ارسال به دیگران پرینت

بررسی روند رو به رشد انتشار نسخه غیرقانونی فیلم ها در گفت و گو با علیرضا داوودنژاد

در ماه های اخیر بازار قاچاق فیلم های سینمای ایران به شدت داغ شده و کار به جایی رسیده که با برنامه اکران رقابت هم می کند. کمتر فیلمی است که روی پرده برود و با استقبال مخاطب مواجه شود و نسخه غیرقانونی آن در سایت های دانلود فیلم در دسترس قرار نگیرد. فیلم هایی مثل «خانه پدری»، «متری شیش ونیم» و «تگزاس» همزمان با اکران به بازار سیاه آمده اند و فیلم های دیگر از جمله «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل شد» و «قصر شیرین» قبل از ورود به شبکه نمایش خانگی. یکی دو روزی است که نسخه غیرقانونی سه فیلم مهم امسال یعنی «خانه پدری»، «قصر شیرین» و «شبی که ماه کامل شد» در فاصله زمانی کوتاه به بازار قاچاق آمده است. به همین بهانه با علیرضا داوودنژاد درباره زمینه ها و دلایل این اتفاق گفت وگو کرده ایم.

بررسی روند رو به رشد انتشار نسخه غیرقانونی فیلم ها در گفت و گو با علیرضا داوودنژاد

۵۵آنلاین :

همیشه نسبت به پیامد پدیده قاچاق فیلم هشدار داده اید اما با وجود کمیته ستاد صیانت و مبارزه با تکثیر و عرضه غیرمجاز آثار سینمایی و سمعی و بصری همچنان شاهد توزیع غیرقانونی فیلم ها هستیم. به نظر شما منشا و عامل اصلی ورود نسخه قاچاق فیلم به بازار چیست؟

از دهه ها قبل حرکتی علیه سینماهای ملی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا شروع شد که هدف آن نابودی این سینماها و جایگزین کردن فیلم های وارداتی به جای تولیدات داخلی بود. چرا که اگر ملتی سینما داشته باشد یعنی آن ملت خوب می بیند، خوب می شنود، از مناسبات انسانی سردر می آورد، روایات فردی و جمعی و تاریخی را می فهمد و خلاصه چشم و گوشش باز می شود و به آسانی تن به فریب و استثمار و استعمار نمی دهد. در یک مقطع زمانی کشورهای افغانستان، پاکستان، سوریه، مصر و مراکش و شمال آفریقا همه سینما داشتند و کم و بیش نشانه های دانایی سینمایی در محصولات آنها پدیدار می شد و معمولا ملت ها محصولات داخلی خودشان را که به زندگی خودشان مربوط می شد به محصولات وارداتی ترجیح می دادند. اما الان مدت هاست که تقریبا سینماهای ملی شان نابود شده و جملگی به بازار انبوه فیلم های وارداتی بدل شده اند. به نظر من رونق گرفتن بازار سیاه سرقت و قاچاق و تکثیر و توزیع غیرقانونی فیلم در سینمای ایران طی دهه های اخیر هم در ادامه همان حرکت است؛ حذف سینمای بومی و ملی و جایگزین شدن آن با محصولات وارداتی. حذف سینمای ملی هم با تکیه بر دو رویکرد صورت می گیرد؛ سانسور و ناامنی بازار. مثلا سانسور و ناامنی بازار عرضه و نمایش باعث می شود سینمایی محلی و بومی مثل سینمای ایران از سویی ارتباطش را با زندگی که در جامعه ایرانی در جریان است از دست بدهد و قطع رابطه سینمای ایران با زندگی ایرانی خواه ناخواه راه حضور سینمای ایرانی در زندگی ایرانی را هم می بندد؛ مخصوصا که از سوی دیگر بازار سیاه امکان تماس مستقیم و شفاف جریان تولید فیلم را با انبوه مخاطبان از بین می برد و دریافت سفارش و سرمایه از آنها را ناممکن می کند. وقتی زندگی ایرانی از سینمای ایرانی رخت بربست و امکان دریافت بازخورد و سرمایه از انواع مخاطبان داخلی مخدوش شد معلوم است که به آرامی سینمای ایران هم از زندگی ایرانی رخت بر می بندد و جای آن را محصولات وارداتی می گیرد. من معتقدم آنهایی که بانی جریان قاچاق و سرقت فیلم های ایرانی هستند دغدغه شان فقط نفع مالی نیست بلکه در اصل به دنبال ضربه زدن به سینمای ملی در ایران هستند.

نکته عجیب اینکه قاچاق فیلم ها در شش ماهه اول امسال شدت گرفته است.

بله؛ من که به شهرستان ها رفت وآمد دارم و اغلب فیلم می خرم تا به حال یک دی وی دی اورجینال به دستم نرسیده و هرچه دیده ام نسخه قاچاق بوده است. سال های سال است که معمول شده ده ها برابر نسخه اصلی، دی وی دی قاچاق تکثیر و توزیع می شود. تا یکی دو سال پیش حداقل صبر می کردند نسخه نمایش خانگی وارد بازار شود و بعد قاچاق کنند، اما الان رودربایستی را کنار گذاشته اند و سعی می کنند هر فیلمی را که روی پرده اکران است به نحوی بدزدند و بعد هم تکثیر و توزیع کنند. هفت هشت فیلم را در یک سی دی «چندرغاز» می فروشند.

نتیجه آن چیزی نیست جز به تاراج رفتن سرمایه فیلمسازان و ایجاد ناامنی بازار برای آثار سینمایی.

بله و در نهایت رابطه سینمای ایران با مخاطب ایرانی بتدریج قطع می شود و وقتی این اتفاق بیفتد فیلمساز دیگر نمی تواند از مخاطبش در سراسر کشور نه سفارش بگیرد و نه سرمایه؛ چون هزینه ای که مردم پرداخت می کنند به جیب بازار سیاه می رسد و نه به دست تولیدکننده و صاحب فیلم. به این ترتیب رابطه تولیدکننده با مجموعه مخاطبانش ضعیف می شود؛ چرا که بازخوردی دریافت نمی کند و نمی داند چه فیلمی با چه کیفیتی برای کدام دسته از مخاطبان جالب بوده است. فیلم ها بازگشت سرمایه ندارند و جریان تولید ضعیف می شود، در نهایت بازارهای سینمایی یعنی بازاری که در آن انواع فیلم برای انواع مخاطب تولید می شود از بین می رود. البته با تزریق مالی حاشیه ای، سینما می تواند ظاهرا سرپا بماند ولی فقط نوع خاصی از سینما که سینمایی صرفا سفارشی و کلیشه ای و مقلد است و اثر چندانی از ذوق و سلیقه و ارزش های فرهنگی وهنری و سینمایی در آنها نمی توان یافت و سینمای واقعی که از جامعه و مردم الهام می گیرد و رنگ و بوی بومی و ملی دارد از بین می رود. اگر سرمایه های تزریقی هم کنار بکشند یکهو سینما فرو می ریزد بنابراین شیوه ای که برای اضمحلال سینمای ملی در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا در پیش گرفتند و نهایتا واردات فیلم را جایگزین تولید کردند در کشور ما هم یک بار دیگر پا گرفته و می کوشد از منظومه تولید و تهیه و توزیع و نمایش فیلم تولید را حذف و واردات را جایگزین آن کند. ملت ایران این همه هزینه سنگین برای حفظ استقلال کشور پرداخت می کنند تا ایران مستقل از کشورهای دیگر برای خودش کسی باشد اما می بینیم که جریان های سوء استفاده چی با تقویت سانسور و دامن زدن به ناامنی، عملا بازار کالاهای فرهنگی از جمله بازار سینما را به نفع محصولات وارداتی رسمی و غیررسمی به سمت زوال و نابودی می کشانند.

به نظر شما چه اتفاقی باعث شده که در شش ماهه اول سال شاهد این میزان رونق بازار قاچاق فیلم ها باشیم و صاحبان تمام فیلم ها احساس امنیت شغلی شان را از دست بدهند؟

تمام اهالی سینما و صنف های مختلف یک سال است که نامه می نویسند و بیانیه می دهند که امنیت بازار می خواهیم، امنیت شغلی می خواهیم. اما هیچ واکنش مثبت و سازنده ای وجود ندارد. عجیب تر اینکه موسسه رسانه های تصویری که مهم ترین وظیفه اش حمایت از تولید داخلی و مبارزه با بازار سیاه و بازار قاچاق فیلم بود هم منحل شده است. چرا این موسسه به عنوان تنها سنگر مدافع سینمای ایران باید منحل و سینما این گونه بی دفاع شود. به نظر می رسد که مدیران کشور دغدغه چندانی برای تولید داخلی و کیفیت تولید داخلی و رونق و اعتلای آن ندارند. فضای تلویزیون، اینترنت و دی وی دی ها در اختیار واردات سینمایی است. فضای سمعی و بصری کل کشور تقریبا توسط محصولات وارداتی فتح شده و تولیدکننده داخلی زیر فشار و ناامنی است.

پیشنهاد کاربردی شما برای ایجاد مانعی در مسیر قاچاق فیلم چیست؟

گسترش فضای vodها با زیرساخت قوی و اینترنت پرسرعت و کم هزینه و قراردادن آن در اختیار جریان تولید داخلی؛ به شکلی که بتواند بدون دخالت بازار سیاه و کمپانی های انحصاری با مخاطبان خود در سراسر کشور ارتباط بر قرار کند و ضمن دریافت بازخورد، از آنها سفارش و سرمایه بگیرد. چاره کار سینمای ما همین نکته است. حذف دی وی دی و کاهش امکان دانلود به زوال بازار سیاه و تامین امنیت برای جریان تولید می انجامد و زمینه پا گرفتن تعاونی های تولیدی و خدماتی را فراهم می آورد. vod مساوی است با امکان مشارکت ملی نیروهای خوش قریحه و متخصص و خلاق برای حفظ ابتکار عمل در بازار کالاهای فرهنگی و بازگرداندن بازارهای از دست رفته به دامان تولید داخلی. چه کسی از این حرکت ضرر می بیند؟

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه