ارسال به دیگران پرینت

آیا فوتبال به قوانین جدیدی نیاز دارد؟

فوتبال ورزشی پویاست و تاکتیک‌ها، مربیان، بازیکنان، شیوه‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود، لباس‌ها، ورزشگاه‌ها و حتی طرفداران تیم‌ها دائم در حال تغییرند. قوانین این رشته هم از این قاعده مستثنی نیستند.

آیا فوتبال به قوانین جدیدی نیاز دارد؟

 یکی از چیزهایی که فوتبال را جذاب می‌کند قوانین آن است. قوانینی که از ابتدای پیدایش این رشته ورزشی تا امروز بارها و بارها تغییر کرده‌اند. قوانینی مثل آفساید، گل طلایی، پنالتی و ... وارد این رشته شدند و شکل انجامش را تا حدودی تغییر دادند. البته بعضی از قوانین هم ماندگاری لازم را نداشتند و بعد از مدتی از دستور کار خارج شدند.

زمانی بود که فوتبال یک ورزش کارگری محسوب می‌شد و کارگران کارخانه‌ها در قالب تیم‌های خود به مصاف هم می‌رفتند. آن‌ موقع دیگر خبری از اسپانسرهای قدرتمند شرکت‌های بزرگ برای تامین مالی نبود و تیم‌ها در شرایطی برابر به مصاف هم می‌رفتند.

با وارد شدن شرکت‌های بزرگ به فوتبال و تبدیل شدن آن به یک صنعت گسترده، نا برابری‌ها در این ورزش روز به روز بیشتر شد. یکی از اهداف قانون‌گذاری در فوتبال همیشه این بوده که نابرابری‌های خارج از زمین به درون آن کشیده نشوند و تیم‌های کوچک هم بتوانند برابر بزرگان فوتبال قد علم کنند.

فیفا همیشه در پی این است که با ایجاد و اجرای قوانین جدید فوتبال را روز به روز جذاب‌تر و عادلانه‌تر برگزار کند. در چند سال اخیر با ورود سیستم وی‌ای‌آر به فوتبال اشتباهات داوری نسبت به قبل کمتر شده است، هر چند که در این بخش  هم هنوز انتقاداتی به نحوه استفاده از کمک داور ویدئویی وارد است.

در تازه‌ترین تغییرات می‌توان به قانون ۵ تعویض اشاره کرد. قانونی که به تیم‌ها اجازه می‌دهد با استفاده از نفرات بیشتر میانگین دوندگی را بالاتر ببرند. 

تیم‌های  بزرگی مثل رئال مادرید، بارسلونا، لیورپول، بایرن مونیخ، منچسترسیتی و ... تیم‌هایی هستند که معمولا سعی می‌کنند مالکیت توپ را در اختیار خود بگیرند. یکی از مزایای این شیوه تاکتیکی این است که حریفان این تیم‌ها باید برای بستن فضاها و گرفتن توپ دوندگی بیشتری داشته باشند و همین امر آن‌ها را زودتر خسته می‌کند. می‌توان نتیجه‌گیری کرد که قانون ۵ تعویض بیشتر به نفع تیم‌هایی است که نیاز به دوندگی بالاتر دارند تا در اختیار داشتن مالکیت توپ. اما نکته‌ای که در بازی این تیم‌ها دیده می‌شود در قانون جایی ندارد. این نکته چیست؟

خطای بیشتر، موقعیت گل کمتر

تیم‌های ضعیف‌تر وقتی برابر تیم‌های قوی قرار می‌گیرند با دوندگی بالا سعی می‌کنند فضاها را ببندند و مانع ایجاد موقعیت گل شوند اما این تیم‌ها برای این کار ابزار دیگری هم دارند؛ خطا کردن.

زمانی بود که خطا گرفتن در فوتبال یک تاکتیک محسوب می‌شد و بازیکنان تکنیکی با استفاده از توانایی خود در موقعیت‌های مختلف برای تیم خود خطا می‌گرفتند. اما این روزها خطا کردن هدفمند تبدیل به یک تاکتیک مشخص برای تیم‌های ضعیف‌تر شده است. اگر به بازی تیم‌هایی مثل بارسلونا یا لیورپول دقت کنید، می‌بینید که حریفان‌شان در طول بازی سعی می‌کنند خطاهای زیادی انجام دهند اما این خطاها بسیار ساده و ابتدایی هستند و داور را مجاب نمی‌کند که از کارت زرد و قرمز خود استفاده کند. این خطاها که کمترین ریسک را دارند باعث از بین رفتن ریتم تیم‌های صاحب توپ می‌شود. مثلا بارسلونا سعی می‌کند با استفاده از پاسکاری‌های مداوم و پر تعداد و جا به جایی بازیکنانش در فضاها تیم حریف را به اشتباه بیندازد و در نهایت صاحب موقعیت گل شود. تیم حریف هم سعی می‌کند با دوندگی و خطاهای اصطلاحا کم خطر(خطاهایی که کارت زرد و قرمزی به عنوان جریمه ندارد) در روند حرکت تیمی مثل بارسلونا خلل ایجاد کند. حتی تعداد خطاهایی را که ممکن است یک بازیکن در طول بازی انجام بدهد می‌توان مشخص کرد. مثلا بازیکنانی که برابر مسی قرار می‌گیرند برنامه‌ریزی می‌کنند تا در طول مسابقه هر کدام‌شان مدت مشخصی مامور خطا کردن روی او باشند تا تعداد خطاهای آن‌ها باعث نشود که کارت زرد و در نهایت قرمز بگیرند. این روزها که هر تیمی می‌تواند ۵ تعویض انجام دهد، دست تیم‌های کوچک‌تر برای خطا کردن در طول مسابقه بازتر است. حالا سوال اینجاست که آیا فوتبال به قانون جدیدی در این زمینه نیاز دارد یا خیر؟ اگر دارد چه قانونی؟ قانونی که اینبار به کمک تیم‌های قدرتمندتر بیاید.

الگوبرداری از فوتسال و قانون خطای تیمی

اگر فیفا تصمیم بگیرد که در این زمینه قانونی وضع کند می‌تواند از الگوی فوتسال استفاده کند. در فوتسال هر تیمی در هر نیمه می‌تواند ۵ خطا کند و از خطای ششم به بعد تیم حریف صاحب یک ضربه پنالنی از روی نقطه دوم می‌شود. این روزها که در فوتبال خطا کردن به یک تاکتیک ویژه تبدیل شده شاید بد نباشد که فیفا قانون خطای تیمی را حداقل به صورت آزمایشی اجرا کند تا تیم‌ها نتوانند آزادانه و بدون محدودیت خطا کنند و بازی را از ریتم خود خارج کنند. 

 

قانون پنالتی و اشکال آن

 

اگر یک مدافع درون محوطه جریمه خودی خطا کند داور پنالتی می‌گیرد اما اگر همان خطا حتی چند سانتی‌متر پشت محوطه جریمه رخ بدهد دیگر خبری از پنالتی نیست. یعنی فاصله یک موقعیت جدی گل(پنالتی) و یک ضربه آزاد که خطرش کمتر از پنالتی است فقط یک خط است.

اشکال خطای پنالتی در این است که اگر در گوشه محوطه جریمه و زمانی که مهاجم بین خود و دروازه حریف چند مدافع را می‌بینید، خطایی صورت بگیرد داور نقطه پنالتی را نشان می‌دهد ولی اگر مهاجم در حالت تک به تک و پشت خط محوطه جریمه با خطا متوقف شود دیگر خبری از پنالتی نیست. کدام یک از این دو موقعیت خطرناک‌تر است؟ به احتمال زیاد و در بیشتر موارد موقعیت تک به تک خطرناک‌تر است اما چون خطا پشت محوطه جریمه رخ داده پنالتی اعلام نمی‌شود. 

البته فیفا سعی کرده با اعمال قوانینی این نقص را برطرف کند. مثلا اگر مدافعی در گوشه محوطه جریمه در تلاش برای تصاحب توپ روی مهاجم خطا کند داور پنالتی می‌گیرد اما خبری از کارت قرمز نیست ولی خطا در موقعیت تک به تک حتی پشت محوطه جریمه کارت قرمز دارد. با این حال هنوز هم نمی‌توان قانون پنالتی را یک قانون عادلانه دانست.

 

منبع : ايسنا
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه