ارسال به دیگران پرینت

ایالات متحده | نجات نیروی دریایی ایالات متحده

آمریکا چگونه خط لوله نورد استریم را نابود کرد؟

برای اطلاع از حواشی نجات نیروی دریایی ایالات متحده با ما در ادامه همراه باشید.

آمریکا چگونه خط لوله نورد استریم را نابود کرد؟

 نجات نیروی دریایی ایالات متحده

برای اطلاع از حواشی نجات نیروی دریایی ایالات متحده با ما در ادامه همراه باشید.

سیمور هرش

مرکز غواصی و نجات نیروی دریایی ایالات متحده را می توان در مکانی ناشناخته و مبهم یافت -در روستایی واقع در پاناماسیتی- که اکنون یک شهر تفریحی پررونق در جنوب غربی فلوریدا و در 70 مایلی جنوب مرز آلاباما است.

نمایش هوایی کار دست خلبان داد | سقوط هواپیما و مرگ این خلبان + ویدئو

این مرکز، چندین دهه است که غواصان بسیار ماهر آب های عمیق را آموزش می دهد و زمانی اغلب آن ها در واحدهای نظامی آمریکا در سراسر جهان به کار گمارده می شدند. آن ها قادر به غواصی فنی برای انجام کارهای مهم هستند، از استفاده از مواد منفجره C4 برای پاکسازی بندرها و سواحل از زباله ها و مهمات منفجر نشده یا منفجر کردن سکوهای نفتی خارجی گرفته تا رسوب گیری دریچه های ورودی نیروگاه های زیر دریایی، از بین بردن قفل کانال های مهم کشتیرانی و …

مرکز شهر پاناماسیتی -که دومین استخر بزرگ سرپوشیده آمریکا در آنجا قرار دارد- مکان مناسبی برای استخدام بهترین و کم حرف ترین فارغ التحصیلان مدرسه غواصی است و تعدادی از آن ها، تابستان گذشته کاری را که مجاز به انجام آن در عمق 260 فوتی زیر سطح دریای بالتیک بودند را با موفقیت انجام دادند.

به گفته یک منبع آگاه از برنامه‌ریزی عملیاتی، در ژوئن گذشته، غواصان نیروی دریایی آمریکا که در اواسط تابستان تحت پوشش یک رزمایش گسترده ناتو معروف به BALTOPS 22  حضور داشتند، مواد منفجره را روی خط لوله نورد استریم کار گذاشتند و سه ماه بعد، سه خط لوله از چهار خط لوله فوق را نابود کردند.​

دو خط لوله که مجموعاً به نام نورد استریم 1 شناخته می‌شدند، بیش از یک دهه گاز طبیعی ارزان روسیه را به اروپا حمل و نیازهای آلمان و بسیاری از کشورهای اروپای غربی تأمین می‌کردند. جفت دوم خط لوله نیز به نام نورد استریم 2 ساخته شده بود، اما هنوز عملیاتی نشده بود. اکنون، با تجمع نیروهای روسی در مرز اوکراین و وقوع خونین‌ترین جنگ در اروپا از سال 1945به این سو، «جو  بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا، خطوط لوله را وسیله‌ای حیاتی برای ولادیمیر پوتین می‌دانست تا گاز طبیعی را برای جاه‌طلبی‌های سیاسی و سرزمینی خود به‌کار گیرد.

تصمیم بایدن برای خرابکاری در خطوط لوله پس از بیش از 9 ماه بحث بسیار محرمانه در جامعه امنیت ملی واشنگتن درباره چگونگی دستیابی به بهترین هدف اتخاذ شد. در بیشتر اوقات، موضوع این نبود که آیا مأموریت را انجام دهیم یا نه، بلکه این بود که چگونه می توان آن را بدون به جا گذاشتن هیچ سرنخ آشکاری مبنی بر این که چه کسی مسؤول انجام مأموریت است، آن را به اتمام رساند.

پرزیدنت بایدن و تیم سیاست خارجی او -«جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی، «تونی بلینکن» وزیر امور خارجه و «ویکتوریا نولند» معاون وزیر امور خارجه در امور سیاسی- در خصومت خود با این دو خط لوله انتقال گاز در کنار یکدیگر قرار داشتند و در این راستا، صریح و ثابت قدم بودند. خط لوله ای به طول  750 مایل در زیر دریای بالتیک که از دو بندر مختلف در شمال غربی روسیه در نزدیکی مرز استونی آغاز می شد و پس از گذشتن از نزدیک جزیره دانمارکی بورنهُلم[1] ، گاز روسیه را به شمال آلمان می رساند.

مسیری مستقیم، که هرگونه نیاز به ترانزیت گاز از اوکراین را دور می زد و برای اقتصاد آلمان -که از گاز طبیعی ارزان و فراوان روسیه برای راه اندازی کارخانه ها و گرم کردن منازل و در عین حال فروش گاز اضافی در سراسر اروپای غربی استفاده می برد- موهبتی بزرگ به شمار می رفت.

از همان روزهای اولیه، راه اندازی خط لوله نورد استریم 1 از سوی واشنگتن و شرکای ضد روسی آن در ناتو به عنوان تهدیدی برای سلطه غرب تلقی می شد. شرکت هلدینگ پشت آن موسوم به Nord Stream AG ، در سال 2005 در سوئیس با مشارکت گازپروم -یک شرکت سهامی عام روسی که تحت سلطه الیگارشی‌های زیرنظر پوتین اداره می شود و سود هنگفتی را به جیب سهامدارانش واریز می‌کند- تأسیس شد. گازپروم 51 درصد از شرکت را تحت کنترل داشت، با چهار شرکت انرژی اروپایی -یکی در فرانسه، یک شرکت در هلند و دو شرکت در آلمان- 49 درصد باقیمانده سهام را به اشتراک می گذاشتند و حق کنترل فروش پایین دستی گاز طبیعی ارزان قیمت به بازارهای محلی آلمان و اروپای غربی را در دست داشتند. سود گازپروم با دولت روسیه تقسیم می شد و درآمدهای حاصل از فروش گاز و نفت دولت در برخی سال ها بالغ بر 45 درصد از بودجه سالانه روسیه را تشکیل می داد.​

واهمه‌‌های سیاسی آمریکا واقعی بود: پوتین اکنون منبع درآمد اصلی اضافی و ضروری خواهد داشت و آلمان و بقیه اروپای غربی را به شدت به گاز طبیعی ارزان‌قیمت عرضه‌شده روسیه وابسته خواهد کرد و این رویکرد، وابستگی اروپا به آمریکا را کاهش می‌داد. در واقع، این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاده بود. بسیاری از آلمانی ها، نورد استریم یک را به عنوان بخشی از ارائه نظریه مشهور Ostpolitik صدراعظم سابق «ویلی برانت» می دانستند که آلمان پس از جنگ را قادر می‌ساخت تا خود و سایر کشورهای اروپایی را که در جنگ جهانی دوم ویران شده‌ بودند، با استفاده از گاز ارزان ‌قیمت روسیه بازسازی کند.

از نظر ناتو و واشنگتن، نورد استریم یک به اندازه کافی خطرناک بود، اما نورد استریم 2 که ساخت آن در سپتامبر 2021 به پایان رسید، در صورت تأیید رگولاتورهای آلمانی، میزان گاز ارزانی را که در دسترس آلمان و اروپای غربی قرار می گرفت را دو برابر می کرد. خط لوله دوم همچنین گاز کافی برای بیش از 50 درصد مصرف سالانه آلمان را تأمین می کرد و بدین سان، تنش ها بین روسیه و ناتو با حمایت سیاست خارجی تهاجمی دولت بایدن به طور مداوم در حال تشدید بود.

مخالفت با نورد استریم 2 در آستانه مراسم تحلیف بایدن در ژانویه 2021 شدت یافت و جمهوری خواهان سنا به رهبری «تد کروز» از تگزاس، بارها تهدید سیاسی گاز طبیعی ارزان روسیه را در جریان استماع تأییدیه «بلینکن» به عنوان وزیر امور خارجه مطرح کردند. در آن زمان، یک سنای متحد با موفقیت قانونی را تصویب کرد و همان گونه که «کروز» به «بلینکن» گفته بود: «[خط لوله] را باید در مسیر خود متوقف کرد» اما در آن زمان، فشارهای سیاسی و اقتصادی عظیمی بر دولت آلمان که آنگلا مرکل در رأس آن قرار داشت، وارد می شد تا هر چه سریعتر خط لوله دوم راه اندازی شود.

آیا «بایدن» در مقابل آلمانی ها ایستادگی خواهد کرد؟ «بلینکن» گفت: بله؛ اما اضافه کرد که رئیس جمهور، درباره جزئیات نظراتش صحبت نکرده است. او گفت: «من از اعتقاد قوی او را آگاه هستم که  نورد استریم 2 را ایده بسیار بدی می داند. من می‌دانم که او از ما می‌خواهد از هر ابزاری برای متقاعد کردن دوستان و شرکای خود، از جمله آلمان، استفاده کنیم تا این ایده محقق نشود.»

چند ماه بعد، با نزدیک شدن به پایان ساخت خط لوله دوم، بایدن چشمکی زد. در ماه مه، در یک چرخش خیره کننده، دولت از تحریم ها علیه نورد استریم AG چشم پوشی کرد و یکی از مقامات وزارت خارجه اذعان داشت تلاش برای متوقف کردن خط لوله از طریق تحریم ها و دیپلماسی «مد نظر نبوده است». گزارش ها حاکی از آن است که در پشت صحنه این رویداد، مقامات دولتی از «ولادیمیر زلنسکی»، رئیس جمهور اوکراین که در آن زمان با تهدید حمله روسیه مواجه شده بود، نیز خواستند تا از این اقدام انتقاد نکند.

اما این کار، عواقب فوری داشت. جمهوری خواهان سنا، به رهبری «کروز»، تصویب لایحه دفاعی سالانه را تا پاییز به تأخیر انداختند. روزنامه «پولیتیکو» بعداً چرخش بایدن در مورد خط لوله دوم روسیه را «یک تصمیم اشتباه و به مراتب بدتر از خروج نظامی آشفته از افغانستان»، توصیف کرد.

در اواسط ماه نوامبر و زمانی که تنظیم کننده انرژی آلمان تصویب ایجاد خط لوله دوم نورد استریم را به حالت تعلیق درآورد، قیمت گاز طبیعی طی چند روز به دلیل نگرانی فزاینده در آلمان و اروپا مبنی بر این که تعلیق خط لوله و احتمال رو به رشد جنگ بین روسیه و اوکراین منجر به زمستان سرد بسیار ناخواسته خواهد شد، 8 درصد افزایش یافت. برای واشنگتن مشخص نبود که« اولاف شولتز»، صدراعظم تازه منصوب شده آلمان در کجا ایستاده است. ماه‌ها قبل، پس از سقوط افغانستان، «شولتز» علناً از درخواست «امانوئل ماکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه برای در پیش گرفتن سیاست خارجی مستقل‌تر اروپا در یک سخنرانی در پراگ حمایت کرده بود. این رویکرد به وضوح نشان می داد که او اتکای کمتری به واشنگتن و اقدامات سخت‌گیرانه‌اش خواهد داشت.

توجه دولت بار دیگر بر نورد استریم متمرکز شد. تا زمانی که اروپا برای گاز طبیعی ارزان به خطوط لوله وابسته بود، واشنگتن می ترسید کشورهایی مانند آلمان تمایلی به تأمین پول و سلاح های مورد نیاز اوکراین برای شکست روسیه نداشته باشند. در این لحظه حساس، «بایدن» به «جیک سالیوان» اجازه داد تا یک گروه بین سازمانی را برای ارائه طرحی گرد هم بیاورد. قرار بود همه گزینه ها روی میز باشد. اما تنها یک راه مد نظر بود…

برنامه ریزی

در ماه دسامبر سال 2021، دو ماه قبل از ورود اولین تانک‌های روسی به اوکراین، «جیک سالیوان» جلسه‌ای با یک گروه ویژه مرکب با حضور رئیس ستاد مشترک ارتش، سیا، و وزارت خارجه و وزارت خزانه‌داری تشکیل داد و از آن ها در مورد چگونگی واکنش به تهاجم قریب الوقوع پوتین نظر خواست.

به گفته منبعی که مستقیماً از جریان این فرآیند آگاه است، آنچه که برای شرکت کنندگان مشخص شد، این بود که
«سالیوان‌» پیگیر بود تا از طرف گروه، برنامه ای برای تخریب دو خط لوله نورد استریم ارائه شود تا خواسته رئیس جمهور را برآورده سازد.

در آن زمان، سیا توسط «ویلیام برنز» هدایت می شد. او سفیر سابق آمریکا در روسیه بود و به عنوان معاون وزیر امور خارجه در دولت اوباما خدمت می کرد. «برنز» به سرعت به یک گروه کاری آژانس سازمان سیا مجوز داد ظرف چند هفته آینده، شروع به تهیه طرحی برای انجام عملیات مخفی کنند و در این عملیات، از غواصان زبده نیروی دریایی که برای عملیات غواصی در اعماق دریا آموزش های لازم را دیده اند، برای ایجاد انفجار در طول خط لوله استفاده شود.

یک تیم دست‌چین شده متشکل از ماموران آژانس اطلاعات مرکزی و آژانس امنیت ملی تحت تدابیر شدید امنیتی در واشنگتن جمع‌ شدند و با کمک غواصان نیروی دریایی، زیردریایی‌های اصلاح‌شده و یک خودروی نجات زیردریایی، نقشه‌ای را طراحی کردند. آن ها یک دستگاه شنود پیچیده را روی کابل نصب کردند که ضمن رهگیری موفقیت آمیز ترافیک روسیه، اطلاعات را روی یک نوار ضبط می‌کرد.

این موفقیت در زیر آب، با اسم رمز «آیوی بلز»[2] ، مبتکرانه و مخاطره آمیز بود و اطلاعات ارزشمندی در مورد نیات و برنامه ریزی نیروی دریایی روسیه به دست می داد.

با این وجود، در اوایل سال 2022، گروه کاری سیا به گروه بین سازمانی سالیوان گزارش داد: «ما راهی برای منفجر کردن خطوط لوله یافته ایم.»

آنچه در ادامه آمد، خیره کننده بود. در 7 فوریه، کمتر از سه هفته قبل از حمله به ظاهر اجتناب ناپذیر روسیه به اوکراین، «بایدن» در کاخ سفید با «اولاف شولتز»، ملاقات کرد. پس از مدتی تردید و تزلزل، اکنون صدراعظم آلمان محکم در تیم آمریکایی حضور داشت. در کنفرانس مطبوعاتی که پس از آن برگزار شد، بایدن با قدرت اعلام کرد: «اگر روسیه… حمله کند ، دیگر نورد استریم 2 وجود نخواهد داشت. ما به حیات آن پایان خواهیم داد.»

تعدادی از کسانی که در برنامه ریزی ماموریت خط لوله نقش داشتند، از آنچه به عنوان اشاره غیرمستقیم به این حمله تلقی می کردند، ناامید شدند.

طرح منفجر کردن خطوط گاز  نورد استریم 1 و 2 به طور ناگهانی از یک «عملیات مخفی» که مستلزم آکاهی کنگره به عملیات بود به عنوان یک «عملیات اطلاعاتی بسیار طبقه بندی شده با حمایت نظامی ایالات متحده»، تنزل یافت. طبق قانون، منبع توضیح داد: «دیگر الزام قانونی برای گزارش عملیات به کنگره وجود نداشت. تنها کاری که آن ها باید انجام می‌دادند این  بود که این کار را انجام ‌دهند -اما همچنان باید مخفی می ماند چون روس ها بر دریای بالتیک نظارتی عالی دارند.»

اعضای گروه کاری آژانس هیچ تماس مستقیمی با کاخ سفید نداشتند ولی مشتاق بودند بدانند آیا رئیس جمهور به آنچه گفته بود، باور دارد یا نه؟ این منبع یادآوری کرد: «بیل برنز» به میان جمع آمد و گفت: «این کار را انجام بدهید».

نیروی دریایی نروژ به سرعت نقطه مناسبی را در آب های کم عمق در چند مایلی جزیره بورنهلم دانمارک پیدا کرد…

عملیات

نروژ پایگاه مناسبی برای انجام این مأموریت بود.

یک پایگاه زیردریایی آمریکایی، که سال ها در دست ساخت بود و به تازگی بازسازی و عملیاتی شده بود، مکان مناسبی برای این عملیات شناخته شد چون زیردریایی های آمریکایی بیشتری اکنون قادر به همکاری نزدیک با همکاران نروژی خود برای نظارت و جاسوسی از یک منطقه بزرگ هسته ای روسیه در 250 مایلی شرق منطقه بودند. آمریکا همچنین پایگاه هوایی نروژ در شمال را گسترش داده و ناوگانی از هواپیماهای گشتی P8 Poseidon ساخت شرکت بوئینگ را به نیروی هوایی نروژ تحویل داده بود تا عملیات جاسوسی دوربرد خود را تقویت کند.

در مقابل، دولت نروژ در نوامبر گذشته با تصویب موافقتنامه همکاری دفاعی تکمیلی (SDCA) خشم لیبرال ها و برخی میانه روها در پارلمان این کشور را برانگیخت. بر اساس قرارداد جدید، سیستم حقوقی ایالات متحده در مورد بررسی رفتار سربازان آمریکایی متهم به جنایت در خارج از پایگاه و همچنین بر آن دسته از شهروندان نروژی که متهم یا مظنون به دخالت در کار در پایگاه هستند، صلاحیت خواهد داشت.

نروژ یکی از امضاکنندگان اصلی پیمان ناتو در سال 1949، در روزهای آغازین جنگ سرد بود. امروز، فرمانده عالی ناتو، «ینس استولتنبرگ»، یک نروژی ضد کمونیست و متعهد است که به مدت هشت سال به عنوان نخست وزیر این کشور خدمت کرده است. او سپس در سال 2014 با حمایت آمریکا وارد ناتو شد. «استولتنبرگ» نسبت به مواضع روسیه و پوتین مواضع تندرویانه ای دارد و از زمان جنگ ویتنام با جامعه اطلاعاتی آمریکا همکاری داشته است. او از آن زمان تاکنون به عنوان فردی کاملاً مورد اعتماد شناخته می شود. این منبع گفت: «او همان دستکشی است که به دست آمریکایی ها می آید.»

در واشنگتن، برنامه ریزان می دانستند که باید به نروژ بروند. این منبع گفت: «آن‌ها از روس‌ها متنفر بودند و نیروی دریایی نروژ مملو از ملوانان و غواصان فوق‌العاده ای بود که تجربه نسل‌های متمادی در زمینه اکتشاف بسیار سودآور نفت و گاز در اعماق دریا را داشتند». همچنین می توان به آن ها برای مخفی نگه داشتن مأموریت اعتماد کرد. (نروژی‌ها ممکن است منافع دیگری نیز داشته باشند. تخریب نورد استریم- اگر آمریکایی‌ها می‌توانستند آن را از بین ببرند – به نروژ اجازه می‌داد تا گاز طبیعی بسیار بیشتری را به اروپا بفروشد.)

نیروی دریایی نروژ به سرعت نقطه مناسب را در آب های کم عمق دریای بالتیک در چند مایلی جزیره بورنهلم دانمارک پیدا کرد. خطوط لوله بیش از یک مایل از یکدیگر فاصله داشتند و در امتداد بستری به عمق260 فوت کشیده شده بود.

پس از کمی تحقیق، آمریکایی ها همه وارد شدند.

نروژی ها کلید حل موانع دیگر بودند. نیروی دریایی روسیه به داشتن فناوری نظارتی که به سرعت می‌تواند مین‌های زیر آب را شناسایی و خنثی کند، مشهور است. مواد منفجره آمریکایی باید به گونه ای استتار می شد که آن ها را در نظر سیستم نظارتی روسیه به عنوان بخشی از پس زمینه طبیعی جلوه می داد. چیزی که نیاز به تطبیق با شوری خاص آب داشت…

نروژی ها راه حلی داشتند. آمریکایی‌هایی که در نروژ کار می‌کردند، با همان پویایی عمل کردند و با وظیفه‌شناسی کار بر روی مشکل جدید آغاز شد؛ این که چگونه از راه دور مواد منفجره C4 را به دستور بایدن منفجر کنند. این مأموریت بسیار دشوارتر از آن چیزی بود که آن هایی که در واشنگتن می پنداشتند. هیچ راهی برای تیم نروژی وجود نداشت که بداند رئیس جمهور چه زمانی ممکن است دکمه را فشار دهد. آیا این مدت چند هفته، در چند ماه یا در نیم سال یا بیشتر خواهد بود؟

در 26 سپتامبر 2022، یک هواپیمای نظارتی P8 نیروی دریایی نروژ یک پرواز به ظاهر معمولی انجام داد و یک شناور سونار را رها کرد. سیگنال در زیر آب پخش شد، ابتدا به نورد استریم ۲ و سپس به نورد استریم ۱ برخورد. در عرض چند دقیقه، حوضچه‌های گاز متان که روی سطح آب پخش می‌شد، قابل دیدن بود. جهان متوجه شد که چیزی غیرقابل برگشت رخ داده است.

سقوط

بلافاصله پس از بمباران خط لوله، رسانه های آمریکایی با آن مانند یک معمای حل نشده برخورد کردند. بارها از روسیه به عنوان یک مقصر احتمالی نام برده شد که به دلیل افشای اطلاعات حساب شده از کاخ سفید تحریک شده بود اما بدون این که انگیزه روشنی برای چنین اقدام خود خرابکاری، فراتر از تلافی ساده ایجاد شود. چند ماه بعد، وقتی معلوم شد که مقامات روسی بی سر و صدا برآوردهایی را برای هزینه تعمیر خطوط لوله دریافت کرده اند، نیویورک تایمز این خبر را «تئوری های پیچیده درباره این که چه کسی پشت این حمله بوده است؟» توصیف کرد. هیچ روزنامه بزرگ آمریکایی به تهدیدات قبلی «بایدن »و «نولند» معاون وزیر امور خارجه درباره خطوط لوله نپرداخته بود.

در حالی که هرگز مشخص نشد که چرا روسیه به دنبال تخریب خط لوله سودآور خود است، دلیل منطقی تر برای اقدام رئیس جمهور از سوی وزیر امور خارجه «بلینکن» بیان شد. در جریان برپایی یک کنفرانس مطبوعاتی در ماه سپتامبر گذشته در مورد پیامدهای بدتر شدن بحران انرژی در اروپای غربی، وی این لحظه را بالقوه چنین توصیف کرد:

«این یک فرصت فوق‌العاده است که یک بار برای همیشه وابستگی به انرژی روسیه را از بین ببریم و در نتیجه سلاح‌سازی انرژی را به عنوان ابزاری برای پیشبرد طرح‌های گسترش امپراتوری روسیه را از ولادیمیر پوتین سلب کنیم.

این بسیار مهم است و فرصت استراتژیک فوق‌العاده‌ای را برای سال‌های آینده ارائه می‌دهد. در عین حال، ما مصمم هستیم تا هر کاری که می‌توانیم انجام دهیم تا مطمئن شویم عواقب همه این‌ها بر دوش شهروندان کشورهای ما یا مردمان سراسر دنیا نخواهد بود.»

اخیراً، «ویکتوریا نولند» هم از نابودی جدیدترین خط لوله ابراز خرسندی کرد. او در اواخر ژانویه در جلسه کمیته روابط خارجی سنا به سناتور «تد کروز» گفت: «من هم مثل شما هستم و فکر می‌کنم دولت بسیار خوشحال است که اکنون نورد استریم 2 – همان طور که شما دوست دارید- فقط چند تکه فلز کوچک در ته دریا است.»

این منبع، نگاه خیابانی تری به تصمیم «بایدن» برای خرابکاری بیش از 1500 مایلی خط لوله گازپروم با نزدیک شدن به زمستان داشت. او در پاسخ به این سؤال که چرا روس‌ها به این اقدام پاسخی نداده‌اند، در حالتی بدبینانه گفت: «شاید آن ها می‌خواهند همان کارهایی را انجام دهند که ایالات متحده انجام داده است.»

1- Bornholm Island
2- Ivy Bells

منبع : روند اقتصادی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه