ارسال به دیگران پرینت

معرفی کتاب | معرفی کتاب روح مهارناپذیر

معرفی کتاب روح مهارناپذیر | سفری به فراسوی خود

کتاب روح مهارناپذیر برای شما مناسب است اگر در جست‌وجوی آرامش درون و منبع انرژی‌های معنوی هستید.

معرفی کتاب روح مهارناپذیر | سفری به فراسوی خود

کتاب روح مهارناپذیر برای شما مناسب است اگر در جست‌وجوی آرامش درون و منبع انرژی‌های معنوی هستید.

در درون شما اقیانوسی از انرژی جریان دارد که بسیاری از اوقات نمی‌توانید حتی قطره‌ای از آن را استخراج کنید؛ کافی است به قلب خود رجوع کنید و به نداهای روحانی آن گوش دهید، البته این کار ساده نیست. کتاب روح مهارناپذیر نوشته‌ی مایکل سینگر به خوانندگان خود نشان می‌دهد چگونه باید به اعماق سرچشمه‌ی انرژی‌های درونی خود نفوذ کنند و روح و ذهنشان را از حصاری که گرفتارش شده‌اند، آزاد سازند. این کتاب از پرفروش‌ترین آثار نیویورک‌تایمز است.

درباره‌ی کتاب روح مهارناپذیر

شما تنها نیستید. در هر لحظه و مکان، کس یا کسانی در کنار شما هستند؛ کسانی که نمی‌توانید با آن‌ها ملاقات کنید. نمی‌دانید چه شخصیتی دارند و از جان شما چه می‌خواهند. آن‌ها در مغزتان زندگی می‌کنند. همیشه صدایشان را می‌شنوید. زمانی که اشتباهی کرده‌اید یا موضوعی از خاطرتان فراموش شده، صدای ندامت‌گر و سرزنش‌کننده رهایتان نمی‌کند. خیلی اوقات این موجود نادیدنی و ناشناخته هنگامی که قصد دارید بخوابید به شما هجوم می‌آورد و مغزتان را می‌خورد. او از شما می‌خواهد به تمام کارهای عقب‌افتاده و خطاهایی که در طول عمرتان انجام داده‌اید، همین الان فکر کنید و آن‌ها را به یاد آورید؛ البته که به‌نظر می‌رسد این موجود با شما دشمنی دارد و باید او را به سکوت تشویق کنید؛ اما واقعیت این است که او با شما سر جنگ ندارد. این ندای عجیب و آزاردهنده نجوای درونی شماست. او به شما کمک می‌کند تا جهان را بهتر بشناسید و وقایع را بهتر تحلیل کنید.

این ندا موجب می‌شود خود را با محیط اطرافتان وفق دهید و در لحظات بحرانی، حداقل کسی را داشته باشید تا درباره‌ی مسائل گوناگون با او صحبت کنید. کتاب روح مهارناپذیر (The Untethered Soul: The Journey Beyond Yourself) نوشته‌ی مایکل سینگر (Michael A. Singer) به خوانندگان خود کمک می‌کند تا با «خود»های درونیشان مثل نجوای درون، رویاها و... به صلح برسند و شیوه‌ی زندگی بدون دردسر در کنار این شخصیت‌های درونی را بیاموزند.

با دیکتاتور درون خود مذاکره کنید

جهان در درون شما خلاصه شده است. هیچ معیار ثابتی برای تشخیص «خوب» یا «بد» بیرون از شما وجود ندارد. آن «خود» سرزنش‌گر و کمال‌گرایی که در درونتان زندگی می‌کند، هیچ‌گاه راضی نخواهد شد. بخشی از وجود شما هیچ‌وقت حاضر نمی‌شود تا بگوید فلان چیز «خوب است». در درونتان موجودی در حال زیستن است که با همه‌ی پدیده‌ها مشکل دارد. او موجب می‌شود تا خودتان را دوست نداشته باشید و به کسانی که توانسته‌اند به جایگاه موردعلاقه‌ی شما برسند، حسادت ورزید. این خود درونی نمی‌گذارد راحت زندگی کنید. اگر هوس پیتزا کرده باشید، دور بودن رستوران و خستگی و... را به‌عنوان «موانع موجود در راه رسیدن به هدف» معرفی می‌کند تا نتوانید به چیزهایی که می‌خواهید دست بیابید و از لذت‌ها محروم شوید.

او شما را خشمگین و ناراحت خواهد کرد. البته که وجود این موجود ضروری است و او باید باشد تا گاهی‌اوقات ما را از اتخاذ تصمیمات اشتباه برحذر دارد؛ به‌همین علت ما باید بتوانیم این صدا را کنترل و در مواقع لزوم از آن استفاده کنیم. مایکل سینگر در کتاب روح مهارناپذیر به مخاطبان خود ثابت می‌کند که راه‌حل خلاص شدن از تمام این حس‌های منفی، فقط در درون خودمان است. نویسنده راهکارهای گوناگونی مثل رجوع به انرژی‌های درونی را پیشنهاد می‌کند تا با بهره‌گیری از آن‌ها بتوانند خود را از شر آن موجود سرزنش‌گر و مستبدی که در ذهنمان جولان می‌دهد و اجازه نمی‌دهد آن‌طور که دوست داریم زندگی کنیم، نجات دهیم.

خودشناسی راه نجات شماست

احساس ناشناخته‌ای در درون شماست؛ حسی که انگار مدتی طولانی است آن را سرکوب کرده‌اید. این احساس به شما کمک می‌کند تا زندگی را تحمل کنید. گاهی‌اوقات نسبت به پدیده‌ای خاص احساس خوبی دارید. این حس ناشناخته، «انرژی درونی» نامیده می‌شود. انرژی به شما کمک می‌کند تا فضای ذهنیتان را از ابهام و مه تاریکی که بر روی افکارتان چیره شده، نجات دهید. مایکل سینگر می‌کوشد تا شما دید و نگاه شفاف‌تری نسبت به آن‌چه در روح و ذهنتان می‌گذرد داشته باشید. کتاب روح مهارناپذیر به خوانندگانش کمک می‌کند تا سرچشمه‌ی «انرژی» را که عمده‌ی آن در قلب انسان ریشه دارد، پیدا کنند. مایکل سینگر معتقد است فردی که به افسردگی دچار شده، اصلاً انرژی ندارد. بسیاری از افراد همواره خسته‌اند و برای هیچ‌چیز ذوق و اشتیاق ندارند. این دسته از آدم‌ها دچار انسداد منبع انرژی شده‌اند و نمی‌توانید جریان انرژیشان را جاری نگه‌دارند. کتاب روانشناسی روح مهارناپذیر چگونگی بهره‌گیری از انرژی و دستیابی به حس خوب و صلح درونی را به شما می‌آموزد.

کتاب روح مهارناپذیر با ترجمه‌ی بهجت قاسم‌زاده در انتشارات میلکان منتشر شده است.

کتاب روح مهارناپذیر برای شما مناسب است اگر

در جست‌وجوی آرامش درون و منبع انرژی‌های معنوی هستید.

می‌کوشید تا سرچشمه‌ی سعادت و صلح درونی را در اعماق روح و جان کشف کنید.

به کتاب‌هایی که به حوزه‌ی انرژی درمانی، خودسازی و معنویت ارتباط دارند، علاقه‌مندید.

در بخشی از کتاب روح مهارناپذیر: سفری به فراسوی خود می‌خوانیم

زندگی‌کردن به معنای تجربه‌ی لحظه‌ای که دارید می‌گذرانید و پشت‌سرگذاشتن تجربه‌ای پس‌از تجربه‌ی دیگر است. شما بسیاری از تجربه‌ها را از سر می‌گذرانید و از درونتان می‌گذرند. این سیستم وقتی به‌درستی کار می‌کند، فوق‌العاده است. اگر می‌توانستید در این حالت زندگی کنید، موجودی کاملاً آگاه بودید. به همین دلیل موجودی آگاه در زمان «حال» زندگی می‌کند. آن‌ها هستند، زندگی هست و تمامیت زندگی از درونشان می‌گذرد. تصور کنید اگر در تجربه‌ی زندگی کاملاً حضور داشتید، آن تجربه اعماق وجودتان را تحت‌تأثیر قرار می‌داد. در این صورت هر لحظه تجربه‌ای برانگیزاننده و تکان‌دهنده خواهد بود؛ زیرا شما کاملاً پذیرا هستید و زندگی از درونتان جریان دارد.

اما این اتفاقی است که در درون بسیاری از ما رخ نمی‌دهد. گویی درحال رانندگی هستید، از کنار درختان عبور می‌کنید، خودروها از کنارتان می‌گذرند و همه‌چیز را بدون هیچ مشکلی پشت‌سر می‌گذارید؛ اما ناگهان چیزی می‌بینید که به‌سادگی نمی‌توانید از کنارش بگذرید. شما خودروی فورد موستانگ آبی روشنی را می‌بینید که بسیار شبیه خودروی نامزدتان است و وقتی از کنارش عبور می‌کنید، متوجه می‌شوید که دو نفر در صندلی‌های جلوی آن دست هم را گرفته‌اند یا دست‌کم این‌طور به نظر می‌رسد. بی‌شک آن خودرو شبیه خودروی نامزد شما بوده است؛ اما هیچ تفاوتی با خودروهای دیگر ندارد، مگر نه؟ نه، این خودرو در نظر شما مانند همه‌ی خودروهای دیگر نیست.

بیایید به اتفاقی که افتاده با دقت بنگریم. بی‌شک از منظر دوربینِ چشمِ شما هیچ تفاوتی میان آن خودرو و سایر خودروها وجود ندارد. نور از سمت چشم شما به‌سمت اشیا کمانه می‌کند، از شبکیه می‌گذرد و در ذهنتان تأثیر بصری بر جای می‌گذارد؛ بنابراین در سطح فیزیکی هیچ تفاوتی در جریان نیست؛ اما در سطح ذهنی این تأثیرگذاری همچنان پابرجاست. در لحظات پس‌از دیدن آن خودرو، دیگر متوجه حضور درختان نمی‌شوید و سایر خودروها را نمی‌بینید. قلب و ذهن شما بر آن خودرو متمرکز است؛ باوجوداینکه از کنارش عبور کرده‌اید. در این موقعیت، با مسئله‌ای مواجه می‌شوید. رویدادی که بر جای مانده، به انسداد منجر شده است. تمام تجربه‌های بعدی سعی دارند از درونتان بگذرند؛ اما در درونتان اتفاقی افتاده که آن تجربه‌ی گذشته را ناتمام گذاشته است.

منبع : کتابراه
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه