تحلیل تایم از رویکرد تازه عربستان در سیاست خارجی
پیام معنادار بنسلمان به واشنگتن | اعراب در پی موازنهسازی در برابر اسرائیل
مجله تایم در تحلیلی تازه نوشت، پیام اخیر محمد بنسلمان به آمریکا نشانهای از تغییر راهبردی در سیاست خارجی عربستان است

مجله تایم در تحلیلی تازه نوشت، پیام اخیر محمد بنسلمان به آمریکا نشانهای از تغییر راهبردی در سیاست خارجی عربستان است
نشریه تایم نوشت: روز سهشنبه در نیویورک، رهبران گوناگون کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در فضایی آمیخته با نگرانی عمیق با رئیسجمهور دونالد ترامپ دیدار کردند. این نشست که شامل دیگر رهبران عرب و مسلمان نیز بود، تنها چند روز پس از نخستین حمله هوایی اسرائیل به یک کشور حاشیه خلیج فارس برگزار شد—رخدادی حیرتانگیز که باور آنها به تضمینهای امنیتی ایالات متحده، که ستون ثبات در منطقهشان بهشمار میرود، را به شدت متزلزل کرد
در ادامه این مطلب آمده: پس از این حمله، عربستان سعودی، بهعنوان کشور مسلط در شورای همکاری، یک پیمان دفاعی متقابل با پاکستان—قدرتی نظامی و دارای سلاح هستهای—به امضا رساند. باور بر این است که سعودیها تا هنگام امضای توافق، شریک آمریکایی خود را از آن مطلع نکرده بودند.
برخی در واشنگتن این تحول بزرگ را بهعنوان گامی از سوی سعودیها برای فاصله گرفتن از ایالات متحده و نوعی طعنه به چتر امنیتی آمریکا تفسیر میکنند. اما این برداشتی نادرست است. این پیمان علیه واشنگتن نیست بلکه مکمل تضمینهای امنیتی ایالات متحده است—تضمینهایی که بارها ناکافی بودنشان اثبات شده است؛ چه در گذشته در برابر ایران، و چه همین اواخر در بازدارندگی و دفاع در برابر حمله هوایی اسرائیل به مذاکرهکنندگان حماس در قطر.
این نگرانیها و دلخوریها در میان شرکای عرب خلیج فارسِ آمریکا موضوع تازهای نیست. این روند بیش از یک دهه ادامه داشته و هم دولتهای جمهوریخواه و هم دموکرات را دربر گرفته است. دولت اوباما، بدون مشورت با پایتختهای شورای همکاری، بهطور مخفیانه توافق هستهای ایران را مذاکره کرد. ترامپ، با وجود تلاشهای اولیه برای نزدیکی، در نخستین دوره ریاستجمهوریاش به حملات پهپادی و موشکی حوثیها که به ایران مرتبط بودند و در سال ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی عربستان اصابت کردند، پاسخی نداد. رئیسجمهور بایدن نیز در سال ۲۰۲۲ چشم خود را بر حملات پهپادی شورشیان حوثیِ مورد حمایت ایران به امارات متحده عربی بست. هر یک از این رویدادها این تصور را در ریاض، ابوظبی و دیگر پایتختها تقویت کرد: آمریکا بهتنهایی قابل اعتماد نیست.
حملات هفته گذشته اسرائیل به مذاکرهکنندگان حماس در دوحه، این نگرانیها را تشدید کرد. سالهاست که حاکمان خلیج فارس از ایران واهمه دارند. اما اکنون، عبور اسرائیل—نزدیکترین متحد منطقهای واشنگتن—از چنین خط قرمزی، اعتماد به تمایل آمریکا برای حفظ توازن منطقه و جلوگیری از خطر از کنترل خارج شدن اوضاع را متزلزل کرده است.
دولت ترامپ ادعا میکند که قادر به جلوگیری از این حمله نبود، زیرا اسرائیل درست در لحظهای که جنگندههایش در حال پرواز و آماده شلیک موشک بودند، اطلاع داده است. اندکی از رهبران عرب این روایت را باور دارند، و گزارشهایی از اسرائیل حکایت از آن دارد که ترامپ مدتها پیش از حمله مطلع شده بود.
نگرانیهای عربها با سخنان و اقدامات خود بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، شدت گرفته است. او که بخش بزرگی از محور مورد حمایت ایران در سراسر شام را هدف گرفته، اکنون بهصراحت میگوید اسرائیل «در هفت جبهه میجنگد»—اظهاری گسترده که نشان از جاهطلبی برای بازآرایی منطقه فراتر از دفاع صرف دارد. هماکنون نیروهای اسرائیلی سرزمینهایی در جنوب لبنان و جنوب سوریه را تصرف و اشغال کردهاند. در داخل، نتانیاهو آشکارا با الحاق بخشهای بزرگی از کرانه باختری بازی میکند. برای رهبران شورای همکاری، چنین سخنان و اقداماتی نهتنها تحریکآمیز بلکه بیثباتکننده است، چراکه تهدید میکند نقشه خاورمیانه بهطور یکجانبه بازنویسی شود، با جایگزین کردن هژمونی ایران بهوسیله هژمونی اسرائیل.
کشورهای خلیج فارس شریکان ارزشمند ایالات متحده هستند. منابع انرژی و صندوقهای ثروت حاکمیتی عظیم آنها به حفظ برتری آمریکا بر چین در صنایع آیندهمحور و سرمایهبر—از جمله هوش مصنوعی، رایانش ابری، و استخراج و فرآوری مواد معدنی کمیاب—کمک میکند. همچنین، صدها میلیارد دلار اوراق قرضه خزانهداری آمریکا که در اختیار دارند، جایگاه دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی را تقویت میکند. ترامپ این واقعیت را بهخوبی درک میکند، و به همین دلیل بود که عربستان سعودی، امارات و قطر را نخستین مقصد سفر خارجی خود پس از آغاز به کار قرار داد و میلیاردها دلار سرمایهگذاری تازه را تضمین کرد.
از همین رو، ترامپ باید پیمان دفاعی عربستان–پاکستان را نه بهعنوان رد آمریکا بلکه بهعنوان زنگ خطری جدی در نظر بگیرد. کشورهای خلیج فارس در حال ایجاد موازنه در برابر زیادهروی اسرائیلاند—نه ترک کردن آمریکا.
سفر پیشروی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، به واشنگتن در ماه نوامبر فرصتی خواهد بود برای اطمینانبخشی و تعمیق روابط دفاعی با مهمترین کشور شورای همکاری. هرچند یک پیمان دفاعی آهنین که به تصویب سنا برسد از نظر سیاسی همچنان غیرممکن است، ترامپ میتواند بر تعهدات دفاعی موجود بیفزاید؛ مشابه «توافقنامه جامع ادغام و شکوفایی امنیتی آمریکا–بحرین» (C-SIPA) که در سال ۲۰۲۳ امضا شد و قویترین تعهد ایالات متحده در خارج از ماده ۵ ناتو بهشمار میرود. این تعهدات باید شامل دفاع از متحدان خلیج فارس—حتی زمانی که منبع تهدید اسرائیل باشد—نیز بشود.
اگر دولت ترامپ اقدامی نکند، پیمان دفاعی عربستان–پاکستان میتواند فراتر از یک توافق دوجانبه پیش برود. قدرتهای منطقهای همچون مصر و ترکیه، که هر دو در نشست روز سهشنبه حضور داشتند، به همان اندازه از چشمانداز نظمی در خاورمیانه تحت سلطه اسرائیل نگران هستند. این پیمان میتواند هسته اولیه سایر توافقات دفاعی اسلامی شود—و دستاورد اصلی سیاست خارجی ترامپ یعنی «پیمانهای ابراهیم» را تضعیف کند.
به جای گسترش پیمانهای ابراهیم و هموار کردن راه برای عادیسازی بیشتر روابط میان اسرائیل و کشورهای عرب، زیادهرویهای مهار نشده اسرائیل، متحدان عرب و مسلمان آمریکا را به سمت ایجاد ترتیبات امنیتی موازیِ مستقل سوق خواهد داد.
انتخاب پیش روی واشنگتن روشن است: یا به متحدان خلیج فارس خود اطمینان بدهد و اسرائیل را در مرزهای مشروعش مهار کند—یا نظارهگر فروپاشی معماری امنیتی آمریکا در خاورمیانه باشد.
دیدگاه تان را بنویسید