ارسال به دیگران پرینت

مواضع توده‌ای‌ها در سال 42 به روایت اسناد

حزب توده به‌دنبال آزادی زندانیان سیاسی کم‌خطر پس از کناره‌گیری رضاشاه، توسط 27نفر از 53 مارکسیست زندانی‌شده در سال1316، در مهرماه1320 شکل گرفت. با وجود اینکه بنیان‌گذاران حزب توده مارکسیست و طرفدار شوروی بودند، خود را کمونیست نمی‌خواندند. واهمه از علما و ممنوعیت مرام اشتراکی در قانون اساسی و نگرش منفی مردم نسبت به این موضوع به دلیل تبلیغات 25ساله حکومت از دلایل این امر بود. اهداف اولیه حزب به سرعت و پس از گذشت شش ‌ماه از تأسیس محقق شد. حزب توده به اصلاحات اجتماعی مد نظر سوسیالیسم باور داشت. حزب که در ابتدا از بیان صریح مرام خود طفره می‌رفت، بعد از سال1329 در اساس‌نامه خود را سازمان سیاسی طبقه کارگر و جهان‌بینی آن را مارکسیسم-لنینیسم دانست.

مواضع توده‌ای‌ها در سال 42 به روایت اسناد

حزب توده به‌دنبال آزادی زندانیان سیاسی کم‌خطر پس از کناره‌گیری رضاشاه، توسط 27نفر از 53 مارکسیست زندانی‌شده در سال1316، در مهرماه1320 شکل گرفت. با وجود اینکه بنیان‌گذاران حزب توده مارکسیست و طرفدار شوروی بودند، خود را کمونیست نمی‌خواندند. واهمه از علما و ممنوعیت مرام اشتراکی در قانون اساسی و نگرش منفی مردم نسبت به این موضوع به دلیل تبلیغات 25ساله حکومت از دلایل این امر بود. اهداف اولیه حزب به سرعت و پس از گذشت شش ‌ماه از تأسیس محقق شد. حزب توده به اصلاحات اجتماعی مد نظر سوسیالیسم باور داشت. حزب که در ابتدا از بیان صریح مرام خود طفره می‌رفت، بعد از سال1329 در اساس‌نامه خود را سازمان سیاسی طبقه کارگر و جهان‌بینی آن را مارکسیسم-لنینیسم دانست.

روند پیشرفت حزب اما پس از سوءقصد نافرجام به شاه در سال1327 پایان یافت و حزب مجبور شد به صورت زیرزمینی و مخفیانه به حیات خود ادامه دهد. به قدرت‌رسیدن مصدق و گسترش فضای باز سیاسی، آزادی عمل حزب را بیشتر کرد. گرچه مصدق حکم ممنوعیت فعالیت و غیرقانونی‌بودن حزب را که در سال1327 وضع شده بود ملغا نکرد اما به عدم سخت‌گیری نیروی انتظامی در راستای حفظ آزادی‌های مدنی و قانون اساسی باور داشت. حزب توده از این وضعیت استفاده کرد و روند روبه‌رشد قدرت‌گرفتن آن در سال1332 نیز ادامه یافت و در پایان حکومت مصدق علی‌رغم سخت‌گیری‌های پلیس کارآمدترین سازمان سیاسی کشور بود. اما در جریان مبارزات جبهه ملی در سال‌های 30 تا 32 رودرروی آن قرار گرفت زیرا گروهی از اعضای حزب، مصدق را وابسته به امپریالیسم آمریکا می‌دانستند. بدگمانی میان حزب توده و جبهه ملی باعث تسهیل سقوط مصدق شد اما کودتا حزب توده را نیز به گرداب خود کشاند. حزب پس از کودتا و در سال‌های32 تا 37 متلاشی شد و رهبران آن به‌شدت مجازات شدند. برخی از ایشان محکوم و عده‌ای از افسران توده‌ای اعدام شدند، عده‌ای فرار کردند و عده‌ای به همکاری با ساواک مشغول شدند.  در نتیجه، حزب هرگونه تأثیری بر جامعه را از دست داد. کادر رهبری حزب پس از دستگیری به وابستگی خود به بیگانه اعتراف کردند و در نتیجه اعتباری برای حزب باقی نمانده، اعضا و هواداران از آن کاملا ناامید شدند. بقایای حزب توده اما در خارج از کشور گرفتار بحران عمیقی شد که تا چهار سال بعد از کودتا ادامه داشت. بالاخره مقامات شوروی که به احیای سازمان وابسته به خود در ایران نیاز داشتند، تصمیم به سازماندهی بقایای آن در خارج از کشور گرفتند و پس از آن گردهمایی‌های حزب در خارج از کشور برگزار می‌شد. حزب توده که با حمایت مادی و معنوی در دوران اشغال ایران تأسیس شده بود، حزبی کاملا وابسته و زیر سلطه شوروی بود. عملکرد حزب در جریان اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی، کارشکنی‌ها در مقابل دولت مصدق و کمک غیرمستقیم به شکست وی با سکوت در مقابل کودتای 28مرداد سال32 علی‌رغم برخورداری از سازمان نظامی هزار نفری، از جمله مواضع و فعالیت‌های حزب توده در دهه‌های 20و30 شمسی است. فعالیت‌های سیاسی حزب در دهه40 –مقارن با آغاز نهضت اسلامی- به صدور بیانیه و پخش برنامه‌های رادیویی از خارج از کشور محدود می‌شد.

‌موضع حزب در قبال قیام 15خرداد

در برهه‌ای که اعتراضات مردم و روحانیون، به قیام 15خرداد منجر شد، سازمان حزب توده زیر نظارت کامل ساواک قرار داشت. حزب مدت‌ها قبل از آن از صحنه مبارزه با رژیم شاه کنار رفت، تشکیلات خود را به خارج از کشور منتقل کرد و درگیر اختلافات درونی بود. سیاست حزب در قبال شاه تابعی از مواضع مسکو یعنی حفظ روابط با رژیم شاه برای از دست‌ندادن موقعیت‌های اقتصادی در ایران بود؛ از این‌رو هنگامی که در جریان قیام 15خرداد، شوروی رویه‌ای مخالف نهضت اسلامی و در حمایت از شاه در پیش گرفت و این قیام را تظاهرات ضد دولتی محافل ارتجاعی علیه جریان اصلاحات دانست، حزب نیز این حرکت را با عنوان «حرکت فئودال‌ها و روحانیون مرتجع و مخالف اصلاحات» محکوم کرد و حتی ‌‌از ابراز همدردی با شهیدان قیام 15خرداد نیز سر باز زد.

‌طفره از امضا

سند شماره1: اداره یکم عملیات بخش 311- تاریخ: 16/3 /42- موضوع: اقدامات افراد حزب منحله توده: اخیرا افراد حزب توده که بین کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی می‌‌باشند، برای تهیه طومار به منظور تنفر از واقعه 15خردادماه42 و تجاوز اخلالگران به باجه‌های شرکت و آتش‌زدن چند دستگاه اتوبوس شرکت به نخست‌وزیری و پیشگاه شاهنشاه شروع به فعالیت نموده‌اند که کارگران از اظهارنظر و امضاء طومار فوق خودداری نمایند و به افراد خود اعلام نموده‌اند هرگاه مبادرت به امضا نمایند، در صورت تغییر حکومت مدرک زنده‌ای به دست حزب داده شده است و سعی نمایند حتی‌الامکان از امضاء طفره بروند و خودداری نمایند/ نظریه: به مأمور دستور داده شده که افرادی که چنین تصمیمی دارند شناخته و معرفی نمایند/ در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود (شهابی)/ گیرندگان: بایگانی اداره سوم.

‌حمایت گروهی از افراد حزب توده از قیام 15خرداد

سند شماره2- شماره: 1085د- الف بخش 311- تاریخ 18/3/42- موضوع: افکار عمومی (حزب توده): پس از وقایع روز 15/3/42 مأمورین ویژه با افراد جدید و قدیم حزب توده تماس گرفته و درباره پیش‌آمد روز مزبور مباحثه نموده‌اند. افراد فعال فعلی معتقدند زدوخورد و شلوغی روز فوق بسیار خوب بوده و به‌خصوص که نهضت ضد دولتی و شاه را در بر داشته است و اینکه اخلالگران وسایل عمومی از قبیل تلفن، صندوق‌های پستی، گیشه‌های تلفن و اتوبوسرانی را خراب کرده‌اند، ابراز تنفر می‌نمایند. عده‌ای دیگر از افراد فوق برای جلب نظر روحانیون اظهار می‌دارند جانشین شمر و یزید و معاویه که شاه باشد معلوم شد. اینکه دولت دستور تیراندازی داده ابراز تنفر می‌نمایند و بدگویی می‌کنند. درباره اینکه دولت شوروی و خبرگزاری تاس با اصلاحات موافق و رادیو پیک ایران نظر مخالف دارند، اظهار می‌دارند اعضای حزب[به] این کار توجه نداشته و معتقدند هر تظاهری که مخالف دولت شاه باشد با آن موافقند. طبقه کارگران متمایل و فعال حزب معتقدند دستگیری [آیت‌الله]خمینی توسط دولت کار خوبی نبوده و نتیجه نخواهند گرفت و کاری هم از پیش نخواهند برد و این کارها برای آزمایش صورت نگرفته است و مردم از دربار راضی نیستند و دستگاه قابل دوام نیست و برای اثبات ادعای خود دست به شایعه‌سازی زده‌اند. (بین افسران ارتش اختلاف افتاده. چند نفر از افسران کشته شده‌اند) همین دسته اظهار می‌دارند نهضت ضد شاه زیاد شده و دیگر مردم فریب نخواهند خورد و مدعی‌اند دعوت دربار در روز تاسوعا و عاشورا در کاخ گلستان زیاد مورد استقبال مردم قرار نگرفت و وعاظ اسمی از شاه نبردند. فقط یک نفر که گروهبان بود برای شاه دعا کرد/ نظریه: به مأمورین دستور داده شده که خط‌مشی افراد را در این جریانات و بعدها تعیین و گزارش نمایند/ بهره‌برداری شد. در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود. (شهابی)/ گیرندگان: بایگانی. اداره سوم کل سوم.

‌مخالفت اعضای حزب توده با تظاهرات کنندگان

سند شماره3: شماره: 1117- دایره1 بخش311- تاریخ: 20/3/42- موضوع: نظریات افراد حزب منحله توده راجع به تظاهرات اخیر/ در تظاهرات چندروز اخیر برخلاف همیشه که افراد حزب منحله توده از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند، هیچ گونه عکس‌العملی نشان ندادند و نه تنها با متظاهرین همگامی نداشتند، بلکه در بحث‌هایی که هم با مردم در مورد تظاهرکنندگان داشتند، آنان را ‌ طرفدار مالکین بزرگ می‌خواندند و حتی بعضی‌ها آماده بودند که اگر چنانچه متظاهرین پیشرفت و موفقیت حاصل نمایند، بر علیه آنان وارد میدان شوند و البته بودند کسانی از قبیل علی امید و احمد اسکوب که بی‌میل نبودند وارد جریان شده و به اصطلاح خودشان در رأس متظاهرین قرار گرفته و تظاهرات را به نفع شعارهای خود ادامه داده و مسیر و شعار آن را عوض نمایند که البته اینها هم مرد عمل نبودند و بلکه آرزویی بود که هیچ وقت به مرحله عمل نمی‌رسید و بعضی‌ها از قبیل عبیدی حتی از طرفداری نسبی رادیو پیک ایران نیز ناراحت بودند و می‌گفتند اینها واقع‌بین نیستند و از دور دستی به آتش داشتند و از طرز فکر مردم هیچ‌گونه اطلاعی ندارند. پرونده تظاهرات اخیر ضمیمه شود/ کامیاب 21 /3/42 تعداد نسخه: یک نسخه- گیرندگان: اداره دوم کل سوم.

‌چپ و راست‌زدن‌های حزب توده

مهم‌ترین نکته‌ای که از بررسی برخی اسناد مرتبط با موضع افراد وابسته به حزب توده در قبال قیام 15خرداد دریافت می‌شود، عدم یکدستی و هم‌رأیی ایشان نسبت به این جریان است. موافقان به صرف ضد رژیم‌بودن تظاهرات و مطابق این تمثیل که دشمنِ دشمن ما دوست ماست از آن حمایت کردند. اینان حمایت از این قیام را تا جایی پیش بردند که علی‌رغم برخورداری از ایدئولوژی غیرمذهبی حزب، خود را در زمره حامیان روحانیون و امام خمینی وارد و گفتمانی مذهبی را وارد واکنش‌های خود کردند. ناگفته پیداست که این قبیل حمایت‌ها تا جایی که منافع حزب اقتضا می‌کرد و برای کسب اعتبار نزد افکار عمومی و روحانیت صورت می‌گرفت و مطلق نبود. موافقان، این قیام را نهضت ضد شاه دیگری می‌دانستند که باید به جهت اشتراک هدف از آن حمایت شود بدون آنکه نسبت به زمینه‌های آن حساسیتی داشته باشند. مخالفان که تابع منویات شوروی و برخی رهبران خود بودند، کاملا از این جریان کناره‌گیری کردند. اینان حتی آمادگی مقابله و مواجهه رودررو با تظاهرکنندگان یا رخنه در صفوف ایشان برای تغییر جهت اعتراضات به نفع خود را نیز داشتند که ظاهرا عملی نکردند. در نهایت، درگیری‌های درون‌حزبی و اختلافات در سطح رهبران حزب در خارج از کشور و ازدست‌رفتن اعتبار حزب در داخل، مانع از آن شد که هواداران حزب توده در این برهه نسبت به نهضت نوپای اسلامی و قیام 15خرداد موضعی مشخص، یکپارچه و تثبیت‌شده داشته باشند.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه