ارسال به دیگران پرینت

در سوگ سنت‌گرای نوآور «لاله بختیار»

شوربختانه خبر رسید که دکتر لاله بختیار، عرفان‌پژوه برجسته معاصر، درگذشته است. لاله بختیار اندیشمندی ممتاز و متمایز بود که آثاری ماندگار و بدیع از خود به جا گذاشته است.

در سوگ سنت‌گرای نوآور «لاله بختیار»

شوربختانه خبر رسید که دکتر لاله بختیار، عرفان‌پژوه برجسته معاصر، درگذشته است. لاله بختیار اندیشمندی ممتاز و متمایز بود که آثاری ماندگار و بدیع از خود به جا گذاشته است. گستره‌ گسترده‌ آثار او از ترجمه قرآن و نهج‌البلاغه و معجم‌المفهرس به انگلیسی تا پژوهش‌های عرفانی و حتی تأملات نوآورانه روان‌شناختی و معماری را در بر می‌گیرد. دکتر لاله بختیار با وجود دانش وسیع و جایگاه سترگ حرفه‌ای و دانشگاهی‌اش در مغرب‌زمین، چنان متواضع بود که گویی همواره شگرد شاگردی می‌آموزد. او‌ به دانشجویانش یاد می‌داد که به دور لاله قدح ‌گیرند و بی‌ریا باشند و عصای معرفت را قورت ندهند. دکتر لاله به تاریخ پزشکی ایران نیز خدمت بسیار کرد و مجموعه پنج‌جلدی قانون ابن‌سینا را با ترجمه‌ای روان به انگلیسی برگرداند. در روزگاری که پژوهش‌های بی‌معنا، گاه میدان‌داری می‌کنند، او جلوه‌ای از اصالت در پژوهش بود. هرجا که می‌نشست، طرحی نو در‌می‌انداخت و طریقی انتقادی را پی می‌گرفت. از او همچنین دو جلد کتاب (به انگلیسی) راجع به پدرش (ابوالقاسم از توس) و مادرش (هلن از توس) به جا مانده است. پدرش، دکتر ابوالقاسم بختیار، طبیب شهیر تاریخ معاصر پزشکی ایران است که نماد اراده و عشق به پزشکی و آموزش و نمودی از ایران‌دوستی است. ابوالقاسم با چند کلاس سواد مکتب، سال‌ها دست‌فروشی و میوه‌فروشی و کفاشی و دوره‌گردی کرد تا از حسن اتفاق، پایش و کارش به مدرسه البرز رسید. او در مدرسه البرز هیزم می‌شکست تا بهانه‌ای برای حضور و آموختن داشته باشد. بالاخره در ۴۴سالگی دیپلم گرفت و پس از آن به ینگه دنیا رفت و سرانجام با همت والایش در ۵۶سالگی (در سال ۱۳۰۶) پزشک شد. نقل است که برف‌روبی دانشگاه را بر عهده گرفته بود تا خرج تحصیل و زندگی را درآورد. ابوالقاسم بختیار، در سال ۱۳۱۰ وقتی شنید که قرار است دانشکده پزشکی در تهران بنیان گذاشته شود، سمت جراحی بیمارستان مرکزی نیویورک را با حقوق ۲۰ هزار دلار واگذاشت و بی‌‌درنگ به وطن بازگشت و نقشی بی‌بدیل در بنیان‌گذاری تالار تشریح و دانشکده پزشکی و سپس آموزش دانشجویان ایفا کرد. او وصیت کرده بود در توس به خاک سپرده شود تا خاکش با فردوسی بیامیزد. انگار می‌خواست همه بدانند که رستم پزشکی ایران بوده است. همسرش هلن نیز خدمت فراوانی به پرستاری در ایران کرد. کوه و کمر چهار‌محال‌وبختیاری، گواه‌ هستند که هلن چگونه در کوره‌راه‌های صعب، به مردمان خدمت پزشکی و پرستاری می‌کرد. منطقه حفاظت‌شده هلن و قله‌ای بر فراز آن در چهارمحال‌و‌بختیاری، به پاس خدمات او، نام‌گذاری شده است. لاله بختیار فرزند چنین مادر و پدری بود. او به پدر و مادرش عشق می‌ورزید و عِرق بسیار داشت که آنها را بشناساند و البته چنین کرد. او نه‌فقط به خاطر بیست‌وچند جلد کتاب‌های ارزشمندش و نه‌تنها به دلیل اعتبار علمی ممتازش؛ بلکه به خاطر سلوک مهربانانه و فروتنانه‌اش در ذهن و ضمیر فرهنگ ایرانی، به نیکی و دانایی خواهد ماند. یادش جاودان.

 

شرق- حمیدرضا نمازی. عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی تهران- رئیس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران

 

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه