کتاب فیتنس ذهن برای همهی افرادی که میخواهند به جعبه ابزاری قدرتمند برای بهبود سلامت روان خود دسترسی داشته باشند، توصیه میشود.
کتاب فیتنس ذهن، نوشتهی دکتر الکس جورج، پرفروشترین کتاب ساندی تایمز است که مانند راهنمایی جامع به افراد مختلف کمک میکند ذهن خود را به خوبی بشناسند و با ایجاد تغییرات مثبت کوچک در سبک زندگی و نحوهی فکر کردن و تصمیمگیری خود، کیفیت زندگی را به طرز چشمگیری بهبود بخشند. مبانی سلامت روان، راهکارهای ساده برای بهبود زندگی و... بخشی از کتاب را تشکیل میدهد.
دربارهی کتاب فیتنس ذهن
روانشناسان معتقدند اولین گام برای بهبود زندگی و سلامت روان، شناخت است. اگر بتوانیم ذهن خود را بشناسیم، میتوانیم تعادل روانی خود را در اکثر موارد حفظ کنیم. اما شناخت به خودی خود نمیتواند همیشه از ما در مقابل مشکلات و بیماریهای روانی محافظت کند. بروز بسیاری از مشکلات روانی، تحت کنترل ما نیست. ژنتیک، شرایط اجتماعی و خانوادگی و مشکلاتی که پی در پی پیش میآید، سلامت روان ما را تهدید میکند. گاهی حتی بزرگترین متخصصین سلامت روان هم دچار مشکلات و آسیبهای روانی میشوند. دکتر الکس جورج (Dr. Alex George)، در کتاب فیتنس ذهن (The mind manual: mental fitness tools for everyone) به ما میآموزد عیبی ندارد که دچار آسیبهای روانی شویم و همهی افراد، از جمله خودش گاهی رشتهی امور را از دست میدهند و مجبور میشوند برای به دست گرفتن دوبارهی کنترل اوضاع، از متخصص کمک بگیرند. به همین منظور او کتاب فیتنس ذهن را نوشته است تا بتوانیم با راهکارهای ساده، جلوی مشکلات پیچیدهی روانی را بگیریم.
کتاب فیتنس ذهن، چهار بخش دارد. در بخش اول، الکس جورج وضعیت ذهن را بررسی میکند و نشان میدهد که داشتن آسیبهای روانی در بیشتر افراد نرمال است؛ شما باید یاد بگیرید چطور خود را با وجود مشکلات بپذیرید و برای بهبود اقدام کنید. در بخش دوم کتاب فیتنس ذهن، دربارهی تنهایی، چگونگی مرزگذاری، چگونگی برخورد با اشتباهات و شکستها و... نکات خوبی را میآموزید و یاد میگیرید که چطور با نگرانیها، استرس و ترسها مقابله کنید. همینطور دربارهی خوشبختی درونی و موفقیت بیرونی مطالب ارزشمندی را فرا میگیرید.
الکس جورج در بخش سوم کتاب فیتنس ذهن، مبانی سلامت روان را بررسی میکند. این بخش به تغییرات کوچکی میپردازد که میتواند زندگی شما را زیر و رو کند. برنامهی تغذیهای مناسب، خواب کافی، مدیتیشن، حضور در لحظه، طبیعتدرمانی، ورزش و تحرک و... را با کمک کتاب فیتنس ذهن وارد زندگیتان کنید تا تأثیر شگفتانگیز آن را در بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان ببینید. همینطور در این بخش، انواع مختلف اختلالات روانی و چگونگی انتخاب یک درمانگر خوب بررسی میشود. در بخش چهارم کتاب فیتنس ذهن نیز راهکارهای خوبی برای ارتقای سلامت روان ارائه میشود که ارتباط مؤثر، شکرگزاری، پیگیری خلق و خو، رسیدگی به احساسات، دریافت کمک پزشکی و... را شامل میشود. تکنیکهای تضعیف نگرانیها، مقابله با افکار مزاحم، نه گفتن و... که در این بخش مطرح میشود، میتواند با بسیاری از نابسامانیهای روانی مقابله کند.
کتاب فیتنس ذهن برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب فیتنس ذهن برای همهی افرادی که میخواهند به جعبه ابزاری قدرتمند برای بهبود سلامت روان خود دسترسی داشته باشند، توصیه میشود.
در بخشی از کتاب فیتنس ذهن میخوانیم
حضور در طبیعت فقط لذت بردن از باد در موهایتان یا نم باران روی صورتتان نیست، بلکه حضور در طبیعت فواید بارز و مشخصی نیز دارد. انجمن سلطنتی باغبانی، مطالعهای دربارۀ طبیعت و سلامت روان انجام داد و دریافت که حضور در طبیعت با کاهش اضطراب، افزایش اعتمادبهنفس و برقراری ارتباط با محیط اطراف همراه است و بهطورکلی احساس آسایش و آرامش را افزایش میدهد. ما انسانها نباید تمام روز در خانه بنشینیم و بسیار مهم است که زمان خیره شدن به صفحۀ گوشی و تلویزیون در خانه را با گذراندن زمان در فضای باز و فعالیت در طبیعت جبران کنیم.
تحقیقات نشان دادهاند که حتی حضور در میان چمنزار برای ذهن و بدن مفید است. این عمل را طبیعتدرمانی مینامند و مطالعۀ انجمن سلطنتی باغبانی نشان داده است که باغبانی و مراقبت از گیاهان نیز نوعی روش درمانی است، زیرا شما درحال پرورش آنها و مسئول رشدشان هستید.
اگر شما هم مانند من در آپارتمانی واقع در شهر بزرگی زندگی میکنید، شاید به نظر برسد که فضای سبز محدودی دارید، اما تجربۀ من نشان داده است که همیشه میتوان مستطیل سبزی پیدا کرد، فقط باید به دنبال آن باشیم که بهخودیخود میتواند سرگرمکننده باشد و همین امر موجب میشود زمان بیشتری در فضای باز باشیم! به پارکهای محلی، گلدان لب پنجره، درخت یا درختچه یا حتی علفهای هرز پیادهرو فکر کنید.
تحقیقات نشان میدهد که تماشای مناظر سبز و طبیعی برای سلامت روانمان خوب است. در حالتی ایدئال، باید به طبیعت برویم و ورزش کنیم، اما بهترین کار این است که تا آن جا که میتوانیم خودمان را با طبیعت احاطه کنیم: گیاهان، گلها، پرندگان و پروانهها.
شاید من باغی نداشته باشم، اما گیاهانی آپارتمانی در خانه دارم و مراقبت از آنها و دیدن رشد آنها حس خوبی به من میدهد. آنها محیط آرامی را برایم فراهم میکنند و درست مانند پیادهروی صبحگاهیام، اگر چند دقیقه در روز را صرف مراقبت از آنها نکنم، تفاوت را احساس میکنم. آنها هم همینطور!
دیدگاه تان را بنویسید