۵۵آنلاین :
نوشین اسدی| آلن لیختمن، پروفسور آمریکایی در واشینگتن دیسی یکی از پیشگویان انتخابات آمریکاست که پیش از این، پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا را درست پیشبینی کرده بود. او با بهکارگیری فرمول ابداعی خود که نتیجه بیش از سه دهه تحقیق روی نظام انتخاباتی آمریکاست، چهلوپنجمین رئیسجمهوری این کشور را پیشگویی کرده بود. لیختمن بهطور کامل در کتاب «پیشبینی رئیسجمهوری بعدی: کلیدهای ورود به کاخسفید ٢٠١٦» را شرح داده است. او در اواخر ماه سپتامبر سال ٢٠١٦ اعلام کرد مایک پنس تنها شخصی است که ترامپ به او اعتماد دارد و بدونشک بهعنوان معاون اول او انتخاب خواهد شد. لیختمن استیضاح ترامپ را نیز در همان سال پیشبینی کرد. او در آن زمان در پیشگویی جدیدش درباره ترامپ به ایندیپندنت گفته بود: «بسیاری از مردم آمریکا او را بهعنوان رئیسجمهوری جدید نمیخواهند، چراکه غیرقابل پیشبینی است. البته پنس از نظر مخالفان ترامپ تأیید شده است و مردم او را دوست دارند. او جمهوریخواهی محافظهکار و از قابلیت بالایی برای کنترل حزب جمهوریخواه برخوردار است. من مطمئن هستم ترامپ با به خطر انداختن امنیت ملی آمریکا یا سوءاستفاده از شرایط اقتصادی به نفع خودش بهانه لازم برای استیضاح را میدهد. لیختمن از سال ١٩٨٦ تمامی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را درست پیشبینی کرده است. روزنامه واشنگتن پست درباره پیشبینیهایش با او گفتوگویی کرده است. که ترجمه آن را میخوانید
درنهایت پیشبینی شما درست از آب درآمد و ترامپ استیضاح میشود. اعتراف میکنم زمانی که شما این پیشبینی را مطرح کردید، من شخصا باور نکردم و معتقدم بودم قصد دارید جلب توجه کنید. آیا دیگران هم مثل من فکر میکردند؟ من همان زمان که پیروزی ترامپ را در انتخابات سال ٢٠١٦ پیشبینی کردم، این را هم مطرح کردم که او استیضاح خواهد شد. درواقع من این پیشبینی را در سپتامبر سال ٢٠١٦ مطرحکردم. میخواهید باور کنید یا نه، بعد از انتخابات سال٢٠١٦ یادداشتی دریافت کردم که در آن نوشته شده بود: «تبریک میگوییم دکتر. شما درست میگفتید» و امضای دونالد ترامپ پای آن بود. یادداشت را به کجا ارسال کرده بود؟ به خانهام. البته از آنجایی که ترامپ روزنامه نمیخواند، حتما بخش بعدی پیشبینیام را که در مورد استیضاح او بود، نخوانده است. واقعا تراژدی است؟ بله، تا حدودی. خیلیها به من مراجعه میکنند و میگویند دکتر واقعا چطور درست پیشبینی میکنی. چطور توانستی استیضاح ترامپ را سهسال پیش پیشبینی کنی؟ واقعیت این است که من فرمول مشخصی برای این کار ندارم. اما تمام دوران کاری ترامپ را به دقت مطالعه و کمپین انتخاباتیاش را بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم این رئیسجمهوری از آنهایی است که هیچ احترامی برای قانون قائل نیست و اهمیتی به حقیقت نمیدهد. او کسی است که همه زندگیاش را صرف خودخواهیهایش کرده و همیشه سعی داشته فقط به خودش اهمیت بدهد، حتی گاهی در این مسیر دیگران را هم قربانی کرده است. ترامپ آدمی است که برای هیچکدام از کارهایش پاسخگو نیست و مسئولیت کارهایش را نمیپذیرد. او ابایی از تضیع حقوق اقلیتها ندارد، در دوران کاریاش مهاجران غیرقانونی را به استخدام درآورده بود و آنها را استثمار میکرد. او هیچ مسئولیتی در قبال دو بار ورشکستهشدنش قبول نکرد. ترامپ حتی ابایی از دروغپردازی درباره محل تولد باراک اوباما نداشت. وقتی دیدم او چقدر سعیمیکند در کمپین انتخاباتیاش به روسیه نزدیک شود، به این نتیجه رسیدم این رفتارها دقیقا همان رفتارهایی است که میتواند رئیسجمهوری را به ورطه استیضاح بکشاند. ترامپ هیچ تمایلی به تغییر رفتارهای خود نشان نداد، حتی زمانی که رئیسجمهوری شد نیز به این رفتارها ادامه داد. تصمیم شما مبنی بر اعلام پیشبینی استیضاح ترامپ، تصمیمی سرنوشتساز بود؟ خیر. به هیچ وجه. منظورم این است که برای فردی مثل شما که مورخی شناختهشده هستید، اعلام چنین پیشبینی ریسکی بزرگ بود. در آن زمان شما نمیدانستید کنگره آمریکا در دستان کدام حزب قرار خواهد گرفت، چراکه انتخابات سال ٢٠١٨ هم در پیش بود. اگر میخواهید نامتان بهعنوان کسی که وقایع را پیشبینی میکند، ثبت شود، باید کمی ریسکپذیر باشید، در غیراینصورت کاری که میکنید تنها اعلام چند پیشبینی ساده است، بنابراین کسی به شما و حرفتان اهمیتی نخواهد داد. برای مثال سال١٩٨٨ وقتی مایکل دوکاکیش در مبارزه انتخاباتی با جورج بوش ١٨ امتیاز جلو بود، من پیشبینی کردم بوش پیروز مبارزه خواهد شد. در آن زمان خیلیها به من حمله و مسخرهام کردند. خیلیها برای رئیس دانشگاه نامه نوشتند و گفتند چرا این آدم را استخدام کردهاید؟ خیلیها از من میپرسیدند کدام دانشگاهی به من مدرک داده است. اما من به اعلام پیشبینیهای ریسکی عادت دارم. البته در این پیشبینیها خیلی از فاکتورها را در نظر میگیرم. در آن زمان معتقد بودم دموکراتها در انتخابات میاندورهای کنگره را در اختیار میگیرند، چراکه در سالیان اخیر برای حزبی که کاخسفید را در اختیار دارد، معمولا انتخابات میاندورهای موفقیتآمیز نبوده است. البته با شما موافقم که در آن زمان هم خیلی از فاکتورها سیال بود، اما آن پیشبینی خیلی ریسکی بود. شما در کتابتان به نام «پروندهای برای استیضاح» برخی موارد را علیه ترامپ مطرح و به رفتارهایی که مبنای استیضاح قرار گرفته است، اشاره میکنید. البته این کتاب با انتقاداتی مواجه شد. برخی از استادان حقوق از شما انتقاد کردند رفتارهایی که فهرست کردهاید آنقدر بار حقوقی ندارد که بتوان رئیسجمهوری را استیضاح کرد. بله، مباحثه خوبی با این دوستان داشتم. البته من هم موافقم که دلایل شما در حقیقت برای استیضاح ترامپ کافی نیست. منظورم این است که بسیاری انتظار دارند ترامپ به دلایل نظری مانند خروج از معاهده پاریس استیضاح شود، اما میبینیم اینطور نشده است. بنابراین آیا منصفانه است اگر بگوییم شما پیشبینیتان در اینباره درست بود، اما دلایلی که ارایه کردید، غلط بود؟ مهمترین دلیل برای استیضاح ترامپ این است که او نجات بشریت را به خطر انداخته است. او نهتنها مانع نجات بشریت شده بلکه بشریت را در مهلکه انداخته است. زمانی که همه دانشمندان جهان درباره خطر تغییرات آب و هوایی هشدار میدهند و صراحتا اعلام میکنند بشر در آستانه خطر نابودی و انقراض است، ترامپ از معاهده پاریس خارج میشود. فکر میکنم این کار ترامپ جنایت علیه بشریت است و او باید به دلیل این جرم استیضاح شود. او حتی باید در دادگاه بینالمللی محاکمه شود. اما همانطور که ریچارد نیکسون به دلیل جرمهای بزرگتر نظیر راه انداختن جنگی غیرقانونی-که ١٠٠هزار نفر را در کامبوج به کشتن داد- استیضاح نشد، فکر نمیکردم ترامپ هم برای خروج از معاهده پاریس استیضاح شود. این را هم در نظر بگیرید که نمیتوانم وقایع اوکراین را پیشبینی کنم، اما ویژگیهایی که در کتابم تشریح کردم دقیقا همان ویژگیهایی بود که موجب شد ترامپ افتضاح اوکراینگیت را بهبار آورد. همین ویژگیها بود که موجب شد ترامپ آنگونه به رئیسجمهوری اوکراین فشار آورد و به نوعی به او رشوه بدهد. نکته دیگر این است که باید از خودتان بپرسید چه کسی از تنش میان آمریکا و اوکراین منتفع میشود؟ مسلما روسها. چه کسی از سیاستهای افتضاح ترامپ در سوریه منتفع میشود؟ روسها. بنابراین تصور میکنم نکاتی که در کتابم آوردهام اگرچه خیلی در مورد وقایع دقیق نیست، اما مسلما در تشریح و تفسیر وقایع به کار میآید. چه شد که به پیشبینی وقایع روی آوردید؟ اول از همه باید بگویم مورخان کارشان پیشبینی نیست. معمولا مورخان درباره گذشته مینویسند؛ درباره کسانی که مردهاند و وقایعی که رخ داده است. آنها در اینباره معمولا هیچ ریسکی نمیکنند. در سال ١٩٧٣ که مدرک دکترایم را از دانشگاه هاروارد گرفتم اصلا به فکر پیشبینی وقایع جهان نبودم. روزها، هفتهها، ماهها و سالها در کتابخانهها و آرشیوها جستوجو کردم و خواندم تا به یک جهانبینی بر مبنای اسناد، موارد و ویژگیها برسم. خیلی تصادفی در مسیر پیشبینی قرار گرفتم. در سال ١٩٨١ با یکی از استادان میهمان در دانشگاه ملاقات کردم. نامش ولادیمیر کیلیس بروک بود. او از دانشمندان برجسته در زمینه پیشبینی زلزله محسوب میشد. در زمینه پیشبینیهای سیاسی شروع به فعالیت کردیم. ما تحولات کاخ سفید را از سال ١٨٦٠ تا ١٩٨٠ به دقت مطالعه کردیم و با استفاده از روشهای مرسوم در پیشبینی زلزله به الگویی برای کاخ سفید رسیدیم که ١٣ فاکتور داشت. با استفاده از این ١٣ فاکتور قادر بودیم پیروزی یا شکست در انتخابات ریاستجمهوری را پیشبینی کنیم. درواقع نکته کلیدی در الگوی ما مفهومسازی پدیده انتخابات ریاستجمهوری بر مبنای اصطلاحات ژئوفیزیکی بود؛ برای مثال براساس مدل ما، ثبات حزبی عاملی است که میتواند موجب پیروزی حزب در انتخابات ریاستجمهوری شود و زلزله وقتی رخ میدهد که آنها ببازند. الگوی ١٣ فاکتوری ما به هیچوجه تصادفی نیست بلکه براساس این طرح انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اساسا به فراز و نشیبها، نقاط قوت و ضعف، عملکرد و قوت احزاب بستگی دارد. فاکتور شانس در الگوی شما چه جایگاهی دارد. بعد از انتخابات سال ٢٠١٦ شانس پیروزی کاندیداها بحثهای زیادی در جامعه آمریکا ایجاد کرد؛ مثلا اینکه کسی بگوید ترامپ ٣٣درصد شانس پیروزی دارد به چه معناست؟ سیستم و الگوی من ربطی به نظرسنجی ندارد. نظرسنجی پیشبینی نمیکند، چون نظرسنجیها همه درحال تغییر است. اتفاقا به همین دلیل بود که در انتخابات سال ٢٠١٦ بسیاری از نظرسنجیها اشتباه از آب درآمد. الگوی من براساس این تئوری است که انتخابات ریاستجمهوری آمریکا واقعا چطور عمل میکند و ساختارش چگونه است. علاوه بر این، برخلاف بسیاری از الگوها، من در کنار همه آن ١٣ فاکتور رخدادهایی را آوردهام که باید رخ دهد تا فاکتورها عملکرد و کارکرد داشته باشد. درواقع با استفاده از الگوی من، میتوان درک بهتری از ساختار کمپینهای انتخاباتی به دست آورد. پس درباره جیمز کومی چه میگویید؟ خیلیها میگویند اگر جیمز کومی مسأله ایمیلهای هیلاری کلینتون را در هفته آخر کمپین مطرح نکرده بود حالا ترامپ پیروز انتخابات نبود. کومی هم در آن زمان پیشبینی کرده بود این مسأله به ضرر کلینتون تمام خواهد شد. وقتی به اطلاعات غلطانداز توجه میکنید به نتایج غلط میرسید. اینکه توانستم قبل از کومی نتیجه را پیشبینی کنم خیلی چیزها را واضح میکند. بگذارید مثالی برایتان بزنم. میت رامنی در مبارزات انتخاباتی سال ٢٠١٢ شکست خورد؛ درحالیکه خیلیها بعد از عملکرد خوب رامنی در مناظره نخست با اوباما معتقد بودند او انتخابات را میبرد. بعد از انتخابات خیلی تحلیل کردند که دلیل باخت رامنی این بود که بیش از حد محافظهکار بود و باید کمی میانهروتر رفتار میکرد. برخی دیگر هم گفتند که اطلاعات نشان میداد رامنی به این دلیل باخت که به اندازه کافی محافظهکار نبود و نتوانست کمپ محافظهکاران آمریکا را به حرکت درآورد. یعنی در طول مبارزات انتخاباتی ممکن نیست جهت تحولات بسته به شانس عوض شود؟ مثلا ممکن است یکی از طرفین ترور شود. ببیند! من خدا نیستم. نمیتوانم اینها را پیشبینی کنم. گوی بلورین هم ندارم. پیشبینیهای من مبتنی بر تاریخ است. آنچه میتوانم بگویم این است که این الگو براساس تجارب ٢٢٠سال کار و آزمون و خطا بنا شده و ما ٣٦سال است آن را آزمودهایم و درست عمل کرده است. مسلما ممکن است در این میان اتفاقاتی نظیر آنچه شما گفتید رخ دهد و جهت تحولات را عوض کند. برای انتخابات سال ٢٠٢٠ پیشبینی نکردهاید؟ هنوز خیر. درباره استیضاح چطور؛ فکر میکنید این مسأله بر نتایج انتخابات ٢٠٢٠ اثرگذار است؟ مسلما؛ در الگویم فاکتوری به نام «رسوایی» دارم. اینکه دموکراتها بگویند دونالد ترامپ سومین رئیسجمهوری در تاریخ آمریکاست که استیضاح شده، خیلی در انتخابات به آنها کمک خواهد کرد. شکستها در سیاست خارجی نظیر سوریه نیز بسیار مهم است. اقتصاد نیز مهم است. آیا چهرهای کاریزماتیک نظیر اوباما در مبارزات انتخاباتی نقش ایفا خواهد کرد؟ اینها فاکتورهای مهمی است.
منبع : شهروند
دیدگاه تان را بنویسید