۵۵آنلاین :
پرسپوليس با برتري مقابل سپاهان به فينال جام حذفي صعود کرده تا فردا براي رسيدن به عنوان قهرماني در اين جام، به مصاف داماش برود. اين جام تنها جام داخلي است که برانکو هنوز نتوانسته آن را براي پرسپوليسيها به ارمغان بياورد. او حالا انگيزه زيادي دارد تا اين جام را هم به ويترين افتخاراتش اضافه کند تا بعد از چهار سال حضور در پرسپوليس، شش جام براي اين باشگاه آورده باشد؛ هرچند هنوز سرنوشت يکي از اين جامها که مربوط به بازي سوپرجام و تقابل با استقلال است، بهطور قطع مشخص نشده است. البته رسيدن پرسپوليس و برانکو به فينال جام حذفي بدون حاشيه نبوده؛ امير قلعهنويي، سرمربي سپاهان، در تازهترين اظهارنظر خود قهرماني پرسپوليس در ليگ برتر و همچنين صعود اين تيم به فينال جام حذفي را «مهندسيشده» توصيف کرده است؛ «شايد کسي اکنون جرئت نداشته باشد درباره مهندسي فوتبال و قهرمانيها صحبت کند، اما بعدها براي مردم مشخص خواهد شد چگونه براي تيمها مهندسي صورت گرفت و آقايان نتيجه آن را گرفتند. چيزي که مهم است، این است که بايد قضاوت را به مردم سپرد... من در بازي رفت هم گفتم که 15 تيم يک طرف هستند و يک تيم يک طرف ديگر. قانون براي يک تيم يکجور ديگر است». امير قلعهنويي با اتهامهای تازهاي که متوجه پرسپوليس کرده است، موفقيتهاي اين تيم در اين فصل و به صورت ضمني موفقيتهاي پرسپوليس در سه فصل اخير را زير سؤال برده و دوباره بحثهايي را مطرح کرده که نيرو و جرياني از بيرون، دنبال قهرمانکردن پرسپوليس در رقابتهاي داخلي هستند. خالق دستهاي پشت پرده براي آنهايي که امير قلعهنويي را بهتر ميشناسند، بيان اين جملات از سوي او آشناست. براي اولينبار «13» فصل پيش بود که امير کليدواژه «دستهاي پشت پرده» را وارد ادبيات فوتبالي کرد؛ او آن روزها سومين فصل حضور خود را در استقلال را میگذراند و تيمش شانس زيادي براي رسيدن به عنوان قهرماني داشت. دستبرقضا در جريان بازي با همين تيم سپاهان هم بود که امير قلعهنويي خبر داد دستهايي پشت پرده است تا تيم او نتيجه نگيرد؛ آن روز امير قلعهنويي که به دلیل اخراج در بازي قبلي، تلاش کرده بود روي نيمکت بنشيند، موفق نشده بود و حسابي گلايه کرده بود. با وجود دستهاي پشت پرده (بهزعم قلعهنويي)، تيمش در همان فصل پنجم به عنوان قهرماني رسيد تا او مجبور نشود برای حرفي که زده، توضيحات اضافهاي بدهد. نکته مهم داستان اين بود که هرگز کسي از مسئولان فدراسيون و سازمان ليگ، امير قلعهنويي را بابت بيان دستهاي پشت پرده بازخواست نکرد. قلعهنويي نیز خودش علاقهاي به بيشتر بازگوکردن آن مسائل نداشت. سه فصل بعد، در جريان ليگ هشتم، امير قلعهنويي دوباره کليدواژه تخصصياش را رو کرد؛ او اينبار هم اميد داشت با بازتاب حرفهايش در رسانهها بتواند شرايط را کمي به نفع خودش بچرخاند. قلعهنويي دوباره به بازي با سپاهان رسيده بود و اينبار از اينکه تعدادي از بازيکنانش را برای حضور در اردو و تمرين تيم ملي به دليل مصدوميت از دست داده بود، شاکي بود. او آن روزها اعتقاد داشت جريان اصفهاني حاضر در فدراسيون فوتبال نميخواهند استقلال برابر سپاهان نتيجه بگيرد؛ اگرچه اين حرفها را به صورت علني بيان نکرد، ولي با مطرحکردن دستهاي پشت پرده مبني بر نتيجهنگرفتن تيمش، دوباره حواسها را به جاي ديگري پرت کرد. مطابق معمول، او دوباره نه بازخواست شد و نه توضيح بيشتري داد که منظورش از دستهاي پشت پرده که ايستادهاند امير قلعهنويي را زمين بزنند، کيست. گذر امير قلعهنويي در تراکتورسازي نیز بدون استفاده از دستهاي پشت پرده نبود؛ او که سرمربي تيم پرشورهاي تبريزي شده بود، بعد از شکست 2 بر صفر تيمش مقابل استقلال در بهمن 1390، از همان کليدواژه تخصصي استفاده کرد. امير با تأکيد بر حرفي که هشت سال پيش از آن زده بود، گفت: «هشت سال پيش گفتم دستهايی پشت پرده وجود دارد که پس از سالها اين دستها مشخص شد، اما با اين روند هيچ کاري نميتوانيم انجام دهيم». شايد قلعهنويي آنقدر ديگر از اين واژه استفاده کرده بود که کسي نيازي نميديد به خودش زحمت بدهد و از او دليل مطرحکردن چنين مواردي را بپرسد؛ يکي از مسئولان سازمان ليگ و کميته انضباطي حتي لازم نديد به صحبتهاي قلعهنويي ورود کند تا درستي ادعاهای اين مربي را در بوته آزمايش بگذارد. خود قلعهنويي نیز به صورت تکراري فقط لفظ دستهاي پشت پرده را آمد و ديگر به جزئيات آن اشاره نکرد. چرخش از دستهاي پشت پرده به فوتبال پاک دو سال بعد از آنکه امير قلعهنويي با قاطعيت از دستهاي پشت پرده در فوتبال حرف زد، بهناگاه اتفاق عجيبي رخ داد؛ سال 92 بود که کميسيون اصل 90 مجلس بهدنبال رسيدگي به پروندههاي فساد در فوتبال ايران بود؛ آن روزها از آدمهاي مطلع درخواست ميشد به مجلس بروند و حرفهايشان را بزنند؛ اما امير قلعهنويي مهرماه 1392 بهناگاه خبر داد که فوتبال ايران يکي از پاکترين فوتبالهاست! او در گفتوگويي که جام ورزشي منتشر کرد، گفت: «ترجيح ميدهم در بحث فساد ورود نکنم، اما درباره حضورم در جلسه کميسيون اصل 90 مجلس بايد بگويم کليت اين جلسه فقط درباره فساد نبود. درباره کليت فوتبال و ورزش بحث شد و يکي از مباحث نيز فساد در فوتبال بود... نظرم اين است که در اين بحث نبايد نگاهمان قائم به فرد باشد. پيش از اين خيليها به بحث فساد در فوتبال ورود کردند و حالا شايد يکي از دغدغههاي فوتبال ما اين بحث است. بااينحال اميدوارم باز هم رسيدگي شود و حق به حقدارها برسد... من اعتقاد دارم فوتبال ما يکي از فوتبالهاي پاک دنياست. اينکه ما بياييم و به اين و آن انگ بزنيم درست نيست. با توجه به اينکه ما به مسائل اخلاقي و اعتقادي هم پايبند هستيم، چنين مواردي نميتواند صحيح باشد، اما درباره خودم ميگويم که خداوکيلي من چيزي از ناپاکيها در اين فوتبال نديدم». اعتقاد قلعهنويي به فوتبال پاک ايران و اينکه چيزي از ناپاکيها در اين فوتبال نديده، دوام زيادي نياورد؛ يکي، دو سال بعد و زماني که او دوباره هدايت تراکتورسازي را بر عهده گرفته بود، بازهم سراغ دستهاي پشت پرده رفت و تساوي تيمش برابر ماشينسازي و اين را که چند بازيکنش براي ديدار با پرسپوليس محروم شدند، به اين موارد ربط داد؛ البته او اينبار بهجاي اينکه خودش سخن بگويد، اين وظيفه را به تکسيرا، کمکمربياش در تراکتورسازي محول کرد؛ تکسيرا هم با بيان جملاتي آشنا گفت: «دستهاي پشت پرده نميخواهند تراکتورسازي نتيجه بگيرد». البته تکرار اين داستان از سوي قلعهنويي در دو، سه فصل گذشته همواره تيم پرسپوليس را نشانه رفته؛ او بارها و حتي با وجود اينکه قهرماني پرسپوليس را تبريک گفته، اعتقاد داشته جرياني از بيرون بهدنبال اين هستند تا پرسپوليس را قهرمان کنند و (احتمالا) امير قلعهنويي را در راه رسيدن به موفقيت زمين بزنند. آيا قلعهنويي مصونيت دارد؟ صحبتهاي امير قلعهنويي از چند جهت قابل بحث است؛ او در جدیدترين حرفهايش ميگويد قهرماني در ليگ و صعود به فينال جام حذفي براي پرسپوليس از قبل مهندسي شده است. قلعهنويي درباره تقلب و فساد در فوتبال ايران صحبت ميکند؛ درباره اتفاقي که «اگر» صحت داشته باشد، ميتوان دامن خيليها را آلوده کند؛ اينجاست که اتفاقا بايد از او خواست سندهايش را رو و فسادها را برملا کند؛ امير اگر مدرکي داشته باشد، ميتواند به قهرمان فوتبال تبديل شود؛ اما اگر قلعهنويي بدون سند و مدرک و فقط از روي عصبانيت چنين بحثهايي را مطرح کرده، چه ميشود؟ آيا قانون آنقدر قوي هست که بخواهد محروميتي درخور توجه براي اين مربي در نظر بگيرد؟ يا اينکه نه، امير قلعهنويي آنقدر مصونيت دارد که حتي با زدن حرفهاي بدون سند و مدرک هم باز کسي نميتواند به او بگويد بالاي چشمت ابروست! قلعهنويي دستکم 14 سال است دارد درباره دستهاي پشت پرده، فساد و مهندسيشدن فوتبال حرف ميزند؛ چرا در اين مدت يک بار هم سندي براي ادعاهايش رو نکرده و چرا در اين 14 سال يک بار او بابت ادعاهايي که داشته و (شايد) بياساس هم بودهاند، بازخواست نشده است؟ مصونيت امير آنقدر ادامه دارد که او در ليگهاي پيشرو هم ناکامي احتمالياش را به دستهاي پشت پرده و مهندسيشدن بازيها ربط بدهد؟
منبع : شرق
دیدگاه تان را بنویسید