۵۵آنلاین :
بهاره رهنما که بهتازگي با نمايش «راهپله» به نويسندگي و کارگرداني سپيده ميرحسيني در پرديس تئاتر شهرزاد روي صحنه بوده است و نقش زني بهنام «مهسا» را ايفا ميکرد که دچار گمگشتي در دنياي مدرن شده بود، درباره تجربه حضور در اين نمايش به مهر گفت: اين نمايش اولين تجربه سپيده ميرحسيني در زمينه کارگرداني تئاتر است و من اواخر اجرا متوجه شدم او در هنگام نگارش نمايشنامه نقش مهسا را براي من نوشته است و اين موضوع برايم جالب بود. جنس بازي من بهگونهاي است که وقتي نويسندهاي از ابتداي نوشتن به بازيام فکر کرده جواب بهتري گرفته است چون در اين حالت نقش به قامت تواناييهاي من دوخته ميشود. وي درباره شباهتهاي موجود در اين متن به نمايشنامههاي خودش اظهارکرد: جالب است که خيلي از کساني که با متنهاي من آشنا بودند، پس از اجرا تصور ميکردند متن اين کار نوشته من است، دنياي من و خانم ميرحسيني شباهتهاي زيادي دارد. رهنما درباره بهروزبودن نمايشنامه بيان کرد: در جهان معاصر با نگاه فراجنسيتي ميتوان آدمهايي را ديد که عميقا دچار مفهوم گمگشتگي هستند. جهان مدرن خيلي آدمها را سردرگم کرده است چون زودتر از موعد بسياري از چيزها را به ما داده و شايد ما با اين سرعت نتوانستيم با اين داشتهها ارتباط درستي برقرار کنيم. در اين نمايش نيز لايههاي پنهان شخصيتها و مخصوصا کاراکتر مهسا بهدرستي مطرح ميشود که از جمله دغدغههاي مورد علاقه من است. اين بازيگر ارتباط مخاطبان با نمايش «راهپله» را با وجود آلودگي هواي شهر در مقطعي که نمايش به صحنه ميرفت مناسب ارزيابي کرد و درباره همکارياش با کاوه آفاق توضيح داد: کاوه آفاق بسيار آدم باهوشي است و آتيه خوبي را در بازيگري برايش ميبينم چون بازيگري را جدا از اينکه خواننده است دوست دارد و اين نکته مهمي محسوب ميشود. اما طبيعتا اگر تمرين بيشتري داشتيم اتفاق بهتري براي نقش کاوه آفاق ميافتاد، زيرا وي خيلي دير به گروه ما پيوست و فرصت تمرين کمي داشت اما در کليت تربيت صحنهاي دارد و بهلحاظ همدلي و کار گروهي حرفهاي عمل کرد و اميدوارم در سالهاي آتي در بازيگري به موفقيت برسد. بازيگر نمايش «شاهلير» درباره گزيدهکارياش در عرصه سينما در چند سال اخير بيان کرد: در سينما تمرکزم را روي بازي در کار کودک و فيلمهايي که باعث خوشحالي مردم ميشوند، گذاشتهام چون معتقدم سينماي کودک نداريم و ديگر اينکه فکر ميکنم يکي از رسالتهاي هر کمديني در جهان اين است که مردم کشورش را خوشحال کند. وي ادامه داد: معمولا در تئاتر در نقشهاي درام بازي دارم و به همين دليل در سينما ترجيح ميدهم در فضاي کمدي که در اين سالها تجربهاش را بهدست آوردهام، کار کنم. البته فعاليت در زمينه ادبيات و شرکت تبليغاتي که دارم باعث شده تا گزيدهکار شوم اما همچنان تئاتر برايم جاي اصلي است.
افراد سينمايي مرا تئاتري ميدانند
رهنما خطکشي بين هنرمندان سينما و تئاتر را رد کرد و افزود: هرگز اين موضوع را قبول ندارم شايد چون خودم اين شانس را داشتهام که در 10 سال اولي که کارم را در سينما شروع کردم، بازيگري در تئاتر را نيز به شکل موازي شروع کرده و ادامه دهم. من اين شانس را داشتم که هميشه از طرف جامعه تئاتر به عنوان آدم تئاتري شناخته شوم و حتي در سينما بيشتر من را يک آدم تئاتري ميدانند تا يک سينمايي. اين بازيگر يادآور شد: خطکشي بين هنرمندان را قبول ندارم چون بهنظرم هرکسي ميتواند تواناييهايش را اثبات کند به همين دليل از حضور فردي مثل سپيده ميرحسيني در تئاتر که تجربه چندين کارگرداني در حوزه تصوير را دارد، استقبال ميکنم. معتقدم در هر عرصهاي ماندگاري مهم است و آدمي که بايد برود ميرود. آدمهاي در سينما داشتيم که در يکسال در 4 فيلم بازي کردند اما الان اصلا وجود ندارند. در اين کار ماندگاري شرط است و نه صرف ورود به آن. رهنما در ارتباط با کارگرداني سريال «دورهمي دختران صفويه» به نويسندگي اصغر عبداللهي که قرار بود براي شبکه نمايشي خانگي در سالجاري بسازد، بيان کرد: اسپانسر کار امسال از لحاظ مالي نتوانست همراه ما باشد و من ترجيح ميدهم براي اولين کار تصويريام اسپانسر مستقل داشته باشم تا با فراغبال کارگرداني کنم. نمايشنامه جديدم به اسم «پاي به جاده زدن» را نيز قصد دارم با عنوان جديد «شهرزادها» روي صحنه ببرم. البته اولويتم براي کارگرداني هر 2 اين کارها بستگي به سرمايهگذار دارد. البته نمايش «شهرزادها» در ورژن اوليه ويژه بانوان اجرا ميشود و بايد با سالن خاصي که اين ويژگي را داشته باشد، قرارداد ببندم. اين بازيگر که با کارگرداني مستند «صدام کن مامان» در اين دوره از برگزاري جشنواره «سينماحقيقت» شرکت داشت از تقاضاي حضور اين مستند در سيوهشتمين جشنواره جهاني فيلم فجر در سال 99 و پس آن اکران عمومي اين فيلم خبر داد.رهنما همچنين درباره واکنش نشان دادن به شهادت سردار سپهبد قاسم سليماني و ابراز تاسف از اين ترور ناجوانمردانه در فضاي مجازي توضيح داد: من حاجقاسم سليماني را بهعنوان يک استراتژيست که با آگاهي نظامي باعث شد سالها از مرزهاي کشور محافظت شود، دوست دارم. من بچه دهه 50 هستم و بهخوبي معناي تجاوز و فجايعي را که جنگ در جامعه رقم ميزند، ميدانم. من حتي بيشتر از هم نسلان خودم آبادان و خرمشهر را به ياد دارم و تهديد داعش را بيشتر از آنها حس ميکردم چون اتفاقاتي را که در خرمشهر و نقاط مرزي افتاد و باعث از هم پاشيدن خانوادههاي بسياري شد از نزديک ديدم و از حاجقاسم سليماني بهعنوان قهرماني که سالها زندگياش را در جنگ گذاشت و پس از آن نيز با استراتژي از مرزهاي کشورش دفاع کرد حمايت کردم و اين حمايت عقيده شخصيام بود. وي در پايان صحبتهايش تاکيد کرد: من هميشه با قلبم جلو رفتهام و اعتقاد به رشادتهاي سردار سليماني اعتقاد شخصيام است. براي آدمهاي ديگري که اعتقاد ديگري دارند نيز ارزش قائل هستم ولي بهنظرم ما کمي فراموشکار و بيانصاف شدهايم و نميدانيم خطر داعش تازه از بيخ گوشمان گذشته و نميدانيم استراتژي رفع خطر داعش از ايران از مغز اين انسان بود. ممکن است مردم از شرايط داخلي ناراضي باشند و من هم در بسياري موارد با آنها هم عقيدهام اما بهنظرم نبايد با دانش سياسي اندک خودمان دست به قضاوت بزنيم.
منبع : آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید