تورم در حد 1.5 درصد بوده، می توان گفت که در آن سال ساختار اقتصاد ایران که خوداتکایی بوده، هنوز به هم نریخته. چون اصلاحات ارضی، یک دفعه انجام نشد و هفت، هشت سال طول کشید تا کامل شده. بنابراین، محصولات کشاورزی در ایران تولید می شده.

بحثی که بررسی آن اهمیت دارد، نگاه مصرفی است. یک نظریه این است که وقتی ما کالایی را مصرف می کنیم و مصرف این کالا افزایش پیدا می کند، مصرف کالا بر ذهن انسان اثر می گذارد و مصرف گرایی اتفاق می افتد. یک موقع ما مصرف می کنیم برای این که زنده بمانیم و یک وقت هم، از مصرف کردن لذت می بریم و مصرف به هدف تبدیل می شود.

در آن سال ها، آرام آرام واردات کالا افزایش پیدا کرد و عده ای هم به ثروت رسیدند. در آن زمان که روزانه 6 میلیون بشکه نفت صادر می شد درآمد ارزی زیادی را به دنبال داشت. بخشی از این درآمد، صرف هزینه های نظامی می شد و بخشی هم صرف واردات شد.

در دوره ای که همه مردم، مصرف زده نشده بودند دولت می توانست نرخ تورم را در حد پایینی نگه دارد و البته اخذ مالیات زیاد مطرح نبود. از طرفی چون سود تولید کم است، اکثر افراد وارد فعالیت های دلالی و غیر تولیدی شدند.

 

*در برنامه عمرانی دوم که سال های 1334 تا 1340 اجرا شده، استفاده 80 درصدی از درآمد نفت برای پروژه های عمرانی مطرح بوده و سد دز در همان سال ها ساخته شد. برای برنامه عمرانی پنجم که سال های 1352 تا 1356 اجرا شد، تصویب شده بود که 55 میلیارد دلار صرف پروژه های عمرانی شود.

وقتی درآمد نفت در سال 1352 افزایش پیدا می کند شاه شخصاً تاکید داشته که بیش از مقدار مقرر در برنامه عمرانی، از درآمد نفت در پروژه های عمرانی مصرف شود. البته در همان سال های 1352 مقامات سازمان برنامه و بودجه به شاه هشدار داده بودند که اگر همه درآمد نفت به اقتصاد تزریق شود انقلاب اتفاق می افتد.

از طرفی نرخ تورم در سال های 1352 و 1353 در حد 11 درصد و 15 درصد شده بود. آیا آن هشدار کارشناسان به خاطر این بوده که تورم افزایش می کند و به نوعی اعتقاد داشته اند که اقتصاد ما قدرت جذب این پول و نقدینگی را نداشته است؟

 

-پروژه عمرانی شامل ساختن راه و راه آهن است ولی وجود شبکه جاده ای  برای رساندن کالاهای خارجی به شهرها و روستاها بوده و برای افزایش تولید نبوده است. اگر کارخانه ای هم وجود داشته قطعات و ماشین آلات آن از خارج از کشور وارد شده و همچنین مواد اولیه وارد شده.

این کارخانه ها، محتوای خوداتکایی نداشتند و قطعات و ماشین آلات آن از کشورهای دیگر وارد می شد. البته کشورهای غربی، در کشورهایی مثل ایران این نوع صنعتی شدن را قبول دارند. الان هم این نوع تولید می تواند در ایران انجام شود ولی وقتی به طرف ساخت داخلی برود، مشکلاتی برای سازنده به وجود می آید.

 

*نرخ تورم در سال 1356 به 25 درصد رسید. این در حالی بود که در سال 1346 نرخ تورم کمتر از یک درصد و دقیقاً هشت دهم درصد بود. این تورم 25 درصدی سال 1356 که بالاترین نرخ تورم در سال های دهه 40 و 50 در دوره قبل از انقلاب بوده، چقدر بر مردم تاثیر منفی گذاشت و باعث نارضایتی شد؟

 

-می توان در مورد این بحث کرد که افزایش نرخ تورم باعث واکنش های مردمی شده یا نه ولی تا جایی که یادم هست تا حدودی متناسب با تورم، حقوق ها افزایش پیدا می کرد. البته کسانی که در روستاها زندگی می کردند نمی توانستند زندگی خودشان را اداره کنند.

در شهرها برای این که انقلاب نشود و از انقلاب جلوگیری کنند، سطح حقوق ها را به نحوی بالا می بردند که افراد بتوانند خانه بخرند یا کرایه خانه پرداخت کنند یعنی شرایطی بود که ترس وجود داشت.

 

*جنابعالی در سال 1355 در فرانسه دکترای اقتصاد گرفته و به ایران برگشته اید. اوضاع ایران در آن زمان و آن تورم 25 درصدی سال 1356 چگونه بود؟

 

-تز دکترای من درباره توسعه اقتصادی ایران با محور نفت بود. احساس من این است که در آن موقع، تورم خیلی به چشم نمی خورد. در آن سال ها درآمد نفت، فوق العاده بود و واردات نیز فوق العاده بود.

 

*یعنی از نظر اقتصادی، رضایت وجود داشت؟

 

-در دوره قبل از انقلاب، هرکس با شاه مخالفت می کرد سرکوب می شد. کسانی که اطلاع داشتند، ایران را با کشورهای دیگر مقایسه می کردند و می خواستند در ایران، تغییراتی به وجود بیاید و همچنین می خواستند مشروطیت معنی بدهد.

این افراد، به کارهایی که مسئولان وقت انجام می دادند با انتقاد نگاه می کردند. من یادم هست که در اواخر رژیم شاه، رئیس دانشکده به من تذکر می داد و گفت «شما در کلاس های درس از سیاست های نفتی شاه انتقاد می کنی». در آن زمان، رئیس دانشکده به من هشدار داد و البته کسانی که تندتر صحبت می کردند ساواک آنها را احضار می کرد.

 

*نقد شما به سیاست های نفتی زمان شاه چه بود؟

 

-در آن دوره، تاکید بر صادرات نفت خام بود و تا جایی هم که ممکن است بیش تر صادر شود. حتی تاکید بر این بود که نفت توسط خارجی ها استخراج شود و شرکت های خارجی استخراج کنند. آنچه که اهمیت داشت درآمد ارزی نفت بود.

 

*شما انتقاد داشتید نسبت به این که خام فروشی نفت اتفاق می افتد؟

 

-بله. من به این موضوع انتقاد داشتم. عربستان سعودی هم، تقریباً همین کار را انجام می داد. من به رئیس دانشکده توضیح دادم که من از سیاست های عربستان سعودی انتقاد می کنم. چون اسم نیاورده بودم ولی تشابه داشت.

البته در آن سال ها، عربستان نفت زیادی صادر نمی کرد. آن موقع، ایران روزانه 6 میلیون بشکه نفت صادر می کرد ولی عربستان، مقدار کمتری صادر می کرد. در رساله دکترا و همچنین در کلاس های درس دانشگاه تهران، بر این موضوع تاکید کردم که تغییرات این ماده خام (نفت) باید در ایران انجام شود.

ما وقتی استخدام شدیم عنوان مربی داشتیم و من یک سال بعد، استادیار شدم. در همان زمان برخی استادان، چپگرا بوده و بعضی استادان دیدگاه مائویستی داشتند و مخالف شاه بودند. آن استادان، حرف هایی در دانشکده می زدند که مخالفت شدیدتری را با شاه نشان می داد. بعضی از آنها نیز شکنجه شدند.

آن فضای سیاسی ضد آزادی و ضد منافع انسان، در کنار نارضایتی مالکان و نارضایتی افرادی که به شهرها مهاجرت کردند، ایجاد شده بود. آن عنصر دینی که در روستاها بود، با مهاجرت آن افراد از روستاها به شهرها تقویت شد. باورهای آن افرادی که از روستا آمدند، دست نخورده بوده و تحت تاثیر مظاهر شهری و بی حجابی قرار نگرفته بودند.

آن افراد، حرف امام خمینی را درک می کردند که چه منظوری دارد. به تدریج شرایطی پیش آمد و انقلاب اتفاق افتاد. در محدوده سازمان برنامه و بودجه در میدان بهارستان، دانشکده علوم اجتماعی دایر بود. یک روز تعداد زیادی از مردم در بهارستان، تظاهرات کردند و کشتار شدیدی اتفاق افتاد.

من دیر به آنجا رسیدم ولی بعضی ها می گفتند هزار نفر و بعضی می گفتند چند هزار نفر کشته شده اند. این نوع شایعات هم مطرح بود که جنازه ها را با هلی کوپتر می برند و در دریاچه نمک قم می ریزند. در مجموع، این شکل سرکوب، تشدید شد و آدم ها را بی محابا می کشتند. این نوع اقدامات، تاثیر داشت و مبارزات گروه های مختلف هم در جریان بود و در دوره قبل از پیروزی انقلاب، تاثیر زیادی داشت. 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه