ارسال به دیگران پرینت

راهی برای پایان تراژدی جنگ یمن

به‌ راهیابی ترامپ به کاخ سفید، از سوی عربستان سعودی به‌مثابه یک فرصت تکرارنشدنی نگریسته شد. مقامات این کشور تصور می‌کردند می‌توانند آنچه را به‌عنوان سیاست‌ منطقه‌ای‌ سال‌ها در ذهن خود می‌پرداختند، به منصه ظهور برسانند.

راهی برای پایان تراژدی جنگ یمن

صباح زنگنه . تحلیلگر خاورمیانه

شرق- به‌ راهیابی ترامپ به کاخ سفید، از سوی عربستان سعودی به‌مثابه یک فرصت تکرارنشدنی نگریسته شد. مقامات این کشور تصور می‌کردند می‌توانند آنچه را به‌عنوان سیاست‌ منطقه‌ای‌ سال‌ها در ذهن خود می‌پرداختند، به منصه ظهور برسانند. ترامپ بارها با الفاظ زشت، از پادشاه و هیئت حاکمه سعودی یاد کرد؛ ولی حکام این کشور به امید آنکه در یمن، لبنان، سوریه و عراق از حمایت ایالات متحده بهره‌مند شوند، از کنار این توهین‌ها گذشتند. در دوره رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، حکام سعودی تحت فشار بودند تا از سیاست‌های مخرب منطقه‌‌ای دست برداشته و با ایران به دلیل اهمیت و ثبات‌بخشی در منطقه، به تفاهم برسند. مسائل حقوق‌بشری در داخل عربستان نیز مسئله دیگری بود که اوباما و تیم دموکرات‌ها به آن معترض بودند. حمله سعودی‌ها به یمن نیز از‌ جمله موضوعاتی بود که در شش سال گذشته، محل بحث و چالش جهانی بوده؛ اما به‌ویژه پس از روی‌کارآمدن ترامپ و قراردادهای میلیاردی فروش سلاح به سعودی‌ها، این مسئله در سطح جهانی با فشار آمریکا، بلاموضوع شده است. نزدیکی به رژیم صهیونیستی نیز در همین راستا قابل ارزیابی است و از اهداف پنهان رئیس‌جمهور ایالات متحده است. با‌این‌حال معادلات منطقه‌ای، خود را به تطابق با بازیگران فرامنطقه‌‌ای تحمیل کرده و ریاض در پی تداوم مقاومت در یمن و البته تهدید مستقیم خاک خود با موشک‌های ارتش یمن و کمیته‌های مردمی، ناچار به اعلام علاقه‌مندی به آتش‌بس شده است که نمونه آن را هفته گذشته شاهد بودیم. اگرچه هر بار این هواپیماهای تحت سیطره رژیم سعودی بوده که بار دیگر مناطق مختلف یمن را بمباران کرده و ناقض آتش‌بس پیشنهادی خود بوده است. سیاست خارجی عربستان در مقایسه با دوره‌های قبل دارای تفاوت‌هایی است که مسائل داخلی و بین‌المللی در آن دخیل بوده است. رفتارهای توسعه‌طلبانه، تهاجمی و گستردگی ارتباط با جهان خارج، از شرق ‌‌تا غرب، از‌جمله این مؤلفه‌هاست. سقوط رژیم صدام در عراق برای سعودی‌ها بسیار گران تمام شد و آنان تلاش کردند با آسیب به حاکمیت سوریه، این ناکامی را جبران کنند که با جریان مقاومت منطقه مواجه شدند و گشودن جبهه یمن را باید در راستای فرافکنی این ناکامی‌ها ارزیابی کرد. به این مسئله، اختلافات شدید داخلی در خاندان آل‌سعود را نیز باید افزود که سبب خستگی دولت‌های غربی از تمام‌نشدن اشتباهات سعودی‌ها شده است. عربستان به‌عنوان اولین صادرکننده نفت در منطقه، اهمیت بالایی برای ایالات متحده دارد تا درآمدهای نفتی به‌ صورت دلار در بانک آمریکایی پس‌انداز شود. دموکرات‌ها در دوران خود تلاش کردند سعودی‌ها را به‌ تغییر در فضای بسته داخلی خود تشویق کرده و در دوران جمهوری‌خواهان سیاست فروش اسلحه و تأمین منافع نفتی آمریکاست که اولویت دارد. دیگر بازیگران منطقه مانند ایران و البته انصارالله یمن در سال‌های گذشته بارها تأکید کرده‌اند یمن راه‌حل نظامی ندارد و به نظر می‌رسد آسیب‌های اخیر در فضای نظامی به عربستان و فرسودگی ناشی از این جنگ در کنار سقوط آزاد بهای نفت، ادامه تنش‌آفرینی برای سعودی‌ها را دشوار کرده باشد. فضای منطقه‌‌ای و جهانی، برای پذیرش آتش‌بس مهیاست و این عربستان است که باید پای خود را از باتلاق یمن بیرون بکشد. 

ترامپ با وجود حمایت‌های لفظی، علاقه‌‌ای به حضور فیزیکی و مداخله مستقیم در نبرد یمن ندارد و البته به جز نگاه‌کردن به این صحنه به‌عنوان محل فروش سلاح، در بخش فرماندهی عملیات به عربستان کمک می‌کند و از شواهد بر‌می‌آید که نتوانسته گره کور عربستان در جنگ یمن را بگشاید. حالا به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها هم درباره ادامه این جنگ بی‌حاصل فرسایشی ناامید بوده و بحران کرونا نیز جهان را در فاز دیگری قرار داده است. باید دید این بار مسئله آتش‌بس در یمن، به پایان یک جنایت چند‌ساله در حق اطفال و زنان و مردان غیر‌نظامی یمنی کمک خواهد کرد؟

 

 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه