۵۵آنلاین :
امین فرجپور| دیروز خبر آمد که در ادامه موج اخیر لغو مجوز کتاب، نام یک رمان دیگر نیز به فهرست آثار لغو مجوزشده اضافه شده است. اینبار نوبت رمان «ما تمامش میکنیم» از کالین هوور بود که بعد از لغو مجوز دو کتاب الیف شافاک و مجموعه آثار یوآل نوح هراری به دستور اداره توسعه کتاب و کتابخوانی ارشاد مجوز توزیع و انتشارش لغو شود. ما تمامش میکنیم اثر کالین هوور با ترجمه آرتمیس مسعودی که مهیای بیستویکمین چاپ خود در نشر آموت میشد، با دستور اداره توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فهرست آثار لغو مجوزشده این اداره افزوده شد. این رمان که ازجمله کتابهای پرفروش نیویورکتایمز بوده، داستان دختری ۲۳ساله است که رابطهای پیچیده با پدرش داشته و اکنون که او از دنیا رفته است، به درخواست مادرش باید در مراسم تشییع جنازه سخنرانی کند و این باعث شروع یک رابطه عاشقانه و پیچیده میشود. چند هفته پیش کتابهای ١٠ دقیقه و ۳۸ ثانیه در این دنیای عجیب و حرامزاده استانبول از الیف شافاک هم لغو مجوز شده بودند، که البته این دومی که با دو اسم ناپاکزاده استانبول و شرم توسط چند مترجم متفاوت عرضه شده بود، در انتشارات آسیم و مروارید به چاپ چهارم رسیده بود. کتابهای انسان خداگونه، انسان خردمند، ساپیینس، بیستویک آموزه برای قرن بیستویکم و پول(سرمایه) از یوآل نوح هراری نیز درحالی لغو مجوز شدند که انسان خردمند در نشرنو تا پیش از اعلام لغو مجوز ۱۲بار و انسان خداگونه هم در مدتی کوتاه که از نخستین چاپش میگذشت، چهاربار تجدید چاپ شده بودند. روزی که رمان شرم الیف شافاک لغو مجوز شد، مدیر فروش انتشارات مروارید گفت که «برای من این سوال مطرح است که بعد از چهاربار تجدید چاپ، یک کتاب چگونه میتواند لغو مجوز شود؟». این پرسش بسیاری از ناشران میتواند باشد. آغاز ماجرا در سالهای اخیر، این داستان قدیمی یکبار دیگر از رمان نیمه غایب حسین سناپور آغاز شد- یا شاید هم شهرت و محبوبیت این رمان نگاهها را متوجه این موضوع کرد. نیمه غایب که در سال ۱۳۷۸ برنده اولین دوره جایزه مهرگان ادب بهعنوان بهترین رمان سال و در سال۱۳۸۱ برنده جایزه یلدا شده بود، زمانی که در زمستان ١٣٨٧ لغو مجوز شد، در نشر چشمه ١٥بار تجدید چاپ شده بود. اما ناگهان وزارت ارشاد آن را غیرقابل انتشار دانست- اتفاقی که سال بعدترش در مناظرههای ریاستجمهوری بحثهای پرشوری را به وجود آورد. فهرست سیاه بعد از نیمه غایب این اتفاق برای بسیاری دیگر هم رخ داده- که گاه این تعداد پرشمار و گاهی هم کمشمار بودهاند؛ مثلا در اوایل سال ١٣٩٢ فهرستی منتشر شد که حکایت از این داشت به تصمیم محمدحسین صفار هرندی که معتقد بود کتابهایی که در دوران اصلاحات مجوز گرفتهاند، باید بار دیگر بررسی شوند، بیش از ١٦٠ عنوان کتاب که پیشتر منتشر و گاه بارها تجدید چاپ هم شده بودند، مجوز انتشار دوباره ندارند. این فهرست که گاه تمام آثار نویسندگانی چون عباس معروفی، محمد محمدعلی، علیاشرف درویشیان، احمد محمود،غلامحسین ساعدی، محمدرحیم اخوت، هوشنگ گلشیری و بسیاری دیگر را شامل بود، شاید وسیعترین فهرست غیررسمی باشد که درباره کتابهای بیمجوز منتشر شده است. فهرست کتابهای لغو مجوزشده، اگرچه در سالهای اخیر کوچکتر و کوچکتر شده، اما هنوز مواردی وجود دارد، که درچند وقت اخیر نام چندتاییشان را شنیدهایم. بلک لیست با اینکه در تمام این سالها عمده حساسیت موجود روی نویسندگان ایرانی بود، اما رمانهای خارجی هم از لغو مجوز در امان نبودند. درواقع اتفاقی که در چند وقت اخیر درباره دو رمان الیف شافاک رخ داده، پیشتر در مورد گور به گور ویلیام فاکنر، نمایشنامههای گارسیا لورکا، دیوانهبازی کریستین بوبن، سفر به انتهای شب لویی فردینان سلین، صدسال تنهایی و دلبرکان غمگین من گابریل گارسیا مارکز، اتاقی از آن خود نوشته ویرجینا ولف، کوری ساراماگو، آخرین وسوسه مسیح نوشته نیکوس کازانتزاکیس، تاوان اثر مک یان ایوان، برف اورهان پاموک، همنام جومپا لاهیری، نماد گمشده و راز داوینچی دن براون، زمانلرزه و مرد بیوطن از کورت ونهگات، کیمیاگر، مکتوب، دومین مکتوب، بریدا، خاطرات یک مغ، کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، شیطان و دوشیزه پریم، کوه پنجم، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، نامههای عاشقانه یک پیامبر، چون رود جاری باش، ساحره پورتوبلو و برنده تنهاست همه از پائولو کوئیلو و بسیار کتابهای کمنام دیگر نیز شاهد بودهایم که دوران بیمجوزی بعضی از این آثار درحال حاضر به پایان رسیده و برخی اما هنوز با آن معضل درگیرند. شاید بشود گفت پرسروصداترین لغو مجوز رمانهای خارجی را در مورد خاطره دلبرکان غمگین من و راز داوینچی شاهد بودیم. خاطره دلبرکان غمگین من آخرین رمان منتشر شده گابریل گارسیا مارکز حکایت روزنامهنگار پیری است که کتاب را لحنی خودافشاگرانه میبخشد و همین هم باعث شد چاپ نخست این رمان بهرغم اینکه با استقبال خوبی مواجه شد، اما حرف و حدیثهای فراوانی به وجود آورد و ارشاد هم این اثر را غیرقابل چاپ عنوان و از صدور مجوز برای چاپ دوم این کتاب خودداری کرد. راز داوینچی دن براون نیز به نوعی دیگر بهواسطه حرف و حدیثهای پیرامونش تنبیه شد. این رمان کارآگاهی و ماجرایی دن براون که روایت داستانی علیه کلیسای کاتولیک، واتیکان، پاپ و یک گروه مذهبی است با واکنش گروههای مختلف مسیحی مواجه شد و همین هم باعث شد در ایران نیز مثل بسیاری از نقاط دیگر دنیا مجوز انتشار آن لغو شود. غیرداستانی با اینکه این نوشته بیشتر روی ادبیات داستانی تمرکز کرده و پیشینه لغو مجوز کتابها را در این حیطه به بازبینی نشسته، اما کتابهای مرتبط با شعر نیز (که حساسیت زیادی روی آن وجود دارد) از این ماجرا چندان برکنار نیست. در فهرستی که براساس پیگیری کتابهای معروفی که در این سالها مجوز انتشار رسمی را به دست نیاوردهاند، تنظیم شده (و این فرصتی شده برای قاچاقچیان تا با تجدید چاپهای پی در پی عطش بازار را رفع کنند) نامهای بزرگی به چشم میخورد که انتشار آثارشان و حداقل انتشار کامل آثارشان با مشکل مواجه است. در این بین شاعرانی نیز هستند که در مقطعی آثارشان به مشکل برخورده، اما در مقطعی دیگر موفق به انتشار آثارشان شدهاند.
بفرمایید کتاب در حالی که مرور گذرای کتابهای منتشرشده نشان میدهد که متوسط تیراژ کتابها به کمتر از هزار نسخه رسیده، لغو مجوز معدود آثار پرخواننده چه پیامی میتواند منتقل کند؟ در شرایطی که تیراژ متوسط کتاب از حدود ٧هزار نسخه درسال ٥٨ به حدود ٥هزار و٢٠٠ نسخه درسال ٨٠، ٣هزار نسخه درسال ٩٠، ٢هزار نسخه درسال ٩٢ و کمتر ازهزار نسخه درحال حاضر رسیده، آیا لغو مجوز آثار پرفروش معنایی جز تعارف همین اندک امید باقیمانده ناشران رسمی کشور به قاچاقچیان میتواند باشد؟ آنهم درحالیکه همه میدانند درست از فردای لغو مجوز آثار نسخههای قاچاق همان کتابها سر از بساط قاچاقچیان درمیآورد.
منبع : شهروند
دیدگاه تان را بنویسید