ارسال به دیگران پرینت

کرونا و دریغ از بی‌اعتمادی به رسانۀ ملّی!

رضا کدخدازاده: کرونا به هر حال امروز و فردا تمام خواهد شد؛ اما «ارزش رسانۀ ملّی» در کشورها سر جایش باقی خواهد ماند. بی‌اعتمادی مردم به رسانۀ ملّی خود، در بلندمدت -و شوربختانه حتی در کوتاه‌مدت- از «عوام»، افرادی خواهد ساخت که نه درد دین دارند، نه درد میهن؛ آدم‌های مسخ‌شده؛ شهروندان بی‌تفاوت به دیروز و فردای خویش و محصور مطلق در امروزشان؛ انسان‌هایی تهی از هویت و ثُبات، که غذای اخبارش را در «بشقاب» واشنگتن و لندن می‌خورَد، غذای مسابقه و فیلم و رقص و آوازش را در بشقاب «ترکیه و هند و ...»!


کرونا و دریغ از بی‌اعتمادی به رسانۀ ملّی!

رضا کدخدازاده: حدود یک ماه دیگر، مدت‌زمانِ شیوع ویروس کرونا در جهان یک‌ساله می‌شود. برخی از اندیشمندان «علم سیاست» معتقدند که شیوع این ویروس و عملکرد تمامی کشورهای دنیا در برابر آن، یک‌بار دیگر اهمیتِ مفهوم نظام «ملت-دولت» -به طور عام- و حوزه‌های گوناگون ملّی کشورها -به طور خاص- را اثبات کرد. بسیاری از کشورهایی که تا پیش از ظهور کرونا، در سر دادنِ شعارِ «جهان بدون مرز» پیشتاز بودند، جزء اولین کشورهایی شدند که مرزهای خود را به روی سایر کشورهای جهان بستند!

در ایران نیز اگرچه برخی از ناظران سیاسی از این منظر به موضوع شیوع کرونا نگریسته‌اند، اما در زمینۀ اهمیت حوزه‌های ملّی کشور، کمتر بحث شده است. نگارنده در این نوشتار، به آسیب‌شناسی یکی از حوزه‌های بسیار مهم ملّی، یعنی «رسانۀ ملّی» و مسالۀ «بی‌اعتمادی» به آن می‌پردازد. امری که نه صرفاً از سوی نگارنده یا برخی دیگر که در سال‌های اخیر منتقد عملکرد رسانۀ ملّی بوده‌اند؛ بلکه هفتۀ گذشته توسط یکی از مسئولان ارشد حوزۀ بهداشت و درمان -که خط مقدّم درگیری با کرونا است- مطرح شد.

 معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، در برنامۀ «گفتگوی ویژۀ خبری» شنبه 12 آبان 1399، برای اینکه مردم به اهمیت و کاربردی بودنِ ماسک پارچه‌ای اعتماد کنند، گفت: «اگر مردم  به صدا و سیمای ما اعتماد نمی‌کنند، خودشان بزنند کانال‌های خارجی، تصاویر مسئولان سایر کشورها را ببینند. مردم عادی سایر کشورها را ببینند». این سخن، یا در واقع اذعانِ «ایرج حریرچی» به عدم اعتماد مردم به «رسانۀ ملّی» به قدری قابل تامل است که به نظرم می‌توان تاریخِ «جایگاه رسانۀ ملّی در کشور» را به قبل و بعد از آن تقسیم کرد! البته شاید برخی بگویند با گسترش شبکه‌های اجتماعی، رسانۀ ملّی در تمام کشورهای جهان جایگاه خود را از دست داده ‌است. اما کرونا ثابت کرد که هنوز این جایگاه دارای اهمیت بسزایی است.

اهمیت رسانه‌هاى گروهى به طور اعم و رسانۀ ملّی به طور اخص به میزانی است که برخی از اندیشندان علوم اجتماعی مانند «الوین تافلر» تمدن بشرى را به سه مرحله تقسیم کرده‌اند کـه «عصر ارتباطات و اطلاعات» یکی از آنهاست. بر این اساس، آنها معتقدند که در عصر کنونی، قدرت در دست کسانى خواهد بود که شبکه‌هاى ارتباطى و اطلاعاتى خود را به طور بهتر و اثرگذارتر در اختیار بگیرند. رسانۀ ملّی یک کشور، تاثیر غیرقابل انکاری بر افکار، هنجارها و رفتارهای شهروندان آن کشور دارد. کمتر کشوری در جهان وجود دارد که این ابزار مهم را نادیده بگیرد، چه برسد به این‌که آن را به ثمن‌بخس در اختیار دیگران قرار دهد.

همین است که مثلاً کشوری مانند ترکیه حتی در زمانی که با شدیدترین بحران‌های اقتصادی مواجه می‌شود تمهیداتی برمی‌گزیند که این حوزه، هم برای مخاطب داخلی خود کم‌ترین آسیب ممکن را ببیند و هم به اثرگذاری‌اش به عنوان یک ابزار نفوذ در کشورهای دیگر خدشه‌ای وارد نشود.

شوربختانه در سال‌های اخیر به دلیل برخی تصمیمات سلیقه‌ای و به اصطلاح «میلی»، میزان اعتماد به رسانۀ ملّی در ایران دچار کاهش قابل توجهی شده است. امری که برخی از مقامات ارشد سیاسی کشور نیز به آن اذعان کرده‌اند. یادمان باشد که هزینۀ اصلی و بلندمدتِ بی‌اعتمادی مردم به رسانۀ ملّی را نه امثال «علی فروغی»هایی که اِعمال سلیقه و «حذف می‌کنند»، پرداخت خواهند کرد و نه حتی امثال «عادل فردوسی‌پور»هایی که «حذف می‌شوند»! هزینۀ حذف این افرادِ موردِ اعتمادِ بخشِ قابل توجهی از مخاطبان رسانۀ ملّی، در واقع به کل کشور و ملت تحمیل می‌شود.

کم‌ترین هزینه‌اش همین اظهار نظرِ قائم مقام وزیر بهداشت کشور است که در شرایط حساس کرونایی، مردم را -به سبب این‌که به رسانۀ ملّی خود اعتماد ندارند- برای پذیرش یک توصیۀ پیشگیرانۀ بهداشتی، به شبکه‌های ماهواره‌ای خارجی ارجاع می‌دهد! شبکه‌های ماهواره‌ای متعددی که می‌دانیم در بساط رنگارنگ آنها به ضرب و زور بتوان خوراکی را یافت که مخاطب ایرانی را به «شهروند بهتری برای ایران شدن» سوق دهد.

قابل تامل آنکه درست در همین دقایقی که حریرچی بی‌اعتمادی مردم به رسانۀ ملّی را به «عاطفه میرسیدی» مجری گفتگوی ویژۀ خبری یادآور می‌شُد، یکی از شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای، یک تجزیه‌طلب عضو گروهک تروریستی «الاحوازیه» را -که از آمران حملۀ تروریستی به رژۀ نظامی اهواز در 31 شهریور 1397 و کشتار تعدای از هموطنان‌مان بود- به عنوان یک فرد آزادی‌خواه و فعال مدنی (کذا!) به خورد مخاطبان ایرانیِ خود می‌داد. مخاطبانی که سخن به گزاف نیست اگر بگوییم تعدادشان چندین برابر بینندگان گفتگوی زندۀ میرسیدی و حریرچی در رسانۀ ملّی بودند! چه آن‌که این گفتگوی مقام عالی بهداشت و درمان کشور نیز اگر بازتابی یافت و خیلی دیده شُد، به مدد شبکه‌های اجتماعی بود؛ نه پخش زندۀ آن در رسانۀ ملّی!

باری ای کاش مسئولان کشور، این سخن مقام عالی وزارت بهداشت را به مانند یک هشدار جدی ببینند. البته پیشتر در نقد رویکرد جاری در سیاست‌های اعتمادزُدا در رسانۀ ملّی، رئیس جمهور کشور نیز -به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور پس از رهبری- با کنایه‌ای هشدار‌آمیز، از آن با عنوان «رسانۀ میلی» یاد کرده بود! نادیده گرفتنِ این هشدارها، روح و روان مردم این سرزمین را در اختیار رسانه‌های بیگانه قرار می‌دهد. نمی‌توان این مهم را نادیده گرفت که امروز اگر در میان ظرف و ظروف فقیرترین خانواده‌های ایرانی، «بشقاب» برای غذا خوردن یافت نشود، در بام خانه‌هایشان اما، «بشقاب» بزرگی یافت می‌شود که در آن، دوست و دشمنِ این سرزمین، غذای مورد علاقه‌اش را به خوردِ این «ملت فاقد رسانۀ ملّی قابلِ اعتماد» می‌دهند!

کرونا به هر حال امروز و فردا تمام خواهد شد؛ اما «ارزش رسانۀ ملّی» در کشورها سر جایش باقی خواهد ماند. بی‌اعتمادی مردم به رسانۀ ملّی خود، در بلندمدت -و شوربختانه حتی در کوتاه‌مدت- از «عوام»، افرادی خواهد ساخت که نه درد دین دارند، نه درد میهن؛ آدم‌های مسخ‌شده؛ شهروندان بی‌تفاوت به دیروز و فردای خویش و محصور مطلق در امروزشان؛ انسان‌هایی تهی از هویت و ثُبات، که غذای اخبارش را در «بشقاب» واشنگتن و لندن می‌خورَد، غذای مسابقه و فیلم و رقص و آوازش را در بشقاب «ترکیه و هند و ...»! طبیعی است که جملگی این کشورها اگر هم به عمد نخواهند غذای فاسد در «بشقاب»ِ روی بوم خانه‌های ما بریزند و به خوردمان بدهند، در خوشبینانه‌ترین حالت به هر حال «عِرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند»! نمی‌توان و نباید از آنها انتظار داشت برای مخاطب ایرانی، خوراکی تهیه کنند که حاصلش به نفع کشور و ملت ما باشد.

پس ای آقایان مسئول! اگر سخن مقام وزرات بهداشت در مورد ماسک پارچه‌ای را جدی نمی‌گیرید، نگیرید؛ اما هشدارش در مورد «بی‌اعتمادی مردم به رسانۀ ملّی» را جدی بگیرید و برای بازگشت اعتماد از کَف رفته، هر چه زودتر اندیشه و کاری کنید؛ اگر تا همین الان هم دیر نشده باشد...!

 

منبع : انتخاب
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه