ارسال به دیگران پرینت

«کاجو» راه ندارد ‏

فرماندار قصر قند: برای احداث ۳۴کیلومتر از راه منطقه کاجو به قصر قند به اعتبار ملی نیاز است

«کاجو» راه ندارد ‏

سوگل دانایی] کمتر از ۱۰نفرند، سنگ‌ها و صخره‌های قلدر را که سد راه شده‌اند، با چکشی بزرگ قطعه قطعه می‌کنند و کنار می‌زنند. تا ‌چشم کار می‌کند، همه جا را سنگ‌های سفیدی پوشانده که مجال کار نمی‌دهند. چند نفر با بیل به جان‌شان افتادند و سنگ‌ها را ‌به گوشه هدایت می‌کنند. پیرمردی مقابل دوربین می‌گوید:   «مسئولان باید بیایند و جاده ما را درست کنند، ما گرسنه مانده‌ایم، ‌لااقل یک بولدوزر به ما بدهید، اگر کار را این‌گونه ادامه دهیم، باید تا دو‌سال دیگر کار کنیم، راه ارتباطی نداریم، گرسنه‌ایم این ‌چند روز فقط خرما خورده‌ایم. بدبخت شده‌ایم، بیچاره‌ مانده‌ایم.»
ادا کردن واژه‌های بدبخت شده‌ایم و بی‌چاره‌ مانده‌ایم، زبان ‌بلوچی و فارسی نمی‌شناسد، زیرنویس هم نمی‌خواهد که بفهمی پیرمرد چه می‌گوید، کیست که نتواند تشخیص دهد، او دایم تکرار ‌می‌کند، «ما بدبخت شدیم، بی‌چاره شدیم.» ویدیوی صحبت‌های مرد بلوچستانی منطقه کاجو چند روزی است که در فضای مجازی ‌دست به دست، پخش و قطع می‌شود، اما صدای را‌ه‌های ارتباطی ما قطع شده، ما گرسنه مانده‌ایم، حتی وقتی ‌ویدیو سکوت کرده
هم تکرار می‌شود. ‌

قصر قند دریا شد ‌
از ابتدای فروردین ماه، قصر قند، سه بار دریا شد. سیل سه بار آمد و هربار آن‌قدر در گوشه‌گوشه شهر می‌نشست تا به همه چیز ‌ضربه بزند اول به آب،  بعد به برق و بعد هم به راه‌های ارتباطی. سیل، زمین‌های کشاورزی را در خود کشید و محصولات را نابود ‌کرد. تهدیدی شد برای دیوار حفاظتی شهر و نگرانی اضافه برای مردمی که گوش‌شان تازه داشت به شنیدن کرونا عادت می‌کرد و ‌می‌بایست در میان آن همه آب به فکر شست‌وشوی مکرر دست‌ها و صورت خود هم باشند.‌
‌ ‌
سیل دی ماه، راه‌های ارتباطی را نابود کرده بود
در همین آمدوشد باران بود که خبر رسید، ۳۰روستای شهرستان که به‌دلیل همجواری با رودخانه کاجو به منطقه کاجو ‌معروف‌اند، راه ارتباطی خود را به مرکز قصر قند از دست داده‌اند. راه ارتباطی روستاهای کاجو در بستر رودخانه بود. رودخانه که ‌طغیان کرد و بالا آمد به راه‌ها رحم نکرد، آنها را بلعید و نابود کرد.
ویدیوهای مختلف از کاجو که با کوهستان و رودخانه احاطه شده اما نشان می‌داد که اهالی منطقه از این قطع ارتباط به تنگ ‌آمده‌‌اند و می‌خواهند کاری کنند، سنگ‌ها را می‌شکنند تا بتوانند مسیر فرعی منطقه به مرکز قصر قند را فعال کنند. «از دی ماه ‌که در منطقه دشتیاری سیل آمد،  مسیر ارتباطی این منطقه مسدود شد، مسیر ارتباطی این منطقه در بستر رودخانه قرار ‌گرفته است، گاهی که آب کم و زیاد می‌شد مردم می‌توانستند به قصر قند تردد کنند، اما سیل سه هفته قبل در منطقه، وضع ‌را‌ه‌های ارتباطی را بدتر کرد و راه ارتباطی بالغ بر ۳۰روستای منطقه به مرکز شهرستان قصر قند به‌طورکلی از دست رفت.» ‌یاسین زین‌الدینی، فعال اجتماعی در منطقه کاجوی قصر قند است. او اینها را می‌گوید و اضافه می‌کند که این ۳۰روستا حدود ‌‌۸ تا ۱۰‌هزار نفر جمعیت دارند و این جمعیت اکنون در تأمین آذوقه و مواد غذایی و مایحتاج خود دچار مشکل‌اند. «از هر روستا، ‌هر روز یک نفر مأمور می‌شود و از بستر رودخانه خودش را به قصر قند می‌رساند تا مواد غذایی برای اهالی که به او سفارش دادند ‌تهیه کند. این روزها ما هم از بعضی ستادهای توانمندسازی در تهران کمک گرفتیم برای تأمین آذوقه اهالی، به‌طور مثال آرد ‌تهیه کردیم و با سهمیه‌بندی توانستیم به دست اهالی منطقه برسانیم.» ‌
‌ ‌صدایمان به جایی می‌رسد؟
از دست رفتن راه ارتباطی این منطقه مشکل تازه اهالی نیست، باران‌های موسمی سال‌های گذشته هم، بستر رودخانه را پر ‌و منطقه کاجو را از دسترس خارج می‌کرد. به‌حدی که مسئولان برای تأمین مایحتاج این منطقه با بالگرد راهی می‌شدند تا ‌بتوانند نسبت به وضع اهالی آگاه شوند. «مسدود شدن راه‌های ارتباطی پیشتر هم برای اهالی اتفاق افتاده بود، در سیل قبلی ما ‌اطلاع‌رسانی کردیم و از مردم شهرهای دیگر هم کمک خواستیم اما این بار به دلیل شیوع کرونا، نشد که از شهرهای دیگر کمک ‌بخواهیم زیرا ترسیدیم فرد مبتلایی بیاید و کسی در منطقه کرونا بگیرد. وضع جاده‌ای هم که مشخص است، یک نفر از ‌اهالی بگیرد، مشکلات دوچندان می‌شود.» زین‌الدینی ادامه می‌دهد:   «پیشتر هم برای مردم منطقه چنین چیزی پیش آمده بود ‌اما آنها همیشه برای سه تا چهارماه خود آذوقه انبار می‌کردند، آنها قبلا تصور می‌کردند که اگر در این‌باره شکایتی کنند، صدایشان ‌به جایی نمی‌رسد و توقعی هم از نهادهای دولتی نداشتند.» اهالی کاجو اما این روزها تنها حق شهروندی خود را طلب می‌کنند، ‌حقی اولیه که برای رسیدن به آن به مدد نهادهای مختلفی نیاز است. ‌

راهی که فاصله‌ها را بیشتر می‌کند ‌
راهی که اهالی مشغول مجهز کردنش هستند، راهی فرعی به مرکز قصرقند است. راه فرعی که برای کم کردن مشکلات ساخته ‌شده اما برای کم کردن فاصله‌ها نه. «راهی که اهالی با دست مشغول ساخت آن هستند، در روستای میرآباد است. راهی فرعی که ‌ابتدا باید از شهرستان سرباز عبور کند و بعد به منطقه قصر قند برسد، این راه تنها روستای میرآباد را به قصر سرباز و بعد قصر ‌قند می‌رساند و شامل باقی روستاهای منطقه کاجو نمی‌شود. اگر راه واقعی این منطقه حدود ۲۰ کیلومتر بوده باشد، این راه فرعی ‌حدود ۲۵۰ کیلومتر است، یعنی حدود ۱۰ برابر آنچه باید باشد. این در حالی است که این راه تنها برای خود روستای میرآباد ‌است و نه سایر روستاهای منطقه کاجو.» زین‌الدینی این جملات را درباره تصاویر ساخت جاده‌های فرعی که در شبکه‌های ‌مجازی دست به دست می‌شود می‌گوید و تأکید می‌کند، این جاده تنها برای روستای میرآباد است.  این جملات درحالی ادا ‌می‌شود که فاصله آخرین روستای منطقه کاجو تا مرکز قصر قند حدود ۴۵کیلومتر است. این فاصله قرار بود سال‌ها پیش به جاده ‌تبدیل شود، در زمانی که هنوز قصر قند شهرستان نشده بود. آن روزها حدود ۵کیلومتر از این مسیر به صورت جاده کوهستانی ‌احداث شد اما به مرکز قصر قند متصل نشد، باقی این کیلومترها هم تنها سنجیده شدند، بدون آنکه برای کم کردن آنها اقدامی ‌شود. این روزها این ۵کیلومتر هم عملا کارآیی برای اهالی ندارد، نه مقصدی دارد و نه مبدأ مشخصی. ‌

برای برون رفت از این وضع، بودجه ملی نیاز است ‌
فرماندار قصرقند در همان روزهای اولی که سیل شهر را پوشانده بود در گفت‌وگو با «شهروند» اعلام کرده بود که آب راه‌های ارتباطی ‌کاجو را در برگرفته است. او امروز هم با تأیید تمام ویدیوهای منتشر شده از این منطقه می‌گوید مشکل راه‌های ‌دسترسی پیشتر هم برای مردم این منطقه وجود داشته است:   «۵۴ کیلومتر از راه دسترسی این منطقه در بستر رودخانه است، در ‌سال ۹۳ حدود ۲۰کیلومتر از این مسیر را راهداری ساخت و بازگشایی شد، ۳۴ کیلومتر دیگر از این مسیر راه صعب‌‌العبور و کوهستانی است که هنوز باقی‌مانده و برای تجهیز احتیاج به اعتبار دارد.» رحیم بخش پاک‌اندیش، مقصر عدم تجهیز ‌این جاده را تاکنون مشکلات مالی می‌داند: «ساخت این قسمت از جاده به حدود ۹۷‌میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد، این ‌درحالی است که اعتبار شهرستان در تمام فصول اگر به صورت صددرصد هم تخصیص پیدا کند، تنها حدود ۶۰‌میلیارد تومان ‌است که معمولا این مقدار هم نمی‌شود و تا حدود ۴۵‌میلیارد تومان بیشتر نیست. برای برون رفت از این وضع به تأمین اعتبار ‌ملی نیاز است و بودجه‌های استانی در کوتاه مدت و میان مدت کاری از پیش نمی‌برد.» پاک‌اندیش اما ادامه می‌دهد که ‌شهرستان تاکنون امکاناتی که در دسترس داشته را در اختیار کاجو قرار داده، لودر را اعزام، با بالگرد امدادرسانی ‌و سهمیه آرد هم پرداخت کرده است: «مواد غذایی قبل از عید نوروز به اهالی داده شد و اکنون هم تردد از شهرستان‌های نیک شهر و ‌سرباز به منطقه ادامه دارد، هرچند که این جاده‌ها فرعی محسوب می‌شوند و طول مسیر را افزایش می‌دهند اما چاره‌ دیگری ‌نیست.»  ‌
چه زمانی راه باز می‌شود؟ کسی نمی‌داند. هیچ‌کس حتی مرد بلوچی که این روزها نماینده چند روستا شده که به مرکز شهرستان ‌برود و آذوقه بیاورد. تصاویرش در فضای مجازی دایم دست به دست می‌شود:  «بستر رودخانه را آب در برگرفته. این‌قدر حجم و ‌قدرت آب زیاد است که بعید است بستر، خاطره‌ای از این همه را در حافظه‌اش ثبت کرده باشد. مرد بلوچ موتورش را به بستر ‌رودخانه می‌اندازد، سرعتش را بالا می‌برد، پایش را هم. در ذهنش زمان رسیدن به آن طرف رودخانه را تخمین می‌زند، آن طرف ‌کوهستان نشسته و نخل‌های سبز. لباس سفید را بالا می‌آورد، پایش را هم. آب تا چرخ بالای موتورش می‌رسد، باید مسیر را عوض ‌کند، جایی که عمق رودخانه کمتر باشد. سمت راست را انتخاب می‌کند، موتور به سنگ می‌خورد، خاموش می‌شود. دوباره از نو ‌باید شروع کند، باد سربندش را تکان می‌دهد، آب تعادلش را به‌هم می‌زند، به زانوهایش رسیده. موتورش را هل می‌دهد، خودش را ‌هم، آغوش آب باز می‌شود، مرد را در بر می‌گیرد، موتور سقوط می‌کند، مرد هم.» ‌

 

منبع : شهروند
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه