ارسال به دیگران پرینت

فراموش نکنیم روس ها غیرقابل اعتماد هستند

انتقاد جمهوری اسلامی از موضع دولت درقبال حمله روسیه به اوکراین | پوتین دنبال کشورگشایی است

موضعگیری‌ مسئولان در قبال لشکرکشی روسیه به اوکراین با معیارهای جمهوری اسلامی منطبق نیست روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: جنگ اوکراین، دو محکوم دارد که یکی روسیه و شخص ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور آنست و دیگری غرب و مشخصاً آمریکاست.

انتقاد جمهوری اسلامی از موضع دولت درقبال حمله روسیه به اوکراین | پوتین دنبال کشورگشایی است

کشورهای غربی عضو ناتو به سرکردگی آمریکا رئیس‌جمهور بی‌تجربه اوکراین را با وعده‌های پوچ حمایت‌های همه‌جانبه در برابر تهدیدهای روسیه فریب دادند و او به این امید که اوکراین را به عضویت ناتو درمی‌آورند و این کشور با حمایت غرب از هر تعرضی مصون می‌ماند، بهانه‌های لازم را به روسیه داد که جنگ کنونی اوکراین نتیجه آن است. اکنون همین آقای زلنیسکی رئیس‌جمهور اوکراین می‌گوید همه مرا در برابر روسیه تنها گذاشته‌اند و اوکراین با حملات جنگنده‌ها و موشک‌های روسیه سرمایه‌های عظیمی را از دست داده است.

او به دلیل اینکه سیاستمدار نبود و از صحنه نمایش‌های کُمدی به یکباره وارد کاخ ریاست‌ جمهوری شده بود، شناختی از پیچیدگی‌های سیاست و ناجوانمردی‌های سیاستمداران غربی و آمریکائی نداشت. به همین دلیل، او هم در کنار دولت‌های غربی و آمریکا که زمینه را برای بهانه‌جوئی پوتین فراهم کردند تا مرتکب لشکرکشی به اوکراین شود، محکوم است ولی محکوم اصلی در این بخش، در درجه اول آمریکا و سپس کشورهای اروپائی هستند که با هوس گسترش ناتو، کشور اوکراین را اینگونه در معرض جنگ، نابودی زیرساخت‌ها و جان باختن آنهمه انسان قرار دادند.

محکوم دیگر، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه است که سالهاست خود را در نقش تزارها می‌بیند و درصدد گسترش قلمرو روسیه حتی به قیمت تجزیه کشورها، نابود کردن زیرساخت‌ها، قتل‌عام مردم و تخلف از قوانین بین‌المللی برآمده است. جنگ‌افروزی در اوکراین که بعد از اعلام تجزیه دو منطقه «لوهانسک» و «دونتسک» از این کشور صورت گرفت، از بارزترین مظاهر دیکتاتوری و کشورگشائی در زمانی است که چنین اقداماتی با هیچیک از معیارهای شناخته شده بین‌المللی منطبق نیست و از نظر عقلای جهان کاملاً محکوم است.

پوتین، اقدامات مشابهی در کارنامه خود دارد که روحیه جنگ‌افروزی و کشورگشائی او را نشان می‌دهند. او 14 سال قبل با به رسمیت شناختن آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان و 8 سال قبل با ملحق کردن کریمه به خاک روسیه، نقشه راه موردنظر خود را کاملاً در معرض دید عموم قرار داد و حالا با تجزیه کردن بخش‌هائی از خاک اوکراین در قدم اول و حمله نظامی گسترده به اوکراین در حال اجرای همان نقشه است. این قبیل اقدامات، که به نوعی شبیه مداخلات آمریکا و بعضی کشورهای اروپائی در کشورهای مختلف هستند، نشان می‌دهند هنوز بلوک‌بندی قدرت‌های شرقی و غربی مزاحم آزادی‌های مشروع ملت‌هاست و ملت‌ها همچنان در معرض تهاجم این دو بلوک جنگ‌افروز و زیاده‌خواه قرار دارند.

در جریان جنگ اوکراین، در کنار روسیه و غرب که هر دو به خاطر ارتکاب خلاف‌ها و خیانت‌های آشکار محکومند، ملت اوکراین مظلوم واقع شده است. در این کشمکش‌ کثیف قدرت می‌بینیم که یکبار دیگر این مردم هستند که میان دو لبه قیچی خیانت قدرت‌های شرق و غرب قربانی می‌شوند. واقعه اوکراین البته تا حدودی به عدم هوشیاری مردم و فعالان سیاسی این کشور نیز مربوط می‌شود که در انتخابات ریاست ‌جمهوری به تصاحب قدرت توسط فردی که هیچ تجربه‌ای در عالم سیاست نداشت تن دادند. ملت‌ها باید از چنین وقایعی این درس مهم را بگیرند که اجازه ندهند نخبگان امتحان پس‌داده سیاسی کنار زده شوند و افرادی که معلوم نیست با چه مأموریتی وارد صحنه شده‌اند مقدرات کشور را در دست بگیرند.

جنگ اوکراین یک پیوست سیاسی هم برای ما دارد که قابل تأمل است. موضعگیری‌های مسئولان کشورمان در قبال لشکرکشی روسیه به اوکراین به هیچوجه با معیارهای شناخته شده نظام جمهوری اسلامی منطبق نیست. روسیه آشکارا مرتکب نقض حاکمیت اوکراین شده و اشغال نظامی یک کشور کاملاً برخلاف قوانین بین‌المللی، موازین اخلاقی و ضوابط شرعی است. به همین دلیل، مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید بدون ملاحظات سیاسی، جنگ‌افروزی روسیه را صریحاً محکوم کنند و به مسئولین کرملین گوشزد نمایند که راه صحیح، پیگیری مسأله از مجرای سیاسی و گفتگوهای «مسکو – کی‌یف» است. ما نباید فراموش کنیم که روس‌ها در غیرقابل اعتماد بودن اگر بدتر از آمریکائی‌ها نباشند بهتر از آنها نیستند.

کارنامه تجاوز روس‌ها به آذربایجان و گیلان و به توپ بستن حرم امام رضا علیه‌السلام و همراهی با صدام، این واقعیت را به روشنی نشان می‌دهد.

 

منبع : اقتصاد نیوز
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه