۵۵آنلاین :
جوانی، با مطرح شدن این کلمه اولین تصویری که در ذهن هر شخصی نقش می بندد و اولین کلماتی که در ناخودآگاه انسان ایجاد میشود، نشات گرفته از دوره اوج هر انسانی در طول زندگانی اش است، دورهای که در آن استعدادهای انسان به اوج شکوفایی میرسد و آینده خود و جامعه خود را می سازد و فرد بدون خستگی ناپذیری برای رسیدن به امیال و آرزوهایش تلاش می کند، جوانی از جمله فرصت هایی در زندگی است که اندیشمندان و سیاستمداران درحوزههای فکری و کاری خود بهای ویژه ای به آن دادهاند ،چرا که از جوانی می توان به عنوان یک سرمایه ارزشمند نام برد که استفاده و بهره درست از آن میتواند سبب رستگاری حقیقی شود.
جوانان در هر کشوری به عنوان نیروی انسانی سرمایه اصلی و مایه قدرت و توان آن کشور محسوب میشوند. کشوری میتواند در مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موفق شود که به بهترین شکل از نیرو و پتانسیل جوانانش در عرصه های مختلف استفاده کند، اگر در یک جامعه به شکل مناسب و با برنامه ریزی دقیق از توان این نیروی عظیم استفاده شود پیشرفتی همه جانبه رقم میخورد، در مقابل اگر جوانان به حال خود رها شده و به نیازهای منطقی آنان توجهی نشود و برای استفاده موثر و مفید از نیروی آنان برنامهریزی لازم صورت نگیرد، چرخدندههای پیشرفت و رشد در یک جامعه از حرکت می ایستد و امنیت ملی اش به خطر میافتد به آهستگی رو به نابودی رفته و از هم می پاشد.
ایران نیز در دوره ای از تاریخ خود به سر می برد که بیشترین جمعیت نیروی جوان را تجربه میکند، به طوری که آمارها نشان میدهد که ۷۰ درصد جمعیت ایران زیر ۳۵ سال سن دارند، که از این حیض ایران نسبت به خیلی از کشورها در رتبه بسیار خوبی قرار دارد. امامتاسفانه به علت مشکلات بیشمار چند سال اخیر جوانان کشور در دوره مبهمی از زندگی خود قرار گرفتهاند و تقریبا تمام پنجرههای که میتواند امید را به جامعه تزریق کندنیز بسته شده است، و امید در بین جوانان کاهش پیدا کرده است و وقتی یک جوان به آینده خود مینگرد نمی تواند افق روشنی را برای خود متصور شود، مشکلات عدیده اقتصادی و بیکاری از یک سو و بالا رفتن سطح توقعات در خانوادهها از سوی دیگر باعث شده است که جوانان با خود فکر کنند که چگونه میتوانند به هدف های شان دست یابند و زندگی آینده خود را بسازند؟؛
در سالهای نه چندان دور زوجهای جوان با کمک خانوادههای خود زندگی سادهای را آغاز می کردند و با پایین بودن سطح توقعات شان با مشکلات کوچک و بزرگ در کنار یکدیگر زندگی کرده و آینده خود را می ساختند، اما امروزه دستیابی به ابتدایی ترین نیاز ها مانند ازدواج نیز در بین جوانان به دغدغه ای بزرگ تبدیل شده است، هر انسانی بعد از رسیدن به سن بلوغ برای بهرهمندی از نیازهای فردی و اجتماعی خود به ازدواج کردن نیاز دارد ،در صورتی که دستیابی به همین نیاز ساده نیز دارد غیر ممکن می شود تازه اگرم جوانی با اراده و قوی بتواند بعد از گذراندن مراحل مقدماتی همچون سربازی، پیدا کردن کار و حقوق مناسب ازدواج کند با مشکلاتی که در زمینههای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد نگهداری و تداوم این زندگی مشترک کاربسیار دشواری است.
بیکاری نیز یکی دیگر از مهمترین مشکلات پیش روی جوانان امروزی است، از همان ابتدای پرورش کودکان به علت کم توجهی به استعدادهای آن ها افراد در دوران دبیرستان و دانشگاه خود وارد رشته های متفرقه و بعضاً ناکارآمد میشوند و تحصیل میکنند که اکثرا متناسب با علایقشان هم نیست، بعد از فارغ التحصیلی نیز با هزاران امید برای به دست آوردن شغل مناسب وارد جامعه شده اما به علت عدم مدیریت صحیح استعدادهای آن ها و نیز کمبود بازار کار مناسب بیکار می مانند.
همه این مسائل در کنار هم باعث ایجاد یک آینده مبهم برای جوانان کشور شده است و آن ها را درگیر یک سرنوشت نامعلوم کرده است.
اما با وجود تمام مشکلات و دغدغه هایی که امروزه گریبان گیر جوانان شده است، آن ها نباید درهای رحمت الهی و امید به آینده را به روی خود ببندند، زیرا امید برای هر انسانی خوب و مطلوب است اما برای جوانان مطلوب تر و لازم تر، جوان بدون انگیزه نشاط و امید مانند جسدی بدون روح نه تنها به خود و وجود خود آسیب می رساند، بلکه به پوچی گرایی رسیده و برای جامعه نیز مضر خواهد بود.
حال چه راه حل هایی وجود دارد تا جوانان بتوانند در این شرایط سخت و بحرانی حال حاضر امید به آینده را در وجود خود حفظ کنند؛؟
1.توکل به خدا: مهمترین کاری که در این مسیر پر پیچ و خم انگیزه دهنده راه است، توکل به خداوند است زیرا خداوند منبع قدرت بی نهایت است، جوانی که در همه کارها عامل اصلی را خداوند بداند و بفهمد که اگر او بخواهد هر کاری شدنی است آنگاه با توان و انگیزه مضاعف در مسیر زندگی اش تلاش می کند و امید به زندگی در او تقویت میشود.
2.داشتن برنامه و هدفی مشخص:جوانی که در زندگی اش هدف مشخصی دارد و با برنامهریزی برای رسیدن به هدف هایش تلاش می کند مسلماً امید بیشتری در وجودش تقویت می شود و آسان تر می تواند در برابر سختی ها و مشکلات طاقت بیاورد، در مقابل کسی که در زندگی اش برنامه ریزی و هدف مشخصی ندارد مشکلات در برابرش بزرگتر به نظر می رسد و با ناامید شدن از مسیر پیشرفت در زندگی باز می ماند.
3.اعتماد به نفس: رابطه اعتماد به نفس و امید رابطه دو سویه است، یعنی از یک طرف اعتماد به نفس در افزایش امید موثر است و از طرف دیگر امید بیشتر داشتن سبب اعتماد به نفس بیشتر میگردد، اعتماد به نفس یعنی انسان با تکیه بر اراده خود کارهایش را انجام دهد و افرادی که در کارهای خود اعتماد به نفس دارند و خود باورند از امید بیشتری برخوردارند.
اما در وضعیت کنونی جامعه نقش مهم و اساسی در روشن شدن آینده مبهم جوانان بر عهده دارد و اگر به سه نیاز اصلی جوانان پاسخ مثبت و موثر دهد، جوانان آسانتر در مسیر پیشرفت قرار میگیرند و به هدف خود در آینده نزدیک تر می شوند این سه نیاز اصلی عبارتند از؛
1.شغل: بیکاری ناامیدی می آورد و جوانان بیکار و ناامید آسیب جدی برای اجتماع خود به وجود می آورند بنابراین اگر ساختار جامعه طوری باشد که جوان بتواند بر اساس توانایی ها واستعدادهایش نقشی در جامعه بر عهده بگیرد و برای اداره زندگی اش مشغول به کار و فعالیت شود، روحیه امید در وجودش افزایش مییابد و رسیدن به هدف هایش برایش آرزو نمی شود.
2.ازدواج: اگر محیط پیرامون یک جوان مخصوصا خانواده و نزدیکانش بتوانند او را در یک ازدواج خوب و موفقیت آمیز یاری و راهنمایی کنند تا زندگی سالم و با طراوتی را آغاز کند، امید به آینده در جوانان تقویت میشود زیرا تشکیل خانواده جوانان را مسئول بار میآورد و به آن ها برای پیشرفت های کاری و فکری انگیزه می دهد و محیط را برای خودسازی و ساختن شخصیت کامل فراهم میکند.
3.پیشرفت :فراهم شدن امکان پیشرفت برای همه اقشار و طبقات جامعه و شایستهسالاری در همه سطوح و فراهم بودن امکان رشد استعدادها و ظهور خلاقیت ها، تاثیر بسزایی در افزایش امید دارد پس جامعه اگر بستری را برای نسل جوان فراهم کند که در بهرهگیری از امکانات تبعیض وجود نداشته باشد، جوانان با امید بیشتری در مسیر زندگی خود قدم بر می دارند و با آرامش خاطر بیشتری مسیر پیشرفت را طی میکنند.
به امید آن روزی که با کم شدن مشکلات مختلف، جوانان آسان تر در مسیر پیشرفت وموفقیت حرکت کنند و با کنار رفتن هاله ی ابهام از آینده ی آنان آینده ای روشن برایشان رقم بخورد.
دیدگاه تان را بنویسید