ارسال به دیگران پرینت

پراید 90 میلیونی را تماشامیکنید یا سوارمیشوید؟

وقتی قیمت پراید به اینجا می‌رسد یعنی باید آماده شویم که کم کم آنهایی که اهل تولید هستند، در کارگاه خود را گل بگیرند و به سمت دلالی بروند.

پراید 90 میلیونی را تماشامیکنید یا سوارمیشوید؟

مصطفی داننده- حواسمان به کرونا بود. اینکه بیرون نیاییم. اینکه ماسک بزنیم و دستکش دست کنیم. اینکه فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کنیم تا دچار کرونا نشویم.

حواسمان به کرونا بود و پراید کم کم خود را بالا کشید. حالا شده است خودروی 90 میلیونی! یک نفس دیگر بزند 100 میلیونی هم می‌شود.

90 میلیون تومان برای خیلی از ما مردم، پول زیادی است و این یعنی دیگر باید دور خرید پراید را هم خط بکشیم. نمی‌دانم آنهایی که پراید 90 میلیونی می‌خرند از آن استفاده می‌کنند یا قابش می‌کنند و روی دیوار می‌زنند. بالاخره اثر هنری عجیبی است این پراید.

بازار خودرو

پرایدی که قرار بود جایگزین پیکان شود و دست خانواده‌های کم درآمد را بگیرد حالا شده است خودروی لاکچری. پسران در مراسم خواستگاری می‌توانند پز بدهند که پراید دارند. پراید 90 میلیونی!

البته ما جان سخت هستیم و هنوز عادت نکردیم. وقتی در جنوب تهران قیمت خانه‌ها به میلیارد می‌رسد باید قیمت پراید این چنین فضایی شود.

وقتی قیمت پراید به اینجا می‌رسد یعنی باید آماده شویم که کم کم آنهایی که اهل تولید هستند، در کارگاه خود را گل بگیرند و به سمت دلالی بروند. اوضاع تولید که درام است و چه شغلی در این کشور بهتر از دلالی. پراید را می‌خری 90 میلیونی، کمی صبر می‌کنی و گران‌تر می‌فروشی. بدون هیچ استرسی.

دگر نه نگران پول کارگر هستی، نه نگران کالای چینی و نه نگران مالیات، عوارض و اجاره. کارگران بیچاره هم که همیشه سنگ زیر آسیاب هستند، بیکار می‌شوند و دیگر همان نان بخور و نمیر را هم ندارند.

یک زمانی در این کشور، به کسی پول‌دار می‌گفتند که کارخانه داشت. چندین کارگز زیر دست‌‍اش کار می‌کردند. چرخ تولید را می‌چرخاند. حالا اما متاسفانه کسی پول‌دار است که پارکینگ‌اش پر از ماشین‌های مختلف است. ماشین‌هایی که امروز خریده است و قرار است فردا گران‌تر بفروشد. کسی پول‌دار است که خانه‌ای را می‌خرد و چند ماه بعد گران‌تر می‎‌فروشد و این چرخه برای او و جیب‌اش ادامه دارد.

تولید کننده اما دربه‌در گرفتن یک وام است که با آن پول کارگر بدهد یا کمی کارش را به جلو هُل بدهد. بعد از چندی هم توان بازپرداخت وام‌اش را ندارد و بانک به سراغ‌اش می‌آید، کارخانه یا کارگاه‌اش را مصادره می‌کند و تمام.

به همین راحتی اهالی تولید به تاریخ سپرده می‌شوند و دلالی و واسطه گری، سکه رایج کشور می‌شود. از دیدن فاصله طبقاتی ایجاد شده در کشور زیاد تعجب نکنید. همین گرانی‌ها و همین درآمدها هر روز فاصله بین طبقات مختلف مردم را زیاد می‌کند. بخشی از جامعه تنها به فکر نان شب‌شان هستند و برخی دیگر نمی‌دانند با پول‌های جیب‌شان چه کنند.

البته دولت می‌تواند از ابزارهای مالیاتی خود استفاده کند و از کسانی که به واسطه دلالی به سودهای بادآورده رسیده‌اند، مالیات بگیرد و به افراد نیازمند یارانه بیشتری بدهد. یارانه‌ای که بتواند کمک حالی برای آنها در روزهای سخت کرونا و اقتصاد باشد.

 

منبع : عصر ایران
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه