ارسال به دیگران پرینت

نسل جدید، پیشتاز آموزش جامعه پذیری

در واقع مبحث جامعه پذیری در طول زمان های بسیار و در ادبیات عامیانه سینه به سینه نقل شده است و اکنون در دست نسل های امروزی قرار گرفته است.

نسل جدید، پیشتاز آموزش جامعه پذیری

۵۵آنلاین :

معین حافظی زاده

دانشجو و پژوهشگر علوم سیاسی

اخیرا فضای مجازی و حتی اخبار رسمی کشور پر شده است از انواع اقسام کلیپ های مدارس سطح کشور. کلیپ هایی که در آن دانش آموزان در مقاطع مختلف سنی و تحصیلی در حال ورزش یا پایکوبی با ترانه ای با اشعار مبتذل و نامناساب با فضای آموزشی و مدارس کشور ما هستند. ترانه ای که به قول امروزی ها صدا در کرده است و به عنوان قطعه موفق یاد شده است. به نظر میرسد موفقیت این قطعه انعکاسی از جای خالی بعضی از پارامترهای بسیار مهم در امر آموزش فرهنگی و اجتماعی در طی سالیان دراز از نسل های قدیم تا نسل حاضر است.

پارامترهایی که جای خالی آنها حال به همخوانی و شادی با مبتذل ترین ترانه های چند سال اخیر توسط آینده سازان کشور در مهم ترین مکان تربیت فرزند در خارج از محیط خانواده یعنی مدرسه و تماشای تربیت کنندگان این دانش آموزان ختم شده است.

حال با گذشت چندین روز از این وقایع که به مناسبت روز معلم و شهادت استاد مطهری!!! در مدارس کشور اتفاق افتاده است بد نیست نگاهی به علل و ریشه های این مسئله در بعد تربیتی که جزو اساسی ترین وظایف آموزش و پرورش است بپردازیم.

یکی از اساسی ترین مسائل در خصوص تربیت و پرورش کودکان در طی نسل های گوناگون، فرآیند جامعه پذیری است که به عقیده بسیاری از جامعه شناسان اساسی ترین و اصلی ترین عامل در تداوم فرهنگی، اجتماعی، آداب و رسوم و حتی سبک زندگی افراد در طول تاریخ های چندین هزار ساله است. در تعریف ساده ای از جامعه پذیری میتوان اینگونه گفت که جامعه پذیری فرآیندی است که در طی آن آداب، رسوم، فرهنگ، هنجارها، عرف و سایر عناصر فرهنگی جامعه در میان افراد درونی میگردد و افراد بر بنیاد همین جامعه پذیری توانایی پذیرش نقش در جامعه و شرکت در روند جامعه پذیری در طی نسل های آینده میشوند.

حال در خصوص اتفاقات اخیر میتوان ایراد اساسی را در همین فرایند جامعه پذیری فرهنگ غالب ایرانی-اسلامی در میان دو نسل قدیم و جدید هردو به عنوان سوژه های جامعه پذیری دید.

در واقع مبحث جامعه پذیری در طول زمان های بسیار و در ادبیات عامیانه سینه به سینه نقل شده است و اکنون در دست نسل های امروزی قرار گرفته است. با توجه به پیشرفت نسل های بشر و به وجود آمدن پدیده آموزش خارج از خانواده و قالب ارگان های رسمی جامعه پذیری به فضای آموزشی وارد شده است و دیگر نقش جامعه پذیری به صورت سنتی آن در قالب خانواده و نهادهای سنتی کمرنگ تر شده است. پس بر این اساس نقش بسیار مهم و حیاتی مسئله آموزش سازمانی قابل توجه است

بدین ترتیب اجمالا به گذار از آموزش سنتی به سمت آموزش سازمانی پرداخته شد. طبیعتا آموزش سازمانی، تحت تاثیر سیاست قرار خواهد گرفت زیرا آموزش سازمانی با به وجود آمدن وزارت ها و اداره های آموزش و پرورش در کشور های مختلف، به هر نحوی تاثیر پذیر از سیاست های کلان کشور ها است. بدین ترتیب پدیده های چون انقلاب، دگرگونی های اجتماعی، پیشرفت های ناشی از تکنولوژی همگی بر روند آموزش و پرورش در طول تاریخ اثر خواهند گذاشت.

با این نگاه اگر بخواهیم نسل های تربیت دهنده حاضر در محافل آموزشی کشور را بررسی کنیم، کادرهای آموزشی را میتوان عموما در دسته تربیت یافتگان دوران انقلاب اسلامی و مهم تر از آن انقلاب فرهنگی حاصل از انقلاب اسلامی قرار داد. در واقع افرادی که در دوران قبل از انقلاب با مدرنیته دست و پا شکسته عصر پهلوی دچار سردرگمی بودند با بروز انقلاب اسلامی این سردرگمی، افزایش پیدا کرد.

به هر طریق حال کادر آموزشی غالب کشور در دسته تربیت شدگان دوران سردرگمی قبل و بعد انقلاب اسلامی بوده اند و به سخن بهتر میتوان گفت که آنها در مسئله جامعه پذیری -بحث اصلی صحبت ما است- دچار نوعی تعارض شده اند. تعارضی که میتوان از نتایج آن بسنده کردن کادر پرورشی و آموزشی به آموزش های فرمالیته و کلی در خصوص مباحث علمی بدون توجه به وضعیت فرهنگی ای که دائما دستخوش تحولات به روز است، نام برد.

در سوی دیگر تحلیل، جامعه پذیری جوانان و نوجوانان دهه ۷۰ و ۸۰ ( و آنچه که در فضای مجازی مشاهده شد تا حدودی قابل تعمیم به دهه ۹۰ ) قرار دارند. نسلی که با تکنولوژی پا به عرصه وجود گذاشته و با آن قد کشیده اند و حال وارد فضای بی توجه به فرهنگ نوین جهانی شده اند. در واقع با توجه به آنچه که گفته شد، نسل جدید تحت تربیت آموزشهای نسل متعارض دهه های قبل، حال دارد با فرهنگی آشنا میشود که کاملا با آن بزرگ شده و به عبارت بهتر دبیران بی خبر از شرایط جدید دست آنها را در فضای فرهنگی مدارس باز گذاشته اند.

آنچه که از سطح جامعه نوین به سطح مدارس وارد میشود، در واقع بدون فیلترهای فرهنگی لازم اعمال شده توسط مسولان خرد و کلان آموزشی (که ناشی از نا آگاهی نسل قبل است) است. به عبارت بهتر عدم آگاهی آموزگاران و دبیران و مسولان مدارس از تربیت فرهنگی و بسط جامعه پذیری متناسب با فرهنگ به روز جهانی و تطبیق آن با فرهنگ ایرانی-اسلامی باعث افسار گسیختگی در تحمیل فرهنگ ناصحیح جامعه از سوی سطح ساده جامعه در مباحث تربیتی و آموزشی شده است.

در جمع بندی مبحث باید گفت که وضعیت آموزش فرهنگی نیازمند ارتقا و تطبیق ابزارهای نوین با فرهنگ ایرانی- اسلامی برای آموزش بهتر در سطح مدارس و جلوگیری از ورود لایه های نادرست فرهنگ عامه -که در واقع همان فیلتر گذاری بر سر راه این چنین فرهنگ های غلط و متعارض با ارزشهای جامعه است- میباشد. این مهم تنها با تغییرات کلان در سطح آموزشی و ارتقای سطح سواد فرهنگی کادرهای آموزشی از طریق کارگاه های نوین مطابق با متد های روز دنیا امکان پذیر است.

منبع : 55 آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه