ارسال به دیگران پرینت

ایران و جهان پس از «ماشه»

آمریکا به احتمال زیاد مکانیزم ماشه را بدون همراهی سایر اعضای برجام و شورای امنیت و به‌صورت یک‌جانبه فعال خواهد کرد. اما مهم‌تر از این موضوع، بازگردانی تحریم‌های شورای امنیت، اجرای این تحریم‌ها توسط دیگر اعضای سازمان ملل و به‌طور مشخص اتحادیه اروپاست که اهمیت دارد؛ زیرا این اتحادیه معمولا تصمیم‌های واحد برای همه اعضا می‌گیرد که بخشی از یک بلوک قدرت مهم در عرصه بین‌المللی هستند.

ایران و جهان پس از «ماشه»
آمریکا به احتمال زیاد مکانیزم ماشه را بدون همراهی سایر اعضای برجام و شورای امنیت و به‌صورت یک‌جانبه فعال خواهد کرد. اما مهم‌تر از این موضوع، بازگردانی تحریم‌های شورای امنیت، اجرای این تحریم‌ها توسط دیگر اعضای سازمان ملل و به‌طور مشخص اتحادیه اروپاست که اهمیت دارد؛ زیرا این اتحادیه معمولا تصمیم‌های واحد برای همه اعضا می‌گیرد که بخشی از یک بلوک قدرت مهم در عرصه بین‌المللی هستند.

عدم همراهی اعضا با آمریکا و گزارش ندادن به کمیته اجرای تحریم‌های ایران در شورای امنیت می‌تواند در اعمال تحریم‌ها به‌صورت بین‌المللی اخلال جدی ایجاد کند. تا زمانی که احتمال شکست ترامپ در انتخابات ۱۳ آبان جدی باشد، اروپا انگیزه زیادی برای عقب‌نشینی از تصمیم فعلی خود در همراهی نکردن با دولت ترامپ نخواهد داشت. در این صورت تحریم‌های شورای امنیت در قالب تحریم‌های یک‌جانبه اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران پی‌گیری خواهد شد و چون ظرفیت تحریم‌های آمریکا تقریبا به سقف خود رسیده، بنابراین اعمال تحریم‌ها با مکانیزم ماشه شوک بزرگی به بازار و سیاست نخواهد بود و اثر آن به احتمال زیاد کوتاه‌مدت خواهد بود؛ خاصه اگر در اواخر شهریور ترامپ در نظرسنجی‌ها باز هم از بایدن عقب باشد. ترامپ می‌خواهد کانون دعوای انتخاباتی را از بحران کرونا به سمت اعمال اقتدار آمریکایی در سیاست خارجی و در برابر دشمنان آمریکا تغییر دهد؛ بنابراین نیازمند مانور تبلیغاتی روی بازگرداندن تحریم‌های ایران و مرگ برجام و بهبود وضع اسرائیل در مناظره‌های تلویزیونی با بایدن است. در کارآیی این استراتژی براساس معادلات کمپین تردید‌های جدی وجود دارد؛ اما روش پرخطری است که ترامپ می‌خواهد آن را آزمایش کند.

اقدامی که بی‌شک آثاری هرچند کوتاه‌مدت بر سیاست جهانی و بازار‌های اقتصادی خواهد داشت و به اعتبار بین‌المللی ترامپ صدمه خواهد زد؛ اما ترامپ از آن نوع سیاستمدارانی است که سیاست را از زاویه کمپین انتخاباتی می‌نگرد. بنابراین عباراتی نظیر اعتبار بین‌المللی آمریکا و چندجانبه‌گرایی و نظیر اینها برای او تا حدی زیادی عبارات روشنفکری نه چندان مهم هستند. نگاه او به سیاست بین‌الملل و اساس اداره کشور خیلی ساده و شبیه آندره جکسون است. قلبا باور دارد هر کاری را همگان می‌توانند انجام دهند و تقسیم کار تخصصی در سیاست خیلی اهمیت ندارد. فکر می‌کند بازسازی روابط آمریکا با جهان به همان راحتی خراب کردن آن است.

به بیان ساده ترامپ برای کسب پیروزی در انتخابات ۱۳ آبان ۹۹ می‌خواهد در دو ماه آینده توفانی به پا کند و خود را تنها ناخدای نجات‌دهنده کشتی بلازده مردم آمریکا از این توفان تصویر کند. بی‌دلیل نیست که او شیفته رهبران مقتدری چون پوتین، اردوغان و شی‌جین‌پینگ است. به زبان نمی‌آورد؛ اما سودای داشتن اختیارات چنین رهبرانی را در سر دارد که دموکراسی و جامعه مدنی آمریکایی مانع آن است. کار بزرگ ما این است که خود را گرفتار توفان ترامپ نکنیم. تبدیل به موضوع دعواهای داخلی انتخاباتی آمریکا و به تعبیر اهل فن مساله امنیت ملی آمریکا نشویم.

 
 

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه