ارسال به دیگران پرینت

اراجیف | لزوم نظارت بر طب سنتی

آقای متشخصی است، در جلوی دوربین دقیقا یک «دانای کل» است. همان که بسیاری از رمان‌ها را می‌نویسد و از همه چیز خبر دارد. با لحنی عالمانه، عاقل اندر سفیه با مکث‌هایی حساب‌شده برای جاانداختن مطلب و نگاه‎هایی به مصاحبه‌کننده حاکی از اطلاع از اسرار فراوان!

اراجیف | لزوم نظارت بر طب سنتی

آقای متشخصی است، در جلوی دوربین دقیقا یک «دانای کل» است. همان که بسیاری از رمان‌ها را می‌نویسد و از همه چیز خبر دارد. با لحنی عالمانه، عاقل اندر سفیه با مکث‌هایی حساب‌شده برای جاانداختن مطلب و نگاه‎هایی به مصاحبه‌کننده حاکی از اطلاع از اسرار فراوان! کت سورمه‌ای خوش‌رنگ، پیراهن سفید با یقه دکمه‌دار و شلوار خاکی بسیار تنگ پوشیده؛ آخرین مد برای لباس مردان جوان و میانسال. می‌گوید: «من در زمان معاینه بیماران در اتاق، ماسکم را درمی‌آورم، حتی اگر بگوید کرونا دارم، کنار خودم می‌نشانم و ته حلق و سینه و سرفه آنها را بدون ماسک معاینه می‌کنم. ترس از کرونا که بریزد، نیمی از کار درمان انجام شده» و بعد خطاب به بینندگان «عزیز» می‌گوید: «راه پیشگیری از کرونا تنها دو چیز است؛ شست‌وشو با آب‌نمک و استفاده روزانه از زنجبیل!».

درباره این صحبت‌ها حرف زیادی وجود ندارد. خوشبختانه در زبان فارسی کلمه‌ای هست که این اظهارات را سرتاپا به‌خوبی توضیح می‌دهد: اراجیف!

اینکه چنین عقایدی وجود دارند، هم عجیب نیست، وقتی که رسما معاونتی برای طب سنتی، ایرانی یا هر اسم دیگری در وزارت بهداشت و درمان ما وجود دارد، لابد چنین عقایدی کم‌رنگ‌تر یا پررنگ‌تر با ظاهری آراسته یا نیاراسته، فرقی هم نمی‌کند، در جامعه ما وجود دارند. معاونت مربوطه توجیه حضورش در حرف، ساماندهی و تحقیقات است و اینکه اگر نباشد، چه خواهد شد؟ ولی در عمل باعث ترویج و رسمیت‌بخشیدن به چیزی است که از اساس علمی نیست.

پخش چنین اظهاراتی از سیمای ملی ما هم هیچ جای تعجب ندارد. باور به دانش در کشور ما هنوز آن‌طور که باید و شاید جا نیفتاده. در کسانی هم که تصور می‌کنند به دانش باور دارند و اکثریت آنها هم نوعی «دانش»کده را از سر گذرانده‌اند یا حتی در آن تدریس می‌کنند، این باور آن‌قدر عمیق نیست که بتواند با نوعی لاادری‌گری بسیار خطرناک مقابله کند. کسی چه می‌داند، شاید هم زنجبیل مؤثر بود، ماسک هم شاید لازم نباشد؟!

اینکه سازمان نظام پزشکی و سایر مؤسسات مسئول هم در برابر این تخریب آشکار مقررات پیشگیری از کرونا هیچ اقدام قانونی و عملی انجام نمی‌دهند و فقط به پوزخندی در شبکه‌های مجازی خود اکتفا می‌کنند، جای تعجبی ندارد، این مؤسسات سال‌هاست تنها با یک گزارش و تنها به خاطر پنج تا 10 هزار تومان دریافت اضافه بر 50 هزار تومان قانونی -آن هم در این شرایط تورم- و آن هم برای تشخیص و درمان‌هایی بسیار سنگین و دشوار مجرب‌ترین استادان را تفتیش مطب می‌کنند و به کمیسیون و دادگاه فرامی‌خوانند؛ اما در برابر این «عزیزان» و این اراجیف مخرب تنها به پوزخند و طنز اکتفا می‌کنند.

تعجب من اما تنها برای نکته‌ای است که هیچ پاسخ یا توجیهی برای آن ندارم و آن هم اینکه چگونه است که سنت‌ها و نیکویی‌های آن تنها برای طب کاربرد دارند؛ اما در سایر امور مثل لباس‌پوشیدن باید از آخرین مدها و سنت‌ها پیروی کرد؟ و اینکه چگونه است که حتی لباس‌پوشیدن در هر دوره تغییر می‌کند؛ اما طب، آن هم برای مردم، همواره باید کهن و سنتی باقی بماند؟ راستی این‌همه مؤسسات تحقیقاتی گوناگون برای روزآمدکردن دانش طب به چه کار می‌آیند؟ من اگر می‌خواستم به سنت‌های آموخته‌ام در 30 سال پیش زمان اخذ تخصص اکتفا کنم، الان به چه کار می‌آمدم؟ به‌علاوه آیا داستان‌ها و روایت‌های سنتی از زبان پیری ملبس به لباس قدیم قابل تحمل‌تر است یا آقایی با آخرین مد لباس که اطمینان ندارم شاید پایش هم بدون جوراب در کفش بود!

 

شرق- بابک زمانی. نورولوژیست


 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه