ارسال به دیگران پرینت

اوکراین | روسیه

اگر روسیه برنده شود چه؟!

اگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف سیاسی خود در اوکراین دست یابد، اروپا همان چیزی که قبل از جنگ بود، نخواهد ماند.

اگر روسیه برنده شود چه؟!

اگر روسیه برنده شود چه؟

لیانا فیکس - عضو مقیم در صندوق آلمانی مارشال 

 مایکل کیمِیج - استاد تاریخ در دانشگاه کاتولیک آمریکا

هنگامی که روسیه به جنگ داخلی جاری در سوریه پیوست، در تابستان 2015، ایالات متحده و شرکای آن را شوکه کرد. باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، از سر ناامیدی، ادعا کرد که سوریه برای روسیه و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به «باتلاق» تبدیل خواهد شد. سوریه ویتنام روسیه یا افغانستان پوتین خواهد بود، اشتباه فاحشی که در نهایت علیه منافع روسیه تمام خواهد شد. سوریه برای پوتین به باتلاق تبدیل نشد. روسیه مسیر جنگ را تغییر داد و بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را از شکست قریب الوقوع نجات داد و سپس نیروی نظامی را به اهرم دیپلماتیک تبدیل کرد. هزینه‌ها و تلفات را پایدار نگه داشت. اکنون نمی توان روسیه را در سوریه نادیده گرفت. هیچ توافق دیپلماتیکی وجود نداشته است. در عوض، مسکو نفوذ منطقه‌ای بیشتری از اسرائیل گرفته تا لیبی به دست آورده است و شریک وفادار خود، بشار اسد را برای طرح قدرت روسیه حفظ کرده است. در سوریه، چیزی که دولت اوباما نتوانست پیش بینی کند، احتمال موفقیت مداخله روسیه بود.

در زمستان سورئال 2021-2022، ایالات متحده و اروپا بار دیگر در فکر مداخله نظامی بزرگ روسیه هستند، این بار در خود اروپا و بار دیگر، بسیاری از تحلیلگران درباره عواقب وخیم برای متجاوز هشدار می دهند. در 11 فوریه، جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه بریتانیا در امور اروپا، پیش‌بینی کرد که یک جنگ گسترده‌تر در اوکراین برای روسیه «باتلاق» خواهد بود. در یک تحلیل منطقی هزینه و فایده، این تفکر ادامه می‌دهد که بهای یک جنگ تمام عیار در اوکراین برای کرملین بسیار بالا خواهد بود و خونریزی قابل توجهی را در پی خواهد داشت. ایالات متحده تلفات غیرنظامیان را 50000 تخمین زده است. در کنار تضعیف حمایت پوتین در میان نخبگان روسیه که شخصاً از تنش‌های متعاقب با اروپا آسیب می‌بینند، یک جنگ می‌تواند اقتصاد روسیه را به خطر بیندازد و مردم را از وی دور کند. در عین حال، می‌تواند نیروهای ناتو را به مرزهای روسیه نزدیک‌تر کند و روسیه را برای سال‌های آینده برای مبارزه با مقاومت اوکراینی‌ها رها کند. بر اساس این دیدگاه، روسیه در دام فاجعه ای که خود ساخته است گرفتار خواهد شد.با این وجود، به نظر می رسد تحلیل هزینه و فایده پوتین به نفع تغییر وضعیت موجود اروپا است. رهبری روسیه ریسک‌های بیشتری می‌پذیرد و فراتر از نزاع سیاست‌های روزمره، پوتین در یک مأموریت تاریخی برای تحکیم اهرم روسیه در اوکراین است (همانطور که اخیراً در بلاروس و قزاقستان انجام داده است) و همانطور که مسکو می بیند، پیروزی در اوکراین ممکن است در دسترس باشد. البته، روسیه ممکن است به سادگی بحران کنونی را بدون تهاجم یا یافتن راهی دلپذیر برای خلاصی بلندمدت طولانی کند. اما اگر محاسبات کرملین درست باشد، همانطور که در نهایت در سوریه انجام شد، ایالات متحده و اروپا نیز باید برای احتمالی غیر از باتلاق آماده شوند. اگر روسیه در اوکراین پیروز شود چه؟

اگر روسیه کنترل اوکراین را به دست بیاورد یا بتواند آن را در مقیاس بزرگ بی ثبات کند، دوره جدیدی برای ایالات متحده و اروپا آغاز خواهد شد. رهبران ایالات متحده و اروپا با چالش دوگانه بازنگری در امنیت اروپا و کشیده نشدن به جنگ بزرگتر با روسیه روبرو خواهند شد. همه طرف ها باید پتانسیل دشمنان مسلح هسته ای را در رویارویی مستقیم در نظر بگیرند. این دو مسئولیت - دفاع قاطعانه از صلح اروپا و اجتناب محتاطانه از تشدید تنش نظامی با روسیه - لزوماً با هم سازگار نیستند. ایالات متحده و متحدانش ممکن است خود را عمیقاً برای ایجاد یک نظم امنیتی جدید اروپایی در نتیجه اقدامات نظامی روسیه در اوکراین ناآماده ببینند.

راه های زیاد برنده شدن

برای روسیه، پیروزی در اوکراین می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. مانند سوریه، پیروزی نباید منجر به حل و فصل پایدار شود. این می تواند مستلزم استقرار یک دولت سازگار در کیف یا تجزیه کشور باشد. از سوی دیگر، شکست ارتش اوکراین و مذاکره در مورد تسلیم اوکراین می تواند به طور موثر اوکراین را به یک کشور شکست خورده تبدیل کند. روسیه همچنین می‌تواند از حملات سایبری ویرانگر و ابزار اطلاعات نادرست، با حمایت تهدید زور، برای فلج کردن کشور و ایجاد تغییر رژیم استفاده کند. با هر یک از این نتایج، اوکراین در عمل از غرب جدا خواهد شد.

اگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف سیاسی خود در اوکراین دست یابد، اروپا همان چیزی که قبل از جنگ بود، نخواهد ماند. هر احساسی که اتحادیه اروپا یا ناتو می توانند صلح را در این قاره تضمین کنند، ناشی از  یک عصر گمشده خواهد بود. در عوض، امنیت در اروپا باید به دفاع از اعضای اصلی اتحادیه اروپا و ناتو تقلیل یابد. همه خارج از باشگاه ها به استثنای فنلاند و سوئد به تنهایی خواهند ایستاد. این ممکن است لزوماً یک تصمیم آگاهانه برای پایان دادن به سیاست های گسترش طلبانه نباشد. اما این سیاست در عمل خواهد بود. تحت محاصره روسیه، اتحادیه اروپا و ناتو دیگر ظرفیت سیاست های بلندپروازانه فراتر از مرزهای خود را نخواهند داشت.

اگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف سیاسی خود در اوکراین دست یابد، اروپا همان چیزی که قبل از جنگ بود، نخواهد ماند. ایالات متحده و اروپا در شرایط جنگ اقتصادی دائمی با روسیه خواهند بود. غرب به دنبال اجرای تحریم‌های گسترده خواهد بود که با توجه به عدم تقارن اقتصادی، روسیه احتمالاً با اقدامات سایبری و باج‌گیری انرژی مقابله خواهد کرد. چین ممکن است در این رقابت اقتصادی در کنار روسیه بایستد. در همین حال، سیاست داخلی در کشورهای اروپایی شبیه یک بازی بزرگ قرن بیست و یکم خواهد بود که در آن روسیه اروپا را برای هرگونه شکست در تعهد به ناتو و روابط فراآتلانتیک مورد بررسی قرار خواهد داد. روسیه از طریق روش‌های غیرمنصفانه و نادرست، از هر فرصتی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و انتخابات کشورهای اروپایی استفاده می‌کند. روسیه در هر نمونه ای از بی ثباتی سیاسی اروپا، حضوری هرج و مرج آفرین خواهد داشت – گاهی واقعی، گاهی خیالی.تشبیهات جنگ سرد در جهانی با اوکراین حل شده در روسیه مفید نخواهد بود. مرزهای جنگ سرد در اروپا نقاط حساس خود را داشت، اما در قانون نهایی هلسینکی در سال 1975 به شیوه ای قابل قبول و متقابل تثبیت شد. در مقابل، حاکمیت روسیه بر اوکراین منطقه وسیعی از بی ثباتی و ناامنی را از استونی تا لهستان تا رومانی و ترکیه باز خواهد کرد. تا زمانی که حضور روسیه در اوکراین ادامه داشته باشد، توسط همسایگان اوکراین تحریک آمیز و غیرقابل قبول و برای برخی به عنوان تهدیدی برای امنیت خود تلقی خواهد شد. در میان این پویایی در حال تغییر، نظم در اروپا باید اساساً به لحاظ نظامی در نظر گرفته شود که از آنجایی که روسیه دست قوی‌تری در حوزه نظامی نسبت به حوزه اقتصادی دارد، به نفع کرملین خواهد بود و نهادهای غیرنظامی مانند اتحادیه اروپا را به حاشیه می‌راند. 

روسیه بزرگترین ارتش متعارف اروپا را دارد که آماده استفاده از آن است. سیاست دفاعی اتحادیه اروپا - بر خلاف سیاست ناتو - به دور از توانایی تامین امنیت برای اعضای خود است. بنابراین اطمینان نظامی، به ویژه در مورد اعضای شرقی اتحادیه اروپا، کلیدی خواهد بود. پاسخ به روسیه بدخواه با تحریم و با اعلام لفاظی نظم بین المللی مبتنی بر قوانین کافی نخواهد بود.

شرق اروپا در معرض خطر

در صورت پیروزی روسیه در اوکراین، موقعیت آلمان در اروپا به شدت به چالش کشیده خواهد شد. آلمان یک قدرت نظامی حاشیه ای است که هویت سیاسی پس از جنگ خود را بر رد جنگ بنا نهاده است. حلقه دوستانی که خود را با آنها احاطه کرده است، به ویژه در شرق با لهستان و کشورهای بالتیک، با خطر بی‌ثبات شدن توسط روسیه تهدید می شود. فرانسه و بریتانیا به دلیل داشتن ارتش نسبتاً قوی و سنت طولانی مداخلات نظامی، نقش‌های پیشرو در امور اروپا را بر عهده خواهند گرفت. با این حال، عامل کلیدی در اروپا، ایالات متحده باقی خواهد ماند. ناتو همانند کشورهای مضطرب و در معرض خطر شرق اروپا، کشورهای خط مقدم که در امتداد خط تماس بسیار بزرگ، گسترده و نامطمئن با روسیه، از جمله بلاروس و بخش‌های تحت کنترل روسیه در اوکراین، قرار گرفته‌اند، به حمایت ایالات متحده وابسته خواهند بود.

کشورهای عضو شرقی، از جمله استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان و رومانی، احتمالاً تعداد قابل توجهی از نیروهای ناتو را به طور دائم در خاک خود مستقر خواهند کرد. رد درخواست فنلاند و سوئد برای به دست آوردن تعهد ماده 5 و پیوستن به ناتو غیرممکن است. در اوکراین، کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو هرگز رژیم جدید تحت حمایت روسیه  را که توسط مسکو ایجاد شده است ،به رسمیت نمی شناسند. اما آنها با همان چالشی روبرو خواهند شد که در مورد بلاروس دارند: اعمال تحریم ها بدون تنبیه جمعیت کشور و حمایت از نیازمندان بدون داشتن دسترسی به آنها. برخی از اعضای ناتو شورش در اوکراین را تقویت خواهند کرد که روسیه با تهدید اعضای ناتو به آن پاسخ خواهد داد.

وضعیت مخمصه اوکراین بسیار بزرگ خواهد بود. پناهندگان در چندین جهت، احتمالاً میلیون ها نفر، فرار خواهند کرد و آن بخش‌هایی از ارتش اوکراین که مستقیماً شکست نخورده‌اند، به نبرد ادامه خواهند داد که بازتاب جنگ پارتیزانی است که کل منطقه اروپا را در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن از هم جدا کرد.

وضعیت دائمی تشدید تنش بین روسیه و اروپا ممکن است از منظر نظامی سرد بماند. اگرچه احتمال دارد که از نظر اقتصادی گرم باشد. تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه در سال 2014 که به دیپلماسی رسمی مرتبط بود (که اغلب از آن به عنوان فرآیند "مینسک" یاد می‌شود) سخت‌گیرانه نبود. آنها برگشت پذیر و مشروط بودند.  پس از تهاجم روسیه به اوکراین، تحریم‌های جدید بانکی و انتقال فناوری قابل توجه و دائمی خواهد بود. در پاسخ، روسیه احتمالاً در حوزه سایبری و همچنین در بخش انرژی تلافی خواهد کرد. مسکو دسترسی به کالاهای حیاتی مانند تیتانیوم را که روسیه دومین صادرکننده بزرگ آن در جهان است، محدود خواهد کرد. این جنگ فرسایشی هر دو طرف را آزمایش خواهد کرد. روسیه در تلاش برای عقب نشینی یک یا چند کشور اروپایی از درگیری اقتصادی با پیوند دادن کاهش تنش به منافع شخصی این کشورها، بیرحمانه عمل خواهد کرد و در نتیجه اجماع اتحادیه اروپا و ناتو را تضعیف می‌کند.

بهترین گزینه اروپا اهرم اقتصادی آن است. دارایی روسیه هر گونه منبع اختلاف داخلی یا اختلال در اروپا یا شرکای فراآتلانتیک اروپا خواهد بود. در اینجا روسیه فعال و فرصت طلب خواهد بود. اگر یک جنبش یا نامزد طرفدار روسیه ظاهر شود، می توان آن نامزد را به طور مستقیم یا غیرمستقیم حمایت کرد. اگر یک نقطه درد اقتصادی یا سیاسی از کارایی سیاست خارجی ایالات متحده و متحدانش بکاهد، سلاحی برای تلاش‌های تبلیغاتی و جاسوسی روسیه خواهد بود.

بسیاری از این تلاش‌ها در حال حاضر اتفاق می افتد. اما یک جنگ در اوکراین به سرعت این روند را تشدید خواهد کرد. روسیه از منابع بیشتری استفاده خواهد کرد و در انتخاب ابزار خود بازتر خواهد بود.ورود موج عظیم پناهجویان به اروپا، سیاست حل نشده اتحادیه اروپا در قبال پناهندگان را تشدید می کند و زمینه مساعدی را برای پوپولیست ها فراهم می کند. جام مقدس این نبردهای اطلاعاتی، سیاسی و سایبری، انتخابات ریاست جمهوری 2024 در ایالات متحده خواهد بود. آینده اروپا به این انتخابات بستگی دارد. انتخاب دونالد ترامپ یا یک نامزد ترامپیست ممکن است روابط بینا آتلانتیک را در زمان اوج خطر برای اروپا تضعیف کند و موقعیت ناتو و تضمین های امنیتی آن برای اروپا را زیر سوال ببرد.

بازگشت ناتو به درون

برای ایالات متحده، پیروزی روسیه تأثیرات عمیقی بر استراتژی کلان آن در اروپا، آسیا و خاورمیانه خواهد داشت. اول، موفقیت روسیه در اوکراین مستلزم آن است که واشنگتن به سمت اروپا حرکت کند. هیچ ابهامی در مورد ماده 5 ناتو (از نوع تجربه شده در دوران ترامپ) مجاز نخواهد بود. تنها تعهد قوی ایالات متحده به امنیت اروپا، روسیه را از ایجاد نفاق در میان کشورهای اروپایی باز می دارد. این امر با توجه به اولویت‌های رقابتی، به‌ویژه اولویت‌هایی که با ایالات متحده در روابط رو به وخامت با چین مواجه است، دشوار خواهد بود. اما منافع در خطر اساسی است. ایالات متحده دارای سهام تجاری بسیار بزرگ در اروپا است. اتحادیه اروپا و ایالات متحده بزرگترین شرکای تجاری و سرمایه گذاری یکدیگر هستند و تجارت کالاها و خدمات در سال 2019 بالغ بر 1.1 تریلیون دلار بوده است. اروپای صلح آمیز و با عملکرد خوب، سیاست خارجی آمریکا را تقویت می کند - در مورد تغییرات آب و هوایی، در مورد عدم اشاعه سلاح های هسته ای، در مورد افکار عمومی جهانی، بهداشت بین‌المللی و مدیریت تنش با چین یا روسیه. اگر اروپا بی ثبات شود، ایالات متحده در جهان بسیار تنها خواهد بود.ناتو ابزار منطقی‌ای است که از طریق آن ایالات متحده می تواند به اروپا اطمینان امنیتی بدهد و روسیه را بازدارد. جنگ در اوکراین ناتو را نه به عنوان یک شریک دموکراسی ساز یا به عنوان ابزاری برای اعزام‌های خارج از منطقه مانند جنگ در افغانستان، بلکه به عنوان اتحاد نظامی دفاعی بی نظیری که برای آن طراحی شده بود، احیا خواهد کرد. اگرچه اروپایی‌ها از ایالات متحده خواستار تعهد نظامی بیشتر به اروپا خواهند بود، اما تهاجم گسترده‌تر روسیه به اوکراین باید هر عضو ناتو را به افزایش هزینه‌های دفاعی خود سوق دهد. برای اروپایی‌ها، این آخرین فراخوان برای بهبود قابلیت‌های دفاعی اروپا - همگام با ایالات متحده - به منظور کمک به ایالات متحده برای مدیریت معضل روسیه و چین است.برای مسکو که اکنون در رویارویی دائمی با غرب است، پکن می تواند به عنوان یک پشتوانه اقتصادی و شریک در مخالفت با هژمونی ایالات متحده عمل کند. در بدترین حالت برای استراتژی کلان ایالات متحده، چین ممکن است با قاطعیت روسیه جسور شده و تهدید به رویارویی بر سر تایوان جدی شود. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تشدید تنش در اوکراین به نفع روابط چین و روسیه باشد.جاه طلبی چین برای تبدیل شدن به گره مرکزی اقتصاد اوراسیا به دلیل ابهامات سبعانه‌ای که جنگ به ارمغان می آورد، به دلیل جنگ در اروپا آسیب خواهد دید. عصبانیت چینی‌ها در قبال اقدام روسیه باعث ایجاد نزدیکی بین واشنگتن و پکن نمی شود، اما ممکن است آغازگر گفتگوهای جدیدی باشد.

اگر روسیه با ابزار نظامی به اهداف سیاسی خود در اوکراین دست یابد، اروپا همان چیزی که قبل از جنگ بود، نخواهد ماند و هر احساسی که اتحادیه اروپا یا ناتو می‌توانند صلح را در این قاره تضمین کنند، مصنوع یک عصر گمشده خواهد بود. برای ایالات متحده، پیروزی روسیه تأثیرات عمیقی بر استراتژی کلان آن در اروپا، آسیا و خاورمیانه خواهد داشت. برای مسکو که اکنون در رویارویی دائمی با غرب است، پکن می تواند به عنوان یک پشتوانه اقتصادی و شریک در مخالفت با هژمونی ایالات متحده عمل کند. در بدترین حالت برای استراتژی کلان ایالات متحده، چین ممکن است با قاطعیت روسیه جسور شده و تهدید به رویارویی بر سر تایوان جدی شود. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تشدید تنش در اوکراین به نفع روابط چین و روسیه باشد. جاه طلبی چین برای تبدیل شدن به گره مرکزی اقتصاد اوراسیا به دلیل ابهامات سبعانه‌ای که جنگ به ارمغان می آورد، به دلیل جنگ در اروپا آسیب خواهد دید.عصبانیت چینی‌ها در قبال اقدام روسیه باعث ایجاد نزدیکی بین واشنگتن و پکن نمی شود، اما ممکن است آغازگر گفتگوهای جدیدی باشد.

***

شوک یک اقدام نظامی بزرگ از سوی روسیه سوالاتی را در آنکارا نیز ایجاد خواهد کرد. رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، از بازی محترمانه جنگ سرد برای مقابله با ابرقدرت ها لذت می برد. با این حال ترکیه روابط قابل توجهی با اوکراین دارد. به عنوان یکی از اعضای ناتو، از نظامی شدن دریای سیاه و شرق مدیترانه سودی نخواهد برد. اقدامات روسیه که منطقه وسیع‌تری را بی‌ثبات می‌کند، می‌تواند ترکیه را به سمت ایالات متحده سوق دهد که به نوبه خود می‌تواند بین آنکارا و مسکو شکاف ایجاد کند. این برای ناتو خوب است و همچنین فرصت های بیشتری را برای مشارکت آمریکا و ترکیه در خاورمیانه باز می‌کند. ترکیه به جای یک مزاحم، می تواند به متحدی که قرار است باشد، تبدیل شود.پیامد تلخ یک جنگ گسترده تر در اوکراین این است که روسیه و ایالات متحده اکنون به عنوان دشمن در اروپا با یکدیگر روبرو خواهند شد. با این حال، آنها دشمنانی خواهند بود که نمی توانند خصومت هایی را فراتر از یک آستانه مشخص انجام دهند. دو قدرت هسته‌ای مهم جهان هر چقدر هم که جهان‌بینی‌هایشان دور باشد، هر چند از نظر ایدئولوژیک مخالف باشند، باید خشم خود را کنترل کنند. این یک عمل شعبده بازی فوق‌العاده حیله‌گرانه خواهد بود: وضعیت جنگ اقتصادی و مبارزه ژئوپلیتیک در سراسر قاره اروپا، در عین حال وضعیتی که اجازه نمی‌دهد تشدید تنش به جنگ تمام عیار تبدیل شود. در عین حال، اگر ایالات متحده تصمیم به احیای حضور هژمونیک خود پس از خروج فاجعه‌بار از افغانستان بگیرد، رویارویی ایالات متحده و روسیه در بدترین حالت می تواند به جنگ های نیابتی در خاورمیانه یا آفریقا نیز کشیده شود.حفظ ارتباطات، به ویژه در مورد ثبات استراتژیک و امنیت سایبری، بسیار مهم خواهد بود. قابل توجه است که همکاری ایالات متحده و روسیه در زمینه فعالیت‌های مخرب سایبری حتی در طول تنش‌های فعلی ادامه دارد. ضرورت حفظ دقیق توافقات کنترل تسلیحات پس از جنگ اوکراین و رژیم تحریمی که به دنبال آن به وجود می‌آید، حتی بیشتر خواهد شد.

هیچ پیروزی دائمی نیست

با گسترش بحران در اوکراین، غرب نباید روسیه را دست کم بگیرد. نباید بر روی روایت های الهام گرفته شده از تفکر آرزومحور تکیه کند. پیروزی روسیه در اوکراین افسانه علمی-‌تخیلی نیست.اما اگر ممکن است غرب برای جلوگیری از فتح نظامی روسیه کاری انجام دهد، می تواند بر آنچه پس از آن اتفاق می افتد تأثیر بگذارد. اغلب بذر مشکل در زیر روکش پیروزی نظامی نهفته است. روسیه می تواند اوکراین را در میدان نبرد متلاشی کند. می تواند اوکراین را به یک کشور شکست خورده تبدیل کند. اما این کار را تنها با محاکمه شدن به دلیل راه‌اندزی یک جنگ جنایتکارانه و با ویران کردن زندگی یک دولت ملتی که هرگز به روسیه حمله نکرده است، می تواند انجام دهد. ایالات متحده و اروپا و متحدان آنها و سایر نقاط جهان نتیجه گیری خواهند کرد و از اقدامات روسیه انتقاد خواهند کرد. ایالات متحده و اروپا از طریق اتحادهای خود و در حمایت از مردم اوکراین، می‌توانند جایگزینی برای جنگ‌های تجاوزکارانه و اخلاقیات واقعی را تجسم کنند. تلاش های روسیه برای کاشتن بذر بی‌نظمی را می توان با تلاش‌های غرب برای بازگرداندن نظم به جهان مقایسه کرد.همانطور که ایالات متحده دارایی‌های دیپلماتیک سه کشور بالتیک در واشنگتن دی سی را پس از الحاق آنها به اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ جهانی دوم حفظ کرد، غرب می تواند در این نبرد خود را در سمت نجابت و کرامت قرار دهد. کسانی که در جنگ‌ها پیروز می‌شوند، هرگز برای همیشه برنده نمی‌مانند. اغلب کشورها با راه اندازی و سپس پیروزی در جنگ‌های اشتباه، در طول زمان خود را شکست می دهند.

 

منبع : مطالعات ایران
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه