جوجیتسو
جوجیتسو ایران در ریاض ۲۰۲۵ | شکستِ مدیریت پیش از شکستِ ورزشکاران
وقتی نام ایران در عرصههای ورزشی میآید، ذهنها بهسرعت به موفقیت های ارزنده کشتی، تکواندو، ووشو حتی کاراته میرود؛ رشتههایی که سالهاست با مدالهای رنگارنگ، اعتبار ورزش ایران را در آسیا و جهان تثبیت کردهاند. اما در ریاض ۲۰۲۵، جوجیتسو ایران داستان دیگری داشت؛ داستانی که بیش از آنکه بر دوش ورزشکاران سنگینی کند، بر گردن مدیران و مربیان این رشته سنگین بود، همه ما مطمئن هستیم مدیریت جوجیتسو جمهوری اسلامی ایران قبل از ما نیک میدانستند که توان مدیریتی آنها در حد جهانی و بازیهای مهم آسیایی و کشورهای همبستگی را ندارند.
وقتی نام ایران در عرصههای ورزشی میآید، ذهنها بهسرعت به موفقیت های ارزنده کشتی، تکواندو، ووشو حتی کاراته میرود؛ رشتههایی که سالهاست با مدالهای رنگارنگ، اعتبار ورزش ایران را در آسیا و جهان تثبیت کردهاند. اما در ریاض ۲۰۲۵، جوجیتسو ایران داستان دیگری داشت؛ داستانی که بیش از آنکه بر دوش ورزشکاران سنگینی کند، بر گردن مدیران و مربیان این رشته سنگین بود، همه ما مطمئن هستیم مدیریت جوجیتسو جمهوری اسلامی ایران قبل از ما نیک میدانستند که توان مدیریتی آنها در حد جهانی و بازیهای مهم آسیایی و کشورهای همبستگی را ندارند.
مدیرانی که سراسیمه و آشفته بدنبال پیرورزشکارانی بودند که خودشان اذعان داشتند که ناتوان و ناگزیر از حضور در بازیهای کشورهای همبستگی ریاض بودند.
کاش کاروانی به نام جوجیتسو به ریاض اعزام نمیشد اینهمه ادعا و اینهمه مدالهای معتبر جهانی که در جوجیتسو برزیلی نصیب کشورمان شده بود همه دستخوش مضحکه و ملعبه منتقدان و بعضاً طرفداران و دلسوختگان جوجیتسو شد، به راستی چرا از جوانان غیور ایران زمین غافل شدیم!؟ چرا به مربیان باتجربه و نام آور جوجیتسو برزیلی اعتماد نکردیم!؟ چرا به جوانان نامی و مجرب و مربیان حرفه ای این رشته محبوب و قدرتمند اعتماد نکردیم !؟ اینها و سوالات بسیاری هستند که باید مسولین وزارت ورزش و مدیریت ضعیف جوجیتسو جمهوری اسلامی ایران باید پاسخگو باشند. سوال این است در ورزشی که استعدادها فراوان، مدیران ارزشمند و برنامه ها و توانمندی های قوی وجود دارد غرور ملی، هزینه و سرمایه این کشور را چرا باید بخاطر مصلحت شخصی فدا کرد!؟
کاروان جوجیتسو ایران به ریاض رفت، اما نه با نقشه راه، نه با برنامه تمرینی منسجم، و نه با چشمانداز روشن. نتیجه طبیعی چنین بیبرنامگی، حضور کمفروغ و مفتضحانه و شکستهای پیاپی بود بطوریکه از پنج بازیکن دو بازیکن با شکست پنجاه بر صفر تسلیم حریف شدند.
مربی کم تجربه ای که فقط در عرصه فایت تخصص دارد آیا در انتخاب این مربی محترم نباید اندکی تامل میشد باید به عنوان سرمربی جوجیتسو جمهوری اسلامی ایران فردی انتخاب می شد که برزیلی کار بود نه جوجیتسو کار با فایتر، از طرفی دیگر چرا مدیران جوجیتسو جمهوری اسلامی ایران به جای انتخاب مربیان نام آور و زحمتکش ، جوان ۲۳ساله ای را به عنوان مدافع وضعیت تیم جوجیتسو در رسانه ها معرفی می کردند به نظر میرسد اعمال سلیقه شخصی و ادعای یکه تازی در عرصه جوجیتسو شایسته نبوده و با بی توجهی به مربیان و متخصصان دیگر این ورزش را به ورطه سقوط رهنمون میکند. آیا واقعا جوجیتسو در سرزمین ماتادورها در عرشه کشتی شکسته سفره پهن کرده یا در کشور اسلامی میخواهد پرچم سه رنگ و غرور آمیزمان را به اهتزاز درآورد ؟!؟ انتخاب سلیقه ای مربیان کمتجربه با تاکتیکهای غیر تخصصی و بی فایده قبل از مسابقات و حتی روی تشک و در میدان رقابت، بیش از هر چیز به راهبردهای فنی و روانی نیاز داشت. اما متأسفانه مربیان و سرپرستان تیم نتوانستند تاکتیکهای مؤثر ارائه دهند. شکستهای زنجیرهای این تیم، نشان داد که ضعف مشهود کادر فنی، ورزشکاران خسته ما را بیپناه و بدون برنامه قبلی در برابر حریفان گمنام نه چندان نام آور گذاشت تا شکست سنگینی برای تیم جوجیتسو ایران رقم بزنند.
در میان ۲۰ رشته حاضر کاروان ایران، جوجیتسو در ردههای پایین جدول مدالی قرار گرفت. این جایگاه نه تنها ناکامی امروز را نشان میدهد، بلکه هشداری جدی برای آینده این رشته در ایران است تا شاید مسولان امر با تدبیر و درایتشان بی تدبیری ریاض را جبران کنند.
کارشناسان ورزشی بالاخص مربیان و خاک خوردگان جوجیتسو جمهوری اسلامی ایران معتقدند که این شکست باید نقطه آغاز تغییرات باشد. اگر مدیریت و کادر فنی جوجیتسو بازنگری نشود، آینده این رشته در سطح بینالمللی در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند و ای بسا رتبه ها و جایگاهی که این رشته در سطح جهانی به همت مربیان ارشد و بازیکنان قدرتمند بدست آورده اند دچار فروپاشی مهلکی شود.
به نظر متخصصان این رشته ورزشی محبوب و قدرتمند، ناکامی جوجیتسو بیش از آنکه نتیجه ضعف ورزشکاران باشد، محصول مدیریت بیبرنامه و مربیان کمتجربه است. این موضوع نه برای سرزنش ورزشکاران، بلکه برای هشدار به مدیران و تصمیمگیرندگان ورزش کشور تحریر یافته است؛ چرا که اگر امروز صدای نقد خبرنگاران و متخصصان و کارشناسان ورزشی شنیده نشود، فردا صدای شکست سنگینی به بلندای آسمان بلندتر خواهد بود و دیگر آن زمان هیچ دوایی دزدی را درمان نخواهد کرد و سرزنش و انتفاد و آشفتگی جز پشیمانی سودی نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید