ارسال به دیگران پرینت

پیشرفت و تکنولوژی

قاتلانی در عصر پیشرفت و تکنولوژی!

ما در مثلثی به نام مرگ، در قفسی به نام گوشی همراه، پشت میله‌های دروغ و تباهی، به دام افتاده‌ایم و خود واقعی‌مان پشت استیکرها و ایموجی‌های به‌ظاهر شاد یا غمگین، گم شده‌!

قاتلانی در عصر پیشرفت و تکنولوژی!

زندگی یعنی شاد بودن، رها بودن و استفاده از لحظه‌های باهم بودن در دنیایی ملموس و واقعی، در دنیایی سرشار از زیبایی و عشق و نه محدود شدن در چارچوب قاب‌های کوچک مستطیلی، که در آن شنیدنی‌های صوتی، جای گفت‌وگوهای گرم خانوادگی و دوستانه را گرفته! 

این‌روزها دنیای مجازی، میعادگاه خیلی از ما آدم‌ها شده! دنیایی بزرگ و شلوغ و در عین حال خلوت و دنج، دنیایی که آسمان ندارد، اما به وسعت چند آسمان درحال گسترش است! زمین ندارد، اما بی‌نهایت انسان در آن ساکن شده و زندگی می‌کنند! دریا ندارد، اما تعداد بیشماری از انسان‌ها را در خود غرق کرده! کوه ندارد، اما مامن و تکیه‌گاه خیلی از آدم‌ها شده! دنیایی که بستری‌ را فراهم کرده، برای راحت دیدن، شنیدن و خواندنِ حرف‌ها، دردها، شادی‌ها، حوادث، هنرها، طنزها و...؛ دنیایی که شب و روز در آن بی‌معناست و آدمی هر زمان، از عالم واقعی فارغ می‌شود، ناخودآگاه، خود را در آنجا پیدا می‌کند! دنیایی که ساعت‌ها، می‌تواند آدمی را محو تماشا و شنیدن کند، بی‌آن‌که متوجه گذر زمان بشود!

گاهی در جریان مکالمات، گفت‌وگوها و چرخیدن در صفحات مختلف مجازی، یکباره به‌خودت می‌آیی و می‌بینی که چه راه پر پیچ و خمی را طی کرده‌ای! تازه آن‌هم گاهی، تنها در یک مکالمه یا چت، با دوستی که، نمی‌دانی کیست یا چه‌کاره‌ است و از او فقط یک تصویر خیالی داری، تصویری که اصلا نمی‌دانی واقعی‌ست یا فیک! گاهی هم در خوش‌بینانه‌ترین حالت، در همین ارتباطات مجازی، به کشفیاتی در مورد خود و توانایی‌هایت دست می‌یابی، که بیشتر شبیه به معجزه‌ است!

ناگفته نماند که دنیای مجازی این توانایی را دارد که به تدریج واقعیت‌ها را تبدیل به مجازی کرده و ما را آن‌گونه در توهمات مجازی غرق کند، که کیلومترها از عالم واقعی فاصله گرفته و به این باور برسیم، که هیچ واقعیتی وجود ندارد و می‌توان به راحتی در غفلت و بی‌خیالی زندگی را سر کرد! 

ما قاتلان عصر امروزیم، قاتلانی در عصر پیشرفت و تکنولوژی! تعجب نکنید! قتل، تنها گرفتن جان یک نفر نیست! کشتن افکار و باورهای روشن، جنایتی‌ست به مراتب هولناک‌تر از قتل! 

از سویی می‌توان گفت، ما مرده‌های زنده‌ایم، که افکار و حتی نفس‌هامان، در گورستان جهالت دفن شده!

ما در مثلثی به نام مرگ، در قفسی به نام گوشی همراه، پشت میله‌های دروغ و تباهی، به دام افتاده‌ایم و خود واقعی‌مان پشت استیکرها و ایموجی‌های به ظاهر شاد یا غمگین گم شده‌!

بسیاری از ما در جاده‌ی مجازی با سرعتی غیرمجاز در حال حرکت هستیم و آن‌چنان در لذت کذاییِ آن غرق شده‌ایم که از وظایف‌ اصلی و لذت‌های واقعی، غافل شده‌ایم! 

و این درحالی‌ست که می‌توانیم، از فضای مجازی، در جهت پیشرفت زندگی حقیقی‌مان، استفاده کرده و نهایت بهره را از مطالب و محتوای مفید آن ببریم. 

بنابراین، این ما هستیم که می‌توانیم به عنوان یک انسان و موجودی دارای عقل و اختیار، تصمیم بگیریم که چگونه زندگی کنیم و باید بپذیریم که تنها راه رهایی و نجات‌مان این است که حد و مرزی بین مجازی و واقعیت قائل شده، تاریکی را از روشنایی و خوب را از بد تشخیص دهیم. در نتیجه‌، با یک تصمیم درست و عاقلانه، می‌توانیم لذتی غیرقابل‌وصف، از زندگی در دنیایی سرشار از زیبایی را بچشیم.

 

سارا رضایی، نویسنده و فعال ادبی-هنری

 

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه