اسرائیل |نتانیاهو
عباس عبدی: تندروهای ایران ۲۰ سال است که با اسرائیل و نتانیاهو همسو هستند |عصبانیت آنان بیش از هر چیز از نتایج مثبت برجام و رضایت مردم بود | آنها در اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ نقش داشتند
آنان که دشمن برجام بودند، به یک باره یاد علت شکست آن که مکانیزم ماشه باشد افتادند و دنبال مقصر آن گشتند. ولی فراموش کردند که اگر این کار را خیانت میدانند و باید مقصر آن را پیدا کنند، خوشحالی آنان از اجرایی شدن اسنپبک چه معنایی خواهد داشت؟ مثل این است که در پی انتقام از عامل قتل نزدیکان خود باشند تا او را مجازات کنند ولی در عین حال از قتل او بسیار خرسند و خشنود باشند و جشن بگیرند.

عباس عبدی در اعتماد نوشت: روایتمحوری در رسانه میتواند منشأ یا متأثر از روایتمحوری در سیاست باشد. روایتمحوری، یعنی راوی هیچ کاری به واقعیت و منطق و علم ندارد. از سال ۱۳۸۴ و با آمدن احمدینژاد در صندلی ریاستجمهوری، این نگاه و گرایش در ساختار رسمی قدرت یافت و چنان به واقعیت و حقیقت پشت پا زدند که گویی حقیقت و واقعیت همان روایت است و دیگر هیچ نیست.
آنان همچون قوم بنی اسراییل همه تقصیرات را بر دوش دیگران میاندازند و اندکی قدرت تخیل و انصاف برای فهم واقعیت ندارند. هنگامی که در سال ۱۳۸۴ وارد ساختمان ریاستجمهوری در خیابان پاستور شدند، در اولین گام با شعار «فناوری هستهای حق مسلم ماست» گروه مذاکرهکننده هستهای دولت خاتمی را زیر سوال بردند و مواضع بسیار سختگیرانهای اتخاذ کردند. هنگامی که اولین قطعنامههای تحریمی آغاز به تصویب شد، آنها را «کاغذپاره» دانستند و مسخره کردند. در آذر ۱۳۸۵، علیه قطعنامه تحریمی شورای امنیت موضع گرفت و در مقابل آن دستاوردهای جدید هستهای خود را به رخ آنان کشید. قطعنامههای بعدی در سال ۱۳۸۷ را عجز و ناتوانی دشمنان معرفی کرد و گفت که ایران به زودی در زمره قدرتهای هستهای قرار خواهد گرفت. پیشتر نیز زمینههای سوءظن به ایران را با فعالیت تبلیغاتی علیه هولوکاست فراهم کرده بودند. پس از ۱۳۸۸ نیز صدور قطعنامهها ادامه یافت. قطعنامه ۱۹۲۹ که جامعترین و سختگیرانهترین قطعنامه علیه ایران بود در خرداد ۱۳۸۹ تصویب شد. احمدینژاد سخنرانی کرد و گفت: «از همان مسیری که آنها میخواهند به ما ضربه بزنند، به آنها ضربه خواهیم زد. برخی از تصمیمات مقابله با تحریمها قابل اعلام عمومی نیست؛ ولی تصمیم ما این است که از این تحریمها استفاده کنیم و تولیدات خود را گسترش داده و جهانی کنیم. از این کار زشت آنها برای برپایی یک نظام اقتصادی جدید در جهان بهره ببریم.»
چند ماه بعد با تمسخر در پاسخ خبرنگاران گفت اگر بروید در خیابان مردم اصلا نمیدانند تحریم چیچی هست. «تحریم نمنه ده». این سال به مسخره کردن تحریمها گذشت. در سال بعد و هنگامی که تحریمهای امریکا علیه بانک مرکزی و نفت آمد، دیگر نتوانست تحمل کند که با تغییر لحن گفت اینها جنایت علیه بشریت است.
سپس از سال ۱۳۹۱ که فشار اقتصادی آمد و تورم سر به فلک کشید، لحن او هم عوض شد و در دی ۱۳۹۱ یعنی آخرین ماههای حضورش در پاستور و در مجلس گفت: «حتما موضوع تحریم تاثیرگذار خواهد بود، اما باید آن را مدیریت کنیم. آنها میخواهند با اعمال تحریمها از مردم ما انتقام بگیرند. طبیعتا هم این تحریمها ابتدا باعث کاهش سرعت رشد کشور شده و بر قشر وسیعی از مردم فشار خواهد آورد و در ثانی هم باعث نوسانات قیمت و تاثیر بر قشری از مردم ایران که درآمد ثابتی دارند خواهد شد
دیدگاه تان را بنویسید