ارسال به دیگران پرینت

رمان ایرانی | معرفی بهترین رمان های ایرانی

لیستی از بهترین رمان های ایرانی که باید قبل مرگ بخوانید !

انتخاب بهترین کتاب‌های رمان و داستان ایرانی کار چندان راحتی نیست. چرا که هر کسی سلیقه کتابخوانی منحصر به فردی دارد.سعی کردیم مجموعه ای از رمان های ایرانی مشهور و محبوب را جمع آوری کنیم

لیستی از بهترین رمان های ایرانی که باید قبل مرگ بخوانید !

بهترین رمان های ایرانی

دایی جان ناپلئون

نویسنده: ایرج پزشکزاد

داستان در خلال جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد و درست از سال‌های پیش از اشغال ایران به دست متفقین آغاز می‌شود و تا دوران اشغال ادامه می‌یابد. مکان داستان تهران است. محل زندگی‌ این خانواده‌ی اشرافی مجموعه‌ای است از چند خانه و باغ که هر یک در گوشه‌ای از آن جا دارند: خانه‌ی دایی جان ناپلئون، خواهرش و برادر کوچک‌ترش که با وجود این‌که با درجه‌ی پایینی از ارتش بازنشسته شده، به او سرهنگ می‌گویند.

لقبِ «ناپلئون» را، درواقع، بچه‌ها به دایی‌ جان داده‌اند و علتش هم ستایش‌های او از قهرمانش ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه است. درباره‌ی ناپلئون هر کتابی که به دست دایی جان برسد می‌خواند و از او قول‌هایی نقل می‌کند. همیشه سعی دارد پا جای پای ناپلئون بگذارد. آن‌هایی که رمان را خوانده‌اند یا آن‌هایی که در دهه‌ی پنجاه، مجموعه‌ی تلویزیونی‌اش را به کارگردانی ناصر تقوایی دیده‌اند، حتماً می‌دانند بزرگ‌ترین افتخار شخصیت دایی جان، یکی دو درگیری کوچکِ کازرون بوده که با آب و تاب توسط پیش‌کارش مش‌قاسم بازروایی می‌شده و در حد جنگ‌های ناپلئون بناپارت گسترش می‌یافته! دایی جان مرد پریشان احوالی است که به دلیل ناکامی‌هایش در زندگی واقعی، در ذهنش از خود ناپلئونی ساخته است و گمان می‌کند که انگلیسی‌ها قصد نابودی‌اش را دارند.

 

 

سمفونی مردگان

نویسنده: عباس معروفی

سمفونی مردگان عباس معروفی در سی سالگی انتشارش هم‌چنان پرفروش و پرطرفدار در میان رمان های ایرانی است. خیلی‌ها با آیدین اورخانی زندگی کردند و دردهایش را کشیدند. شاید بزرگترین پرسشی که بر جای گذاشته، این باشد: «کدام یک از ما آیدینی پیش رو نداشته است، روح هنرمندی که به کسوت سوجی دیوانه‌اش درآورده‌ایم، به قتلگاهش برده‌ایم و با این همه او را جسته‌ایم و تنها و تنها در ذهن او زنده مانده‌ایم. کدام یک از ما؟»

داستان درشهر اردبیل و بین سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ شمسی می‌گذرد. جابر اورخانی مغازه‌ای در دالان کاروان‌سرای آجیل‌فروش‌ها و خانه‌‌ای بزرگ در شمال سرداب داشته است. او و زنش در پی سال‌ها رنج و اندوه مرده‌اند، آیدا خواهر دو قلوی آیدین، خودش را آتش زده است، اورهان، کوچک‌ترین فرزند خانواده، برادر بزرگ‌ترش یوسف را کشته است، و آرزوی وسواس گونه‌اش این است که آیدین را هم بکشد

سمفونی مردگان داستان آخرین بیست و چهار ساعت زندگی اورهان است. اورهان در یک بعد از ظهر، درِ حجره‌اش را می‌بندد، کارگران را به خانه می‌فرستد و به‌طرف شورآبی راه می‌افتد تا آیدین را پیدا کند و بکشد.

سمفونی مردگان، برنده‌ی جایزه‌ی انتشارات ادبی‌ـ‌فلسفی سورکامب در سال ۲۰۰۱ شد، در سال ۲۰۰۷، در میان صد رمان برجسته‌ی سال بریتانیا قرار گرفت و به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، عربی، ترکی و… ترجمه شد.

                بهترین رمان های ایرانی

آتش بدون دود (جلد اول از مجموعه سه جلدی)

نویسنده: نادر ابراهیمی

 

 

کتاب آتش بدون دود؛ جلد اول رمان بلندی از نادر ابراهیمی است که در هفت جلد نوشته شده است. جلد اول کتاب آتش بدون دود، سه کتاب اول به نام‌های گالان و سولماز، درخت مقدس و اتحاد بزرگ است. نادر ابراهیمی در سه جلد اول از زیبایی‌های ترکمن صحرا صحبت می‌کند و در بخش‌های بعدی، از مبارزات انقلابی معاصر در قالب داستانی خواندنی می‌گوید. نادر ابراهیمی برای نوشتن رمان آتش بدون دود، جایزه لوح زرین و دیپلم افتخار بیست سال ادبیات داستانی ایران و جوایز دیگری چون براتیسلاوا، تعلیم‌ و تربیت یونسکو و کتاب‌سال ایران را از آن خودش کرد.

آتش بدون دود روایتگر زندگی سه نسل از مردم صحرانشین ترکمن از عهد قاجار و پادشاهی ناصرالدین شاه تا پهلوی دوم و حکومت محمدرضا پهلوی است. آتش بدون دود داستانی عاشقانه ولی سرشار از غرور و خشونت است. او در این کتاب از رویارویی علم و جهل و اختلاف نظر نسل‌ها صحبت می‌کند. عشق و افسانه ترکمن را به‌تصویر می‌کشد و از پایبندی به اعتقادات و وطن‌دوستی می‌گوید.

 

 

 

 

چراغ ها را من خاموش می کنم

نویسنده: زویا پیرزاد

 

 

چراغ‌هارا من خاموش می‌کنم اولین بار در سال ۱۳۸۰ منتشر شد و تا به حال بیش از ۱۰۰ بار تجدید چاپ شده است. این کتاب تا کنون چند جایزه معتبر ادبی را در ایران به دست اورده است. جایزه ادبی یلدا، جایزه بهترین رمان سال بنیاد گلشیری و جایزه کتاب سال از جمله این جوایز است.

کلاریس زنی ارمنی است که با شوهر و فرزندانش در محله بوارده آبادان، که مخصوص کارکنان شرکت نفت است زندگی می‌کند. شوهر کلاریس مردی موفق و ایده‌آل اما درگیر کار و مناسبات شغلی و اجتماعی خود است و کلاریس نیز زنی کامل است که به شوهر و بچه‌هایش می‌رسد. اما داستان از کجا آغاز می‌شود؟ شما زمانی به زندگی واقعی کلاریس وارد می‌شوید که او درونیات، ذهنیات و احساسات و برداشت‌هایش را می‌گوید. به تدریج درمی‌یابید که کلاریسی که خود را به خانواده و اطرافیان نشان می‌دهد همان زنی نیست که فکر می‌کردید. او زنی روشنفکر و اهل مطالعه و اگاه به نظر می‌رسد اما دچار ملال است. ملالی پنهان و فروخورده که هیچ‌گاه فرصتی برای بروز نداشته است. زنی که همه زندگی، احساس و خواسته‌های روحش در هجوم روزمرگی‌ها آنقدر خاک خورده‌اند که دیگر دیده و شنیده و درک نمی‌شوند چه رسد به این که پاسخی داشته باشند.

اما نقطه عطف داستان ورود مرد همکیش غریبه‌ای با خانواده‌اش به محله بوارده است. مردی که فرزندش همبازی بچه‌های کلاریس می‌شود و خودش مخاطبی برای او. این همسایه اسرارآمیز که انگار کلاریس و وجود او را خوب می‌شناسد، سردرگمی‌ها، تردیدها و سوالات زیادی را درون او بیدار می‌کند.

زویا پیرزاد در این رمان نیز مانند بیشتر داستان‌هایش به زندگی زن ایرانی پرداخته است. اما لطافت، تاثیرگذاری و جذابیت این اثر بیش از داستان‌های دیگر او مجذوبتان خواهد کرد.

 

 

                     بهترین رمان های ایرانی

 

 

یک عاشقانه آرام

نویسنده: نادر ابراهیمی

 

 

یک عاشقانه‌ی آرام نادر ابراهیمی با آن نثر شاعرانه‌اش در همه‌ی کتاب‌فروشی‌ها جایی در میان رمان های پرفروش ایرانی داشته است. داستان گیله‌مردی مبارز و سیاسی که عاشق عسل، دختری آذری می‌شود. آن‌ها با همه‌ی مشکلات سعی می‌کنند در لحظه لحظه‌ی با هم بودن عاشق هم باشند و نگذارند عشقشان دچار روزمرگی شود. همان‌جا که می‌گوید: مگذار عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود! هر سه‌شنبه به دیدار کودک‌های بیمار می‌روند و این‌گونه به قول خود، از بطالت رها می‌شوند. این کتاب پر از جملات و تعبیرات زیبایی است که مدام می‌خواهیم زیرشان خط بکشیم یا روی برگه‌ی جداگانه بنویسیم و به‌خاطر بسپاریم:

«ترک عشق کنیم، بهتر از آن است که عشق را به یک مُشت یاد بی‌رنگ و بو تبدیل کنیم؛ یادهای بی‌صدایی که صدا را در ذهنِ فرسوده‌ی خویش ‌ـ‌و نه در روح‌ـ به آن می‌افزاییم تا ریاکارانه باور کنیم که هنوز، فریادهای دوست داشتن را می‌شنویم.»

 

 

 

 

دیلماج

نویسنده: حمیدرضا شاه آبادی

 

 

کتاب دیلماج روایت سرگشتگی‌های روشنفکران در اواخر دوران قاجار است. شاه آبادی که بیشتردر رمان‌هایش به موضوعات تاریخی می‌پردازد، در رمان دیلماج سرگذشت شخصیتی خیالی به نام میرزایوسف خان مستوفی معروف به دیلماج را روایت می‌کند. رمان با شرح دوران کودکی و تحصیل او آغاز می‌شود. میرزایوسف به دلیل تحصیل و رفت‌وآمد با چند نفر از اساتید و روشنفکران آن زمان به فردی متجدد و آزادی‌خواه تبدیل می‌شود که باقی اتفاقات رمان را رقم می‌زند.

میرزا یوسف خان مستوفی، شخصیت اصلی داستان، در تاریخ، چهره‌ای ناشناخته و رازآلود دارد. عده‌ای او را به عنوان کسی می‌شناختند که درد وطن داشت و در راه کسب آزادی و پیشرفت مدنیت ایران تلاش می‌کرد. عده‌ای دیگر هم، او را شخص رذلی می‌دانستند که خیانت کرد.

ویژگی تاریخی رمان با حضور شخصیت‌هایی همچون «محمدعلی فروغی»، «میرزا ملکم خان ناظم‌الدوله»، «ناصرالدین شاه قاجار»، «عباس میرزا» و… پررنگ شده و مخاطب را بین مرز خیال و واقعیت قرار می‌دهد. تاثیر جریانات فراماسونری بر روشنفکران آن روزگار از دیگر موضوعات موردتوجه نویسنده در رمان است.

 

منبع : ورنداز
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه