ارسال به دیگران پرینت

تصمیمات کرونایی و بیهوده نوشتن

احسان محمدی دوستان می‌پرسند چرا مثل گذشته نقد نمی‌کنم. به نظرم همه چیز آنقدر روشن است که نیازی به هیچ توضیح اضافه‌ای نیست. کافی است یک روز حرف‌های مسئولان را گوش بدهید بعد نگاهی به زندگی خودتان و اطرافیانتان بیندازید. همین!

تصمیمات کرونایی و بیهوده نوشتن

در حوزه #نقد_سیاسی به بیهودگیِ نوشتن رسیده‌ام، ما با یک ناشنوایی عامدانه مواجهیم، جایی که مدیران به اصلاح اعتقادی ندارند، همه چیز را می‌دانند و در جهان بهترین‌اند.

 من نه پیشگو هستم و نه چیز زیادی از سیاست سرم می‌شود اما به بیهودگی نوشتن در این حوزه رسیده‌ام و کارهای دیگری می‌کنم که شاید مفیدتر باشد. مثل اصلاح یک غلط املایی!

۶ فروردین یعنی حدود هفت‌ماه پیش وقتی هرچه در مورد #کرونا نوشتیم جدی نگرفتند و گفتند #پروتکل_اقلیمی ما فرق دارد، ما آنقدر موفق بوده‌ایم که تجربیاتمان را به دنیا هم صادر می‌کنیم و... این مطلب را نوشتم و تمام.

امروز وقتی می‌بینم دارند همان کارهایی که باید پارسال انجام می‌دادند را با سُس سرزنش مردم انجام می‌دهند مطمئن‌تر می‌شوم که نوشتن ما جز ایجاد دردسر برای خود و خانواده هیچ فایده‌ای ندارد.

حوصله کردید بخوانید بدون تغییر حتی یک ویرگول!

داستان تکراری «چوب و پیاز و سکه» در ایران!

 گناهکاری را نزد حاکم بردند. حاکم گفت: یکی از این سه مجازات را انتخاب کن: «یا یک من پیاز بخور، یا ۱٠٠ سکه بده، یا ۵٠ چوب بخور!»

مرد با خودش گفت: « وقتی می‌شود پیاز خورد کدام عاقلی چوب می‌خورد یا پول می‌دهد؟» برایش پیاز آوردند. دو پیاز که خورد، دهانش سوخت. گفت: «درد چوب از پیاز کمتر است. چوب بزنید!»

هنوز ده چوب نزده بودند که اشکش درآمد و با خودش فکر کرد: «آدم عاقل تا پول دارد، چرا چوب بخورد؟» ۱٠٠ سکه داد و آزاد شد.

حاکم گفت: «کار آخر را اگر اول انجام می‌دادی لازم نبود هم چوب را بخوری، هم پیاز را و در آخر سکه هم بدهی!»

 این خلاصه‌ی بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها در ایران است. در آخر کار و بعد از صرف هزینه بسیار، همان کاری را انجام می‌دهند که باید اول انجام می‌دادند!

 اول از اساس تکذیب و انکار می‌کنند و می‌گویند هرکس این حرف را بزند معاند است، بعد کمی قبول می‌کنند که «بوده اما اینطور نبوده»، بعد می‌گویند «اینطور بوده ولی کار دشمن بوده»، بعد که دیگر راهی باقی نمی‌ماند از مردم رشید، فهیم، همیشه در صحنه و ... می‌خواهند کمک کنند و در آخر هم اعتماد اجتماعی را مخدوش می‌کنند، هم هزینه می‌دهند، هم به مردم و کشور خسارت وارد می‌کنند و ...

این ماجرا هر بار در شکل تازه‌ای تکرار می‌شود. اسم داستان فعلی #کرونا است! /۶فروردین۹۹

منبع : @ehsanmohammadi95
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه