ارسال به دیگران پرینت

پریسا کربلایی حسنی :

اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان و نوجوانان

یک روانشناس مطرح کرد: روش‌های نادرست فرزند پروری والدین از عوامل اصلی بروز اختلال نافرمانی می‌باشد. اگر والدین برای به کرسی نشاندن خواسته‌های خود از روش‌های افراطی استفاده کنند، کشمکش‌هایی پدید می‌آیند که زمینه را برای ابتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌ای فراهم می‌سازد.

اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان و نوجوانان

پریسا کربلایی حسنی روانشناس بالینی در ارتباط اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان و نوجوانان مطرح کرد: اختلال نافرمانی مقابله‌ای یکی از رایج‌ترین اختلالات رفتاری در کودکان و نوجوانان است. مشخصه این نوع اختلالات رفتاری رفتار ستیزه جویانه است. ویژگی های این اختلال عبارت است از دوره های مکرر خشم، رفتار مقابله جویانه یا پرخاشگرانه عمدی و عدم تحمل سلطه.

این روانشناس افزود: اصطلاح «نافرمانی» اشاره به رفتارهایی دارد که در نافرمانی با قوانین یا قواعد اجتماعی انجام می‌شود. کودکان با این اختلال معمولا الگوی پایداری از تحریک پذیری، خشم و طغیان ، مشاجره و نافرمانی دارند. درحالی که این رفتار معمولا در رابطه با مرجع قدرتی مثل والدین یا معلمان است، ولی ممکن است نسبت به خواهر و برادرها، هم کلاسی‌ها یا کودکان دیگر هم بروز یابد.

 

اختلال نافرمانی مقابله‌ای در کودکان و نوجوانان1

این اختلال نسبتا مشکل رایجی است و با مراقبت صحیح می‌توان تا حد بسیار موفقیت آمیزی آن را درمان کرد. راهکار کلیدی برای اینکه از این رفتارهای مشکل زا جلوگیری کنیم این است که تا جایی که ممکن است از رویدادهایی که موجب این نوع رفتارها می شوند ممانعت به عمل آوریم. اگر بتوانیم الگوی رفتاری را شناسایی کنیم یعنی در چه مواقعی و درمقابل چه نوع برخوردهایی بروز می یابد با توقف این عوامل می توان این رفتارهای مشکل زا را کم کرد.

علایم و نشانه ها اختلال نافرمانی

پریسا کربلایی حسنی گفت: کودکانی که این اختلال را دارند نشانه های این اختلال را در سن ۶ تا ۸ سالگی بروز می دهند، اگرچه ممکن است در کودکان کم سن تر هم بروز پیدا کند. نشانه ها ممکن است تا سن نوجوانی ادامه پیدا کنند. کودک شما اگر نشانه ها را به صورت دائمی به مدت حداقل ۶ ماه داشته باشد به این اختلال تشخیص داده می شود.

علایم این اختلال عبارتند از: کج خلقی، مخالفت بیش ازحد با بزرگسالان، عدم پذیرفتن خواسته ها و دستورات بزرگسالان، زیرسوال بردن دائمی قوانین، عدم تبعیت از قوانین، آزار و اذیت دیگران، مقصر دانستن بقیه به خاطر اشتباهات، زود دلخور شدن از دیگران، ابراز دائمی خشم، صحبت کردن خشن و تند با دیگران.

البته لازم به ذکر است وقوع رفتارهای منفی گرایانه در مرحله ی مشخصی از رشد در کودک یعنی در دو سالگی و تا حدی در نوجوانی طبیعی است و بیانگر تلاش وی برای کسب استقلال و هویت مستقل می باشد. اما در صورتیکه شدت این رفتارها بیشتر حد مورد انتظار بوده و موجب نارضایتی بزرگتر ها و تخریب عملکرد کودک گردد، نوعی اختلال محسوب خواهد شد.

سبب‌شناسی:

در پایان این درمانگر اختلالات یادگیری مطرح کرد: در جریان رشد کودک، رفتار مقابله‌جویانۀ طبیعی در ارتباط با کسب خودمختاری و ایجاد هویت در کودکان مشاهده می‌شود، که بین  ۱۸تا ۲۴ ماهگی به اوج خود می‌رسد. حالت غیرطبیعی زمانی رخ می‌دهد که این حالت به‌صورت نابهنجاری تداوم یابد و صاحبان قدرت واکنش افراطی نشان دهند.

روش‌های نادرست فرزند پروری والدین از عوامل اصلی بروز این اختلال می‌باشد. اگر والدین برای به کرسی نشاندن خواسته‌های خود از روش‌های افراطی استفاده کنند، کشمکش‌هایی پدید می‌آیند که زمینه را برای ابتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌ای فراهم می‌سازد.

در اواخر کودکی ضربات محیطی، بیماری یا ناتوانی مزمن نظیر عقب‌ماندگی ذهنی، ممکن است موجب بروز رفتار مقابله‌جویانه به‌عنوان دفاعی در مقابل درماندگی، اضطراب و فقدان عزت‌نفس گردد.

درگیری‌ها و کشمکش‌های والدین، سوءمصرف مواد و آسیب‌های روانی والدین نظیر اختلال شخصیت ضداجتماعی در خانواده‌های این کودکان بیشتر از جمعیت است.

 

منبع : افکارنیوز
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه