ارسال به دیگران پرینت

ابعاد جامعه شناختی عملکرد نیروی دریایی

ابعاد جامعه شناختی عملکرد نیروی دریایی در جنگ جهانی دوم

سوم شهریور، برای ایرانیان یادآور خاطره جمعی تلخِ حمله به ایران و در نهایت اشغال توسط بیگانگان است. مصیبتی تلخ در وسعت جهانی برای ایران و ایرانیان، که درس‌آموخته‌های بسیاری دربردارد

ابعاد جامعه شناختی عملکرد نیروی دریایی در جنگ جهانی دوم

  سوم شهریور، برای ایرانیان یادآور خاطره جمعی تلخِ حمله به ایران و در نهایت اشغال توسط بیگانگان است. مصیبتی تلخ در وسعت جهانی برای ایران و ایرانیان، که درس‌آموخته‌های بسیاری دربردارد. از جمله درس‌آموخته‌های این جنگ، اهمیت ابعاد اجتماعی جنگ‌ها و به ویژه حفظ و افزایش «سرمایه اجتماعی» است. در جنگ جهانی دوم، عملکرد نیروی دریایی ایران، بیش از سایر نیروهای نظامی اثرگذار و ماندگار است. لذا در این مقاله به ابعاد اجتماعی عملکرد نیروی دریایی ایران در جنگ جهانی دوم می‌پردازد. «آگوست کنت» به‌عنوان یک جامعه‌شناس، بر این باور بود که نقش پیشینیان در ساخت جامعه، بیش از افراد حاضر در جامعه است. درواقع بخش عمدۀ هویت مردم یک سرزمین، مدیون رخدادهایی است که در تاریخ آن سرزمین به وقوع پیوسته است. از سوی دیگر تجربۀ مشترک جمعی در ساخت و تغییر هویت اجتماعی اثرگذار است. لذا پرداختن به رخداد جنگ جهانی دوم از منظر جامعه شناختی اهمیت و ضرورت خاص خود را دارد. 

افزایش سرمایه اجتماعی نیروی دریایی پس از جنگ جهانی دوم

ابعاد اجتماعی از جمله مهمترین ابعاد جنگ‌ها بشمار می‌رود. اهمیت جنبه اجتماعی جنگ‌ها چنان است که اثرگذار بر همه ابعاد جنگ و حتی نتیجه جنگ محسوب می‌شود. اهمیت اثرگذاری جنبه اجتماعی جنگ‌ها را می‌توان با مقایسه وضعیت ایران در دو جنگ جهانی اول و دوم درک کرد. 

یکی از تفاوتهای جنگ جهانی دوم با جنگ جهانی اول در خصوص ایران، تفاوت میزان حمایت مردم از نیروهای نظامی و همچنین مشارکت مردم در فرایند دفاع از کشور بود.

 در زمان جنگ جهانی اول، تمام گروه‌های مرجع حتی روحانیون در برابر بیگانگان مقاومت ‌کردند، اما در زمان جنگ جهانی دوم، سرمایۀ اجتماعی به دلایل مختلف دچار افول بی‌سابقه‌ای شد. تنها گروهی که طبق اسناد ثبت‌شده در تاریخ در برابر بیگانگان مقاومت کرد، تعدادی از کارکنان نظامی و انتظامی بودند.

در سال‌های آخر حکومت پهلوی اول، مردم به حاکمیت «اعتماد» نداشتند و در برنامه‌های مربوط به حاکمیت «مشارکت» پایینی داشتند. پایین‌بودن سطح «همبستگی» بین مردم و حکومت و کاهش شدید «انسجام اجتماعی» در زمان اشغال ایران نشانه‌های آشکار ضعف «سرمایه اجتماعی» بود. با این اوصاف نمی‌توان حاکمیت را دارای «محبوبیت» تلقی کرد (جهانفر، 1404).

اندازه‌گیری میزان «سرمایه ‌اجتماعی» در جامعه‌شناسی، وابسته به شناخت میزانِ شاخص‌های «اعتماد»، «مشارکت»، «همکاری»، «همیاری»، «هم افزایی» و... است. 

«اعتماد» در دو سطح شخصی و عام یا تعمیم یافته قابل بررسی است. البته اثرگذاری اعتماد عام در گسترش سرمایه اجتماعی بیش از اعتماد شخصی است.

در مورد شاخصِ مشارکت اجتماعی باید ویژگی‌های عقلانی بودن -یعنی احساسی نباشد- استمرار و در نهایت سازمان‌یافتگی مورد توجه قرار گیرد. 

در خصوص شاخص همیاری باید به این نکته توجه شود که همیاری به مفهوم کمک کردن یا ارائه خدمت به شخص، بدون شناخت و توقع از وی است. این در حالی است که «همکاری» در مورد اشخاصِ موردِ شناخت انجام می‌شود. بررسی وضعیت اجتماعی ایران در سال‌های منتهی به 1320 هجری شمسی، نشان دهنده این واقعیت است که شاخص‌های سرمایه اجتماعی به دلایل مختلف به شدت افول یافته بود. 

اگر چه در مورد عوامل کاهش سرمایه اجتماعی در هر دوره تاریخی می‌توان به مواردی همچون شرایط نامناسب اقتصادی، فقر، نابرابری و تشدید آسیب‌های اجتماعی، ضعف در نظام حکمروایی اشاره کرد (میرقاسمی، 1401)، اما نمی‌توان از نقش استبداد و بی‌توجهی به نظرات مردم غفلت کرد. نظام دیکتاتوری خشن و سختگیر رضاشاه بویژه پلیس سیاسی تندرو سرپاس مختاری با اقدامات ایذایی خود منجر به ناخشنودی مردم شده بود (معتضد، 1403).

  واقعیت این است که «شکست»، سرنوشت همه حکومت‌هایی است که به «سرمایه اجتماعی» بی‌توجه و بی‌اعتنا باشند. پهلوی اول نیز از این قاعده مستثنی نیست. مقاومت کمتر مردم ایران به نسبت جنگ جهانی اول در برابر متجاوزین بیگانه ناشی از کاهش شدید سرمایه اجتماعی است. البته پس از اشغال ایران توسط بیگانگان، مردم ایران متوجه سختی‌ها و مصائب اشغال ایران توسط بیگانگان شدند. شاید مشاهده جسارت و مزاحمت‌های اشغالگران نسبت به مردم ایران منجر به پشیمانی برخی از ایرانیان در خصوص عدم مقاومت در برابر بیگانگان شد (جهانفر، 1404). 

حالا دیگر مردم ایران، شهدای مقاومت در برابر اشغالگران را مورد تکریم قرار می‌دادند. در واقع پس از جنگ جهانی دوم و دفاع کارکنان نیروی دریایی در برابر بیگانگان، محبوبیت کارکنان نیروی دریایی در بین افراد جامعه افزایش یافت. حتی از نظامیانی که در برابر اشغالگران ایستادگی نکردند، انتقاد می‌کردند. البته طبقه متوسط فرهیخته نسبت به سایر طبقات اجتماعی، حساسیت بیشتری در مورد عملکرد نیروی دریایی ایران در برابر بیگانگان داشتند (معتضد، 1403).

اشاره به افزایش محبوبیت نیروهای نظامیِ مقاومت کننده در برابر بیگانگان را در خاطرات به جا مانده از سال‌های دهه 20 شمسی می‌توان جستجو کرد. ناخدا حسین انوشیروانی در خاطرات خود نوشت که در اولین روزهای حمله متفقین به شمال و جنوب ایران توسط روس‎ها و انگلیسی‌ها، ... فقط نیروی هوایی و دریایی در نظر آن‌ها محبوب بود و دلیلش شهادت و پایداری آنان در مقابل متجاوزین به میهن بود. 

روزی که با اتوبوس از میدان شاهپور به طرف حسن آباد می‎رفتم و لباس فرم نیروی دریایی را پوشیده بودم، یک افسر نیروی زمینی هم در یونیفورم نظامی در اتوبوس بود. اتوبوس مملو از مسافرین بود و عده زیادی از جمله خود من در وسط ایستاده بودیم. در همین حال مردم شروع به زمزمه و دادن شعارهای زشت علیه آن افسر کردند. بیشتر ناراحتی مردم از این بود که سال‌‌ها پول ملت در جیب عده‎ای از افسران رفت و به جای دفاع از کشور هر روز فشار بیشتری به مردم وارد می‌کردند و دامنه ظلم و جور را گسترش دادند. وقتی آن افسر به مردم اعتراض کرد، مسافرین خشمگین‎تر شده تا جایی که آن افسر را از اتوبوس پیاده کردند اما در همان زمان یک نفر از جایش بلند شد و از من خواست که آنجا بنشینم» خسرو معتضد در این مورد در جلد چهارم از کتاب «دریانوردی و نیروی دریایی ایران در گذر تاریخ» ذکر کرد که «البته آن افسر نیروی زمینی گناه و کوتاهی ای در شکست ارتش ایران در وقایع سوم شهریور نداشت و گناه با فرماندهان کل قوا و رئیس ستاد سرلشکر عزیزاله ضرغامی بود که بنا به سخنرانی سرتیپ علی رزم آرا فرمانده لشکر یک تهران در ماه های پس از شهریور 1320 یک میرزا بنویس بود و اطلاعی از امور و فنون ریاست ستاد ارتش نداشت» (معتضد، 1403 به نقل از انوشیروانی، 1378: 37 و 38).

اثرگذاری رشادت بایندر بر روی مردم

پس از شهادت غلامعلی بایندر و همرزمانش، تعدادی از مردم ایران، فرزندانشان را «بایندر» نام‌گذاری کردند. این رخداد نشان دهنده میزبان بالای اثرگذاری اجتماعی مقاومت کارکنان نیروی دریایی ارتش در برابر بیگانگان؛ به‌ویژه بر روی مردم بود. پیش از این نیز در این کتاب مطرح شد که تعدادی از مدارس، خیابآن‌ها، میادین، معابر و حتی تجهیزات نظامی به نام شهیدان جنگ جهانی دوم همچون غلامعلی بایندر، یداله بایندر،  نقدی،  کهنمویی و ... نامگذاری شده است.  

همچنین معابری نیز به نام سایر شهدای جنگ جهانی دوم نظیر ژاندارم شهید سرجوخه ملک (مصیب) محمدی،  شهید محمد راثی هاشمی، شهید عبدالله شهریاری، شهید حسینعلی صدآفرین نامگذاری شده است. 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه