چقدر فقیرتر شدیم! | جذابیتهایی که از کف فوتبال باشگاهی ایران رفت
فوتبال دلخوشی ارزان و دمدستی میلیونها شهروند ایرانی است؛ آنچه برای خیلی از ساکنان این خاک (مثل بقیه جاهای دنیا) حکم سرپوش روی سایر کم و کاستیها را دارد. بنابراین مهم است که فوتبال خوب اداره شود، قدرتمند باشد و مردم از آن لذت حداکثری ببرند. الان وقتی به لیگ باشگاهیمان نگاه میکنیم، میبینیم که چقدر نسبت به دو یا سه سال پیش فقیرتر شدهایم. در این بازه زمانی نمادهای متعدد جذابیت را به دلایل مختلف از دست دادهایم که خیلی از آنها مایه حسرت است.

* بخشی از خسران لیگ بهخاطر ترانسفر بازیکنان است. این موضوع دو قسمت دارد؛ یک بخش این است که بازیکنان راهی اروپا میشوند و بهدنبال رشد و ترقی فنی هستند که این اتفاق خوبی است. مصداقش هم میشود یکی مثل مهدی طارمی. بخش دوم و دردناک داستان اما، حضور ستارههای ایرانی در لیگهای ضعیفتر بهخاطر دریافت دستمزد بالاتر است. این مساله، هم لیگ داخلی را تضعیف میکند و هم افت و زوال فنی خود مهاجران را در پی دارد. مثلا حضور مهدی ترابی در لیگ قطر، چه سودی برای کلیت فوتبال ایران خواهد داشت؟
* جدایی مربیان اثرگذار هم بخش دیگری از این داستان است. اگر قرار بود بحث فوتبال ملی را داشته باشیم، حتما باید به اسم کارلوس کیروش هم اشاره میکردیم. در حوزه باشگاهی اما مهمترین سرمایهای که لیگ ایران در یکی، دو سال اخیر از دست داد برانکو ایوانکوویچ بود. مربی کروات با پرسپولیس عملکرد بسیار خوبی داشت که اوج آن، رساندن سرخپوشان به فینال لیگ قهرمانان آسیا بود. پخش سراسری مسابقه این تیم با کاشیما در مدارس کشور، تجلی چیزی است که در مقدمه همین مطلب نوشتیم؛ سرگرمی سالم و تخلیه روانی. استراماچونی و گابریل کالدرون هم دو مربی موثر دیگری بودند که در این مدت از لیگ ایران رفتند. استراماچونی با جا انداختن دفاع سه نفره در فوتبال ایران، درحال ایجاد نوعی تحول تاکتیکی بود، اما همکاری او با استقلال خیلی زود تمام شد. درحالحاضر تلاشهایی برای بازگرداندن این مربی به کشور در جریان است.
* بخش دیگری از سوختوسوز لیگ ایران، به مسائل اجتماعی و سلیقهای مربوط میشود. شاهبیت این غزل، عادل فردوسیپور است؛ کسی که نمیدانیم چرا نعمت حضورش از فوتبال ایران سلب شده است. یک بخش ماجرا به تولید برنامه تحلیلی نود مربوط میشود که زیاد در موردش حرف زده شده، اما بخش مغفولمانده ماجرا، گزارشهای استثنایی و بسیار جذاب عادل است که لحظات زیادی را برای فوتبال ایران «ماندگار» کرد. گزارشگران و کارشناسان تلویزیونی، بخش بسیار مهمی از پوشش مسابقات فوتبال بهشمار میآیند؛ آنقدر که گاهی ترانسفر آنها بین شبکههای مختلف کلی سروصدا میکند. اخیرا مدیر بخش ورزشی بیبیسی اعلام کرده قرارداد گری لینهکر با این شبکه سالانه 75/ 1 میلیون پوند (بیش از 56 میلیارد تومان) ارزش دارد. ما اما عادل را داریم و از او استفاده نمیکنیم. در این سالها مزدک میرزایی که از گزارشگران سطح اول فوتبال ایران بود هم مهاجرت کرد. اسم علیرضا فغانی را هم نباید از قلم بیندازیم؛ کسی که بسیاری اعتقاد دارند بهترین داور حالحاضر جهان است و حالا در استرالیا زندگی میکند. در مورد علی دایی، دیگر وزنه جذاب لیگ ایران نیز بعضا از عبارت «ممنوعالکاری» استفاده میشود که البته منشأ آن روشن نیست.
دیدگاه تان را بنویسید