ارسال به دیگران پرینت

فهرست فیلم‌های محبوب سامانه‌هایی مانند نتفلیکس چه پیامی دارد؟

اکران آنلاین | جای خالی آثار مهم

آیا دوران سالن‌های سینما به پایان رسیده؟ آیا سامانه‌های اینترنتی سینما را تغییر داده‌اند؟ آیا سینمای مستقل باید به آینده ‏امیدوارتر باشد؟ منتقد ورایتی به این پرسش‌ها پاسخ داده است

اکران آنلاین | جای خالی آثار مهم

[پولاد امین] در تمام ماه‌های اخیر یعنی درست از زمانی که شیوع کرونا باعث تعطیلی سالن‌های سینما شد، در رسانه‌های سینمایی ‌و هنری اکران آنلاین به‌عنوان امکانی جدید برای سینما مورد اشاره قرار گرفته است. امکانی برای فیلم دیدن در دنیای امروز، ‌دنیای آدم‌های تنها، ترس‌های همگانی و شهرهای خلوت. البته فارغ از محدودیت‌های کرونا، امکانی برای افزایش تعداد ‌مخاطبان فیلم‌ها، بازگشت سریع‌تر سرمایه و تسریع در چرخش مالی سینما که می‌تواند تا حد زیادی از نفوذ و تأثیرگذاری عوامل ‌فرامتنی در موفقیت یا ناموفق شدن فیلم‌ها بکاهد.‌

از نظر بسیاری از کارشناسان و سینماگران اکران آنلاین همچنین امکانی در خدمت سینمای مستقل نیز هست تا بتواند در میان ‌سیل فیلم‌های پرسروصدا و پرتبلیغات جریان اصلی سینما روزنه‌ای برای حیات بجوید. نگاه واقع‌بین‌ترهای حرفه سینما به مزایای ‌نمایش آنلاین و «وی‌او‌دی»‌ها اما چنین آکنده از خوش‌بینی مفرط و ساده‌لوحانه نیست. این عده بر این باورند که نمایش آنلاین هم ‌در نهایت مثل تمام امکان‌های جدیدی که در سینما سربرآورده، درنهایت در خدمت جریان اصلی و تجاری سینما عمل خواهد کرد. ‌روندی که محمد اطبایی، پخش‌کننده بین‌المللی سینما آن را با ظهور مالتی‌پلکس‌ها در دهه٨٠میلادی قیاس می‌کند: «در دهه٨٠ مالتی‌پلکس‌ها یا همان پردیس‌های امروزی تماشاگران را با سینما آشتی دادند؛ اما همان‌طور که مالتی‌پلکس‌ها درنهایت ‌بیشتر به نمایش فیلم‌های‌هالیوودی و پروداکشن حرفه‌ای روی آوردند و باری از دوش سینمای مستقل و هنری برنداشتند، راهکار ‌جدید اکران آنلاین نیز درنهایت به نفع سینمای جریان اصلی عمل خواهد کرد.»‌‎  اطبایی می‌گوید که در اکران آنلاین و حتی در ‌عرصه وی‌او‌دی‌ها هم باز همان قصه تکراری قدیمی در جریان است: «باز هم فیلم‌های ‌‌هالیوودی، پروداکشن‌های باشکوه و پر ‌زرق‌ و برق یا درنهایت پارازیت‌های کره‌ای که جایزه کن و اسکار برده‌اند، نه فیلم‌های کم نام و نشان.»‌

عده‌ای اما بدبین‌تر هم هستند. کسانی مانند اوون گلیبرمن، منتقد نامدار «ورایتی»؛ که پا را حتی فراتر هم گذاشته و می‌گوید در این ‌عرصه برد نهایی با فیلم‌های سطحی و درجه دو و سه هست و خواهد بود. این منتقد به بهانه معرفی ١٠ فیلم محبوب نتفلیکس در ‌سال‌های اخیر در مطلبی با عنوان «پیام‌های واقعی فهرست فیلم‌های محبوب نتفلیکس» نگاهی به این موضوع انداخته و ادعا کرده ‌که اوضاع در حمایت از فیلم‌های متفاوت و هنری چندان هم تغییر نکرده است.‌

‌        ‌

اوون گلیبرمن مقاله‌اش را چنین آغاز کرده: «این روزها زمان ایده‌آلی برای صحبت کردن از قدرت و مزایای سالن سینما نیست.  ‌یک بار دیگر سینما در گوشه رینگ گیر افتاده و با چنگ و دندان در تلاش است در این میدان دوام بیاورد. البته هنگام سخن گفتن ‌از «تسلیم و شکست سینما» و «پایان دوره سینما رفتن» و «آغاز دوره فیلم دیدن در سامانه‌های استریم» نیز نیست.»گلیبرمن بر این باور است: «با اینکه این روزها همه همراه‌شان یک سینما به همراه دارند و با سهولت بیشتری می‌توانند ‌فیلم‌های محبوب‌شان را تماشا کنند، اما هنوز هم نمی‌توان ادعا کرد که این سامانه‌ها جای سینما رفتن را گرفته‌اند. متأسفم این را ‌بگویم، اما حداقل برای من اقبال مخاطبان به این نوع فیلم دیدن هنوز نتوانسته به معنای یک تحول ارگانیک در چشم‌انداز صنعت ‌سرگرمی باشد.»‌

فهرست درجه سه

فهرست ١٠فیلم محبوب نتفلیکس در تمام پنج سالی که این غول پخش مجازی و آنلاین ساخت و پخش آثار خودش را شروع کرده، ‌نتایجی حیرت‌انگیز دارد. نتایجی خلع سلاح کننده، گویا و آشکار که تأکید می‌کند در این عرصه نبردی مهم در جریان است. نه ‌فقط جنگ نتفلیکس و سامانه‌های مشابه با روش فیلم دیدن در سالن‌های سینما، بلکه نبردی در سطحی به مراتب گسترده‌تر:   اینکه ‌مصرف‌کنندگان نه‌تنها باید یک رسانه را بر دیگری ترجیح دهند و انتخاب کنند، بلکه خود رسانه‌ها هم ناگزیر از جنگ با ‌یکدیگر هستند. البته با نگاهی ایده‌آل، جا برای هر دو شیوه هست و از نظر اقتصادی هر دو می‌توانند یکدیگر را تقویت کنند که ‌در نهایت این اتفاق هم رخ خواهد داد. ولی درحال حاضر، رقابتی سخت و واقعی برقرار است.

فهرست ١٠فیلم محبوب نتفلیکس جز چند مورد استثنایی شامل فیلم‌های کلیشه‌ای درجه سه‌ای هست که تاکنون به‌عنوان آثار ‌سرگرم‌کننده سبک در سینماها به نمایش درمی‌آمدند. فیلم شماره یک فهرست ‌Extraction‌ یا همان «عملیات نجات» که  ٩٩ ‌میلیون بیننده داشته یک اکشن ناپخته عامه‌پسند است (البته معلوم نیست که چند نفر از این ٩٩‌میلیون نفر آن را تا آخر تماشا ‌کرده‌اند.) «مرز سه‌گانه» هم که بیش از ۶۳‌میلیون نفر آن را دیده‌اند نیز همین‌طور یک اکشن سطحی است. و البته «شش طبقه ‌زیرزمین» که با ۸۳‌میلیون تماشاگر در جایگاه چهارم جدول نشسته. «گارد قدیمی» هم که پس از اعلام فهرست اولیه ١٠فیلم ‌محبوب نتفلیکس خیلی زود به جدول راه یافت، در بهترین حالت ممکن همان‌طور که اخیرا هم در نقدی گفته‌ام تلفیقی از «مردان ‌ایکس» با «یک بار مصرف‌ها» است، داستان ابرقهرمان‌های فناناپذیری که در ظاهر کشته می‌شوند. «راز جنایت» هم که آدام ‌سندلر و جنیفر آنیستن در آن بازی کرده‌اند، یک تریلر کمیک است که بیش از سبک خاص یا خنده‌دار بودن متکی به ستاره‌هایش ‌است.‌می‌شود تک به تک این ١٠ فیلم را بررسی کرد و گفت که چرا اغلب‌شان فیلم‌های خوبی نیستند. اما بی‌تردید این بررسی‌ها به جای ‌خاصی نمی‌رسد و بیش از این واقعیت ساده را نمی‌گوید که شمار زیادی از مشترکان نتفلیکس فیلم‌های سرگرم‌کننده، بزرگ و ‌ساده‌اش را دوست دارند و از این سرویس رضایت دارند و این واقعا خبر جدیدی نیست و چیزی است که همه آن را می‌دانند. ‌

جای خالی آثار مهم

اینکه بیشتر فیلم‌های محبوب نتفلیکس فیلم‌های سطحی و ساده‌ای هستند، خبر جدید و مهمی نیست. خبر مهم آنجاست که می‌بینیم ‌شماری از فیلم‌های واقعا مهم در این فهرست حضور ندارند. مثلا اینکه چرا نباید فیلم «روما» در فهرست محبوب‌ها نباشد خبر ‌مهمی است. یا «داستان ازدواج» و «گروه پنج بلادز» و «دو پاپ» و «نام من دولمایت است»؟ این فیلم‌ها چرا نیستند؟ فیلم‌هایی ‌که نشان از آن کیفیتی دارند که نتفلیکس مدام حرفش را می‌زند و ادعا می‌کند که در تلاش برای رسیدن به آن است.‌در میانه‌های فهرست نتفلیکس فقط یک فیلم درجه یک هنرمندانه وجود دارد: «ایرلندی» مارتین اسکورسیزی که در رتبه هفتم ‌جدول نشسته و ۶۴‌میلیون نفر آن را دیده‌اند. البته اگر بودجه ٢٠٠‌میلیون دلاری فیلم را در نظر آورید، می‌بینید که چنین ‌استقبال و جایگاهی چندان هم بالا نیست و حتی می‌شد توقع داشت تعداد بیشتری هم این فیلم را ببینند. ‌نزدیک فیلم «ایرلندی»، کمدی رمانتیک «میسی اشتباهی» که دیوید اسپِید و لورن لاپکس در آن بازی کرده‌اند نیز در جایگاه نهم ‌قرار دارد و ۵۹‌میلیون نفر آن را دیده‌اند. من این فیلم را بیش از هر منتقد دیگری که درباره‌اش نقد نوشته، دوست دارم و در ‌صفحه متاکریتیک هم آن را تحسین کرده‌ام. اما اگر در زمان نوشتن آن نقد ازمن می‌پرسیدند که از بین این فیلم یا «ایرلندی» کدام ‌یک در فهرست ١٠فیلم محبوب نتفلیکس قرار خواهد گرفت، بی‌شک فیلم اسکورسیزی را می‌گفتم. فیلمی که دنیا به‌عنوان ‌شاهکاری از اسکورسیزی تحسینش کرد، در فصل جوایز درخشید و با توجه به بودجه تبلیغاتی عظیمش بیش از هر فیلم دیگر ‌نتفلیکس دیده شد. ‌البته «روما» هم چنین شهرت و اعتباری داشت. «روما» هم دور دنیا را گشت، جایزه برد و به‌عنوان فیلمی که همه به هم ‌سفارشش را می‌کردند تحسین شد. بله؛ می‌دانم که «روما» فیلمی آرام و هنری و سیاه‌وسفید است که در دهه ۱۹۷۰ در مکزیکو ‌سیتی روایت می‌شود. ولی فراموش نکنیم که در اواخر‌سال ۲۰۱۸ «روما» یک پدیده جهانی لقب گرفت؛ و فاکتور مهم در این ‌میان نتفلیکس بود. آن روزها گفته می‌شد دنیا منتظر فیلمی است که موفق‌ترین سرویس استریمینگ جهان آن از اکران محدود ‌سینمایی نجات داده بود. ‌

افسانه و واقعیت

چه تعدادی از مردم «روما» را در نتفلیکس دیدند؟ نمی‌دانیم، چراکه نتفلیکس تاکنون آمارهایش را ارایه نداده است. شاید در ‌فهرست‌های بعدی پاسخ این پرسش معلوم شود. به‌عنوان یک منتقد واقعا دوست دارم تعداد تماشاگران «روما» را بدانم. همچنین ‌شمار تماشاگران «داستان ازدواج» را. اما موضوعی در این میان وجود دارد. نتفلیکس افسانه‌هایی درباره این فیلم‌ها ساخته و گفته ‌که تماشاگران خانگی این جور فیلم‌ها بیشتر از تماشاگران‌شان در سالن‌های سینما خواهد بود. حالا انتشار فهرست ١٠فیلم محبوب ‌نتفلیکس این پرسش را پیش می‌آورد که آیا واقعا این اتفاق افتاده یا این اسطوره بر یک فانتزی استوار بوده؟اگر من کارگردان بودم، به شدت دنبال پاسخ این پرسش می‌رفتم. فهرست ١٠فیلم محبوب نتفلیکس چیزی نیست مگر بازتاب سلیقه ‌مشتریان این سامانه. اما کارگردانانی که برای این کمپانی فیلم می‌سازند، هم سهمی دارند چون معمولا کسی با یک چک دریافتی ‌خوش‌رقم مخالفتی ندارد به‌خصوص اگر یک فیلمساز مستقل باشد. به‌علاوه، این چشم‌انداز راضی‌کننده هم هست که اگر برای ‌نتفلیکس فیلمی بسازید، خیلی زود به صورت جهانی عرضه خواهد شد‎.‎البته این تصور که نتفلیکس فیلم‌هایی می‌سازد که دیگر کمپانی‌ها سراغ‌شان نمی‌روند تا حدی حقیقت دارد، اما نه در این حد اغراق ‌شده که سر زبان‌ها افتاده. «ایرلندی» نمونه‌ای خاص بود که فناوری جوان‌سازی گزاف و پرسروصدای فیلم را برجسته می‌کرد ‌که البته می‌شد روی آی‌فون هم انجام شود. به عقیده من از نظر اقتصادی و صنعتی، ساخت چنین فیلمی با چنین هزینه‌ای یک ‌اشتباه بزرگ بود (آن هم فیلمی که بسیاری آن را به دلیل مردانی دوست دارند که در اتاق‌های‌شان نشسته و با هم حرف می‌زنند)‌‎.اما آیا واقعا کسی هست که فکر کند اگر نتفلیکس نبود، آلفونسو کوارون هرگز «روما» را نمی‌ساخت یا نوا بامباک «داستان ‌ازدواج» را نمی‌ساخت، یا اسپایک لی هرگز سراغ «گروه پنج بلادز» نمی‌رفت؟ شکی نیست که این فیلمسازان را بودجه‌های ‌خوب و قابل توجهی که نتفلیکس داده وسوسه کرده، اما مهم‌تر از آن وعده‌ای بود که به آنها داده شده بود که فیلم‌شان بدون ‌دغدغه‌های اکران، تماشاگران پرشماری خواهد داشت. نمی‌خواهم سلیقه مشترکان نتفلیکس را زیر سوال ببرم؛ آنها حق دارند ‌فیلم‌هایی را که دوست دارند و لذت می‌برند انتخاب کنند. اما سلیقه آنها می‌گوید نتفلیکس آن‌قدرها هم که ادعا می‌کند، منزلگاه ‌فیلمسازی ماجراجویانه و متفاوت نیست.

 

منبع : شهروند
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه