ارسال به دیگران پرینت

معنای تغییر دولت در آمریکا برای کشورهای عربی خاورمیانه چیست؟

با یک مرحله انتقال تاریخی مواجه هستیم، هم در سطح جهان و هم در سطح منطقه و مبالغه نکرده ایم اگر بگوییم فرصت‌های اعراب برای استفاده از این شرایط در راستای کسب دستاورد‌های معقول، بسیار است، اما همه چیز به شیوه تعامل دولت‌های عربی با اداره درگیری بین محور‌های منطقه بستگی دارد.


 معنای تغییر دولت در آمریکا برای کشورهای عربی خاورمیانه چیست؟

یاسر الزعاترة در عربی ۲۱ نوشت: در صورتی که اتفاق غافلگیر کننده‌ای رخ ندهد، چهار سال آینده را با جو بایدن پیر خواهیم گذراند.. لازم به ذکر است که فکر رأگیری الکترال بعنوان راهی برای نجات دموکرات‌ها مطرح شد، چرا که حامیان بایدن، تمایلی به رأی دهی مستقیم نداشتند، درست برخلاف حامیان و طرفداران ترامپ که اکثرا از سفید پوستان متعصب نژاد پرست هستند. البته کرونا و اوضاع اقتصادی نیز سهم زیادی در کم شدن شانس پیروزی ترامپ در انتخابات داشت.

در ادامه این مطلب آمده است: اما از این به بعد چه خواهد شد؟ این سوال در آنِ واحد به آمریکا و ما مربوط می‌شود.

بایدن برای آمریکا و همچنین برای ما در منطقه مان چه خواهد کرد؟

در مورد آمریکا می‌توان گفت: بایدن یک امپراطوری را تحویل می‌گیرد که در حالت تقسیم و اختلافات داخلی بی سابقه‌ای است. زمانی که بایدن دولت را به دست می‌گیرد، رقبای بزرگ ایالات متحده، از جمله چین، با قدرت در حال پیشروی هستند و در این شرایط، بایدن چاره‌ای ندارد جز اینکه اتحاد را به جامعه اش بازگرداند تا بتواند با چالش‌های خارجی دشوار، مقابله کند. موفقیت در این دو مأموریت سخت برای بایدن ممکن نیست، علاوه بر اینکه چالش‌های خارجی به همراه هرج و مرج داخلی، دو عامل اصلی سقوط دولت‌ها در طول تاریخ بوده اند.

در خصوص ما و منطقه مان، می‌توان گفت: امکان بررسی اوضاع خاورمیانه در خارج از چارچوب شرایط بین المللی که در حال ورود به یک درگیری شدید است، وجود ندارد؛ و در صورتی که درگیری‌ها در ایالات متحده بالا بگیرد، وضعیت منطقه نیز از آن تاثیر می‌پذیرد و هر طرفی سعی می‌کند محوری را در کنار خود داشته باشد.

آنچه منطقه ما را احاطه کرده، درگیری بین سه محور ایران، ترکیه و ضد انقلاب است که به دلیل غیاب نقش مصر بعنوان رهبر کشور‌های عربی یا تبعیت آن از محور ضد انقلاب و ضعفی که در برابر طرح رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد، بوجود آمده است.

در صورتی که شرایط فعلی باقی بماند، رژیم صهیونیستی از آن بهره برده و مأموریت خود در مورد فلسطین را راحت‌تر به انجام می‌رساند، بویژه آنکه بازگشت به سیاست حل تدریجی موضوع فلسطین با بایدن، بهتر از همراهی با سیاست نسنجیده و عجولانه ترامپ در این باره است.

اما اگر محور‌های منطقه به تفاهم‌های مشخصی دست یابند، شرایط برای اسرائیل بدتر می‌شود، بخصوص اگر اوضاع در کرانه باختری ملتهب شود. البته باید این نکته را به یاد داشته باشیم که بایدن هم توجه زیادی به حفظ امنیت اسرائیل دارد.

همه این مسائل بستگی به این مهم دارد که حدود درگیری مستقیم بین محور‌ها یا صِرف جنگ سرد، به کجا می‌رسد و چه بسا در صورتی که درگیری منطقه‌ای به شکل بهتری اداره شود، مورد دوم، یعنی جنگ سرد، بهتر از برخورد مستقیم بین محور‌های درگیری باشد.

خلاصه کلام انکه با یک مرحله انتقال تاریخی مواجه هستیم، هم در سطح جهان و هم در سطح منطقه و مبالغه نکرده ایم اگر بگوییم فرصت‌های امت عربی برای استفاده از این شرایط در راستای کسب دستاورد‌های معقول، بسیار است، اما همه چیز به شیوه تعامل دولت‌های عربی با اداره درگیری بین محور‌های منطقه بستگی دارد.

در شرایطی که آمریکا و حتی غرب، با ضعف و فروپاشی داخلی چشم گیری رو به رو هستند، قطعا اسرائیلی که برخی دولت‌های عربی به سمت عادی سازی روابط با آن، با هدف جلب حمایتش در حرکتند نیز فرو خواهد پاشید و در واقع رژیم صهیونیستی عنصری نیست که بتواند تناقض‌های منطقه و محور‌های حاضر در آن را تحت تاثیر قرار دهد.

 

منبع : انتخاب
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه