ارسال به دیگران پرینت

انفجار مین، چهارمین قربانی امسال را این بار از میان عشایر خوزستان گرفت

چوپان یک پا ندارد

انفجار مین، چهارمین قربانی امسال را این بار از میان عشایر خوزستان گرفت

چوپان یک پا ندارد

«مهدی چنانی» چهارده ساله از عشایر کوچ‌رو خوزستان یکشنبه بیست‌وچهارم فروردین بر اثر انفجار مین در حوالی پادگان شهید فرجوانی مچ یک پایش را از دست داد. خبری کوتاه از چهارمین و نخستین کودک قربانی مین در‌ سال٩٩. قربانیانی که بعد از گذشت بیش از ٢٠سال از جنگ هشت‌ساله ایران و عراق هنوز خبرساز می‌شوند، به‌طوری که به گفته رضا نجاتی، مدیرکل امنیتی و انتظامی امور مرزی استان خوزستان در سال‌های ٨٥ تا ٩٦ نزدیک به ٥٤نفر از بومیان و مرزنشینان بر اثر انفجار مین و ادوات جنگی جان‌باخته و ٢٠٠نفر مجروح شده‌اند.    
احمد چنانی، پدر مهدی هنوز بهت‌زده، اتفاقی را که برای پسرش افتاده است، مرور می‌کند: «هنوز باورم نمی‌شود پسرم یک پایش را از دست می‌دهد. بعد از این چطور می‌خواهد زندگی کند؟» او یکشنبه پدر بیمارش را به اهواز برده بود که خبر رسید: «ما اهل عشایر شهرستان شوش هستیم. مهدی مثل همیشه رفته بود کمک عمویش برای چِرای دام. روی تپه‌های نزدیک پادگان شهید فرجوانی. همیشه می‌رفت، اما این‌بار مثل همیشه نبود. حوالی کارخانه قندوشکر ساکنیم. کوچ ذات زندگی‌مان است و چِرا بخشی از کوچ و زندگی عشایری. مهدی به‌دنبال گوسفندها می‌دویده که پایش روی مین می‌رود. خدا را شکر که می‌دویده. اگر پسرم می‌ایستاد برای همیشه از دستش می‌دادم.» بعد از انفجار مین، مهدی بی‌هوش گوشه‌ای از زمین پهن شد و صدای وانت‌پیکان یکی از اهالی شد همه امید عمویش برای رساندن او به نخستین بیمارستان و پدر مهدی می‌گوید: «در مسیر به من خبر دادند چه اتفاقی افتاده. حوالی ساعت ٤ بعدازظهر بود. تا مهدی را به بیمارستان امام (ره)برسانیم، ساعت شده بود ٥ بعدازظهر. بیمارستان هیچ‌کاری برایش نکرد. زخم را شست‌وشو دادند و باند کردند. گفتند دکتر نداریم و باید مهدی یک هفته در بیمارستان بماند تا بعد تصمیم به جراحی بگیریم، البته به شرط عفونت‌نکردن زخم. درنهایت ساعت ٢ نیمه‌شب مهدی را مرخص‌کردیم. نمی‌توانستم بایستم و شاهد از دست رفتن پسرم باشم.» شرط بیمارستان برای مرخص‌کردن مهدی پرداخت هزینه خدمات بود، مبلغی  حدود یک‌میلیون تومان. آنها در جواب پدر مهدی که گفته بود بیمه روستایی دارد، گفتند هزینه باید آزاد حساب شود. «یک‌میلیون برای چند ساعت زیر نظر بودن و باند و شست‌وشو کردن زخم.» مقصد بعدی بیمارستان اروند بود، بیمارستانی خصوصی که برای جراحی مهدی هزینه ٦میلیونی می‌خواهد. «رفتیم دکتر شخصی. ٦میلیون خواستند. از این و آن قرض گرفتم و ریختم به حساب و قرار شد امروز
-دوشنبه بیست‌وپنجم فروردین- جراحی کنند. چاره‌ای نداشتم نمی‌توانستم بگذارم پسرم بمیرد یا همین‌طور روی تخت بیمارستان زجر بکشد. از همه دنیا همین یک پسر را دارم. مادرش هم که سال‌هاست ما را ترک کرده است. حاضرم تمام زندگی‌ام را فدایش کنم.»  
حالا پدر مهدی سراسیمه در بیمارستان پرس‌وجو می‌کند تا بتواند مرهمی برای درد پسرش پیدا کند. در همین پرس‌وجوها یک جمله آشنا تکرار می‌شود: «خدا را شکر کن پسرت می‌دویده و تنها پایش را از دست می‌دهد، ٢٠روز پیش یکی را آوردند که صورتش از بین رفته بود.» او به «شهروند» می‌گوید: «هیچ‌کس برایمان کاری نکرد، حتی بیمه روستایی هم به دردمان نخورد. در این اتفاق گویا ما مقصریم که هیچ‌کس سراغی از ما نمی‌گیرد. از ساعت یک بعدازظهر دوشنبه بیست‌وپنجم فروردین مهدی در ریکاوری است و و الان که ساعت ٥ بهدازظهر است، هنوز عمل نشده است. می‌گویند جراحی اول تمام شود می‌روند سراغ مهدی.»  
حالا مهدی با یک مچ پای کمتر بر تخت‌ بیمارستانی خصوصی در اهواز خوابیده است. بیمارستان‌های دولتی تخت‌هایشان در تسخیر بیماران مبتلا به کروناست و حالا بهنام صادقی، فعال پاکسازی مین به «شهروند» می‌گوید خرج و مخارج بیمارستان هم از نگرانی‌های دیگر خانواده‌ای است که یکشنبه فرزندشان روی مین رفت و حالا بعد از عمل جراحی در بیمارستان خصوصی اروند اهواز بستری است. آنها از عشایر استان خوزستان‌ و از طایفه چنامی‌اند که ییلاق و قشلاق‌شان در خود استان است؛ از هویزه و سوسنگرد  به دشت عباس می‌روند و برمی‌گردند. در این مدت که کرونا شایع شده حضور عشایر از استان‌های دیگر به منطقه وجود نداشته، اما عشایر داخل استان جابه‌جا می‌شوند: «معمولا عشایر کوچ‌رو تا قبل از سیزدهم فروردین از این منطقه می‌روند. از این زمان تا آبان ماه حوادث مین در خوزستان کاهش و تعداد حوادث مرتبط با مین در شمال‌غرب کشور افزایش پیدا می‌کند و از منطقه قصر شیرین به بالا شاهد حوادث زیادی هستیم. با وضع فعلی هم اگر جابه‌جایی بخواهد انجام شود، باید با ماشین دام‌ها را جابه‌جا کنند و اجازه جابه‌جایی بدون وسیله وجود ندارد.»
 صادقی می‌گوید این مین‌ها هم درگذر زمان و به دلایل مختلف جابه‌جا شده‌اند و همین هم دلیلی بوده تا مهدی یکی از مجروحان مین در ‌سال ۹۹ باشد. قبل از او هم سه سرباز در شهر سقز و در روز یازدهم فروردین ماه آسیب دیدند. یک سرباز اهل میاندوآب هر دو پا و یک دستش قطع شد و یک سرباز اهل اشنویه هم یکی از دست‌هایش را از دست داد و سرباز سوم هم از ناحیه صورت آسیب دید.

 آمارهایی با روایت‌های تلخ
بیش از ٢٠سال از جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق می‌گذرد و هنوز انفجار مین و ادوات جنگی قربانی می‌گیرد. آمارهای انجمن حمایت از مصدومان مین در ایران نشان می‌دهد  استان ایلام با یک‌میلیون‌و٧٠٠هزار هکتار، خوزستان با یک‌میلیون و ٣٨٠هزار هکتار، کرمانشاه با ٦٩١هزار هکتار، آذربایجان‌غربی با ٥٩هزار هکتار و کردستان با یک‌هزار و ٤٨٠ هکتار به ترتیب آلوده‌ترین نقاط ایرانند.  سال گذشته یکی از خبرهای انفجار مین نام سعید نیازی یکی از دانش‌آموزان عشایر خوزستان را سرزبان‌ها انداخت. دانش‌آموزی که به گفته حمید قنبری، مدیر اداره آموزش‌وپرورش عشایر خوزستان برای مداوا به تهران منتقل شد. یک کشته و دو مجروح در اثر انفجار مین‌ها در جاده جنگل امقر شهرستان بستان در بیستم مهر ٩٨ هم ‌سال گذشته خبرساز شد و بعد انفجار مین باقی‌مانده از جنگ در غرب کرخه موجب کشته‌شدن پدر خانواده و مجروح‌شدن سه عضو دیگر خانواده‌ای شد. مطالعات نشان می‌دهد استان کردستان در میان دیگر استان‌های آلوده بیشترین آمار نوجوانان قربانی مین را دارد.
بهنام صادقی، پاکساز مین می‌گوید ‌سال ۹۸ هم اتفاقات اغلب در مناطقی بود که توقع بود پاک شده باشند، اما این‌طور نبود و همین هم نگرانی‌های بسیاری را ایجاد کرده است: «توقع داشتیم حوادث‌مان در مناطق مرزی باشد، اما این‌طور نبود و همین هم باعث افزایش نگرانی‌هاست.»
 ‌سال گذشته هم نخستین اتفاق در دوازدهم فروردین ماه در کردستان رخ داد و مردی پنجاه‌وسه ساله یک پایش را از دست داد؛ بعد از آن هم بنابر آمار وبلاگ «مین و زندگی»، تعداد ۹ کشته و۲۶ مجروح در مناطق آلوده به مین ثبت شد؛ کشته‌ها و مجروحانی که از مردم عادی بودند تا پاکسازان مین.

انفجار مین، چهارمین قربانی امسال را این بار از میان عشایر خوزستان گرفت

منبع : شهروند
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه